1399/11/04
سخنهفته خط حزبالله ۲۷۲؛
آمریکایِ بدون روتوش
نگاهی به حقیقتِ «آرمانشهر غربزدهها» براساس بیانات رهبر انقلاب؛
«رژیم آمریکا بشدّت دچار انحطاط سیاسی و انحطاط مدنی و انحطاط اخلاقی است.» (۱۳/۰۸/۱۳۹۹) این گزارهی مطرح شده در بیانات رهبر انقلاب را چگونه باید فهم کرد؟ بر سر کارآمدن ترامپ، اتفاقات و کشمکشهای داخلی جامعهی آمریکا و نهایتا حوادث انتخاباتی اخیر این کشور چه ارتباطی با این مسئله دارد؟ آیا از این منظر بین «آمریکایِ ترامپ» و «آمریکایِ بایدن» تفاوتی هست؟
ترامپ یک نشانه بود
«افول سیاسی آمریکا اگر یک دلیل بیشتر نداشته باشد کافی است، و آن دلیل عبارت است از انتخاب فردی با مختصّات آقای دونالد ترامپ در آمریکا. خود این انتخاب، نشانهی افول سیاسی آمریکا است.» (۹۸/۳/۱۴) البته «بحث ترامپ نیست؛ بحث سیستم است، بحث مجموعهی نظام و رژیم است.» (۹۷/۱۱/۳) در واقع «نظام، نظام غلطی است؛ فلسفهی اقتصادی و سیاسیِ نظام آمریکا فلسفهی غلطی است.» (۹۹/۵/۱۰)
علاوه بر انتخاب و زمامداریِ ترامپ، انحطاط و افولِ نظام آمریکا شواهد متعددی دارد. یکی از مهمترین ابعادِ این مسئله، «سقوط قدرتِ نرم» این سیستم است: «بسیاری از سیاسیّون معتبر دنیا و جامعهشناسهای معتبر دنیا معتقدند که «قدرت نرم» آمریکا فرسودهشده است، در حال از بین رفتن است. قدرت نرم چیست؟ قدرت نرم این است که یک دولتی بتواند خواستهی خود و نظر خود و عقیدهی خود را به اطراف بقبولاند و آنها را اقناع کند به نظر خود؛ این قدرت در آمریکا امروز رو به ضعف کامل و رو به فرسودگی کامل است در غالب زمینههایی که او تصمیم میگیرد، در دنیا با او مخالفت میشود.»(۹۷/۱۱/۳)
نکتهی کلیدی اینکه افول آمریکا به جنبههای زیربنایی و بُنیادین فکرِ لیبرال دمکراسی نیز سرایت کرده تا جایی که نظریهپردازی چون فوکویاما را نیز به تجدیدنظر واداشته: «لیبرالدموکراسی را هم که پایهی اساسی تمدّن غرب است، اینها بیآبرو کردند، دارند بیآبرو میکنند. چندین سال قبل از این یک جامعهشناس مطرح دنیا گفت وضعیّت کنونی آمریکا منتهاالیه تکامل تاریخی بشر است و بشر دیگر از این بالاتر نمیتواند برود. همان آدم امروز حرفش را پس گرفته، میگوید «نه» و آرزو میکند چیزهای دیگری را.» (۹۷/۸/۱۲)
آمریکایِ تماشایی
آنچه در فعل و انفعالات اخیر سیاسی و انتخاباتی آمریکا نمود پیدا کرد از جنبه دیگری تصویر انحطاط مدنی جامعه آمریکا را پیشروی جهانیان قرار داد: «[وضع آنها] وضع تماشاییای است. رئیسجمهوری که الان سرِ کار است و بناست انتخابات را او برگزار کند، میگوید که این متقلّبانهترین انتخابات تاریخ آمریکا است! این را چه کسی میگوید؟ این را آن رئیسجمهوری میگوید که خودش الان سرِ کار است و انتخابات را در واقع او دارد اجرا میکند. آن یکی رقیبش هم در مقابل میگوید که ترامپ قصد تخلّف وسیع دارد! دموکراسیِ آمریکایی این است.» (۹۹/۸/۱۳)
