1399/08/11
آشنایی با زندگی مرحوم حجتالاسلاموالمسلمین فاضلیان؛
پدری مهربان برای مردم ملایر
آیتالله سیدرضا فاضلیان از علمای اخلاق استان همدان بود که ۵ آبان در سن ۹۲ سالگی دار فانی را وداع گفت. حضرت آیتالله خامنهای در پیام تسلیتی فرمودند: «این روحانی انقلابی و مردمی در همهی دورانهای حساس انقلاب و دفاع مقدس، همچون پدری مهربان، جوانهای مجاهد و فداکار را انگیزه و امید میبخشید و کانونهای تحرک مردمی را گرم نگاه میداشت. در جایگاه امامت جمعه چه در همدان و چه در ملایر و نیز در جایگاه عالم دینی مقبول و محبوب مردم، همواره متصدی ارشاد و هدایت معنوی و سیاسی آنان بود.» ۱۳۹۹/۰۸/۰۶
بخش فقه و معارف پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در گفتگو با حجتالاسلام سیدمحمدحسن فاضلیان، فرزند مرحوم فاضلیان، ابعاد علمی و اخلاقی و انقلابی زندگی این عالم بزرگوار را بررسی کرده است.
ابتدا از تحصیلات علوم دینی و جایگاه علمی حجتالاسلام والمسلمین فاضلیان توضیحاتی بفرمایید.
آقای فاضلیان بعد از اتمام دوره مدرسه ابتدایی، در مکتب حضرت آیتالله العظمی آقای آخوند ملاعلی همدانی سالیان طولانی تلمذ داشت. ایشان چندین سال در درس خارج مرحوم حضرت آیتالله آقای آخوند ملاعلی همدانی شرکت کرد. غیر از سوابق علمی در همدان، در تشرفها و مسافرتهایی که به عتبات عالیات داشت، در درس خارج مرحوم آیتالله العظمی خویی و مرحوم آقای شاهرودی حضور پیدا کرد و همچنین در مشهد مقدس مدتی با حضرت آیتالله عبادی در درس مرحوم آیتالله میلانی هممباحثه بودند.
البته عمدهی تحصیلات آقای فاضلیان در محضر حضرت آیتالله العظمی آقای آخوند ملاعلی همدانی بود. ایشان میگفت «در درس خارج، کتاب وسائل را میبردم و من از روی کتاب احادیث را برای آقای آخوند میخواندم.» در واقع آنجاهایی که شاهد فقه و بحثشان بود، روایتخوان درس آقای آخوند، آقای فاضلیان بود. آقای فاضلیان آثار علمی متعددی دارد، چندین رساله نوشتند، رسالهای در ربا، رسالهای در قاعدهی لاضرر، رسالهی اعجابیه دارند. این اواخر برای چاپ و نشر این رسالهها در حال اقدام بودیم که متأسفانه این کار به حیات خود ایشان نرسید. آثار علمی مرحوم فاضلیان حدود ده جلد کتاب میشود که انشاءالله در آینده منتشر خواهد شد.
حضرت آیتالله خامنهای در پیامشان از ایشان به عنوان یک «عالم دینی مقبول و محبوب مردم» یاد کردند، این خصوصیت محبوبیت چگونه به دست آمده بود؟
طبق آیهی مبارکه «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا»(۱) این مودت و محبت و عشق و علاقهی طرفینی بین مردم و حاج آقای فاضلیان، از زهد و ترک دنیای او برمیخیزد. یک مردی که ۹۲ سال، نزدیک یک قرن، خدمت خالصانه انجام داده، نه در همدان، نه در ملایر و نه در هیچ جای کشور، یک خانه هم از خودش ندارد، یک متر زمین به نام ایشان وجود ندارد. مرحوم فاضلیان یک انسان زاهد به تمام معنا و تارک دنیا بود و تمام هم و غمش این بود که خدمت به خدا و خلق خدا بکند. این است که خدای متعال هم محبت ایشان را در دلهای مردم افکنده بود و مردم کوچه و بازار، اقشار و اصناف مختلف و طلبهها به او عشق میورزیدند. این محبت را خدا در دلهای مردم ایجاد کرده بود.
