1399/08/06
گفتگو با سردار وحیدی، رئیس دانشگاه عالی دفاع ملی؛
چگونه تجربیات دفاعمقدس به نظریه تبدیل میشوند؟
رهبر انقلاب اسلامی در تاریخ ۹۹/۷/۲۱ در ارتباط تصویری با مراسم مشترک دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری نیروهای مسلح فرمودند: «نیروهای مسلّح ما در دوران دفاع مقدّس و بعد از آن، تجربیّات ارزشمندی را به دست آوردند؛ بعضی از تاکتیکهای نظامی و کارهایی که در میدان جنگ در دورهی هشتسالهی دفاع مقدّس انجام گرفت، در دنیا بیسابقه بود و خیلی از عملیّاتهای ما متضمّن تجربیّات فوقالعاده است؛ از این تجربیّات بایستی استفاده کنیم. امروز البتّه روایت این تجربیّات در دانشگاهها معمول است و این روایت انجام میگیرد و بسیار هم خوب است، لکن کافی نیست؛ بایستی این تجربیّات تبدیل بشود به نظریّات؛ تجربه تبدیل بشود به نظریّهی دفاعی و تدریس بشود و تحقیق بشود و اطراف آنها پژوهش انجام بگیرد و این تجربیّات بهروز بشود و منطبق با نیازهای روز بشود؛ اینها سرمایههای بسیار باارزشی است که باید از این سرمایهها استفاده کرد و بسط و تکمیل پیدا کند.». پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR برای بررسی بیشتر استفادههای علمی از تجربیات دفاع مقدس گفتگویی با آقای سردار احمد وحیدی، رئیس دانشگاه عالی دفاع ملی انجام داده است.
یک نظریه علمی چگونه و با چه ساز و کاری شکل می گیرد؟
نظریه در نگاه اندیشمندان مختلف مدلهای مختلفی برایش بیان و ارائه شده است. یک نوع نظریه را بهعنوان نظریهی پیشینی و یک نوع را پسینی میگویند. یک نگاه ترکیبی هم هست. از نگاهی دیگر یک نگاه قیاسی، یک نگاه استقرایی و یک نگاه ترکیبی استقرایی قیاسی هم هست. مدلهای مختلفی برای تولید نظریه هم گفته میشود، ولی آنچه ممکن است نظریه معطوف به چند مسئله باشد. درواقع تجربیات متعدد و متنوعی در موضوعات واحد مشترک هستند و اینها تجربیات موفقی بودند. و میتوان از دل آنها نظریاتی استخراج کرد؛ یعنی معلوم است که یک مبانی نظری وجود داشته که بر اساس آن مبانی نظری، الگوهایی طراحی شده و بر اساس آن الگوها، نظاماتی اندیشیده شده و بر اساس آن نظامات، سیاستها و راهبردها و ساختارهایی شکل گرفته و بعد وارد صحنهی عمل شده است.
خیلی اوقات اینها در ذهن کسانی که یک عملی را انجام دادند شکل داشته، امّا به شکل مدون در نیامده است. خب اینها یک نگاه پسینی میشود؛ یعنی یک اتفاقاتی افتاده که از دل این تجربیات موفق آن نظریاتی که حاکم بوده و نتیجهاش یک چنین اتفاقاتی بوده را استخراج میکنیم. یک نگاه پیشینی هم هست که یک نگاه و آرمانی دارید که میخواهید به یک هدفی برسید. برای رسیدن به آن هدف فکر میکنید و یک مبانی نظری میخواهید که فیالحال در اختیارتان نیست. این شروع و مبدأ یک نظریه میشود، البته از نوع نظریهی پیشینی؛ یعنی اوّل مسئله در حوزهی ذهن و فکر ساخته میشود بعد به مرحلهی تجربه گذاشته میشود که باید دید آیا در تجربه هم جواب میدهد یا نه.
گاهی هم این دو با هم هستند؛ یعنی شما تجربیات گذشته و خواستههای آینده را در یک بدهبستانی با همدیگر عمل میکنید. درواقع این نظریه حاصل این دو مرحله است. نگاهی که به آینده دارید و نیازی که دارید و آن چیزی که برآمده از تجربیات گذشتهتان است را با هم ترکیب میکنید و از دل آنها نظریهای که میتواند آینده را بسازد و مبانی آینده را شکل بدهد را به نتیجه میرسانید. این میتواند یک راهکار و یک راه برای این نظریهپردازی باشد. البته در روشهای تحقیقی هم بعضاً بیان میکنند که اینها اصولاً منجر به تولید نظریه میشود. مثلاً از روش تحقیق داده بنیاد، نظریه درمیآید. البته حرفها مختلف است و این نظریه هم سطوح مختلفی دارد؛ یعنی ممکن است این نظریه که یک حرف نویی است، یک بینش، نگاه و فکر جدیدی مطرح کند که در سطوح راهبردی و عملیاتی باشد، حتی میتواند در سطوح تاکتیکی باشد. مانعی ندارد، ممکن است یک نظریه را در سطح تاکتیک ببینید. یک دستاوردی است که میتوانید در سطح تاکتیک آن را عمل کنید. البته آن نظریه هرچه وسعتش بیشتر باشد جهان شمولتر و عامتر است.
طبیعی است که انقلاب اسلامی مشحون از این حرفها و نظریات نو است؛ یعنی انقلاب در همهی مراحل خودش با یک نظریهی بومی شکل گرفته و اتفاق افتاده است. چه در نوع نگاه به حکومت، چه در نوع نگاه به انقلاب، چه در نوع نگاه به جنبشهای اجتماعی و چه در نوع نگاه به دفاع مقدس که از این نظریات مختلف دفاعی مشحون است. لذا نویی و تازگی انقلاب اسلامی ما ناشی از همین نظریاتی بوده که در ذهن مبارک حضرت امام و ذکر اندیشمندان و انقلابیون سطح اوّل بوده است. اینها از دل آن نظریات این بنای استوار نظام جمهوری اسلامی و اتفاقات مبارک در طول این چهل و اندی سال که بهوقوع پیوسته را شکل دادند.