در ادامهی همین کشمکشها نیز جهان شاهد ماجرای حمله به کنگره بهعنوان نمونهای دیگر از بیثباتی داخلی بود: «در سال ۸۸ آمریکا میخواست ایران را بیثبات بکند؛ همان بلائی که در سال ۹۹ سر خودشان آمد... آدمهایی رفتند در کنگره اعضای کنگره را از داخل دالانهای مخفی فراری دادند و [بیرون] بردند.» (۹۹/۱۰/۱۹)
۴۱ میلیون گرسنه
ظهور و سقوط ترامپ و اتفاقات مرتبط با آن اما صرفا لایهای روبنایی از انحطاط و افول نظام حاکم بر آمریکا است و این موضوع سطوح و ابعاد گوناگونی دارد. از جمله میتوان این مسئله را در زمینهی اقتصادی و اجتماعی نیز مورد رصد و تحلیل قرار داد. در بُعد اقتصادی «وزارت کشاورزی آمریکا رسماً اعلام کرده است که ۴۱ میلیون نفر در آمریکا با مشکل گرسنگی دست و پنجه نرم میکنند... ۲۲۰۰۰ میلیارد دلار بدهکاری دولت آمریکا است -۲۲ تریلیون- افسانهای است.» (۹۸/۳/۱۴)
از زاویهی عدالت اجتماعی «در همین دولت ترامپ، بیش از صد میلیارد دلار بر ثروت پنج نفر از ثروتمندترینها افزوده شده؛ سه نفر از این پنج نفر، به قدر نصف جمعیّت آمریکا ثروت دارند! اختلاف طبقاتی را ببینید... آن وقت از آن طرف، حقوق هشتاد درصد کارگران کفاف زندگیشان را نمیدهد، یعنی فقیرند». (۹۸/۱۱/۲۹)
از بُعد اجتماعی هم «یک مرکزی دارند به نام مرکز آمار ملّی حیاتی آمریکا که این مرکز میگوید چهل درصد ولادتها در آمریکا نامشروع است. دو میلیون و دویست هزار زندانی در آمریکا وجود دارد که در دنیا بینظیر است؛ یعنی به نسبت جمعیّت، بینظیر است... بالاترین آمار مصرف موادّ مخدر در جهان در آمریکا است... ۳۱ درصد تیراندازیهای جمعی در دنیا در آمریکا اتّفاق میافتد.» (۹۸/۰۲/۲۴) علاوه بر اینها «آمریکا در کشتار مردم خود کشور، در کشتار مردم به وسیلهی پلیس، در دنیا در رتبهی اوّل است.» (۹۸/۳/۱۴)
شکستِ هفت تریلیون دلاری!
جنبهی مهم دیگری از افول موریانهوار آمریکا را میتوان در شکستهای امنیتی و نظامی این دولت در اقصی نقاط جهان و مشخصا منطقهی غرب آسیا ردیابی کرد. امروز واقعیت صحنه این است که «آمریکا در اهداف خود در این منطقه و در بیرون این منطقه شکست خورده است. آمریکا در سوریه شکست خورد، آمریکا در عراق شکست خورد.» (۹۳/۱۱/۱۹) موضوعی که سران آمریکایی صریحا نسبت به آن اذعان کردهاند: «رئیسجمهور آمریکا اعلام کرد که در این منطقهی غربِ آسیا هفت تریلیون دلار پول خرج کردهاند! خودش میگوید که صحبت میلیون نیست، صحبت میلیارد نیست، صحبت تریلیون است. هفت تریلیون -هفت هزار میلیارد- دلار ما در این منطقه خرج کردهایم و چیزی دستمان نیامد، این را خود او میگوید؛ این معنایش شکست است.» (۹۷/۳/۲۵)
البته بخش مهمی از این شکست حاصلِ عملکرد امثال اوباما و بایدن و جناح دمکرات حاکمیت آمریکاست.