حجتالاسلام والمسلمین فاضلیان تا جایی که میتوانست برای انجام حوائج مردم – نه فقط خودشان که وقف خدمت به مردم بود- هر جا فرماندار یا استاندار یا هر مسئول کشور خدمتشان میرسید، بیشترین چیزی که تأکید میکرد این بود که شما به خواستههای مردم برسید. اگر نمیتوانید حوائج مردم را برآورده کنید، لااقل با اخلاق خوش برخورد کنید.
حجتالاسلام والمسلمین فاضلیان چه پیش از انقلاب و چه پس از پیروزی انقلاب، در میدان مبارزه و جهاد حضور داشتند، دربارهی فعالیتهای سیاسی و انقلابی ایشان توضیح بفرمایید.
در سالهای قبل از انقلاب یعنی از سال ۴۲، یکی از مقلدین و مریدهای حضرت امام، پدر بزرگوار بنده بود. در آن زمانی که گفتنِ فتوای امام و حتی نام بردنِ از امام قدغن بود، ایشان بدون محابا در منابر، مسائل شرعی و فتاوای حضرت امام را ذکر میکرد. بارها ساواک به او گفته بود که حق نداری اسم حضرت امام را ببری و ایشان گوش نمیکرد. تا اینکه چندین بار حاج آقای فاضلیان را به ساواک بردند. قبل از پیروزی انقلاب هم یک بار برای دیدار علمای تبعیدی میرفت که در شهرستان نقده دستگیر شد. در زمان نخستوزیر وقت، ارتشبد ازهاری، یک بار منزلشان مورد هجوم واقع شد، آنجا مأمورین شاه او را زخمی کردند به طوری که پلک چشمهایشان پاره شد. الحمدللّه با این همه خدمات و زحمات انقلاب پیروز شد و بعد از پیروزی انقلاب هم تا آخر عمر مبارکشان در سنگر انقلاب بودند.
نقش حاج آقای فاضلیان در دوران دفاع مقدس و ارتباط با رزمندگان چگونه بود؟
همانطوری که حضرت آیتالله خامنهای اشاره فرمودند یکی از کارهای مهم آیتالله فاضلیان حضور در جبهههای جنگ و در بین رزمندگان بود.
حاج آقای فاضلیان با بسیاری از شهدا عقد اخوت خوانده بود. شهید محمود کاوه، شهید محمود شعبانی، شهید حاج حسین همدانی، اینها همه کسانی بودند که با پدر من عقد اخوت خوانده بودند. پدرم در نماز شبها این رزمندگان و این شهدا را یاد میکرد. یک بخشی از زندگی حضرت آیتالله فاضلیان عقد اخوتهایی است که با علما و با شهدا خوانده بود. یک لیست مفصلی از این برادران اینجا داشت. از مرحوم آیتالله شیخ محمد عمری که رهبر شیعیان در مدینه بود، پدر من با او عقد اخوت خوانده بود، تا مرحوم آیتالله مشکینی، آیتالله جنتی و آیتالله مصباح.
یکی از کارهای جالب حاج آقای فاضلیان این بود که قوطیهای بزرگی از عطر را تهیه میکرد، در شیشهها میریخت و بین رزمندگان عطر حاج آقا معروف بود که تقسیم میشود و منتظر بودند که حاج آقا جبهه بیاید و به رزمندهها عطر تقسیم بکند.
شهید خوش لفظ هم با حاج آقای فاضلیان یک ارتباط علاقهی خوبی داشت.
بله یکی از تعابیر پدر بنده این بود که شهید خوش لفظ را، خوش معنا و خوش باطن میگفت. شهید خوش لفظ از شاگردان حاج آقا بود و در آن کتاب «شبی که مهتاب گم شد» از حاج آقا به فراوانی نام میبرد. همچنین شهید حاج حسین همدانی و شهید حاج میرزا محمد سلگی که اخیراً به شهادت رسید.
