1399/09/10
روایتی از شخصیت علمی و مدیریتی شهید فخریزاده؛
خودش را فدا کرد تا کشور آباد شود
رهبر انقلاب اسلامی درپی ترور دانشمند هستهای و دفاعی شهید محسن فخریزاده در پیامی شهادت ایشان را تبریک و تسلیت گفتند. ایشان در این پیام فرمودند: «این عنصر علمی کمنظیر جان عزیز و گرانبها را به خاطر تلاشهای علمی بزرگ و ماندگار خود، در راه خدا مبذول داشت و مقام والای شهادت، پاداش الهی اوست.» پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR برای آشنایی با ویژگیهای مرحوم فخریزاده، گفتاری از آقای دکتر سیدمحمودرضا آقامیری، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران و از دوستان ایشان منتشر میکند.
بیش از ۳۷ سال است که من با فخریزاده آشنا هستم. از زمانی که درس و تحصیل را در دورهی کارشناسی در دانشگاه شهید بهشتی با هم آغاز کردیم، مخصوصاً بعد از سال ۶۲ و بعد از انقلاب فرهنگی که دانشگاهها باز شد همکلاس بودیم؛ امّا بهخاطر شرایط جنگ و جبهه، زمانهایی را که در تهران بودیم با یکدیگر درس میخواندیم و به خانهی همدیگر رفتوآمد داشتیم و با همدیگر درسها را مرور میکردیم. به همین خاطر یک رابطه و دوستی نزدیکی برای ما بهوجود آمد و زمان زیادی را در دوران جوانی با هم میگذراندیم. طبیعی است که با خلقوخو و روحیات همدیگر خیلی آشنا شده بودیم و علاقه داشتیم کاری را بهواسطهی رشتهمان و شرایط علمی که وجود داشت انجام بدهیم؛ امّا متأسفانه این دوستی در عصر جمعهی غمگین به دست افراد شرور و خبیث قطع شد و از ما گرفته شد. واقعاً دچار استرس و نگرانی از این فقدان هستم، چراکه فقدانش شکافی ایجاد میکند که سالها باید بگذرد تا دوباره این فقدان پر شود.
امّا در خصوص ویژگیهای شخصیتی و علمی شهید فخریزاده باید عرض کنم که ایشان دانشی را که آموخته بود در عمل نیز مفید فایده قرار داد و در جهت رفع نیازهای علمی و اقتدار کشور به کار برد. از نظر من دکتر فخریزاده یک متخصص فیزیک هستهای بود. در کنار این علم دارای خصوصیات جامع، اهل ادب، فلسفه و شعر بود. در عین حال نیازهای زمان خودش را میشناخت و میدانست در این زمان برای کارکردن باید خون داد، آبرو داد، زندگی داد و بهعبارتی زندگی خودش را ویران کرد تا کشور خودش را آباد کند. مهربان و دلسوز بود. هم عالم و دانشمند بود و هم پشتیبان فعالیتهای علمی و دانشی بود. نکتهی خوبی که داشت شنوندهی خوبی بود. میشنید و تفکر میکرد و تصمیم میگرفت. بهخاطر همین همهی کسانی که با دکتر فخریزاده آشنایی دارند میدانند که با او راحت میتوانستند حرف بزنند، چون حرفهایشان را کامل گوش میکرد و بعد اظهارنظر میکرد.
بیش از ۳۷ سال است که من با فخریزاده آشنا هستم. از زمانی که درس و تحصیل را در دورهی کارشناسی در دانشگاه شهید بهشتی با هم آغاز کردیم، مخصوصاً بعد از سال ۶۲ و بعد از انقلاب فرهنگی که دانشگاهها باز شد همکلاس بودیم؛ امّا بهخاطر شرایط جنگ و جبهه، زمانهایی را که در تهران بودیم با یکدیگر درس میخواندیم و به خانهی همدیگر رفتوآمد داشتیم و با همدیگر درسها را مرور میکردیم. به همین خاطر یک رابطه و دوستی نزدیکی برای ما بهوجود آمد و زمان زیادی را در دوران جوانی با هم میگذراندیم. طبیعی است که با خلقوخو و روحیات همدیگر خیلی آشنا شده بودیم و علاقه داشتیم کاری را بهواسطهی رشتهمان و شرایط علمی که وجود داشت انجام بدهیم؛ امّا متأسفانه این دوستی در عصر جمعهی غمگین به دست افراد شرور و خبیث قطع شد و از ما گرفته شد. واقعاً دچار استرس و نگرانی از این فقدان هستم، چراکه فقدانش شکافی ایجاد میکند که سالها باید بگذرد تا دوباره این فقدان پر شود.