مثل کِشتی تایتانیک
حقیقت این است که آمریکای امروز درگیر یک انحطاط و افولِ نرمافزاری و سختافزاری است اما «[آمریکاییها] ظاهر را آرایش میدهند، شُکوه و جلال میدهند به ظاهر قضیّه، برای اینکه هم دیگران را فریب بدهند، هم بعضیها را در دنیا بترسانند.» (۹۸/۱۱/۲۹) و «عامل این وضعیّتی که آمریکاییها دچارش شدند، عامل بلندمدّت است؛ اینها در طول تاریخ وضعیّتی را به وجود آوردند که نتیجهاش همین است و به این آسانیها علاجشدنی نیست. این سنّت الهی است، اینها محکومند به اینکه ساقط بشوند، محکومند به اینکه افول کنند، زایل بشوند از صحنهی قدرت جهانی.» (۹۷/۸/۱۲)
و کلام آخر اینکه «آرمانشهرِ غربزدهها اینجا است، این همان آرمانشهری است که غربزدهها -حالا بعضی در کشور خود ما و بعضی در کشورهای دیگر- به عنوان یک نقطهی برجسته و آرمانشهر به آن نگاه میکردند؛ این خصوصیّات آمریکا است.» (۹۹/۶/۲)
«رژیم آمریکا بشدّت دچار انحطاط سیاسی و انحطاط مدنی و انحطاط اخلاقی است.» (۱۳/۰۸/۱۳۹۹) این گزارهی مطرح شده در بیانات رهبر انقلاب را چگونه باید فهم کرد؟ بر سر کارآمدن ترامپ، اتفاقات و کشمکشهای داخلی جامعهی آمریکا و نهایتا حوادث انتخاباتی اخیر این کشور چه ارتباطی با این مسئله دارد؟ آیا از این منظر بین «آمریکایِ ترامپ» و «آمریکایِ بایدن» تفاوتی هست؟
ترامپ یک نشانه بود
«افول سیاسی آمریکا اگر یک دلیل بیشتر نداشته باشد کافی است، و آن دلیل عبارت است از انتخاب فردی با مختصّات آقای دونالد ترامپ در آمریکا. خود این انتخاب، نشانهی افول سیاسی آمریکا است.» (۹۸/۳/۱۴) البته «بحث ترامپ نیست؛ بحث سیستم است، بحث مجموعهی نظام و رژیم است.» (۹۷/۱۱/۳) در واقع «نظام، نظام غلطی است؛ فلسفهی اقتصادی و سیاسیِ نظام آمریکا فلسفهی غلطی است.» (۹۹/۵/۱۰)
علاوه بر انتخاب و زمامداریِ ترامپ، انحطاط و افولِ نظام آمریکا شواهد متعددی دارد. یکی از مهمترین ابعادِ این مسئله، «سقوط قدرتِ نرم» این سیستم است: «بسیاری از سیاسیّون معتبر دنیا و جامعهشناسهای معتبر دنیا معتقدند که «قدرت نرم» آمریکا فرسودهشده است، در حال از بین رفتن است. قدرت نرم چیست؟ قدرت نرم این است که یک دولتی بتواند خواستهی خود و نظر خود و عقیدهی خود را به اطراف بقبولاند و آنها را اقناع کند به نظر خود؛ این قدرت در آمریکا امروز رو به ضعف کامل و رو به فرسودگی کامل است در غالب زمینههایی که او تصمیم میگیرد، در دنیا با او مخالفت میشود.»(۹۷/۱۱/۳)
نکتهی کلیدی اینکه افول آمریکا به جنبههای زیربنایی و بُنیادین فکرِ لیبرال دمکراسی نیز سرایت کرده تا جایی که نظریهپردازی چون فوکویاما را نیز به تجدیدنظر واداشته: «لیبرالدموکراسی را هم که پایهی اساسی تمدّن غرب است، اینها بیآبرو کردند، دارند بیآبرو میکنند. چندین سال قبل از این یک جامعهشناس مطرح دنیا گفت وضعیّت کنونی آمریکا منتهاالیه تکامل تاریخی بشر است و بشر دیگر از این بالاتر نمیتواند برود. همان آدم امروز حرفش را پس گرفته، میگوید «نه» و آرزو میکند چیزهای دیگری را.» (۹۷/۸/۱۲)
آمریکایِ تماشایی
آنچه در فعل و انفعالات اخیر سیاسی و انتخاباتی آمریکا نمود پیدا کرد از جنبه دیگری تصویر انحطاط مدنی جامعه آمریکا را پیشروی جهانیان قرار داد: «[وضع آنها] وضع تماشاییای است. رئیسجمهوری که الان سرِ کار است و بناست انتخابات را او برگزار کند، میگوید که این متقلّبانهترین انتخابات تاریخ آمریکا است! این را چه کسی میگوید؟ این را آن رئیسجمهوری میگوید که خودش الان سرِ کار است و انتخابات را در واقع او دارد اجرا میکند. آن یکی رقیبش هم در مقابل میگوید که ترامپ قصد تخلّف وسیع دارد! دموکراسیِ آمریکایی این است.» (۹۹/۸/۱۳)