رهبر انقلاب به استفاده از تجربهی دفاع مقدس خیلی تأکید دارند و در بیانات اخیرشان هم اشاره کردند که استفاده از این تجربیات باید پررنگتر شود. به نظر شما از این تجربیات، در کدام حوزهها بیشتر توانستیم استفاده کنیم؟
دفاع مقدس آوردگاه تولید حرفهای جدید بود. بسیاری از حرفها و نظریات نو که اتفاق افتاد، دلیلش نیاز بود؛ یعنی ما بایستی با یک عِده و عُدهی قلیلی با یک جریان سامانیافتهی جهانی از شرق و غرب و کشورهای مرتجع عربی و خود رژیم صدام مقابله میکردیم. آن موقع انقلاب اسلامی سامان و قدرت کافی نداشت. اینجا بود که نظریات جدید اتفاق افتاد. تحولاتی که بر اساس آن نظریات دفاع مقدس ما شکل گرفت و توانست دفاع مقدس را پیروزمندانه برای ملت ما رقم بزند.
این نظریات در همهی سطوح عالی جنگ بود. فرمایشات حضرت امام(ره) نظریات آنچنان محکم و استواری بود که میتوانست خیل عظیمی را در صحنهی جنگ هدایت کند؛ یعنی کار از سطح عالی رهبری و حضرت امام(ره) شروع میشد تا در سطوح راهبردی و سطوح عملیاتی. لذا اگر سؤال شما این است که ما در چه حوزههایی نظریات جدید داشتیم، ما در زمینههای تاکتیک؛ عملیات مهندسی؛ اطلاعات و شناسایی؛ نوع جنگ؛ سطوح تاکتیکی، عملیاتی و راهبردی؛ انواع دفاعها، مبارزات جنگهای موضعی و موضوعی و در جنگهای نامنظم برای خودمان سبک، نگاه و نظریهی مستقلی داشتیم. لذا در همهی سطوح و تقریباً در همهی حوزهها نظر یا نظریهی مستقل داشتیم.
بهعنوان رئیس دانشگاه دفاع ملی چند نمونه از تجربیات دفاع مقدس که در دانشگاه در سطوح مختلف افسری یا فرماندهی تدریس میشود را اشاره بفرمایید و اینکه اقدامات دانشگاههای نظامی ما برای تبدیل تجارب جنگی به نظریات علمی چه بوده؟
اساتید و محتوای دروسی که ارائه میشود نشأت گرفته و معطوف به دفاع مقدس است. ما دروس مختلفی داریم، مثل تجزیه و تحلیل دفاع مقدس؛ صحنههای جنگ؛ مدیریت راهبردی صحنههای عملیاتی؛ ژئوپلوتیک دفاع مقدس و درسهای مختلفی که الان در دانشگاه ارائه میشوند. اساتید هم که خودشان در دفاع مقدس نقشهای کلیدی و عالی داشتند تجربیات و دانششان را آوردهاند.
ما در همین دانشگاه یک کمیتهی نظریهپردازی داریم که در عالیترین سطح شکل میگیرد؛ یعنی در سطح ستاد کل نیروهای مسلح و توسط یکی از عالیترین مقامات دفاع مقدس، جناب آقای دکتر رضایی اداره میشود. وظیفهاش هم نظریهپردازی در حوزههای مختلف است. این کمیته از همهی آن تجربیات که در مقاطع مختلف و به شکلهای مختلف تدوین شده، نظریاتی استحصال و استخراج میشود. امروز ما یک مسیر روشنی برای تدوین این تجربیات و استخراج نظریات علمی از دفاع مقدس را دنبال میکنیم.
ما موضوعات زیادی داریم، مثلاً مفهوم بازدارندگی که امروزه بهعنوان عنصر مهمی در دفاع است. دفاع موشکی ما دفاع همه جانبهای است که میتوانیم بگوییم نظریهی دفاعی جمهوری اسلامی است. دفاع همه جانبه، دفاع موشکی، دفاع دریایی و قدرت هوایی ما همه برگرفته از همان نظریات و تجربیات دفاع مقدس است. اگر راجع به هر کدام از این ابعاد صحبت کنیم میبینید که ریشهاش در دفاع مقدس است. امروز اگر ما نظریهی موشکی خاص خودمان را داریم، این نظریهی موشکی از دل دفاع مقدس برآمده که امروز دارد عمل میشود؛ همینطور نظریهی دریایی و سایر نظریهها در حوزههای مختلف. مثلاً جنگهای نا همطراز امروز برگرفته از همان تجربیات در نیروهای مسلح است که طرح و تبیین شده و کاملاً چهارچوبهای لازم را گرفته است.
