1399/06/19
نگاهی به شکل گیری شبکه ملی اطلاعات
اروپا هم میخواهد از بند اینترنت آمریکایی رها شود




در نتیجه، حکمرانی کشور که تا الان در حوزهی حقیقی تعریف شده، باید به حوزه فضای مجازی امتداد پیدا کند. اعمال حاکمیت و سیاستهای نظام که در حوزهی واقعی تعریف شده بود، حالا باید به حوزهی فضای مجازی امتداد پیدا کند. این موضوع خودش یک بحث مفصلی است. حاکمیت و حکمرانی که دو لفظ مختلفاند در عصر امروز که مبتنی بر فضای مجازی است، در حال شکلگیری است. کشورهای متعددی نیز با ورود به این حوزه، سیاستگذاریها و فرآیندهای کاری خودشان را تدوین کردند.
در حکم اوّل حضرت آقا در ۱۷ اسفند ۱۳۹۰ ابلاغ فرمودند که در رابطه با تشکیل شورای عالی فضای مجازی برای استفاده از فرصتها و صیانت ناشی از آسیبهای فضای مجازی تشکیلاتی به نام شورای عالی فضای مجازی برای هماهنگی و تصمیمگیری در حوزهی این فضا ایجاد شود. این به نوعی ایجاد نظام حکمرانی در کشور بود. در حکم شهریور سال ۱۳۹۴ هم ایشان این را تقویت کردند. حضرت آقا ضمن تأکید بر اهمیت کار شورای عالی فضای مجازی و مرکز ملی فضای مجازی فرمودند که: «باید در شورا به نحوی برنامهریزی کنیم که کشور قدرت سایبریاش در حد قدرتهای تأثیرگذار جهانی بشود.» این دیدگاه کلی است. حالا این اگر بخواهد پیاده شود چه معنی دارد؟ این سیاست و فرمان کلی چه مسیری دارد؟
البته در فضای مجازی بحثهای گوناگونی مطرح است، ولی تمام بخشهای سیاسی، اقتصادی، حتی راهبردی و غیره، روی زیرساختی ایجاد میشود و آن زیرساخت «شبکهی ملی اطلاعات» است. بنابراین زیربنای اصلی فضای مجازی شبکهی ملی اطلاعات خواهد بود. بهعبارت دیگر اگر ما این زیربنای اصلی را نداشته باشیم، کاربردهایی که در حوزههای مختلف باید به جامعه خدمت بدهد یا اعمال حاکمیت کند، روی زیرساخت خارجی شکل خواهد گرفت. یعنی حاکمیت ما در فضای مجازی روی زیرساخت خارجی قرار میگیرد که چیز نامربوطی است. این اصلیترین دلیل برای ایجاد شبکهی ملی اطلاعات است. اگر این شبکه تشکیل شود حاکمیت ما در حوزهی فضای مجازی، مستقل و در داخل کشور ایجاد میشود، و اگر تشکیل نشود این حاکمیت از دست ما میرود و در حوزههای اقتصادی و اجتماعی به دست خارجیها میافتد. کمااینکه الان شما اینها را میبینید. بنابراین هرچه تأخیر در ایجاد زیرساخت فضای مجازی کشور باشد بیشتر ضرر میکنیم.


وقتی که مسئولیت دبیری شورای عالی فضای مجازی به بنده سپرده شد، ما یک تعریف مشخص بهعلاوهی الزامات آن، طراحی کردیم و در جلسهی پانزدهم شورای عالی فضای مجازی با اکثریت مطلق اعضایی که در جلسه بودند به تصویب رسید. ما موظف بودیم که مصوبات شورای عالی را جهت استحضار خدمت حضرت آقا بفرستیم که اگر ایشان نظر خاصی دارند بفرمایند. شاید تنها مصوبهای که در طول این نه سال حضرت آقا روی آن دستور دادند و پینوشت فرمودند همین مصوبه بود. ایشان نوشتند: «مصوبهی خوبی است، خبر اجرایی شدنش را به من بدهید». از این نظر که ایشان مطالبه میکنند، این یک مصوبهی بسیار مهمی است. یعنی اگر ما شبکهی ملی اطلاعات داشته باشیم، فضای مجازی مستقل برای خودمان خواهد بود. البته طرحهای مهم دیگری هم در پیوست اوّل حکم حضرت آقا بود، ولی شاید خیلیهایش اجرا نشدند یا کموبیش اجرا شده باشند. البته از همان موقع که آن شش بند بهعنوان الزامات فضای مجازی در دیماه ۱۳۹۲ مصوب شد، آنها را یک مقدار دقیقتر تفصیل دادیم. بعد از من هم، وقتی آقای دکتر فیروزآبادی دبیر شورای عالی شدند، در تابستان ۱۳۹۵ سند دیگری دوباره دربارهی شبکهی ملی اطلاعات به نام «سند تبیین الزامات شبکهی ملی اطلاعات» تصویب شد که آن هم سند بسیار مهمی است و اینها مرجع ما هستند.




