1399/06/05
سخنرانی حجتالاسلام صدیقی در محرم ۱۴۴۲ حسینیه امام خمینی؛
همه باید احیاگر امر به معروف باشیم
در شب هفتم محرم الحرام ۱۴۴۲، مراسم عزاداری سید و سالار شهیدان با حضور رهبر انقلاب اسلامی در حسینیه امام خمینی برگزار شد. در این مراسم که به علت رعایت ضوابط بهداشتی بدون حضور جمعیت برگزار شد، حجتالاسلام صدیقی در سخنانی، امر به معروف و نهی از منکر را یکی از ابعاد حرکت حسینی خواند و پیروی مردم از امام حسین(علیهالسّلام) در احیاگری این واجب الهی را بنابر حکم عقل و فطرت ضروری دانست. به همین مناسبت بخش فقه و معارف پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR متن سخنان حجتالاسلام کاظم صدیقی با موضوع «امر به معروف و نهی از منکر در نهضت حسینی» را منتشر میکند.
امام حسین (علیهالسلام) مظهر اسما و صفات الهی است
قیام حضرت سیدالشهدا علیهالسلام در ابعاد مختلف احیاگر دین قویم اسلام است. امام حسین علیهالسلام قبل از آن که با خون پاک و مقدسشان در سرزمین کربلا نهضتی را به پا کنند و انقلابی را به صورت جریان از خودشان باقی بگذارند، امام حسین علیهالسلام خودشان مظهر اسماء و صفات الهی بودند- دعای عرفهی امام حسین، مناجاتهای حضرت سیدالشهدا، گریههای امام حسین، نامههای جانسوز او در مقام مناجات با پروردگارش محشری تماشایی است - او آیینهی تمامنما بود. لذا نگاه به جریان زندگی امام حسین نگاه به صفات خداست، نگاه به اسماء الهی است و اتصال به امام حسین علیهالسلام اتصال به خداست. از این جهت این زیارت عاشورا که الحق و الانصاف اکسیر اعظم است. بزرگان اهل راه از این قربة الوثقای الهی غافل نبودند و با تمسک به این اکسیر اعظم قلب خودشان را جلا میدادند.
در این زیارت عاشورا که گنجینهی اعظم است و امام عصر ارواحنا فداه به سید رشتی سه چیزی که سفارش کردند یکی نماز شب بود، یکی زیارت عاشورا بود یکی زیارت جامعه. عجیب این است که این سید بزرگوار میگوید من نه زیارت عاشورا را از بر بودم و نه زیارت جامعهی کبیره را. ولی وقتی حضرت دستور فرمودند دیدم از بر هستم و قرائت کردم. در فرازی از زیارت عاشورا میخوانیم: «یا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلى اللَّهِ» حسین من! اباعبداللّه! من دور افتادم، میخواهم به خدا نزدیک بشوم. «وَ اِلى رَسُولِهِ» میخواهم دامن پیغمبر را بگیرم. «وَ اِلى امیرِالْمُؤْمِنینَ» میخواهم به علی نزدیک بشوم. «وَ اِلى فاطِمَةَ» مادر فضائل است، مادر شیعه است، مادر موحدان عالم است. من میخواهم در محضر بی بی باشم، سنخیتی باشد. «وَ اِلَى الْحَسَنِ» از خمسهی طیبه هر کدامشان جلوهی کامل خدا هستند، میخواهم با امام حسن باشم. «وَ اِلَیْکَ» حسین جان! من هم دلم میخواهد با شما همراه بشود، «معکم، معکم لا مع غیرکم». میخواهم با شما باشم. «وَ اِلَیْکَ بِمُوالاتِکَ». معلوم میشود که ارتباط با کانونهای نور و با مراکز تقوا و معنویت و توحید در پناه امام حسین است، در سایهی ارتباط با حضرت سیدالشهدا علیهالصلوة والسلام است.