در سالهای اخیر درگیریهایی زیادی در عراق، سوریه و قبلتر در افغانستان وجود داشته؛ آیا از تجربیات دفاع مقدس در این کشورها هم استفاده شده است؟
بله؛ درواقع دفاع مقدس مُبدع بسیاری از مقاومتها و حرکتهای آزادیخواهانه در منطقه و در سطح جهان شده است، چون همهی دنیا دفاع مقدس را رؤیت کردند که چطور در یک جنگ پرشدت و هشتساله که از جنگ جهانی دوم و اوّل زمانش بیشتر بود، ایران در مقابل همه ایستاد و پیروز شد. پیروزی ما در دفاع مقدس؛ یعنی تثبیت همهی شعارها و خواستههای تحکیمی و استحکامی انقلاب که در آن دوران موجب شد که همزمان با دفاع مقدس جریاناتی در کشورهای مختلف راه بیفتد؛ همزمان با دفاع مقدس حزبالله لبنان شکل گرفت و تبدیل به یک تنهی تنومندی شد که امروز یک ارتش بسیار قوی است. البته هدفش دفاع از ملت لبنان و سرزمینهای اشغالی است و دیدیم که چگونه رژیم جعلی صهیونیستی را از خاک لبنان بیرون انداخت. خب این موفقیت بسیار بزرگی بود که برآمده از دفاع مقدس ما است.
عزیزان فلسطینی ما هم وقتی دیدند که میشود با امکانات کم، امّا با فکر عمیق و با اخلاص و شجاعت پیروزیهای بزرگی را رقم زد، خب در فلسطین این پیروزیها رقم خورد و جنگهایی بهوقوع پیوست که دشمن بهشدت عقب رانده شد. خوب است از شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی هم یادی کنیم که ایشان نماد قدرت و وحدت ملی ما و نماد استحکام و قدرت ملی ما بود که توسط بدترین خلق خدا به شهادت رسید. ایشان نقش بارز و ارزندهای داشتند.
این تجربیات در چند سطح بود که یکی از آنها الهامبخشی عمومی است. دفاع مقدس ما یک الهامبخشی عمومی داشت که نگاه به این پیروزیها خودبهخود انگیزه و اراده درست میکرد. یک سطح دیگرش تجربیات عملیاتی و حتی تجربیات تاکتیکی است که کاملاً استفاده کردند؛ آشنا شدند و توانستند در مقابله با دشمن استفاده کنند. شما آثار آن را در برخی مناطق و در مقابله با داعش خیلی پررنگ دیدید که رزمندگان ما تحت مأموریت و مسئولیت سردار شهید به مستشاری پرداختند و بر اساس همین تجربیات دفاع مقدس داعش را منکوب کردند و به ذلّت کشاندند. بنابراین جریان دفاع مقدس ما یک جریان دائمی است. هم در سطوح فکری و اندیشهی نظامی که در دفاع مقدس خلق شد و هم در سطوح الهامبخشی عملیاتی در سطح دکترینی که کاملاً در این منطقه و سایر مناطق جریان دارد.
به داعش اشاره کردید؛ یکی از شبهاتی که مطرح میشود این است که چرا ما باید به عراق و سایر کشورهای منطقه برویم و کمک کنیم؟
امنیت یک منطقه، یک امنیت به هم تنیدهای است. لذا ما نمیتوانیم بگوییم که عراق امنیت نداشته باشد و ما امنیت داشته باشیم. اگر عراق امنیت نداشته باشد، ایران هم امنیت ندارد. ضمن اینکه امنیت خود مردم عراق و امنیت اماکن مقدسهی عراق برای ما یک ارزش بزرگ است. بعضی از کشورهای زورگوی عالم منافع مادی را بهعنوان منفعت خودشان قلمداد میکنند؛ امّا جمهوری اسلامی چشمی به منافع مادی دیگران ندارد، بلکه این ارزشها است که هویت ما را میسازد. دفاع از منافع ملیمان که جوهرهی منافع و هویت ملیمان در حفظ هویت ملی و حفظ ارزشهایمان است. حفظ ارزشها هم به مرزهای ما محدود نمیشود. ما بایستی دفاع کنیم از ارزشهایی که بر اساس آن انقلاب و نظام ما شکل گرفته است. مضافاً برای اینکه امنیت ما هم در گرو آن است. بنابراین ما چه از حیث دفاع از امنیت ملی خودمان و جلوگیری از رشد بحرانی که آمریکاییها در سوریه و عراق درست کردند و تلاش داشتند به لبنان هم بکشانند و چه از حیث دفاع از هویت ملی خودمان که تنیده با ارزشهای ملی و مذهبی ماست باید در سوریه و عراق به ندای درخواست کمک آنها پاسخ میدادیم و حضور پیدا میکردیم.
عجیب است که این شبهه را کسانی مطرح میکنند که در چهارچوب افکار استکبار جهانی و آمریکا حرکت میکنند. آمریکایی که اشغال میکند، رژیم صهیونیستیای که بمباران میکند، عربستانی که بهراحتی یمن را اشغال و بمباران میکند. آنها به گروههای تروریستی کمک میکنند و علیه جریانات مردمی هستند، ولی ایران در کنار مردم و علیه گروههای تروریستی است. طبیعتاً مواضع حق و صحیح جمهوری اسلامی کاملاً روشن و شفاف است و نتایج هم کاملاً معلوم شد راهی که ایران میرفت و تصمیماتی که در ایران گرفته میشد نشان داد که چقدر تصمیمات درستی بوده و اگر امروز داعش توسط ایران با کمک کشورهای منطقه، دولت سوریه، دولت عراق و حشدالشعبی از بین نمیرفت، امروز حتماً بزرگترین خطر نهتنها برای منطقه، بلکه برای مناطق دیگر ایجاد شده بود. امروز درستی مواضع جمهوری اسلامی از همین نتایج بهدست آمده و کاملاً معلوم است.