در ادامهی همین کشمکشها نیز جهان شاهد ماجرای حمله به کنگره بهعنوان نمونهای دیگر از بیثباتی داخلی بود: «در سال ۸۸ آمریکا میخواست ایران را بیثبات بکند؛ همان بلائی که در سال ۹۹ سر خودشان آمد... آدمهایی رفتند در کنگره اعضای کنگره را از داخل دالانهای مخفی فراری دادند و [بیرون] بردند.» (۹۹/۱۰/۱۹)
۴۱ میلیون گرسنه
ظهور و سقوط ترامپ و اتفاقات مرتبط با آن اما صرفا لایهای روبنایی از انحطاط و افول نظام حاکم بر آمریکا است و این موضوع سطوح و ابعاد گوناگونی دارد. از جمله میتوان این مسئله را در زمینهی اقتصادی و اجتماعی نیز مورد رصد و تحلیل قرار داد. در بُعد اقتصادی «وزارت کشاورزی آمریکا رسماً اعلام کرده است که ۴۱ میلیون نفر در آمریکا با مشکل گرسنگی دست و پنجه نرم میکنند... ۲۲۰۰۰ میلیارد دلار بدهکاری دولت آمریکا است -۲۲ تریلیون- افسانهای است.» (۹۸/۳/۱۴)
از زاویهی عدالت اجتماعی «در همین دولت ترامپ، بیش از صد میلیارد دلار بر ثروت پنج نفر از ثروتمندترینها افزوده شده؛ سه نفر از این پنج نفر، به قدر نصف جمعیّت آمریکا ثروت دارند! اختلاف طبقاتی را ببینید... آن وقت از آن طرف، حقوق هشتاد درصد کارگران کفاف زندگیشان را نمیدهد، یعنی فقیرند». (۹۸/۱۱/۲۹)
از بُعد اجتماعی هم «یک مرکزی دارند به نام مرکز آمار ملّی حیاتی آمریکا که این مرکز میگوید چهل درصد ولادتها در آمریکا نامشروع است. دو میلیون و دویست هزار زندانی در آمریکا وجود دارد که در دنیا بینظیر است؛ یعنی به نسبت جمعیّت، بینظیر است... بالاترین آمار مصرف موادّ مخدر در جهان در آمریکا است... ۳۱ درصد تیراندازیهای جمعی در دنیا در آمریکا اتّفاق میافتد.» (۹۸/۰۲/۲۴) علاوه بر اینها «آمریکا در کشتار مردم خود کشور، در کشتار مردم به وسیلهی پلیس، در دنیا در رتبهی اوّل است.» (۹۸/۳/۱۴)
شکستِ هفت تریلیون دلاری!
جنبهی مهم دیگری از افول موریانهوار آمریکا را میتوان در شکستهای امنیتی و نظامی این دولت در اقصی نقاط جهان و مشخصا منطقهی غرب آسیا ردیابی کرد. امروز واقعیت صحنه این است که «آمریکا در اهداف خود در این منطقه و در بیرون این منطقه شکست خورده است. آمریکا در سوریه شکست خورد، آمریکا در عراق شکست خورد.» (۹۳/۱۱/۱۹) موضوعی که سران آمریکایی صریحا نسبت به آن اذعان کردهاند: «رئیسجمهور آمریکا اعلام کرد که در این منطقهی غربِ آسیا هفت تریلیون دلار پول خرج کردهاند! خودش میگوید که صحبت میلیون نیست، صحبت میلیارد نیست، صحبت تریلیون است. هفت تریلیون -هفت هزار میلیارد- دلار ما در این منطقه خرج کردهایم و چیزی دستمان نیامد، این را خود او میگوید؛ این معنایش شکست است.» (۹۷/۳/۲۵)
البته بخش مهمی از این شکست حاصلِ عملکرد امثال اوباما و بایدن و جناح دمکرات حاکمیت آمریکاست.
مثل کِشتی تایتانیک
حقیقت این است که آمریکای امروز درگیر یک انحطاط و افولِ نرمافزاری و سختافزاری است اما «[آمریکاییها] ظاهر را آرایش میدهند، شُکوه و جلال میدهند به ظاهر قضیّه، برای اینکه هم دیگران را فریب بدهند، هم بعضیها را در دنیا بترسانند.» (۹۸/۱۱/۲۹) و «عامل این وضعیّتی که آمریکاییها دچارش شدند، عامل بلندمدّت است؛ اینها در طول تاریخ وضعیّتی را به وجود آوردند که نتیجهاش همین است و به این آسانیها علاجشدنی نیست. این سنّت الهی است، اینها محکومند به اینکه ساقط بشوند، محکومند به اینکه افول کنند، زایل بشوند از صحنهی قدرت جهانی.» (۹۷/۸/۱۲)
و کلام آخر اینکه «آرمانشهرِ غربزدهها اینجا است، این همان آرمانشهری است که غربزدهها -حالا بعضی در کشور خود ما و بعضی در کشورهای دیگر- به عنوان یک نقطهی برجسته و آرمانشهر به آن نگاه میکردند؛ این خصوصیّات آمریکا است.» (۹۹/۶/۲)