عرفای ما، سالکین الی اللّه آنهایی که میخواستند از عالم طبیعت و از عالم برزخ و صورت و عالم بساطت راه پیدا بکنند و با اسماء الهی ارتباط پیدا بکنند و جان عالم بشوند و همه جا خدا ببینند و غیر خدا نبینند، آنها از دو دریچه و از دو روزنه وصل میشدند. یکی موقع تلاوت قرآن کریم بود، به شرط اینکه قاری با تدبر باشد و متوجه بشود. بزرگان ما در نوشتههایشان آوردهاند که گاهی در اثر محبتی که در قرائت قرآن حاصل میشود معرفت کاملی به او دست میدهد، هم قاری خداست، هم شنونده خداست. دیگر آن کسی که تلاوت قرآن میکند خودش ذوب میشود، خودش را نمیبیند. گوینده خداست مستمع هم خداست. و دوم ارتباط با حضرت سالار شهیدان اباعبداللّه الحسین است. اساساً چشمهی عشق الهی که جوشیده به برکت حضرت سیدالشهداست. لذا همهی عارفین باللّه، سالکین الی اللّه این گریهی بر امام حسین را توسل، بر امام حسین را نزدیکترین راه برای وصال به محبوب برای خودشان باور داشتند و چه گریهها میکردند!
مرحوم آیت حق، محقق اصفهانی اعلی اللّه مقامه الشریف اواخر عمر کارش همین بوده. در یک باغی خلوت داشته و مرثیه برای امام حسین میگفته و گریه میکرده است. نجات هم به دست حضرت سیدالشهدا علیه الصلوة و السلام است. هم از قیود، از تعلقات، از گناهان، از شر نفس اماره، از شر شیاطین روزگار و از شر استکبار. چه در عرصهی نظامی، چه در عرصهی اقتصادی، چه در عرصهی فرهنگی از قلّت عدد خودمان نباید نگران باشیم «کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ»(۱).
امر به معروف و نهی از منکر علامت عشق به خود و دیگران است
یکی از آموزههای امام حسین علیهالسلام مطرح کردن امربه معروف و نهی از منکر است. چون هفتهی امربه معروف و نهی از منکر است و قانون اساسی هم این میدان و فضا را باز کرده که این فریضهی فراموش شده عمل بشود. این امر مهمی که حِصن اسلام و دژ احکام است. دلسوزی به آحاد مردم است. علامت حیات یک ملت است، نظارت عمومی است، عشق به خداست، عشق به خود است، عشق به دیگران است، انگیزهی نجاتِ افتادگان و گرفتاران در بندِ هوی و هوس یا وابستگان به اجانب است. امر به معروف و نهی از منکر بر حسب روایت خلافت خداست. « إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ». خدا خودش امر به عدل و احسان کرده. «وَیَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ وَالْبَغْیِ»(۲) چون کار، کار خداست کسی در این وادی بیاید آئینهی خداست، خلیفهی خداست و نمایندهی حق تعالی است.
سیدالشهدا در جملاتی که در اهداف متوسط و نهایی قیام خودشان مطرح کردند یکی از جملاتشان این است: «أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ اَلْمُنْکَرِ وَ أَسِیرَ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ أَبِی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ» من انگیزه و هدفم این است که مردم از این بیتفاوتی بیایند بیرون. «به من چه، به تو چه» حرف یک موحد و مؤمن نیست، حرف تربیت شدهی قرآن نیست. حرف انسان فطری هم نیست. حتی حرفی که با اصول کلی عالم آفرینش ارتباط دارد با آن هم نیست. هدهد یک پرنده است، ولی محیطی را شرکآلود میبیند، آنجا گزارش تهیه میکند و شکوه پیش حاکم الهی میآورد و حضرت سلیمان هم وقت میبیند این موجود حساسی است، شرکستیز و استکبار ستیز است، تفقد میکند و او را سفیر خودش قرار میدهد. مورچه یک موجود ریزی است اما میبینید چه دلسوزیای نسبت به جمع خودش دارد.