مقداری از فعالیت حجتالاسلام والمسلمین فاضلیان در جایگان امامت جمعه شهر همدان و ملایر بگویید. ایشان از چه زمانی امام جمعه شهر شدند؟
رهبر انقلاب در پیامشان خیلی زیبا و دقیق به امامت جمعه مرحوم فاضلیان اشاره کردند. چون مرحوم فاضلیان ۳۵ سال در ملایر امام جمعه بود، آن دو سال امامتشان در همدان مغفول مانده بود. حضرت آقا این را در پیامشان آوردند. داستان به این صورت بود که وقتی آیتالله قاضی طباطبایی، امام جمعهی تبریز ترور شد، حضرت امام به آقای مدنی که آن موقع امام جمعهی همدان بود، فرمودند که شما به تبریز بروید. من یادم است آیتالله مدنی شبانه پدر من را خواستند و فرمودند من به امر امام باید به تبریز بروم، شما به جای من امام جمعهی همدان هستید.
حاج آقای فاضلیان حدود دو سال خطبههایی را در همدان داشت و از دی ماه سال ۶۰ با حکم حضرت امام، امامت جمعهی ملایر بود تا شهریور سال ۹۵. یعنی ۳۵ سال در سنگر امامت جمعه در ملایر خدمتگزار بود. تمام این مدت ۳۵ سال را با یک ماشین پیکان رفتوآمد میکرد که همین باعث علاقهی مردم شده بود. هم اکنون هم آن پیکان موجود است.
حجتالاسلام والمسلمین فاضلیان هم استاد اخلاق بودند و هم فعالیت انقلابی و سیاسی داشتند، ایشان این هدایت معنوی و سیاسی را توأمان برای جامعهی داشتند، این دو جنبه را چطور پیش میبردند؟
آیتالله فاضلیان در حد خودشان یک انسان ذو الابعاد بود. یکی از شخصیتهای مبارز شهر همدان بود؛ در بُعد سیاسی و جهاد و انقلاب و مبارزه تا جبهه و دفاع مقدس. اما از این طرف هم انصافاً یک شخصیت اخلاقی و عرفانی بود. در تمام حوزههای علمیهی استان همدان از درسهای اخلاق حاج آقای فاضلیان استفاده میکردند. من یک وقت یادم است که حضرت آیتالله نوری همدانی -که بر پیکر مرحوم فاضلیان نماز خواندند- به دیدن پدر من آمدند و حاج آقا یک فرع فقهی را عنوان کرد، مسئلهی مشکلی هم بود. حضرت آقای نوری به ایشان فرمودند «ما مسائل فقهی در حوزهی قم زیاد داریم، من امروز آمدم از شما چند کلمه اخلاق بیاموزم. برای من از اخلاق صحبت کنید.» یعنی در این حد و اندازه بود که طلبهها عاشق بودند او یک جلسهای برگزار کند، برادران طلبه، خواهران طلبه، حوزههای علمیهی استان، گاهی به قم دعوت میشدند، گاهی به تهران میآمدند، در مدرسهی معصومیه، در مدرسهی صدوقی، در مدارس دیگر از ایشان به عنوان یک استاد اخلاق و معلم عرفان استفاده میکردند. به خاطر اینکه آنچه در مقام اخلاقی و عرفانی میفرمود، نه فقط در بیان و لسان بود بلکه از آن کسانی بود که رفتارش، گفتارش را تأیید میکرد مصداق این حدیث بود: «مَن صَدَّقَ فِعلُه قَولَهُ». علم و عملش توأم بود، همه میدیدند آنچه میگوید به همان عمل میکند.
یکی از سرداران عزیز اسلام که الآن هم هست، میگفت که من میخواستم برای حفاظت آقای فاضلیان یک کارهایی انجام بدهم، حاج آقا قبول نکرد. به آقای فاضلیان گفتم: ما میخواهیم برای شما ساختمان بسازیم. آقای فاضلیان فرمود: «شما ساختمان برای من میسازید ولی ساختمان اعتقادات جوانها را فرو میریزید. این کار را نکنید.» بعد میگفت من رفتم به آقای مشکینی گفتم آقای فاضلیان قبول نمیکند حفاظت و حراست آن چنانی را. آیتالله مشکینی – که با پدر من هم عقد اخوت خوانده بود، خیلی با هم رابطهی تام و تمامی داشتند، عاشق و معشوق و مرید و مراد بودند- فرموده بود: «آقای فاضلیان از نور پاکتر است.» این تعبیر مال آقای مشکینی است.