شاید برای برخی از جوانان این سؤال پیش بیاد که این تجربهی موفق دفاع مقدس چگونه و با چه مبنایی به دست آمد؟
آنچه که ما را به این توانمندی رساند احساس خودباوری بود؛ یعنی وقتی در رزمندگان و ملت و نیروهای مسلح ما این احساس پدید آمد که ما این ظرفیت را داریم و میتوانیم با دشمن روبهرو شویم، بهراه افتادند و تلاش کردند و برای این تلاش راه را پیدا کردند و خلاقیت خودشان را در مسیر شکوفاکردن ظرفیتهای درونی کاملاً بهمنصهی ظهور رساندند. این خلاقیتها و ظرفیتها وقتی شکوفا شد، بهراحتی، همهی مسائل را توانست حل کند. به تعبیر بسیار زیبای رهبر فرزانهمان وقتی یک عزیزِ روزنامهنگار میشود یک نابغهی اطلاعاتی یا یک عزیز دیگری که بهطور عادی کارش یک کار ساختمانی بوده، فرمانده لشکر برجستهای میشود که اسمش لرزه به پشت فرماندهان صدام میاندازد، اینها برای آن شکوفایی استعدادها است.
در کنارش نیروی آزادشدهی ارتش سرافراز و پرافتخارمان را هم داشتیم که بعد از اینکه فرماندهان فاسد دوران شاه کنار رفتند و این استعدادها شکوفا شد و یک ارتش صددرصد وابسته تبدیل شد به یک ارتش صددرصد مستقل و برآمده از دل مردم؛ ترکیب این دو اتفاق مهم، یعنی رهاسازی از دست جریانات مسلط مستکبر از یک سو و استفاده از خلاقیتها از سوی دیگر، همین تجربیات را بهطور طبیعی فراهم میکند. در هر حوزهی دیگری که ما همین احساس را داشته باشیم و همین حرکت را بکنیم این اتفاق میافتد. راهها را هم خدا نشان میدهد. خدا هم وعدهی روشنی داده و فرموده است: «وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا»؛ شما بیایید من راه را به شما نشان میدهم. رزمندگان ما رفتند و این را باور کردند و خدا هم راهها را نشانشان داد و پیروزیهای بزرگ حاصل شد.
رهبر انقلاب در ارتباط با مراسم دانشآموختگی دانشگاههای افسری فرمودند: «تهدیدها در حال تحوّل است، دانشگاههای نظامیِ ما هم باید برای مقابلهی با تهدیدهای نوبهنو و جدید، برنامه داشته باشند؛ این باید در پژوهشهای دانشگاهها مورد توجّه قرار بگیرد: برای مقابله برنامه داشته باشند. علاوهی بر این، اصلاً تهدیدهای جدید را پیشبینی کنند» برای رسیدن به این مهم، چه ملاحظاتی را باید رعایت کرد؟
یک آرمان بلندی رهبر انقلاب برای ما ترسیم کردند و آن رسیدن به تمدن نوین اسلامی است. این خیلی آرمان بزرگ و مهمی است. مقاطعی هم برای این معلوم کردند، مثلاً رسیدن به مرجعیت علمی. این خیلی مهم است. اینها خیلی مقاطع مهمی در تحقق این تمدناند. حالا ما با داشتن هدفهای روشن، نظام آیندهپژوهی ما با شناسایی و شناخت روندهای گذشته یک پیشبینی راجع به روندهای آینده دارد. البته این تنها کفایت نمیکند. شما در نظام آیندهپژوهی از آینده به حال میآیید؛ یعنی یک آیندهای برای خودتان مشخص میکنید و به حال میرسید. خب ما آیندهمان مشخص است. نظام تمدن نوین اسلامی مقاطعی هم در هر مقطع برایش مشخص شده است. مثلاً در حوزهی علم به کجا برسیم؛ در حوزهی فرهنگ به کجا برسیم؛ در حوزهی دفاع به کجا برسیم؛ اینها مشخص است. ما بر اساس آن باید برای تحقق اینها تهدیداتی را بشناسیم. پس نظام رصد تهدیدات، نظام رصد تحولات و شناخت ظرفیتها و بسیج این ظرفیتها و استعدادها را داریم. امروز روی این نظامات کار شده و الان موجود است. نظام آیندهپژوهی و نظامی که ما را به رصد تحولات میرساند و رصد تهدیداتی که رهبر انقلاب در فرمایشاتشان تأکید جدی داشتند برای ما خیلی مهم است.
یک نکتهی مهم در این مسئله همان محاسبات است. همهی اینها ربط دارد به اینکه به تعبیر رهبری دستگاه محاسباتی سالم که اختلال در آن ایجاد نشود داشته باشیم. این خیلی مهم است، چون شما ممکن است تهدیدات و نشانههای آن را ببینید؛ امّا آن را تهدید ندانید، چرا؟ چون در دستگاه محاسباتتان اختلال ایجاد شده است و دشمن را دوست، نشان میدهد. مثلاً الان ما به چشممان فروپاشی و فرورفتن رژیم آمریکا را میبینیم. خب این کاملاً روشن است؛ امّا مهم این است که در دستگاههای محاسباتی این درست تحلیل و شناخته شود، والا اگر این را نبینیم؛ یعنی فکر کنیم که زرقوبرق ظاهری است که البته همین ظاهریاش هم در آمریکا خیلی فرو پاشیده، اگر دچار محاسبات غلط باشیم و درست نبینیم، ممکن است ضربات بزرگی بخوریم؛ یعنی فرصتها را از دست بدهیم یا تهدیدها را نشناسیم. مثلاً اگر جنگ نرم و نفوذ دشمن را نشناسیم و برایش چارهاندیشی نکنیم، ضربه میخوریم. از آن طرف فرصتهایی که امروز انقلاب اسلامی و ملتهای بزرگ در سطح دنیا و منطقه درست کردند را نشناسیم و نبینیم و مشکلات بزرگی که امروز رژیمهای مستکبر درگیرش هستند را نشناسیم و روی آن حساب باز نکنیم، حتماً ما هم دچار ضربه میشویم. این بهدلیل این است که درست محاسبه نمیکنیم.
