• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1399/07/09
گفتگویی درباره فعالیت‌های آیت‌الله تسخیری

شعار تقریب مذاهب را جهانی کرد

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttp://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif رهبر انقلاب اسلامی در پیام تسلیت در پی درگذشت حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی تسخیری این‌گونه از خدمات ایشان برای ایجاد وحدت و نزدیکی بین مذاهب اسلامی تعبیر کردند: «کارنامه‌ی این سرو نستوه و خستگی‌ناپذیر در انواع خدمات برجسته در مجامع جهانیِ اسلامی حقاً درخشان است. عزم راسخ و دل پرانگیزه‌ی ایشان حتی بر ناتوانیهای جسمانی در چند سال اخیر فائق می‌آمد و حضور مؤثر و برکت وی را در هر نقطه‌ی لازم و مفید استمرار می‌بخشید.» پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR برای بررسی بیشتر فعالیت‌ها و خدمات مرحوم آیت‌الله تسخیری در مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی گفتگویی با جناب حجت‌الاسلام والمسلمین سید جلال میرآقایی، معاون اسبق امور بین‌الملل این مجمع انجام داده است.

* از آغاز آشنایی خودتان با مرحوم آیت‌اللّه تسخیری بفرمایید.
* فرصتی است که این ضایعه را خدمت همه‌ی اعضای مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی و همه‌ی کسانی که از دور و نزدیک در مجمع از همکاران حضرت آیت‌اللّه تسخیری بودند و همچنین خانواده و اخوان ایشان تسلیت عرض کنم. جا دارد که در این ایام، مقام علمی و فعالیت‌های بین‌المللی مرحوم آیت‌اللّه تسخیری را در راه وحدت و تقریب جهان اسلام ارج بنهیم.

اوّلین باری که ایشان را ملاقات کردم و چهره‌ی آیت‌اللّه تسخیری را دیدم، پیش از انقلاب و زمانی بود که ایشان بسیار جوان بود. زمانی که رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان حمله کرد و تا بیروت پیشروی کرد، حضرت آیت‌اللّه تسخیری آن زمان طلبه‌ی جوانی بود و در همان سال‌ها یک حرکت ضد اسرائیلی در حوزه‌ی علمیه‌ی قم به‌راه انداخت و جمعیت زیادی را از طلاب، دانشجویان و مردم عادی به‌سوی خانه‌ی مراجع معظّم تقلید هدایت کرد. من در بیت مرحوم آیت‌اللّه مرعشی نجفی برای اولین بار ایشان را دیدم که در حضور آن بزرگوار سخنرانی کرد و با حماسه‌ی بسیار از مظلومیت شیعیان جنوب لبنان و از جنایات رژیم صهیونیستی گفت. این حرکت هم باعث سیل همدلی و همدردی ایرانیان با مردم جنوب لبنان مخصوصاً شیعیان شد. اقدامات ضد اسرائیلی در آن زمان بسیار شجاعت می‌خواست که آن مرحوم دست به آن کار زد.

بعد از پیروزی انقلاب نیز چند باری در سازمان تبلیغات و سپس در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی خدمت ایشان رسیده بودم. تا اینکه در سال ۱۳۸۰ ایشان دبیرکل مجمع شد و بنده هم به‌عنوان معاون امور بین‌الملل همکاری تنگاتنگ و نزدیکی با ایشان داشتم.

* بحث را از نقطه‌ی خوبی آغاز کردید و آن هم خدمات مرحوم آیت‌اللّه تسخیری در سال‌های پیش از انقلاب اسلامی بود. ایشان در آن سال‌ها در حوزه‌ی علمیه بیشتر با چه چهره‌ای شناخته می‌شدند؟
* من آن زمان طلبه‌ی جوانی بودم و حدود بیست سال سن داشتم. خیلی از سوابق ایشان در نجف خبری ندارم؛ لکن آن سال‌هایی که مرحوم آیت‌اللّه تسخیری در قم به‌سر می‌برد، با مرحوم آیت‌اللّه سید هادی خسروشاهی و برخی از دوستان دیگر فعالیت‌های بین‌المللی و خارج از کشور داشتند و همچنین مجله‌ای به نام «الهادی» را منتشر می‌کردند. آیت‌اللّه تسخیری از فعالین آن مجله و از نویسندگان پرکار آن بود و برخی اوقات در یک شماره با نام‌های مختلف دو تا سه مقاله می‌نوشت.