بنابراین امر به معروف حفظ هویت جمعی است. به احراز عضویت در یک امت است. همانگونه که اگر عضوی در بدن یک فرد درد بکند، این درد او را به معالجه میکشاند و همت میگمارد تا این درد و مرض را از خودش دور کند، جامعهی اسلامی برادر ایمانی یکدیگر هستند «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ»(۳). به علاوه خدا ولایت قائل شده که کسی نگوید «به تو چه». همهی ما مِلک خدائیم، مالک ما دستوالعمل داده «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ»(۴) خدا ولایت را برای هر مؤمنی نسبت به آحاد مؤمنین دیگر تثبیت و تشریع فرموده. ما را به عنوان یک «ولی» مأمور کرده که مواظب هویت جمعی و سلامت جامعه باشیم. همانگونه که در حفظ سلامت در برابر ویروس کرونا میبینید که نایب امام زمانمان، الگو و مقتدایمان، علیرغم عشقی که به مجالس اجداد طاهرینشان دارند - نسبت به احیاگر کربلا و نهضت امام حسین در ابعاد مختلف، هم بعد عقلانی و منطقی، هم در بعد احساسی، دل سوختهای دارند و اشک ریزانی دارند، هم روضه میخوانند، هم روضه برگزار میکنند، هم دوست دارند اجتماعات حماسی و انقلابی کربلایی که زیر پرچم امام حسین همهی انقلاب جهت پیدا کند، و همهی جوانهای ما از دنیا دل بکَنند، دل به امام حسین بدهند تا بتوانند مجاهد فی سبیل اللّه باشند - اما در همهی این اعتقادات و سوابق امروز حفظ جان مردم را لازم و واجب میدانند. خودشان عملاً رعایت میکنند تا همه رعایت بکنند.
این ویروس واگیر دارد ولی خدا میداند ویروس بیدینی، الحاد، بیاعتقادی، فساد اخلاقی، فساد اجتماعی، ویروس سیاسی خطرش از ویروس کرونا به مراتب بالاتر است. این ویروس جان ما را میگیرد ولی ویروس بیدینی و گناه و پلیدی و پلشتی و مقابلهی با خدا و دین خدا، مقابلهی با خون شهدا، اعتماد کردن به بیگانگان، تکریم آنها، تحقیر اسلام و مسلمانها، ناامید کردن مؤمنین؛ اینها بهشت را از آدم میگیرد. ابدیت را از آدم میگیرد. انسان را از ائمه جدا میکند. از مسیر و مرام امام حسین علیهالسلام جدا میکند. لذا این مسألهی امر به معروف و نهی از منکر سالمسازی جامعه است. حساسیت به سلامت دین، سلامت جامعه، سلامت نظام و سلامت خانواده است. در این جهت همه باید احساس وظیفه بکنند.
کاری کنیم خدا مشتری ما بشود
نکتهی دیگری که هم بعد منطقی دارد، هم بعد احساسی دارد، هم بعد اخلاقی و عرفانی دارد و هم بعد حماسی و انقلابی و جهادی دارد این آیه است: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ»(۵) خیلی آیه دلنشین است، دلانگیز است، عاشقپرور است. خدا به بازار آمده، خدا عاشق بندهاش شده، خدا آمده دل بخرد. خدا آمده جان پاک بخرد. چرا ما جا بمانیم؟ چرا ما خودمان را به این بازار عرضه نکنیم؟ با چه کسی میخواهیم معامله کنیم که سود بیشتر از خدا به ما بدهد؟ با چه کسی میخواهیم معامله کنیم که هم کالا و هم ثمن کالا را به خودمان میدهد و هیچ نیازی به ما ندارد ولی به ما عشق دارد. به ما محبت دارد. حالا که او محبت دارد ما هم درجهی محبتمان را بالا ببریم «وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ»(۶) باید شدیدترین عشق را به خدا داشته باشیم.
جا دارد از کلمات امام حسین علیه السلام در دعای شریف عرفهشان کمک بگیریم. در آنجا دارد «یا مَنْ اَقالَ عَثْرَتى وَنَفَّسَ کُرْبَتى وَاَجابَ دَعْوَتى وَسَتَرَ عَوْرَتى وَغَفَرَ ذُنُوبى» جمله اقال عثرتی، برای کسانی است که معامله کردند، احساس میکنند در معامله ضرر کردند. برمیگردند به طرف میگویند: من به نفعم نبوده بیا اقاله کن. خدایا کلاه سرم گذاشتند، خدایا بد فروختم، بد هزینه کردم، تو میتوانی اقاله کنی، ما را هم مؤمن کنی، ما را هم در این بازار راه بدهی، بعد تو مشتری من باشی. چه افتخاری بالاتر از این! اینکه غلام سیاه در خون خودش میغلتید، سیدالشهدا آمد قبل از آن که صورت به صورت علی اکبر بگذارد، صورت به صورت غلام سیاه گذاشت. آن چنان هیجانی شد میگفت «مَن مِثلی؟»، چه کسی مانند من است؟ آدم مؤمن باشد، خدا مشتری آن باشد.
«إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ» این آیه زیاد گفته شده، شنیده شده. اما چه کسانی در این بازار راه دارند؟ «التَّائِبُونَ»(۷) ما امشبها باید توبه کنیم. از همهی گناهانمان، نه، از همهی نمازهایمان توبه کنیم. خدا میداند من برای نماز خودم نمرهای خودم نمیدهم. خدا با ارفاق اجازه میدهد ما نماز بخوانیم. این ویروس عالمگیر توبه میخواهد، انابه میخواهد، دل شکسته میخواهد، اشک میخواهد «عین المذنبین احب الیه بالتسبیح المسبحین». وقتی این قدر کریم است، این قدر بزرگ است، میخواهد به ما رحم کند بگوید بنال! تا رحمت کنم. «التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ» اول توبه کن تا عبادتت عبادت بشود. «التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ» که بنابر نقلی سائحون یعنی روزهداران. بعضیها سه روز روزه میگیرند حاجت میگیرند. چرا بیکار نشستیم داریم تماشا میکنیم؟ چه چهرههایی، چه نیروهایی این ویروس از ما گرفته و چه ناامنیها ایجاد کرده! چه مشکلات اقتصادی، چه مشکلاتی برای فقرا درست کرده! وقت آن نشده؟ «أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ»(۸). وقت انکسار نرسیده، وقت شکستگی دل نرسیده، وقت نثار اشک نرسیده؟ «التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ». مجاهدینی که رفتند. شهید سلیمانی مگر به همین سادگی شد شهید سلیمانی؟ دنیا را تکان داد. نایب امام زمان ارواحنا فداه را گریاند. اینها همینجوری نیست. این صفات را دارا بودند. اینکاره بودند. امتیازاتی داشتند، خدا عاشقشان بود. خدا در به درشان کرده بود، خدا از آنها دل برده بود. اعتنایی به غیر خدا نداشتند. اندک تعلقی به غیر خدا نداشتند. «الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ» که کار حضرت سیدالشهدا است.
پینوشت:
۱) سوره بقره، آیه ۲۴۹
۲) سوره نحل، آیه ۹۰
۳) سوره حجرات، آیه ۱۰
۴) سوره توبه، آیه ۷۱
۵) سوره توبه، آیه ۱۱۱
۶) سوره بقره، آیه ۱۶۵
۷) سوره توبه، آیه ۱۱۲
۸) سوره حدید، آیه ۱۶
امام حسین (علیهالسلام) مظهر اسما و صفات الهی است
قیام حضرت سیدالشهدا علیهالسلام در ابعاد مختلف احیاگر دین قویم اسلام است. امام حسین علیهالسلام قبل از آن که با خون پاک و مقدسشان در سرزمین کربلا نهضتی را به پا کنند و انقلابی را به صورت جریان از خودشان باقی بگذارند، امام حسین علیهالسلام خودشان مظهر اسماء و صفات الهی بودند- دعای عرفهی امام حسین، مناجاتهای حضرت سیدالشهدا، گریههای امام حسین، نامههای جانسوز او در مقام مناجات با پروردگارش محشری تماشایی است - او آیینهی تمامنما بود. لذا نگاه به جریان زندگی امام حسین نگاه به صفات خداست، نگاه به اسماء الهی است و اتصال به امام حسین علیهالسلام اتصال به خداست. از این جهت این زیارت عاشورا که الحق و الانصاف اکسیر اعظم است. بزرگان اهل راه از این قربة الوثقای الهی غافل نبودند و با تمسک به این اکسیر اعظم قلب خودشان را جلا میدادند.