۱) سوره مریم، آیه ۹۶: «مسلّماً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، خداوند رحمان محبّتی برای آنان در دلها قرار میدهد!»
بخش فقه و معارف پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در گفتگو با حجتالاسلام سیدمحمدحسن فاضلیان، فرزند مرحوم فاضلیان، ابعاد علمی و اخلاقی و انقلابی زندگی این عالم بزرگوار را بررسی کرده است.
ابتدا از تحصیلات علوم دینی و جایگاه علمی حجتالاسلام والمسلمین فاضلیان توضیحاتی بفرمایید.
آقای فاضلیان بعد از اتمام دوره مدرسه ابتدایی، در مکتب حضرت آیتالله العظمی آقای آخوند ملاعلی همدانی سالیان طولانی تلمذ داشت. ایشان چندین سال در درس خارج مرحوم حضرت آیتالله آقای آخوند ملاعلی همدانی شرکت کرد. غیر از سوابق علمی در همدان، در تشرفها و مسافرتهایی که به عتبات عالیات داشت، در درس خارج مرحوم آیتالله العظمی خویی و مرحوم آقای شاهرودی حضور پیدا کرد و همچنین در مشهد مقدس مدتی با حضرت آیتالله عبادی در درس مرحوم آیتالله میلانی هممباحثه بودند.
البته عمدهی تحصیلات آقای فاضلیان در محضر حضرت آیتالله العظمی آقای آخوند ملاعلی همدانی بود. ایشان میگفت «در درس خارج، کتاب وسائل را میبردم و من از روی کتاب احادیث را برای آقای آخوند میخواندم.» در واقع آنجاهایی که شاهد فقه و بحثشان بود، روایتخوان درس آقای آخوند، آقای فاضلیان بود. آقای فاضلیان آثار علمی متعددی دارد، چندین رساله نوشتند، رسالهای در ربا، رسالهای در قاعدهی لاضرر، رسالهی اعجابیه دارند. این اواخر برای چاپ و نشر این رسالهها در حال اقدام بودیم که متأسفانه این کار به حیات خود ایشان نرسید. آثار علمی مرحوم فاضلیان حدود ده جلد کتاب میشود که انشاءالله در آینده منتشر خواهد شد.
حضرت آیتالله خامنهای در پیامشان از ایشان به عنوان یک «عالم دینی مقبول و محبوب مردم» یاد کردند، این خصوصیت محبوبیت چگونه به دست آمده بود؟
طبق آیهی مبارکه «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا»(۱) این مودت و محبت و عشق و علاقهی طرفینی بین مردم و حاج آقای فاضلیان، از زهد و ترک دنیای او برمیخیزد. یک مردی که ۹۲ سال، نزدیک یک قرن، خدمت خالصانه انجام داده، نه در همدان، نه در ملایر و نه در هیچ جای کشور، یک خانه هم از خودش ندارد، یک متر زمین به نام ایشان وجود ندارد. مرحوم فاضلیان یک انسان زاهد به تمام معنا و تارک دنیا بود و تمام هم و غمش این بود که خدمت به خدا و خلق خدا بکند. این است که خدای متعال هم محبت ایشان را در دلهای مردم افکنده بود و مردم کوچه و بازار، اقشار و اصناف مختلف و طلبهها به او عشق میورزیدند. این محبت را خدا در دلهای مردم ایجاد کرده بود.
حجتالاسلام والمسلمین فاضلیان تا جایی که میتوانست برای انجام حوائج مردم – نه فقط خودشان که وقف خدمت به مردم بود- هر جا فرماندار یا استاندار یا هر مسئول کشور خدمتشان میرسید، بیشترین چیزی که تأکید میکرد این بود که شما به خواستههای مردم برسید. اگر نمیتوانید حوائج مردم را برآورده کنید، لااقل با اخلاق خوش برخورد کنید.