در اروپا همین فرآیند جلو میرود. من یک بحث مفصلی اواخر سال ۱۳۹۷ در شورای عالی کردم که الان هر کشوری سازوکارهای متناسب خودش را دارد و هر کشوری کار خودش را میکند. هم اروپا، هم چین و هم روسیه این کار را میکنند. سال گذشته در مجمع جهانی آی جی اف اینترنت گاورننس فروم که در اروپا تشکیل شد، ماکرون رئیسجمهور فرانسه رسماً این را مطرح کرد که الان دو جور اینترنت داریم، یکی اینترنت آمریکایی و یکی اینترنت چینی. ما باید در اروپا اینترنت اروپایی داشته باشیم. چرا اروپا این را میگوید. علتش این است که پلتفرم غولهای سرویسدهندهی آمریکایی مثل گوگل، فیسبوک و غیره تمام زمام و اختیار اروپاییها را در همه چیز گرفتهاند. مثلاً در انتخابات برگزیت، فیسبوک عملاً نظر خودش را به انگلیسیها تحمیل کرد. بعداً هم مارک زاکربرگ را آوردند در پارلمان اروپا و همینطور مجلس انگلیس گفتند شما چرا و چگونه این کار را انجام دادید. فیسبوک حتی در انتخابات ترامپ هم نقش بازی کرد. اطلاعات هشتاد میلیون را به یک شرکت تحلیلگر داد و فکر مردم را ساماندهی کرد. این تأثیرات در حوزهی اقتصادی و اجتماعی هم وجود دارد. به همین دلیل اروپاییها بهفکر افتادند که خودشان زمام کار خودشان را بهدست بگیرند وگرنه اقتصادشان به دست پلتفرمهای خارجی میافتد.
این تصور که سرویس اینترنت قطع میشود، گزارهای ساختگی است از آنهایی که میخواهند این کار انجام نشود. به همین جهت این تصور اشتباه را در ذهن مردم ایجاد میکنند. سواد فضای مجازی در بسیاری از کسانی که اظهارنظر میکنند به عینه پایین است.


اگر شبکههای ما دست خارجیها باشد اصلاً شک نکنید این اتفاق میافتد. پارسال وزارت ارتباطات در جریان تلگرام یک تئوری داشت که بک اند داخلی بگذاریم، یعنی پوستههای داخلی با ما امّا اصل مسئله دست تلگرام باشد. یعنی همه بیایند در داخل ایران و مردم ما در پوستههای داخلی تلگرام کار کنند. این اتفاق افتاد و داشتند کارشان را میکردند. امّا تلگرام با کمک گوگل تمام پوستههای ایرانی تلگرام را خواباند و کسبوکارهایی که روی آن بودند همه خوابیدند! مثال از این واقعیتر؟
من نمیدانم دوستان روی این مسئله چه جوابی دارند بدهند، صدایش را هم درنیاوردند. بحث شبکه ملی ارتباطات یعنی همین دیگر، یعنی اختیار دست خودمان باشد. یک موضوع مهمی در اینجا وجود دارد و آن خدمات پایهی کاربردی شبکهی ملی اطلاعات است. یعنی شبکههای اجتماعی، موتور جستوجو و ایمیل، سرویسهای سیستم عامل همه اینها باید داخلی باشند. اگر داخلی بودند ما قوهی پدافند غیرعاملمان دست خودمان است. اگر نبودند ما هر لحظه باید تنمان بلرزد که چه اتفاقی ممکن است بیفتد.


نکتهای که در آخر میخواهم عرض کنم، اهمیتی است که رهبر انقلاب به این مسئله دادند و در پیوست حکم اوّل و در حکم دوم فرمودند و همچنین در جلسهای که در آخر سال ۹۶ با اعضای شورا خدمتشان بودیم روی این مسئله تأکید جدی کردند و همچنین بعد از آن گزارش هشتاد درصدی که وزارت ارتباطات داد و مورد تأیید آن کمیتهی ارزیابی قرار نگرفت به رئیسجمهور ابلاغ کردند که ظرف سه ماه، طرح اجرایی، مدل مفهومی و برنامهی زمانبندی داده شود. الان از آن سه ماه مدت طولانی گذشته است. البته وزارت ارتباطات یک تکانی خورد و فعالیتی را شروع کرد برای اینکه طرحی بدهد و زمانبندی کند. ولی باز تمام فعالیتشان در پوشش دیدگاههای خودشان است و وارد اصل مسئله نشدند. امیدواریم که زودتر این مطالبهی حضرت آقا که مطالبهی بخش نخبگانی آشنا به مسئله هم هست زودتر شکل بگیرد.