امّا در خصوص ویژگیهای شخصیتی و علمی شهید فخریزاده باید عرض کنم که ایشان دانشی را که آموخته بود در عمل نیز مفید فایده قرار داد و در جهت رفع نیازهای علمی و اقتدار کشور به کار برد. از نظر من دکتر فخریزاده یک متخصص فیزیک هستهای بود. در کنار این علم دارای خصوصیات جامع، اهل ادب، فلسفه و شعر بود. در عین حال نیازهای زمان خودش را میشناخت و میدانست در این زمان برای کارکردن باید خون داد، آبرو داد، زندگی داد و بهعبارتی زندگی خودش را ویران کرد تا کشور خودش را آباد کند. مهربان و دلسوز بود. هم عالم و دانشمند بود و هم پشتیبان فعالیتهای علمی و دانشی بود. نکتهی خوبی که داشت شنوندهی خوبی بود. میشنید و تفکر میکرد و تصمیم میگرفت. بهخاطر همین همهی کسانی که با دکتر فخریزاده آشنایی دارند میدانند که با او راحت میتوانستند حرف بزنند، چون حرفهایشان را کامل گوش میکرد و بعد اظهارنظر میکرد.
راجع به شخصیت فلسفی شهید باید عرض کنم که رابطهی فیزیک و فلسفه رابطهی مهم و محکمی است. در صورتی که یک فیزیکدان فلسفه بداند میتواند این رابطه را بفهمد. خیلیها فیزیک میدانند و خیلیها هم فلسفه میدانند، امّا کسانی که فیزیک و فلسفه را بدانند عموماً کم داریم. شاید یکی از فیزیکدانهایی که فلسفه میدانست انیشتین بود. ما در تاریخ افراد زیادی نداریم که در این زمینه اظهارنظر کرده باشند. خوشبختانه در کشور ما چند نفر هستند که در باب فیزیک و فلسفه کار کردند. دکتر فخریزاده در این زمینه هم کار کرده بود؛ یعنی هم فیزیک را و هم فلسفه را خوب فهمیده بود و این را من شهادت میدهم. زمانی که ما دانشجو بودیم ایشان در زمینهی مباحث فلسفی خیلی وقت میگذاشت. خیلی اوقات دنبال فلسفهی مطالب میرفت تا بهدنبال خود اصل مطلب و توانسته بود در این زمینه اقداماتی هم انجام بدهد. نشستهای فلسفی را ایجاد کرد و بعضی مطالب فلسفی را تدوین کرد و تلاشهایی را در این زمینه داشت و مشغول بود که انجام بدهد. از نظر من او یک فیزیکدان بود که در زمینهی فیزیک هستهای اقدامات عملی را به عمل رسانده بود. ایشان در زیرساختها نقش داشت و بهنوعی فعالیتهای اوّلیهی هستهای و گسترش آن مدیون این شخصیت عزیز و بزرگوار ما هست. به نظر من دانستن فلسفه ایشان را عمیق کرده بود که مطالب را جدی و کلی میدید.
