• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1396/10/28

گزیده‌ای از بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان و تهیه‌کنندگان سینما

* (۱) اتّفاقاً همانها [هم] می‌آیند اینجا؛ (۲) منتها اینجا که می‌آیند حجاب را رعایت میکنند، ملاحظه میکنند. (۳) خدا خیرتان بدهد.

من راجع به آن بحث اوّل شما یک کلمه‌ای دارم که بگویم، منتها این جلسه را اصلاً برای اینکه من صحبت بکنم تشکیل نداده‌ایم؛ این جلسه برای این است که شماها صحبت کنید و من بشنوم، لذا الان [پاسخ] این مطلبی را که بیان کردید نمیخواهم بگویم. البتّه این را هم حالا خود جنابعالی بدانید: چه مردم بدانند، چه ندانند، من تک‌تکِ مردم را دوست میدارم؛ یعنی همه را دوست میدارم. من برای همه دعا میکنم ــ من اهل دعایم، به دعا خیلی اعتقاد دارم ــ هیچ نمیگویم که فلان گروه یا فلان [آدم]؛ برای همه دعا میکنم. ممکن است برای یکی یک دعای شدیدتر و غلیظ‌تر و بهتری بکنم، امّا دعا را برای همه میکنم؛ دعای سعادت، دعای هدایت، دعای کامیابی و کامکاری. همه را دوست داریم؛ حالا ممکن است بدانند، ممکن است به قول شما ندانند.(۴)

ببینید، شما گفتید من میخواهم مسئله را کلان نگاه کنم. به اعتقاد من نگاه کلان این است: دنیا امروز دنیای بدی است؛ دنیا، دنیای فاسدی است، دنیای گرسنگی است، دنیای تبعیض است، دنیای بی‌عدالتی است، دنیای زورگوییِ کسی مثل ترامپ (۵) است، دنیای حاکمیّت بی ‌قید و شرط سرمایه است؛ دنیا این است. فرق هم نمیکند؛ اروپا و آمریکا در این زمینه فرقی ندارند؛ کشورها‌ی دیگری هم که در این سطح و در این حد و اندازه نیستند، به نحوی کمک‌کارِ این جریانند. یعنی دنیای سلطه است؛ دنیا تقسیم شده به سلطه‌گر و سلطه‌پذیر. در مقابل این دنیای بد و فاسد، یک نظامی سر بلند کرده و آن نظام جمهوری اسلامی است، آن انقلاب اسلامی است. آن شعارهایی که شما اشاره میکنید، در بافت و ساخت اصلی این نظام وجود دارد. خب بله، گاهی اوقات تخلّف میشود؛ در زمان پیغمبر هم گاهی اوقات میشد که کارهای خلافی انجام میگرفت، در زمان امیرالمؤمنین هم همین جور. یک اشکالاتی وجود دارد، یک انحرافهایی وجود دارد؛ در این تردیدی نیست، امّا این به کلّیّت نظام به هیچ وجه صدمه نمیزند. این نظام یک نظام معترض است؛ معترض به این ساخت قدرت در دنیا؛ یعنی به بی‌عدالتی معترض است، به ظلم معترض است، به فقر و گرسنگی معترض است. ممکن است در کار‌ها‌یی که میخواهد انجام بدهد، در این راهی که در پیش گرفته، یک جاهایی را بد تشخیص بدهد، یک جاهایی را بد عمل کند؛ اینها هست، در این تردیدی نیست، امّا این آن هویّت و ساخت اصلی را از بین نمیبرد.

حالا من و شما باید چه کار کنیم؟ هر کداممان در هر جا که هستیم، نگاه کنیم سعی کنیم آن انحرافها را و آن مشکلات را بشناسیم، [بعد] سعی کنیم آنها را در حدّ وسع و توان خودمان برطرف کنیم. شما یک ‌جور میتوانید کار کنید، من یک‌ جور میتوانم کار کنم، آن آقای نویسنده یک‌ جور میتواند کار کند؛ هر کسی یک‌ جور میتواند کار بکند.

* (۶) خب معلوم است که یک چنین ادّعایی وجود ندارد. اشکالات را من هم به قدر شما یا یک ذرّه کم‌تر(۷) میدانم. (۸) خب بکنند! الان [هم] میکنند.(۹) شما خیال میکنید که همه می‌آیند پیش من میگویند بَه‌بَه و چَه‌چَه؟ نه آقا! اوّلاً من خیلی گزارش میخوانم؛ این را شما بدانید. گزارشهای مردمی را میخوانم، [آن هم] هر روز، نه گاهی؛ غیر از گزارشهای رسمی و دولتی و مانند اینها، گزارشهای مردمی را از روشنفکر و از همه‌‌ جور [طیفی] میخوانم. خیلی از این گزارشها، گزارشهای انتقادی است، ما هم دنبال میکنیم. این جور نیست که بنده تصوّر بکنم که الان ما داریم در همان بهشت جمهوری اسلامی که در ذهنمان بوده زندگی میکنیم؛ نه، قطعاً اشکال در کار ما هست، اختلال در کار مجموعه وجود دارد، کم هم نیست، زیاد هم هست، امّا خلاف انتظار من نیست؛ واقعاً خلاف انتظار من نیست. من میدانم که ما انسانها نقص داریم، ضعف داریم، خسته شدن داریم؛ یک عوامل ضعفی، نقاط ضعفی، در ما انسانها وجود دارد؛ نخبگان ما، خواصّ ما، دچار مشکلاتی میشوند. مسئله‌ی نخبگان و خواص را شما دستِ‌کم نگیرید؛ همین حرفهایی که دارید به من میزنید، همینهایی که دارید میگویید، همینها را شما با صدا و سیما، با فلان روحانی مؤثّر، با فلان نویسنده‌ی فعّال در میان بگذارید.