در این زیارت عاشورا که گنجینهی اعظم است و امام عصر ارواحنا فداه به سید رشتی سه چیزی که سفارش کردند یکی نماز شب بود، یکی زیارت عاشورا بود یکی زیارت جامعه. عجیب این است که این سید بزرگوار میگوید من نه زیارت عاشورا را از بر بودم و نه زیارت جامعهی کبیره را. ولی وقتی حضرت دستور فرمودند دیدم از بر هستم و قرائت کردم. در فرازی از زیارت عاشورا میخوانیم: «یا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلى اللَّهِ» حسین من! اباعبداللّه! من دور افتادم، میخواهم به خدا نزدیک بشوم. «وَ اِلى رَسُولِهِ» میخواهم دامن پیغمبر را بگیرم. «وَ اِلى امیرِالْمُؤْمِنینَ» میخواهم به علی نزدیک بشوم. «وَ اِلى فاطِمَةَ» مادر فضائل است، مادر شیعه است، مادر موحدان عالم است. من میخواهم در محضر بی بی باشم، سنخیتی باشد. «وَ اِلَى الْحَسَنِ» از خمسهی طیبه هر کدامشان جلوهی کامل خدا هستند، میخواهم با امام حسن باشم. «وَ اِلَیْکَ» حسین جان! من هم دلم میخواهد با شما همراه بشود، «معکم، معکم لا مع غیرکم». میخواهم با شما باشم. «وَ اِلَیْکَ بِمُوالاتِکَ». معلوم میشود که ارتباط با کانونهای نور و با مراکز تقوا و معنویت و توحید در پناه امام حسین است، در سایهی ارتباط با حضرت سیدالشهدا علیهالصلوة والسلام است.
عرفای ما، سالکین الی اللّه آنهایی که میخواستند از عالم طبیعت و از عالم برزخ و صورت و عالم بساطت راه پیدا بکنند و با اسماء الهی ارتباط پیدا بکنند و جان عالم بشوند و همه جا خدا ببینند و غیر خدا نبینند، آنها از دو دریچه و از دو روزنه وصل میشدند. یکی موقع تلاوت قرآن کریم بود، به شرط اینکه قاری با تدبر باشد و متوجه بشود. بزرگان ما در نوشتههایشان آوردهاند که گاهی در اثر محبتی که در قرائت قرآن حاصل میشود معرفت کاملی به او دست میدهد، هم قاری خداست، هم شنونده خداست. دیگر آن کسی که تلاوت قرآن میکند خودش ذوب میشود، خودش را نمیبیند. گوینده خداست مستمع هم خداست. و دوم ارتباط با حضرت سالار شهیدان اباعبداللّه الحسین است. اساساً چشمهی عشق الهی که جوشیده به برکت حضرت سیدالشهداست. لذا همهی عارفین باللّه، سالکین الی اللّه این گریهی بر امام حسین را توسل، بر امام حسین را نزدیکترین راه برای وصال به محبوب برای خودشان باور داشتند و چه گریهها میکردند!
مرحوم آیت حق، محقق اصفهانی اعلی اللّه مقامه الشریف اواخر عمر کارش همین بوده. در یک باغی خلوت داشته و مرثیه برای امام حسین میگفته و گریه میکرده است. نجات هم به دست حضرت سیدالشهدا علیه الصلوة و السلام است. هم از قیود، از تعلقات، از گناهان، از شر نفس اماره، از شر شیاطین روزگار و از شر استکبار. چه در عرصهی نظامی، چه در عرصهی اقتصادی، چه در عرصهی فرهنگی از قلّت عدد خودمان نباید نگران باشیم «کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ»(۱).
امر به معروف و نهی از منکر علامت عشق به خود و دیگران است
یکی از آموزههای امام حسین علیهالسلام مطرح کردن امربه معروف و نهی از منکر است. چون هفتهی امربه معروف و نهی از منکر است و قانون اساسی هم این میدان و فضا را باز کرده که این فریضهی فراموش شده عمل بشود. این امر مهمی که حِصن اسلام و دژ احکام است. دلسوزی به آحاد مردم است. علامت حیات یک ملت است، نظارت عمومی است، عشق به خداست، عشق به خود است، عشق به دیگران است، انگیزهی نجاتِ افتادگان و گرفتاران در بندِ هوی و هوس یا وابستگان به اجانب است. امر به معروف و نهی از منکر بر حسب روایت خلافت خداست. « إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ». خدا خودش امر به عدل و احسان کرده. «وَیَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ وَالْبَغْیِ»(۲) چون کار، کار خداست کسی در این وادی بیاید آئینهی خداست، خلیفهی خداست و نمایندهی حق تعالی است.