اگر بخواهم از خدمات دفاعی ایشان بگویم من اعتقاد دارم که شهید دکتر فخریزاده در امور دفاعی معتقد به ایجاد زیرساخت بود. تلاش او به کارگیری علوم و فناوریهای نوین در اقتدار کشور و در جهت دفاع از کیان کشور بود. ایشان کارهایی در زمینهی هستهای و پدافند هستهای انجام داد. کارهایی در زمینهی فناوریهای نوین، لیزر، بیوتکنولوژی و فناوری اطلاعات دنبال میکرد. همهی این اقدامات نشان میدهد که ایشان داشت فناوریها و تکنولوژیهای پیشرفته را در جهت امور دفاعی به کار میگرفت و زیرساختهای خوبی هم ایجاد کرد. در سازمان سپند، سازمان پژوهش و نوآوری دفاعی، رسالت به کارگیری فناوریهای نوین را پایهگذاری کرد. بهعبارتی ایشان آورندهی ذهن نو و امکان نو در فعالیتهای دفاعی بود.
به نظر من ایشان با پشتیبانی و ایجاد زیرساخت لازم زمینه را نهتنها برای شاگردانش، بلکه فضا را برای کل متخصصینی که معتقد و علاقهمند به نظام بودند فراهم کرد تا بتوانند با دلگرمی و قوت قلب کار خودشان را ادامه دهند و مسیر را با قدرت و اقتدار طی کنند. این مسئلهی مهمی است که ما با استفاده از تواناییهای متخصصین داخل کشور و ایجاد زمینه برای علاقهمندی و حضور آنها امکان را فراهم کنیم که بتوانند در زمینههای نوین فعالیت کنند.
در آخر میخواهم یک خاطرهای را از یک بُعد از شخصیت ایشان برایتان بگویم که نشان میدهد شهید آگاه به مسائل زمانش بود و وقتی کشور با یک نیاز و اضطرار روبهرو میشود چگونه برخورد میکرد. چند وقت پیش من یک پیشنهادی را تنظیم کرده بودم و تلفنی به او گفتم که من پیشنهادی دارم و اگر صلاح بدانی میخواهم در منطقهای در جنوب کشور یک فضای هایتک بهوجود بیاورم که هم بتواند فعالیتهای مختلف در آن گنجانده شود و هم ما بتوانیم از پتانسیل و تواناییهای دریا استفاده کنیم. پشت تلفن قرار شد که ما جلسهای با هم داشته باشیم. در جلسه ایشان از بعضی مسائل، برخوردها و تصمیمگیریها گلهمند بود، بهطوری که من داشتم مأیوس میشدم که با این همه گلهمندی ایشان چه ضرورتی دارد که من این طرح را مطرح کنم؛ ولی وقتی که پروژه را مطرح کردم و برایش توضیح دادم، وقتی که مطلب را گرفت و متوجه شد از همهی آن فضاهای گلهمندی بیرون آمد و موضوع را مثل یک محقق شروع به بررسی کرد و با من به اشتراک گذاشت. وقتی که احساس کرد کار مهمی است و میتواند اثرگذار باشد، بلافاصله، همکارانش را صدا کرد و جلسهای جدی برقرار شد و مقرر شد که این طرح با قدرت دنبال و پیگیری بشود. البته دوستان هم خوشبختانه چند بار تماس گرفتند که پیگیری کنند، امّا متأسفانه بنا به شرایط کرونا ما نتوانستیم این پروژه را در محل دنبال کنیم؛ زیرا لازم بود برای انجامش سفر صورت بگیرد. این رفتار برای من خیلی عجیب بود. در عین حالی که همه چیز را میدانست و میتوانست با یک بُعد منفی با مسئله برخورد کند و بگوید که حالا با این شرایط اصلاً امکان کار نیست، وقتی که دید این پروژهی مهم میتواند برای اقتدار کشور مفید باشد تسلیم شد. این شخصیت و این روحیه همیشه سازنده بود.
برای روح بزرگ ایشان که عالی است از درگاه خداوند میخواهم که آن را عالیتر و متعالی بگرداند و خانوادهی ایشان هم که با این عزیز بزرگوار سالها همراهی کردند انشاءاللّه خداوند اجر و صبرشان بدهد که بتوانند این داغ را تحمل کنند و به رهبر معظّم انقلاب و ملت ایران هم تسلیت عرض میکنم. امیدوارم که خداوند متعال همهی ما را مشمول عفو و مرحمت خودش قرار بدهد.