در آن زمان افراد صاحب‌‌قلم که هم به زبان عربی و هم به مسائل روز دنیای اسلام آشنا باشند کم بود؛ ولی آیت‌اللّه تسخیری به‌دلیل دارابودن جایگاه علمی حوزوی، همچنین اطلاعات وسیع و ارتباط با جهان اسلام و تسلّط بر زبان عربی بسیار پرکار بود و فعالیت‌های بین‌المللی ایشان به‌نوعی پیش از انقلاب شروع شد.
https://idc0-cdn0.khamenei.ir/ndata/news/46582/photo_2020-10-03_16-24-01.jpg

* جایگاه علمی ایشان در آن زمان در بین طلبه‌های ایرانی چطور بود؟
* ایشان نزد بزرگانی در نجف و در قم تحصیل کرده بود و آن‌طوری‌که برای من می‌فرمود شاگردی مرحوم آیت‌اللّه شهید صدر تا مرحوم آشیخ حسین لنکرانی، مرحوم بادکوبه‌ای، حضرت آیت‌اللّه سیدکاظم حائری، آیت‌اللّه میرزا جواد تبریزی و آیت‌اللّه وحید خراسانی را در کارنامه‌ی خود داشت. ارتباط ایشان با آیت‌الله شهید صدر به‌نحوی بود که بعدها -سال‌های آخر دهه‌ی‌۸۰- تفسیر «المختصر المفید فی تفسیر القرآن المجید» را به توصیه‌ی ایشان نوشت. آیت‌الله تسخیری خودش فرمود که در سال‌های جوانی، شهید صدر به من توصیه کرده که یک تفسیر با این وصف بنویسم و بالاخره موفق شد.

این‌ها نشان‌دهنده‌ی شأن بالای علمی آن مرحوم بود. مدت کوتاهی هم در مجمع تقریب برای ما «احکام فقهیه»، کتاب فاضل مقداد را درس می‌داد که احکام‌القرآن بود و این کرسی درس نیز ذهن پویا، حافظه‌ی قوی و تسلّط خوب ایشان بر فقه را اثبات می‌کرد.

یک بار از مرحوم آیت‌اللّه تسخیری پرسیدم که یک طلبه برای فعالیت بین‌المللی باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟ ایشان می‌گفت کسی که می‌‌خواهد به‌عنوان مدافع مکتب اهل بیت در مجامع بین‌المللی حضور پیدا کند، باید سه ویژگی را داشته باشد. اوّل اینکه فضل علمی‌اش؛ حوزوی‌اش؛ تسلّطش بر فقه و اصول و علوم مرسوم؛ تفسیر قرآن و ... به اندازه‌ای باشد که بتواند به‌عنوان یک صاحب‌نظر اظهارنظر کند. دوم اینکه از مسائل سیاسی و خط‌وخطوط سیاسی و جریان‌های فکری در دنیای اسلام اطلاعات خوبی داشته باشد. سوم هم اینکه زبان گویایی داشته باشد که بتواند خوب دفاع کند.

انصافاً هم در اکثر کنفرانس‌هایی که آیت‌اللّه تسخیری حضور داشت، به‌عنوان ستاره‌ی کنفرانس می‌درخشید. من خاطرات بسیاری در این زمینه دارم. یک وقتی هم با وزیر حج یا اوقاف عربستان دیدار کردم و زمانی که گفتم خدمت آیت‌اللّه تسخیری هستم، او خیلی خوشحال شد و گفت که من آیت‌اللّه تسخیری را خیلی دوست دارم. گفتم چرا؟ گفت به‌خاطر اینکه خوب حرف می‌زند و حرف‌های خوبی هم می‌زند. حرفش را به مقتضای حال می‌داند که در چه جایی و چگونه بگوید. واقعاً این توصیف، توصیف کاملاً صحیحی بود.
https://idc0-cdn0.khamenei.ir/ndata/news/46582/photo_2020-10-03_16-26-55.jpg