سیدالشهدا در جملاتی که در اهداف متوسط و نهایی قیام خودشان مطرح کردند یکی از جملاتشان این است: «أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ اَلْمُنْکَرِ وَ أَسِیرَ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ أَبِی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ» من انگیزه و هدفم این است که مردم از این بیتفاوتی بیایند بیرون. «به من چه، به تو چه» حرف یک موحد و مؤمن نیست، حرف تربیت شدهی قرآن نیست. حرف انسان فطری هم نیست. حتی حرفی که با اصول کلی عالم آفرینش ارتباط دارد با آن هم نیست. هدهد یک پرنده است، ولی محیطی را شرکآلود میبیند، آنجا گزارش تهیه میکند و شکوه پیش حاکم الهی میآورد و حضرت سلیمان هم وقت میبیند این موجود حساسی است، شرکستیز و استکبار ستیز است، تفقد میکند و او را سفیر خودش قرار میدهد. مورچه یک موجود ریزی است اما میبینید چه دلسوزیای نسبت به جمع خودش دارد.
بنابراین امر به معروف حفظ هویت جمعی است. به احراز عضویت در یک امت است. همانگونه که اگر عضوی در بدن یک فرد درد بکند، این درد او را به معالجه میکشاند و همت میگمارد تا این درد و مرض را از خودش دور کند، جامعهی اسلامی برادر ایمانی یکدیگر هستند «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ»(۳). به علاوه خدا ولایت قائل شده که کسی نگوید «به تو چه». همهی ما مِلک خدائیم، مالک ما دستوالعمل داده «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ»(۴) خدا ولایت را برای هر مؤمنی نسبت به آحاد مؤمنین دیگر تثبیت و تشریع فرموده. ما را به عنوان یک «ولی» مأمور کرده که مواظب هویت جمعی و سلامت جامعه باشیم. همانگونه که در حفظ سلامت در برابر ویروس کرونا میبینید که نایب امام زمانمان، الگو و مقتدایمان، علیرغم عشقی که به مجالس اجداد طاهرینشان دارند - نسبت به احیاگر کربلا و نهضت امام حسین در ابعاد مختلف، هم بعد عقلانی و منطقی، هم در بعد احساسی، دل سوختهای دارند و اشک ریزانی دارند، هم روضه میخوانند، هم روضه برگزار میکنند، هم دوست دارند اجتماعات حماسی و انقلابی کربلایی که زیر پرچم امام حسین همهی انقلاب جهت پیدا کند، و همهی جوانهای ما از دنیا دل بکَنند، دل به امام حسین بدهند تا بتوانند مجاهد فی سبیل اللّه باشند - اما در همهی این اعتقادات و سوابق امروز حفظ جان مردم را لازم و واجب میدانند. خودشان عملاً رعایت میکنند تا همه رعایت بکنند.
این ویروس واگیر دارد ولی خدا میداند ویروس بیدینی، الحاد، بیاعتقادی، فساد اخلاقی، فساد اجتماعی، ویروس سیاسی خطرش از ویروس کرونا به مراتب بالاتر است. این ویروس جان ما را میگیرد ولی ویروس بیدینی و گناه و پلیدی و پلشتی و مقابلهی با خدا و دین خدا، مقابلهی با خون شهدا، اعتماد کردن به بیگانگان، تکریم آنها، تحقیر اسلام و مسلمانها، ناامید کردن مؤمنین؛ اینها بهشت را از آدم میگیرد. ابدیت را از آدم میگیرد. انسان را از ائمه جدا میکند. از مسیر و مرام امام حسین علیهالسلام جدا میکند. لذا این مسألهی امر به معروف و نهی از منکر سالمسازی جامعه است. حساسیت به سلامت دین، سلامت جامعه، سلامت نظام و سلامت خانواده است. در این جهت همه باید احساس وظیفه بکنند.