حجتالاسلام والمسلمین فاضلیان چه پیش از انقلاب و چه پس از پیروزی انقلاب، در میدان مبارزه و جهاد حضور داشتند، دربارهی فعالیتهای سیاسی و انقلابی ایشان توضیح بفرمایید.
در سالهای قبل از انقلاب یعنی از سال ۴۲، یکی از مقلدین و مریدهای حضرت امام، پدر بزرگوار بنده بود. در آن زمانی که گفتنِ فتوای امام و حتی نام بردنِ از امام قدغن بود، ایشان بدون محابا در منابر، مسائل شرعی و فتاوای حضرت امام را ذکر میکرد. بارها ساواک به او گفته بود که حق نداری اسم حضرت امام را ببری و ایشان گوش نمیکرد. تا اینکه چندین بار حاج آقای فاضلیان را به ساواک بردند. قبل از پیروزی انقلاب هم یک بار برای دیدار علمای تبعیدی میرفت که در شهرستان نقده دستگیر شد. در زمان نخستوزیر وقت، ارتشبد ازهاری، یک بار منزلشان مورد هجوم واقع شد، آنجا مأمورین شاه او را زخمی کردند به طوری که پلک چشمهایشان پاره شد. الحمدللّه با این همه خدمات و زحمات انقلاب پیروز شد و بعد از پیروزی انقلاب هم تا آخر عمر مبارکشان در سنگر انقلاب بودند.
نقش حاج آقای فاضلیان در دوران دفاع مقدس و ارتباط با رزمندگان چگونه بود؟
همانطوری که حضرت آیتالله خامنهای اشاره فرمودند یکی از کارهای مهم آیتالله فاضلیان حضور در جبهههای جنگ و در بین رزمندگان بود.
حاج آقای فاضلیان با بسیاری از شهدا عقد اخوت خوانده بود. شهید محمود کاوه، شهید محمود شعبانی، شهید حاج حسین همدانی، اینها همه کسانی بودند که با پدر من عقد اخوت خوانده بودند. پدرم در نماز شبها این رزمندگان و این شهدا را یاد میکرد. یک بخشی از زندگی حضرت آیتالله فاضلیان عقد اخوتهایی است که با علما و با شهدا خوانده بود. یک لیست مفصلی از این برادران اینجا داشت. از مرحوم آیتالله شیخ محمد عمری که رهبر شیعیان در مدینه بود، پدر من با او عقد اخوت خوانده بود، تا مرحوم آیتالله مشکینی، آیتالله جنتی و آیتالله مصباح.
یکی از کارهای جالب حاج آقای فاضلیان این بود که قوطیهای بزرگی از عطر را تهیه میکرد، در شیشهها میریخت و بین رزمندگان عطر حاج آقا معروف بود که تقسیم میشود و منتظر بودند که حاج آقا جبهه بیاید و به رزمندهها عطر تقسیم بکند.
شهید خوش لفظ هم با حاج آقای فاضلیان یک ارتباط علاقهی خوبی داشت.
بله یکی از تعابیر پدر بنده این بود که شهید خوش لفظ را، خوش معنا و خوش باطن میگفت. شهید خوش لفظ از شاگردان حاج آقا بود و در آن کتاب «شبی که مهتاب گم شد» از حاج آقا به فراوانی نام میبرد. همچنین شهید حاج حسین همدانی و شهید حاج میرزا محمد سلگی که اخیراً به شهادت رسید.
مقداری از فعالیت حجتالاسلام والمسلمین فاضلیان در جایگان امامت جمعه شهر همدان و ملایر بگویید. ایشان از چه زمانی امام جمعه شهر شدند؟
رهبر انقلاب در پیامشان خیلی زیبا و دقیق به امامت جمعه مرحوم فاضلیان اشاره کردند. چون مرحوم فاضلیان ۳۵ سال در ملایر امام جمعه بود، آن دو سال امامتشان در همدان مغفول مانده بود. حضرت آقا این را در پیامشان آوردند. داستان به این صورت بود که وقتی آیتالله قاضی طباطبایی، امام جمعهی تبریز ترور شد، حضرت امام به آقای مدنی که آن موقع امام جمعهی همدان بود، فرمودند که شما به تبریز بروید. من یادم است آیتالله مدنی شبانه پدر من را خواستند و فرمودند من به امر امام باید به تبریز بروم، شما به جای من امام جمعهی همدان هستید.