* نکته‌ی مهمی که وجود دارد، پیام رهبر انقلاب برای ارتحال ایشان است که آیت‌الله تسخیری را زبان گویای جهان اسلام و تشیع یاد کردند. به نظر حضرت‌عالی علت این تعبیر از سوی رهبر انقلاب چه بود؟ و آیت‌اللّه تسخیری چه خدماتی را برای جهان اسلام ارائه داد؟
* مرحوم آیت‌اللّه تسخیری معتقد بود که منابع فقهی و مایه‌های علمی ما بسیار قوی‌تر از اهل سنت است؛ اما مشکل ما این است که با فکر اهل سنت، افکار فقها و علمای اهل سنت در دنیای امروز و حساسیت‌هایشان آشنا نیستیم. فلذا بسیاری از علمای ما از همان اوّل که وارد می‌شوند، کار به مسائل اختلافی می‌کشید و نوع تعبیرات به‌گونه‌ای است که برای اهل سنت باعث سوءتفاهم می‌شود. برای مثال ما از تعبیر علمای عامه برای اهل سنت و علمای خاصه برای شیعیان استفاده می‌کنیم؛ عامه یعنی آن‌هایی که تعدادشان بیشتر است و خاصه یعنی تعدادشان کمتر است، ولی آن‌ها به‌گونه‌ی دیگری برداشت می‌کنند. آن‌ها عامه را معنای عوام می‌گیرند و خاصه را معنا به خواصی که برتری دارند می‌گیرند.

آیت‌اللّه تسخیری این حساسیت‌ها را خوب می‌دانست. فلذا در مجامع علمی که شرکت می‌کرد، با رعایت همه‌ی این حساسیت‌ها و با آشنایی کاملی که به مبانی فقهی رهبر معظّم انقلاب، آیت‌اللّه صدر، حضرت امام و دیگر بزرگان شیعه داشت در تبیین معارف شیعی و نقطه نظرات علمی و فقهی بسیار گویا و توانا بود. به‌طوری‌که کاملاً می‌توانست جمع را تحت تأثیر خودش قرار دهد. یک وقتی در کنفرانسی درباره‌ی مصالح مرسله شرکت کردیم و افراد مقالات گوناگونی در همین رابطه ارسال کردند و قرار بود یک نفر جمع‌بندی ‌کند و باقی افراد نیز نظر خود را بدهند. جمع‌بندی مقالات به آقای تسخیری سپرده شد و در زمانی که ایشان نظرات خودش را به‌مدت سه ربع بیان می‌کرد، جوّ سکوت بر مجلس حاکم بود و همه سراپا گوش بودند. در نهایت هم به‌گونه‌ای ایشان سیر بحث را پیش برد که خروجی کمیسیون فتوا چیزی بود که مورد نظر ما شیعیان بود. این توانایی خیلی بالایی بود که در کمتر کسی‌ دیدم.

* گریزی به فعالیت‌های حضرت آیت‌اللّه تسخیری در مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی بزنیم. ایشان چه اقدامات قابل ملاحظه‌ای در مأموریت خود انجام دادند؟
* وجود آیت‌اللّه تسخیری برای مجمع منشأ برکت بود. مجمع را مرحوم آیت‌اللّه واعظ‌زاده تأسیس کرد، ولی گسترش فعالیت‌های مجمع در زمینه‌های علمی، فرهنگی، بین‌المللی، خبری، راه‌اندازی مجله و ... همه در زمان آیت‌اللّه تسخیری انجام شد. ایشان علاوه بر شخصیت علمی و فکری، دارای وجه‌ی اجرایی قوی بود؛ یعنی در حد قابل قبولی توان اجرایی داشت و به من می‌گفت اگر آبی راکد بماند می‌گندد. شما باید دائماً تلاش کنید تا فعالیت‌های خودتان را توسعه دهید.

پیش از ورود آیت‌اللّه تسخیری فقط یک مجله در مجمع به چاپ می‌رسید؛ اما ایشان همان مجله را به زبان‌های انگلیسی، فرانسه، اردو و سایر زبان‌ها توسعه داد. خبرگزاری تقریب را تأسیس و یک تلویزیون هم راه‌اندازی کرد و در زمینه‌های مختلف سعی می‌کرد فعالیت‌های مجمع را گسترش دهد. اوج فعالیت‌های مجمع هم در زمان تصدی ایشان بود. علاوه بر این، آیت‌الله تسخیری در دیگر مجامع علمی و فرهنگی بین‌المللی مانند بانک توسعه‌ی اسلامی؛ هیئت محاسبه و مراجعه‌ی مؤسسات مالی اسلامی؛ مجمع‌الفقه و ... نیز حضوری موثر داشت و از این طریق مجمع تقریب در محافل مختلف علمی و جهانی بیشتر شناخته شد.