لذا نظام آیندهپژوهی، نظام رصد تحولات و همهی اینها منوط به این است که دستگاه محاسباتی ما سالم باشد و درست تحلیل کند که بتواند اینها را بهخوبی فهم و درک کند و بعد برنامهریزی کند و یک حرکت جدی را در رابطه با آن دنبال کند. همانجور که ایشان فرمودند دشمن بهدنبال اختلال در این است. اختلال در اینکه ما تهدید را یا نبینیم یا تهدید را کوچک ببینیم، مانند آنچه که در حوزهی فرهنگ انجام میدهند یا تلاش میکنند که نشان دهند خودشان بسیار قویاند و ما راهی جز تسلیم نداریم که این خلاف واقع است. اینها شکلدهندهی آن نگاه صحیح و حرکت پرشتاب بهسمت جلو است.
یک نظریه علمی چگونه و با چه ساز و کاری شکل می گیرد؟
نظریه در نگاه اندیشمندان مختلف مدلهای مختلفی برایش بیان و ارائه شده است. یک نوع نظریه را بهعنوان نظریهی پیشینی و یک نوع را پسینی میگویند. یک نگاه ترکیبی هم هست. از نگاهی دیگر یک نگاه قیاسی، یک نگاه استقرایی و یک نگاه ترکیبی استقرایی قیاسی هم هست. مدلهای مختلفی برای تولید نظریه هم گفته میشود، ولی آنچه ممکن است نظریه معطوف به چند مسئله باشد. درواقع تجربیات متعدد و متنوعی در موضوعات واحد مشترک هستند و اینها تجربیات موفقی بودند. و میتوان از دل آنها نظریاتی استخراج کرد؛ یعنی معلوم است که یک مبانی نظری وجود داشته که بر اساس آن مبانی نظری، الگوهایی طراحی شده و بر اساس آن الگوها، نظاماتی اندیشیده شده و بر اساس آن نظامات، سیاستها و راهبردها و ساختارهایی شکل گرفته و بعد وارد صحنهی عمل شده است.
خیلی اوقات اینها در ذهن کسانی که یک عملی را انجام دادند شکل داشته، امّا به شکل مدون در نیامده است. خب اینها یک نگاه پسینی میشود؛ یعنی یک اتفاقاتی افتاده که از دل این تجربیات موفق آن نظریاتی که حاکم بوده و نتیجهاش یک چنین اتفاقاتی بوده را استخراج میکنیم. یک نگاه پیشینی هم هست که یک نگاه و آرمانی دارید که میخواهید به یک هدفی برسید. برای رسیدن به آن هدف فکر میکنید و یک مبانی نظری میخواهید که فیالحال در اختیارتان نیست. این شروع و مبدأ یک نظریه میشود، البته از نوع نظریهی پیشینی؛ یعنی اوّل مسئله در حوزهی ذهن و فکر ساخته میشود بعد به مرحلهی تجربه گذاشته میشود که باید دید آیا در تجربه هم جواب میدهد یا نه.
گاهی هم این دو با هم هستند؛ یعنی شما تجربیات گذشته و خواستههای آینده را در یک بدهبستانی با همدیگر عمل میکنید. درواقع این نظریه حاصل این دو مرحله است. نگاهی که به آینده دارید و نیازی که دارید و آن چیزی که برآمده از تجربیات گذشتهتان است را با هم ترکیب میکنید و از دل آنها نظریهای که میتواند آینده را بسازد و مبانی آینده را شکل بدهد را به نتیجه میرسانید. این میتواند یک راهکار و یک راه برای این نظریهپردازی باشد. البته در روشهای تحقیقی هم بعضاً بیان میکنند که اینها اصولاً منجر به تولید نظریه میشود. مثلاً از روش تحقیق داده بنیاد، نظریه درمیآید. البته حرفها مختلف است و این نظریه هم سطوح مختلفی دارد؛ یعنی ممکن است این نظریه که یک حرف نویی است، یک بینش، نگاه و فکر جدیدی مطرح کند که در سطوح راهبردی و عملیاتی باشد، حتی میتواند در سطوح تاکتیکی باشد. مانعی ندارد، ممکن است یک نظریه را در سطح تاکتیک ببینید. یک دستاوردی است که میتوانید در سطح تاکتیک آن را عمل کنید. البته آن نظریه هرچه وسعتش بیشتر باشد جهان شمولتر و عامتر است.
طبیعی است که انقلاب اسلامی مشحون از این حرفها و نظریات نو است؛ یعنی انقلاب در همهی مراحل خودش با یک نظریهی بومی شکل گرفته و اتفاق افتاده است. چه در نوع نگاه به حکومت، چه در نوع نگاه به انقلاب، چه در نوع نگاه به جنبشهای اجتماعی و چه در نوع نگاه به دفاع مقدس که از این نظریات مختلف دفاعی مشحون است. لذا نویی و تازگی انقلاب اسلامی ما ناشی از همین نظریاتی بوده که در ذهن مبارک حضرت امام و ذکر اندیشمندان و انقلابیون سطح اوّل بوده است. اینها از دل آن نظریات این بنای استوار نظام جمهوری اسلامی و اتفاقات مبارک در طول این چهل و اندی سال که بهوقوع پیوسته را شکل دادند.