* (۱۰) باید بِایستید؛ شماها بچّه‌ها‌ی انقلابید. شما راست میگویید؛ شما همه بچّه‌ها‌ی انقلابید، شما بچّه‌ها‌ی جنگید، زاییده‌ی انقلابید، باید پای انقلاب بِایستید. هر چه فکر کنید، باید کار بکنید. کار را هم چه کسی بکند؟ همین شماها باید بکنید دیگر؛ یعنی شماها که اهل کار هستید باید کار بکنید.


۱) آقای عبدالحسین برزیده (کارگردان سینما): اگر اجازه بدهید، میخواهم یک خرده کلان‌تر صحبت بکنیم. به نظر میرسد بتدریج داریم از شعارهای انقلاب دور میشویم. اتّفاقاتی دارد می‌افتد که ما را نگران میکند؛ هر روز یک سندی رو میشود، یک ماجرایی مطرح میشود و بین مردم پخش میشود، ولی کسی به آنها هیچ پاسخی نمیدهد. شاید جسارت باشد، ولی به نظرم از شخص شما تا مجموعه‌ی نظام، انگار که خود را بی‌نیاز می‌بینند از توضیح این موارد و توجیه مردم. گاهی به نظر میرسد آدمهایی که به حضرتعالی نزدیکند یا محافلی که شما در آنها حضور دارید یک چهره‌ی مشخّصی دارند و همه‌ی مردم نیستند. مردم دوست دارند گاهی شما را حتّی در یک جمعی ببینند که ممکن است خانمهایش حجابِ آنچنانی هم نداشته باشند.
۲) خنده‌ی معظّمٌ‌له
۳) آقای برزیده: آقای خامنه‌ایِ عزیز! خود من بعضی وقتها حس نمیکنم شما برای تک‌تکِ ما دلسوزید. البتّه این میتواند سوء تفاهم باشد؛ این ادّعا به هیچ وجه یک ادّعایی نیست که بخواهم سندی برایش ارائه بدهم؛ دارم حسّی میگویم. اینکه تک‌تکِ مردم احساس کنند شما دوستشان دارید، به جامعه القا نمیشود. نمیدانم چطور میشود این حس را القا کرد، ولی به نظرم خیلی راهبردی است. البتّه من شخصاً به وضعیّت کشور بسیار امیدوارم و اگر مردم در صحنه باشند، کارها میتوانند بکنند. حالا چه کار باید کرد؟ البتّه ما هم به عنوان یک سرباز در خدمتیم.
۴) آقای سیّدمهدی شجاعی (نویسنده): آن مطلبی را هم که فرمودید هست بفرمایید که آن نکته‌ را از دست ندهیم.
۵) دونالد ترامپ (رئیس‌جمهور ایالات متّحده‌ی آمریکا)
۶) آقای محمّدحسین حقیقی (کارگردان سینما): من میگویم آقا من اصلاً نق نمیزنم، همه چیز هم خوب است؛ امّا آیا وضع موجود ما، محصول این سالها، مثلاً از نظر وضعیّت اقتصادی و حجاب، همان چیزی بوده که شما هر شب خالصانه از خدا میخواهید؟
۷) خنده‌ی معظّمٌ‌له
۸) آقای حقیقی: عرض آخرم این است که شما دستور بفرمایید یک گروهی تشکیل بشوند تا سیستم فرهنگی کشور را یک دُور نقد کنند و نتیجه‌اش را خدمت شما بدهند.
۹) خنده‌ی معظّمٌ‌له
۱۰) آقای ابراهیم حاتمیکیا (کارگردان سینما): حسین عزیزم! ما باید برگردیم خودمان را هم ببینیم. من میفهمم یک بحثِ به این بزرگی و به این عظمت در کشور، در این خاورمیانه، در این جهان دارد رخ میدهد. همین قدر که می‌بینیم الان رئیس‌جمهور آمریکا چپ و راست هر روز دارد از ایران میگوید، این نشان از این نیست که ما یک قدرتی هستیم؟ کلماتی که الان دارد بیان میشود، واللّه بخشی‌اش را این رسانه‌ها راه انداخته‌اند؛ چه کسی اینها را مدام به خط میکند و بعد دائماً بزرگش هم میکند؟ الان یک چنین عظمتی دارد در جهان مطرح میشود؛ من این را نبینم؟ نه؛ من معتقدم سخت است، غصّه دارد، درد دارد، ولی میگویم ما باید بِایستیم.