* اهتمام و پرکاری آیت‌اللّه تسخیری تا پایان عمر ایشان نیز زبانزد بود. کمی از خاطرات خود در این زمینه بگویید.
* ایشان در سفرهای خود از اذان صبح بلند می‌شد و دیگر استراحتی نداشت و گاهی اوقات تا یازده دوازده شب کار می‌کرد. ظهر معمولاً بعد از نماز و ناهار نیم ساعتی استراحت می‌کرد. در جلسات مختلف که می‌رفتیم به‌طور معمولی بسیاری از افراد به‌صورت نصفه نیمه شرکت می‌کردند؛ اما آن مرحوم وقتی یک کنفرانس ده جلسه داشت، اوّلین نفری بود که وارد سالن می‌شد و آخرین نفری بود که سالن را ترک می‌کرد و قبل از جلسات نیز آمادگی علمی لازم را کسب می‌کرد.
https://idc0-cdn0.khamenei.ir/ndata/news/46582/photo_2020-10-03_16-26-51.jpg
به همین دلیل در جلسات مستمع آزاد نبود و حتی اگر معاونین ایشان نیز در جلسه‌ای حضور پیدا می‌کردند، بعداً صورت‌جلسه را می‌خواند و درصورت عدم اظهارنظر، از شخص می‌خواست که فعالانه در جلسات حضور پیدا کند. برای همین هم بود که در کنفرانس‌ها تا زمانی که اظهارنظر آیت‌اللّه تسخیری ابراز و رأی مکتب اهل بیت در موضوع علمی مطرح نمی‌شد، رأی‌گیری به‌عمل نمی‌آمد. الحق‌والانصاف ایشان خوب از عهده‌ی این کار برمی‌آمد.

* به نظر شما ملموس‌ترین نتایج فعالیت ایشان برای تقریب بین مذاهب اسلامی چه بود؟
* ایشان توانست شعار تقریب مذاهب را جهانی کند. اگرچه در زمان شیخ شلتوت دارالتقریب در مصر بنیان گذاشته شد؛ اما تقریب هیچ‌وقت شعار دنیای اسلام نشد، ولی آیت‌اللّه تسخیری این را به‌عنوان یک ارزش دینی و فرهنگی و یک اصل در دنیای اسلام گستراند. کشورهایی که حتی عملشان ضد تقریب بود، به هر حال مجبور بودند شعار تقریبی دهند و کنفرانس تقریبی برگزار کنند. حتی تندروهای سلفی هم دیگر نمی‌توانند به‌صورت علنی با این شعار مخالفت کنند. برای نمونه در سال ۲۰۰۲ میلادی، کنفرانسی بین‌المللی با عنوان «التفاهم بین المذاهب الاسلامیه» در الجزایر برگزار شد و آقای بوتفلیقه، رئیس‌جمهور اسبق الجزایر نیز برای افتتاح آن آمد و آیت‌اللّه تسخیری هم حضور داشت. در موفقیت آیت‌الله تسخیری همین بس که در آن کنفرانس که با پول الجزایری‌ها برگزار شد، شصت درصد ایرانی و چهل درصد الجزایری و سایر کشورها حضور داشتند. در همان کنفرانس از آیت‌اللّه بروجردی، مرحوم آشیخ محمدتقی قمی، امام موسی صدر، حضرت امام، رهبر معظّم انقلاب و سایر بزرگان ایران تجلیل شد.
https://idc0-cdn0.khamenei.ir/ndata/news/46582/photo_2020-10-03_16-26-53.jpg