رهبر انقلاب به استفاده از تجربهی دفاع مقدس خیلی تأکید دارند و در بیانات اخیرشان هم اشاره کردند که استفاده از این تجربیات باید پررنگتر شود. به نظر شما از این تجربیات، در کدام حوزهها بیشتر توانستیم استفاده کنیم؟
دفاع مقدس آوردگاه تولید حرفهای جدید بود. بسیاری از حرفها و نظریات نو که اتفاق افتاد، دلیلش نیاز بود؛ یعنی ما بایستی با یک عِده و عُدهی قلیلی با یک جریان سامانیافتهی جهانی از شرق و غرب و کشورهای مرتجع عربی و خود رژیم صدام مقابله میکردیم. آن موقع انقلاب اسلامی سامان و قدرت کافی نداشت. اینجا بود که نظریات جدید اتفاق افتاد. تحولاتی که بر اساس آن نظریات دفاع مقدس ما شکل گرفت و توانست دفاع مقدس را پیروزمندانه برای ملت ما رقم بزند.
این نظریات در همهی سطوح عالی جنگ بود. فرمایشات حضرت امام(ره) نظریات آنچنان محکم و استواری بود که میتوانست خیل عظیمی را در صحنهی جنگ هدایت کند؛ یعنی کار از سطح عالی رهبری و حضرت امام(ره) شروع میشد تا در سطوح راهبردی و سطوح عملیاتی. لذا اگر سؤال شما این است که ما در چه حوزههایی نظریات جدید داشتیم، ما در زمینههای تاکتیک؛ عملیات مهندسی؛ اطلاعات و شناسایی؛ نوع جنگ؛ سطوح تاکتیکی، عملیاتی و راهبردی؛ انواع دفاعها، مبارزات جنگهای موضعی و موضوعی و در جنگهای نامنظم برای خودمان سبک، نگاه و نظریهی مستقلی داشتیم. لذا در همهی سطوح و تقریباً در همهی حوزهها نظر یا نظریهی مستقل داشتیم.
بهعنوان رئیس دانشگاه دفاع ملی چند نمونه از تجربیات دفاع مقدس که در دانشگاه در سطوح مختلف افسری یا فرماندهی تدریس میشود را اشاره بفرمایید و اینکه اقدامات دانشگاههای نظامی ما برای تبدیل تجارب جنگی به نظریات علمی چه بوده؟
اساتید و محتوای دروسی که ارائه میشود نشأت گرفته و معطوف به دفاع مقدس است. ما دروس مختلفی داریم، مثل تجزیه و تحلیل دفاع مقدس؛ صحنههای جنگ؛ مدیریت راهبردی صحنههای عملیاتی؛ ژئوپلوتیک دفاع مقدس و درسهای مختلفی که الان در دانشگاه ارائه میشوند. اساتید هم که خودشان در دفاع مقدس نقشهای کلیدی و عالی داشتند تجربیات و دانششان را آوردهاند.
ما در همین دانشگاه یک کمیتهی نظریهپردازی داریم که در عالیترین سطح شکل میگیرد؛ یعنی در سطح ستاد کل نیروهای مسلح و توسط یکی از عالیترین مقامات دفاع مقدس، جناب آقای دکتر رضایی اداره میشود. وظیفهاش هم نظریهپردازی در حوزههای مختلف است. این کمیته از همهی آن تجربیات که در مقاطع مختلف و به شکلهای مختلف تدوین شده، نظریاتی استحصال و استخراج میشود. امروز ما یک مسیر روشنی برای تدوین این تجربیات و استخراج نظریات علمی از دفاع مقدس را دنبال میکنیم.
ما موضوعات زیادی داریم، مثلاً مفهوم بازدارندگی که امروزه بهعنوان عنصر مهمی در دفاع است. دفاع موشکی ما دفاع همه جانبهای است که میتوانیم بگوییم نظریهی دفاعی جمهوری اسلامی است. دفاع همه جانبه، دفاع موشکی، دفاع دریایی و قدرت هوایی ما همه برگرفته از همان نظریات و تجربیات دفاع مقدس است. اگر راجع به هر کدام از این ابعاد صحبت کنیم میبینید که ریشهاش در دفاع مقدس است. امروز اگر ما نظریهی موشکی خاص خودمان را داریم، این نظریهی موشکی از دل دفاع مقدس برآمده که امروز دارد عمل میشود؛ همینطور نظریهی دریایی و سایر نظریهها در حوزههای مختلف. مثلاً جنگهای نا همطراز امروز برگرفته از همان تجربیات در نیروهای مسلح است که طرح و تبیین شده و کاملاً چهارچوبهای لازم را گرفته است.
در سالهای اخیر درگیریهایی زیادی در عراق، سوریه و قبلتر در افغانستان وجود داشته؛ آیا از تجربیات دفاع مقدس در این کشورها هم استفاده شده است؟
بله؛ درواقع دفاع مقدس مُبدع بسیاری از مقاومتها و حرکتهای آزادیخواهانه در منطقه و در سطح جهان شده است، چون همهی دنیا دفاع مقدس را رؤیت کردند که چطور در یک جنگ پرشدت و هشتساله که از جنگ جهانی دوم و اوّل زمانش بیشتر بود، ایران در مقابل همه ایستاد و پیروز شد. پیروزی ما در دفاع مقدس؛ یعنی تثبیت همهی شعارها و خواستههای تحکیمی و استحکامی انقلاب که در آن دوران موجب شد که همزمان با دفاع مقدس جریاناتی در کشورهای مختلف راه بیفتد؛ همزمان با دفاع مقدس حزبالله لبنان شکل گرفت و تبدیل به یک تنهی تنومندی شد که امروز یک ارتش بسیار قوی است. البته هدفش دفاع از ملت لبنان و سرزمینهای اشغالی است و دیدیم که چگونه رژیم جعلی صهیونیستی را از خاک لبنان بیرون انداخت. خب این موفقیت بسیار بزرگی بود که برآمده از دفاع مقدس ما است.