کاری کنیم خدا مشتری ما بشود
نکتهی دیگری که هم بعد منطقی دارد، هم بعد احساسی دارد، هم بعد اخلاقی و عرفانی دارد و هم بعد حماسی و انقلابی و جهادی دارد این آیه است: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ»(۵) خیلی آیه دلنشین است، دلانگیز است، عاشقپرور است. خدا به بازار آمده، خدا عاشق بندهاش شده، خدا آمده دل بخرد. خدا آمده جان پاک بخرد. چرا ما جا بمانیم؟ چرا ما خودمان را به این بازار عرضه نکنیم؟ با چه کسی میخواهیم معامله کنیم که سود بیشتر از خدا به ما بدهد؟ با چه کسی میخواهیم معامله کنیم که هم کالا و هم ثمن کالا را به خودمان میدهد و هیچ نیازی به ما ندارد ولی به ما عشق دارد. به ما محبت دارد. حالا که او محبت دارد ما هم درجهی محبتمان را بالا ببریم «وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ»(۶) باید شدیدترین عشق را به خدا داشته باشیم.
جا دارد از کلمات امام حسین علیه السلام در دعای شریف عرفهشان کمک بگیریم. در آنجا دارد «یا مَنْ اَقالَ عَثْرَتى وَنَفَّسَ کُرْبَتى وَاَجابَ دَعْوَتى وَسَتَرَ عَوْرَتى وَغَفَرَ ذُنُوبى» جمله اقال عثرتی، برای کسانی است که معامله کردند، احساس میکنند در معامله ضرر کردند. برمیگردند به طرف میگویند: من به نفعم نبوده بیا اقاله کن. خدایا کلاه سرم گذاشتند، خدایا بد فروختم، بد هزینه کردم، تو میتوانی اقاله کنی، ما را هم مؤمن کنی، ما را هم در این بازار راه بدهی، بعد تو مشتری من باشی. چه افتخاری بالاتر از این! اینکه غلام سیاه در خون خودش میغلتید، سیدالشهدا آمد قبل از آن که صورت به صورت علی اکبر بگذارد، صورت به صورت غلام سیاه گذاشت. آن چنان هیجانی شد میگفت «مَن مِثلی؟»، چه کسی مانند من است؟ آدم مؤمن باشد، خدا مشتری آن باشد.
«إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ» این آیه زیاد گفته شده، شنیده شده. اما چه کسانی در این بازار راه دارند؟ «التَّائِبُونَ»(۷) ما امشبها باید توبه کنیم. از همهی گناهانمان، نه، از همهی نمازهایمان توبه کنیم. خدا میداند من برای نماز خودم نمرهای خودم نمیدهم. خدا با ارفاق اجازه میدهد ما نماز بخوانیم. این ویروس عالمگیر توبه میخواهد، انابه میخواهد، دل شکسته میخواهد، اشک میخواهد «عین المذنبین احب الیه بالتسبیح المسبحین». وقتی این قدر کریم است، این قدر بزرگ است، میخواهد به ما رحم کند بگوید بنال! تا رحمت کنم. «التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ» اول توبه کن تا عبادتت عبادت بشود. «التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ» که بنابر نقلی سائحون یعنی روزهداران. بعضیها سه روز روزه میگیرند حاجت میگیرند. چرا بیکار نشستیم داریم تماشا میکنیم؟ چه چهرههایی، چه نیروهایی این ویروس از ما گرفته و چه ناامنیها ایجاد کرده! چه مشکلات اقتصادی، چه مشکلاتی برای فقرا درست کرده! وقت آن نشده؟ «أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ»(۸). وقت انکسار نرسیده، وقت شکستگی دل نرسیده، وقت نثار اشک نرسیده؟ «التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ». مجاهدینی که رفتند. شهید سلیمانی مگر به همین سادگی شد شهید سلیمانی؟ دنیا را تکان داد. نایب امام زمان ارواحنا فداه را گریاند. اینها همینجوری نیست. این صفات را دارا بودند. اینکاره بودند. امتیازاتی داشتند، خدا عاشقشان بود. خدا در به درشان کرده بود، خدا از آنها دل برده بود. اعتنایی به غیر خدا نداشتند. اندک تعلقی به غیر خدا نداشتند. «الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ» که کار حضرت سیدالشهدا است.
پینوشت:
۱) سوره بقره، آیه ۲۴۹
۲) سوره نحل، آیه ۹۰
۳) سوره حجرات، آیه ۱۰
۴) سوره توبه، آیه ۷۱
۵) سوره توبه، آیه ۱۱۱
۶) سوره بقره، آیه ۱۶۵
۷) سوره توبه، آیه ۱۱۲
۸) سوره حدید، آیه ۱۶