حاج آقای فاضلیان حدود دو سال خطبههایی را در همدان داشت و از دی ماه سال ۶۰ با حکم حضرت امام، امامت جمعهی ملایر بود تا شهریور سال ۹۵. یعنی ۳۵ سال در سنگر امامت جمعه در ملایر خدمتگزار بود. تمام این مدت ۳۵ سال را با یک ماشین پیکان رفتوآمد میکرد که همین باعث علاقهی مردم شده بود. هم اکنون هم آن پیکان موجود است.
حجتالاسلام والمسلمین فاضلیان هم استاد اخلاق بودند و هم فعالیت انقلابی و سیاسی داشتند، ایشان این هدایت معنوی و سیاسی را توأمان برای جامعهی داشتند، این دو جنبه را چطور پیش میبردند؟
آیتالله فاضلیان در حد خودشان یک انسان ذو الابعاد بود. یکی از شخصیتهای مبارز شهر همدان بود؛ در بُعد سیاسی و جهاد و انقلاب و مبارزه تا جبهه و دفاع مقدس. اما از این طرف هم انصافاً یک شخصیت اخلاقی و عرفانی بود. در تمام حوزههای علمیهی استان همدان از درسهای اخلاق حاج آقای فاضلیان استفاده میکردند. من یک وقت یادم است که حضرت آیتالله نوری همدانی -که بر پیکر مرحوم فاضلیان نماز خواندند- به دیدن پدر من آمدند و حاج آقا یک فرع فقهی را عنوان کرد، مسئلهی مشکلی هم بود. حضرت آقای نوری به ایشان فرمودند «ما مسائل فقهی در حوزهی قم زیاد داریم، من امروز آمدم از شما چند کلمه اخلاق بیاموزم. برای من از اخلاق صحبت کنید.» یعنی در این حد و اندازه بود که طلبهها عاشق بودند او یک جلسهای برگزار کند، برادران طلبه، خواهران طلبه، حوزههای علمیهی استان، گاهی به قم دعوت میشدند، گاهی به تهران میآمدند، در مدرسهی معصومیه، در مدرسهی صدوقی، در مدارس دیگر از ایشان به عنوان یک استاد اخلاق و معلم عرفان استفاده میکردند. به خاطر اینکه آنچه در مقام اخلاقی و عرفانی میفرمود، نه فقط در بیان و لسان بود بلکه از آن کسانی بود که رفتارش، گفتارش را تأیید میکرد مصداق این حدیث بود: «مَن صَدَّقَ فِعلُه قَولَهُ». علم و عملش توأم بود، همه میدیدند آنچه میگوید به همان عمل میکند.
یکی از سرداران عزیز اسلام که الآن هم هست، میگفت که من میخواستم برای حفاظت آقای فاضلیان یک کارهایی انجام بدهم، حاج آقا قبول نکرد. به آقای فاضلیان گفتم: ما میخواهیم برای شما ساختمان بسازیم. آقای فاضلیان فرمود: «شما ساختمان برای من میسازید ولی ساختمان اعتقادات جوانها را فرو میریزید. این کار را نکنید.» بعد میگفت من رفتم به آقای مشکینی گفتم آقای فاضلیان قبول نمیکند حفاظت و حراست آن چنانی را. آیتالله مشکینی – که با پدر من هم عقد اخوت خوانده بود، خیلی با هم رابطهی تام و تمامی داشتند، عاشق و معشوق و مرید و مراد بودند- فرموده بود: «آقای فاضلیان از نور پاکتر است.» این تعبیر مال آقای مشکینی است.
۱) سوره مریم، آیه ۹۶: «مسلّماً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، خداوند رحمان محبّتی برای آنان در دلها قرار میدهد!»