عزیزان فلسطینی ما هم وقتی دیدند که میشود با امکانات کم، امّا با فکر عمیق و با اخلاص و شجاعت پیروزیهای بزرگی را رقم زد، خب در فلسطین این پیروزیها رقم خورد و جنگهایی بهوقوع پیوست که دشمن بهشدت عقب رانده شد. خوب است از شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی هم یادی کنیم که ایشان نماد قدرت و وحدت ملی ما و نماد استحکام و قدرت ملی ما بود که توسط بدترین خلق خدا به شهادت رسید. ایشان نقش بارز و ارزندهای داشتند.
این تجربیات در چند سطح بود که یکی از آنها الهامبخشی عمومی است. دفاع مقدس ما یک الهامبخشی عمومی داشت که نگاه به این پیروزیها خودبهخود انگیزه و اراده درست میکرد. یک سطح دیگرش تجربیات عملیاتی و حتی تجربیات تاکتیکی است که کاملاً استفاده کردند؛ آشنا شدند و توانستند در مقابله با دشمن استفاده کنند. شما آثار آن را در برخی مناطق و در مقابله با داعش خیلی پررنگ دیدید که رزمندگان ما تحت مأموریت و مسئولیت سردار شهید به مستشاری پرداختند و بر اساس همین تجربیات دفاع مقدس داعش را منکوب کردند و به ذلّت کشاندند. بنابراین جریان دفاع مقدس ما یک جریان دائمی است. هم در سطوح فکری و اندیشهی نظامی که در دفاع مقدس خلق شد و هم در سطوح الهامبخشی عملیاتی در سطح دکترینی که کاملاً در این منطقه و سایر مناطق جریان دارد.
به داعش اشاره کردید؛ یکی از شبهاتی که مطرح میشود این است که چرا ما باید به عراق و سایر کشورهای منطقه برویم و کمک کنیم؟
امنیت یک منطقه، یک امنیت به هم تنیدهای است. لذا ما نمیتوانیم بگوییم که عراق امنیت نداشته باشد و ما امنیت داشته باشیم. اگر عراق امنیت نداشته باشد، ایران هم امنیت ندارد. ضمن اینکه امنیت خود مردم عراق و امنیت اماکن مقدسهی عراق برای ما یک ارزش بزرگ است. بعضی از کشورهای زورگوی عالم منافع مادی را بهعنوان منفعت خودشان قلمداد میکنند؛ امّا جمهوری اسلامی چشمی به منافع مادی دیگران ندارد، بلکه این ارزشها است که هویت ما را میسازد. دفاع از منافع ملیمان که جوهرهی منافع و هویت ملیمان در حفظ هویت ملی و حفظ ارزشهایمان است. حفظ ارزشها هم به مرزهای ما محدود نمیشود. ما بایستی دفاع کنیم از ارزشهایی که بر اساس آن انقلاب و نظام ما شکل گرفته است. مضافاً برای اینکه امنیت ما هم در گرو آن است. بنابراین ما چه از حیث دفاع از امنیت ملی خودمان و جلوگیری از رشد بحرانی که آمریکاییها در سوریه و عراق درست کردند و تلاش داشتند به لبنان هم بکشانند و چه از حیث دفاع از هویت ملی خودمان که تنیده با ارزشهای ملی و مذهبی ماست باید در سوریه و عراق به ندای درخواست کمک آنها پاسخ میدادیم و حضور پیدا میکردیم.
عجیب است که این شبهه را کسانی مطرح میکنند که در چهارچوب افکار استکبار جهانی و آمریکا حرکت میکنند. آمریکایی که اشغال میکند، رژیم صهیونیستیای که بمباران میکند، عربستانی که بهراحتی یمن را اشغال و بمباران میکند. آنها به گروههای تروریستی کمک میکنند و علیه جریانات مردمی هستند، ولی ایران در کنار مردم و علیه گروههای تروریستی است. طبیعتاً مواضع حق و صحیح جمهوری اسلامی کاملاً روشن و شفاف است و نتایج هم کاملاً معلوم شد راهی که ایران میرفت و تصمیماتی که در ایران گرفته میشد نشان داد که چقدر تصمیمات درستی بوده و اگر امروز داعش توسط ایران با کمک کشورهای منطقه، دولت سوریه، دولت عراق و حشدالشعبی از بین نمیرفت، امروز حتماً بزرگترین خطر نهتنها برای منطقه، بلکه برای مناطق دیگر ایجاد شده بود. امروز درستی مواضع جمهوری اسلامی از همین نتایج بهدست آمده و کاملاً معلوم است.
شاید برای برخی از جوانان این سؤال پیش بیاد که این تجربهی موفق دفاع مقدس چگونه و با چه مبنایی به دست آمد؟
آنچه که ما را به این توانمندی رساند احساس خودباوری بود؛ یعنی وقتی در رزمندگان و ملت و نیروهای مسلح ما این احساس پدید آمد که ما این ظرفیت را داریم و میتوانیم با دشمن روبهرو شویم، بهراه افتادند و تلاش کردند و برای این تلاش راه را پیدا کردند و خلاقیت خودشان را در مسیر شکوفاکردن ظرفیتهای درونی کاملاً بهمنصهی ظهور رساندند. این خلاقیتها و ظرفیتها وقتی شکوفا شد، بهراحتی، همهی مسائل را توانست حل کند. به تعبیر بسیار زیبای رهبر فرزانهمان وقتی یک عزیزِ روزنامهنگار میشود یک نابغهی اطلاعاتی یا یک عزیز دیگری که بهطور عادی کارش یک کار ساختمانی بوده، فرمانده لشکر برجستهای میشود که اسمش لرزه به پشت فرماندهان صدام میاندازد، اینها برای آن شکوفایی استعدادها است.