* نقش آیت‌الله تسخیری در ایجاد وحدت در این کنفرانس‌ها چگونه بود؟
* در یکی از کنفرانس‌ها یکی از علمای اهل سنت از کشورهای حاشیه‌ی خلیج فارس حضور داشت که در بسیاری از کنفرانس‌ها تلاشش این بود که پنج دقیقه وقت پیدا کند تا علیه تشیع ابهام‌پراکنی کند و البته شبهات متعددی را هم مطرح می‌کرد. طبیعتاً در پنج دقیقه می‌توان سی اتهام وارد کرد، امّا جواب‌دادن هرکدام یک ساعت وقت می‌خواهد. حالا آیت‌اللّه تسخیری باید در سه الی پنج دقیقه پاسخ می‌داد. ایشان اجازه داد آن عالم همه‌ی حرف‌هایش را بزند و پس از آن گفت برادر عزیز! با این محاسن سفید و چهره‌ی نورانی که به شما علاقه‌مند هستم، واقعاً در این دوره‌ای که آمریکایی‌ها در کشورهای اسلامی مسلّط‌اند و اسرائیل چنین‌وچنان می‌کند، آیا حرف‌هایی که شما زدید خیرخواهانه بود؟ آیا این‌ها خدمت به وحدت امت کرد؟ چنان با یک لحن متواضعانه و عاطفی کل جمعیت را تحت تأثیر قرار داد که کسانی که بعد از آیت‌اللّه تسخیری برای وقت‌گرفتن می‌خواستند صحبت کنند حرف‌های خودشان یادشان رفت و همه به‌دنبال سخن آیت‌اللّه تسخیری رفتند. حتی کار به آنجا رسید که یک لحظه آن فرد به تمسخر گرفته شد. اتفاقاً فردای همان روز آن عالم را دیدم. از من پرسید اهل کجا هستی؟ گفتم اهل ایران. گفت من آیت‌اللّه تسخیری را خیلی دوست دارم. گفتم چرا؟ گفت من با ایشان از نظر فکری و عقیدتی مخالفم؛ ولی بزرگواری، اخلاق حسنه و تواضع ایشان من را مجذوب کرد.

* در سال‌های فعالیت آیت‌اللّه تسخیری مهم‌ترین موانع فعالیت ایشان چه بود؟ و آیا آن موانع به نظر شما هنوز ادامه دارد؟
* نظریه‌ی‌ خودم این است که اختلاف بین مسلمانان ریشه‌ی علمی و فقهی ندارد. اینکه حالا ما در وضوگرفتن آب را از آرنج بریزیم به‌سمت نوک انگشتان یا از نوک انگشتان به‌طرف بالا و اینکه مواقع اذان چگونه است مایه‌ی اختلاف نیست. این‌ها تفاوت فتواست. آن چیزی که عامل اختلاف است به تعبیر قرآن کریم: «فَمَا اخْتَلَفُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُم» (۱) است. قرآن کلمه‌ی بغی را به‌کار می‌برد؛ یعنی آن روح تجاوزگری و این کار حکّام و استعمار و کار کسانی است که منافعشان در اختلاف است. بنابراین تا زمانی که این حکّام وابسته و نوکرصفت و عمال آمریکا و رژیم صهیونیستی بر سر کار هستند، اختلاف هم است. آقای شیخ یوسف قرضاوی تا زمانی که این‌طور خود را به سیاست‌های ناتو نفروخته بود، خودش به‌عنوان یک منادی تقریب بود. آمد اینجا پشت سر ما نماز خواند و مهر -دستمال کاغذی- گذاشت و روی آن نماز خواند و گفت می‌خواهم رعایت فقه شما را کرده باشم و من خودم دیدم در وضوگرفتن مسح روی پا کشید، امّا بعدها این‌گونه شد.

قرآن مجید نمی‌فرماید که شما افکار و فتاوایتان یکی باشد، بلکه می‌فرماید: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ۚ وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُم»، (۲) نمی‌گوید «فألف بین عقولکم». دل‌هایمان باید به هم نزدیک باشد. این دل‌ها می‌تواند با اختلاف فتوا هم با هم نزدیک باشد. به‌هرحال این عامل در دهه‌ی اخیر تمام تلاش‌هایی که قبلاً‌ در راه تقریب انجام شد را نابود کرد. آن هم در سپردگی حکّام سعودی و اعراب ساکن در خلیج فارس است. خدا رحمت کند مرحوم آیت‌اللّه واعظ‌زاده‌ی خراسانی را که می‌فرمود تا زمانی که بین ایران و مصر قبل از انقلاب روابط خوب بود، دارالتقریب مصر هم فعال بود.