در کنارش نیروی آزادشدهی ارتش سرافراز و پرافتخارمان را هم داشتیم که بعد از اینکه فرماندهان فاسد دوران شاه کنار رفتند و این استعدادها شکوفا شد و یک ارتش صددرصد وابسته تبدیل شد به یک ارتش صددرصد مستقل و برآمده از دل مردم؛ ترکیب این دو اتفاق مهم، یعنی رهاسازی از دست جریانات مسلط مستکبر از یک سو و استفاده از خلاقیتها از سوی دیگر، همین تجربیات را بهطور طبیعی فراهم میکند. در هر حوزهی دیگری که ما همین احساس را داشته باشیم و همین حرکت را بکنیم این اتفاق میافتد. راهها را هم خدا نشان میدهد. خدا هم وعدهی روشنی داده و فرموده است: «وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا»؛ شما بیایید من راه را به شما نشان میدهم. رزمندگان ما رفتند و این را باور کردند و خدا هم راهها را نشانشان داد و پیروزیهای بزرگ حاصل شد.
رهبر انقلاب در ارتباط با مراسم دانشآموختگی دانشگاههای افسری فرمودند: «تهدیدها در حال تحوّل است، دانشگاههای نظامیِ ما هم باید برای مقابلهی با تهدیدهای نوبهنو و جدید، برنامه داشته باشند؛ این باید در پژوهشهای دانشگاهها مورد توجّه قرار بگیرد: برای مقابله برنامه داشته باشند. علاوهی بر این، اصلاً تهدیدهای جدید را پیشبینی کنند» برای رسیدن به این مهم، چه ملاحظاتی را باید رعایت کرد؟
یک آرمان بلندی رهبر انقلاب برای ما ترسیم کردند و آن رسیدن به تمدن نوین اسلامی است. این خیلی آرمان بزرگ و مهمی است. مقاطعی هم برای این معلوم کردند، مثلاً رسیدن به مرجعیت علمی. این خیلی مهم است. اینها خیلی مقاطع مهمی در تحقق این تمدناند. حالا ما با داشتن هدفهای روشن، نظام آیندهپژوهی ما با شناسایی و شناخت روندهای گذشته یک پیشبینی راجع به روندهای آینده دارد. البته این تنها کفایت نمیکند. شما در نظام آیندهپژوهی از آینده به حال میآیید؛ یعنی یک آیندهای برای خودتان مشخص میکنید و به حال میرسید. خب ما آیندهمان مشخص است. نظام تمدن نوین اسلامی مقاطعی هم در هر مقطع برایش مشخص شده است. مثلاً در حوزهی علم به کجا برسیم؛ در حوزهی فرهنگ به کجا برسیم؛ در حوزهی دفاع به کجا برسیم؛ اینها مشخص است. ما بر اساس آن باید برای تحقق اینها تهدیداتی را بشناسیم. پس نظام رصد تهدیدات، نظام رصد تحولات و شناخت ظرفیتها و بسیج این ظرفیتها و استعدادها را داریم. امروز روی این نظامات کار شده و الان موجود است. نظام آیندهپژوهی و نظامی که ما را به رصد تحولات میرساند و رصد تهدیداتی که رهبر انقلاب در فرمایشاتشان تأکید جدی داشتند برای ما خیلی مهم است.
یک نکتهی مهم در این مسئله همان محاسبات است. همهی اینها ربط دارد به اینکه به تعبیر رهبری دستگاه محاسباتی سالم که اختلال در آن ایجاد نشود داشته باشیم. این خیلی مهم است، چون شما ممکن است تهدیدات و نشانههای آن را ببینید؛ امّا آن را تهدید ندانید، چرا؟ چون در دستگاه محاسباتتان اختلال ایجاد شده است و دشمن را دوست، نشان میدهد. مثلاً الان ما به چشممان فروپاشی و فرورفتن رژیم آمریکا را میبینیم. خب این کاملاً روشن است؛ امّا مهم این است که در دستگاههای محاسباتی این درست تحلیل و شناخته شود، والا اگر این را نبینیم؛ یعنی فکر کنیم که زرقوبرق ظاهری است که البته همین ظاهریاش هم در آمریکا خیلی فرو پاشیده، اگر دچار محاسبات غلط باشیم و درست نبینیم، ممکن است ضربات بزرگی بخوریم؛ یعنی فرصتها را از دست بدهیم یا تهدیدها را نشناسیم. مثلاً اگر جنگ نرم و نفوذ دشمن را نشناسیم و برایش چارهاندیشی نکنیم، ضربه میخوریم. از آن طرف فرصتهایی که امروز انقلاب اسلامی و ملتهای بزرگ در سطح دنیا و منطقه درست کردند را نشناسیم و نبینیم و مشکلات بزرگی که امروز رژیمهای مستکبر درگیرش هستند را نشناسیم و روی آن حساب باز نکنیم، حتماً ما هم دچار ضربه میشویم. این بهدلیل این است که درست محاسبه نمیکنیم.
لذا نظام آیندهپژوهی، نظام رصد تحولات و همهی اینها منوط به این است که دستگاه محاسباتی ما سالم باشد و درست تحلیل کند که بتواند اینها را بهخوبی فهم و درک کند و بعد برنامهریزی کند و یک حرکت جدی را در رابطه با آن دنبال کند. همانجور که ایشان فرمودند دشمن بهدنبال اختلال در این است. اختلال در اینکه ما تهدید را یا نبینیم یا تهدید را کوچک ببینیم، مانند آنچه که در حوزهی فرهنگ انجام میدهند یا تلاش میکنند که نشان دهند خودشان بسیار قویاند و ما راهی جز تسلیم نداریم که این خلاف واقع است. اینها شکلدهندهی آن نگاه صحیح و حرکت پرشتاب بهسمت جلو است.