* علمای جهان اسلام چه رابطه‌ای با مرحوم آیت‌اللّه تسخیری داشتند و جایگاه ایشان در بین علمای طراز جهان اسلام در نحله‌های مختلف فقهی چگونه بود؟
* برخورد آیت‌اللّه تسخیری با علما به‌گونه‌ای بود که مجذوب ایشان بودند. ما در کنفرانسی در مسکو شرکت کردیم که رهبران جهانی ادیان آمده بودند و از ایران هم آیت‌اللّه تسخیری بود. وقتی که در جایگاه قرار شد یک نماینده از جهان اسلام در کنار ولادیمیر پوتین بنشیند آن نماینده‌ آیت‌اللّه تسخیری بود؛ یعنی ایشان برجسته‌تر از همه‌ی آن علما بود. فلذا ایشان را کنار ولادیمیر پوتین نشاندند. الان هم که من در الجزایر هستم، با هرکسی که برخورد می‌کنم و صحبت از آیت‌اللّه تسخیری می‌کنند، مجذوب شخصیت ایشان هستند.

* رابطه‌ی بین آیت‌اللّه تسخیری و رهبر انقلاب چگونه و به چه نحوی بود؟
* آیت‌اللّه تسخیری کسی بود که در جایگاه مشاور عالی رهبر معظّم انقلاب حضور داشت و سالی چند بار خدمت ایشان می‌رسید. آنچه که ما در جریان کار می‌دیدیم، خلوص مرحوم آیت‌اللّه تسخیری در مورد اطاعت و فرمانبری از رهبر انقلاب بود. بارها هم می‌گفت سر و جان من فدای رهبری باد. حاضر بود که در صورت لزوم شخصیت و آبرویش را در این راه بدهد و در برابر همه‌ی ناملایمات می‌گفت همه‌ی این‌ها را به جان پذیرا هستم برای اینکه در مقابل حملات نسبت به رهبر معظّم انقلاب سدی باشم. برای نمونه در جریان بستن قبر ابو لؤلؤ وقتی خدمت برخی از مراجع در قم می‌رسیدیم، می‌گفتند چرا آیت‌اللّه تسخیری این کار را کرد. آن موقع حتی برخی مردم عادی هم نسبت به ایشان رفتار خوبی نداشتند.

* ماجرای بستن قبر ابو لؤلؤ چه بود؟
* در کاشان قبری وجود دارد که متعلق به ابولؤلؤ است و البته دروغ است. آن قبر متعلق به یک درویش بوده، ولی یک عده به‌عنوان قبر ابولؤلؤ یک داستان خرافی را نقل می‌کنند و به آن متوسل می‌شدند و زیارت و نذر هم می‌کردند که آیت‌الله تسخیری نظر به بستن آن داشت. اتفاقاً دکتر محمد حبش، نایب رئیس اسبق مجلس سوریه که به لحاظ خط فکری نیز آیت‌الله تسخیری را قبول نداشت، یک مقاله در تجلیل از شخصیت ایشان منتشر کرد و در آنجا می‌گوید ما در جمع علمایی بودیم و به آیت‌اللّه تسخیری گفتیم یعنی چه که شما از ابو لؤلؤ تجلیل و قبرش را زیارت می‌کنید؟ آیت‌اللّه تسخیری هم گفت که من دو روز دیگر به شما جواب می‌دهم.

یک روز پس از بازگشت آیت‌الله تسخیری به تهران، ایشان موضوع را از طریق رهبر معظّم انقلاب پیگیری کرد و آقا هم دستور دادند که آنجا بسته شود و اجازه‌ی آن حرکات را ندهند. ایشان همیشه می‌گفت که چون آن اقدام دستور حضرت آقا بوده، اگر قرار است کسانی از روی نادانی و ناآگاهی اعتراض کنند و حرفی بزنند، بگذارید این تیرها به من بخورد نه به ایشان. واقعاً مرحوم آیت‌اللّه تسخیری و مرحوم آیت‌الله واعظ‌زاده در فعالیت‌های تقریبی کاملاً اخلاص داشتند و مراقب بودند از روی سیاست‌بازی و تظاهر کاری نکنند. خداوند هر دو عالم را رحمتشان کند.


۱) جاثیه آیه ۱۷
۲) آل عمران آیه ۱۰۳