1399/05/08
سفیر جمهوری اسلامی ایران در عراق:
اخراج آمریکا از منطقه قطعی است
رهبر انقلاب اسلامی ۳۱ تیرماه در دیدار آقای مصطفی الکاظمی نخست وزیر عراق، ضمن تأکید بر این نکته که جمهوری اسلامی ایران در روابط دو جانبه خود با این کشور همواره خواهان عراقِ عزتمند و مستقل است، خطاب به آقای الکاظمی گفتند: «جمهوری اسلامی ایران انتظار دارد تصمیمِ دولت، ملت و مجلس عراق برای اخراج آمریکاییها پیگیری شود زیرا وجود آنها موجب ناامنی است.»
به همین مناسبت پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در گفتاری از آقای ایرج مسجدی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در کشور عراق، ابعاد مختلف سفر الکاظمی به ایران، اخراج آمریکاییها از منطقه و شهادت شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی را بررسی کرده است:
سفر آقای الکاظمی، نخستوزیر محترم عراق یک سفر راهبردی برای تقویت روابط دو کشور بود. ایشان به همراه یک هیئت بزرگ سیاسی و اقتصادی ملاقاتهای مختلفی را در ایران داشت. مذاکرات و توافقات خوبی هم انجام گرفت که در راستای تقویت روابط سیاسی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی میتواند تأثیر مثبتی داشته باشد.
امّا دربارهی چگونگی برنامهی سفر آقای مصطفی الکاظمی میتوان چنین گفت که نخست وزیر عراق قرار بود ابتدا به عربستان برود و بعد به تهران بیاید. ولی بهدلیل اعلام مریضی پادشاه عربستان و بستری شدنش در بیمارستان که هنوز خبر دقیقی هم در این باره منتشر نشده است، سفر هیئت عراقی به عربستان سعودی منتفی شد و اولین سفر خارجی آقای الکاظمی و همچنین اولین سفر ایشان بهعنوان دولت جدید عراق با جمهوری اسلامی شروع شد؛ که این اتفاق یک نکتهی مثبتی را هم دربردارد. البته ممکن است در آینده سفری هم به واشنگتن داشته باشد. امّا اولین یا دومین یا چندمین سفر شاید خیلی موضوع مهمی نباشد. مهم آن است که در سفر چه میگذرد، چه توافقاتی میشود، چه نتایجی گرفته میشود و سفر چه اثرات مثبت و سازندهای برای دو کشور دارد. محتوای این مسائل مهمتر از بحثهای جانبی و یا حاشیهای است.
این سفر، سفر موفقی هم برای عراق و هم برای جمهوری اسلامی ایران است. چراکه چشمانداز آیندهی این دو کشور بهدلیل نیازمندی به یکدیگر و مرزهای گسترده و مناسبات زیادی که در بحثهای سیاسی، اقتصادی، همکاریهای فرهنگی، بحثهای مختلف، موضوع زوار و روابط اجتماعی و زیارتی و مذهبی دارند، چشمانداز بسیار روشن و انشاءالله موفقی خواهد بود. ظرفیتها و امکانات جمهوری اسلامی بهگونهای است که هم ایران به عراق نیازمند است و هم عراقیها به ایران نیازمندند. پیشرفتها و توسعههایی که جمهوری اسلامی ایران در عرصههای مختلف علمی، صنعتی، کشاورزی و اقتصادی پیدا کرده و همکاریهایی که در انتقال انرژی، گاز و برق دارد، میتواند باعث تقویت، گسترش و آیندهی قویتری در روابط دو کشور داشته باشد. چون ارادهی سیاسی مقامات و رهبران و مسئولین دو کشور بر همکاری و توسعهی روابط هست. بنابراین این چشمانداز، چشمانداز موفق و روبهجلو و روبهرشدی خواهد بود.
شهادت سردار عزیز و سرافراز حاج قاسم سلیمانی و آقای ابومهدی المهندس نیز یک پیوند عمیق معنوی را بین دو کشور در اجتماع و در بین مقامات و مسئولین، در بین مجاهدین، حشدالشعبی و جمهوری اسلامی ایجاد کرد. سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس اسوهها و الگوهای جریان مقاومت اسلامی و مبارزه با تروریسم بودند. لذا شهادت این دو عزیز آنهم در کنار همدیگر و به این شکل و با جنایتی که آمریکاییها مرتکب شدند، یک نفرت بسیار جدی و عمیقی را نسبت به آمریکاییها در عراق، ایران و در کل منطقه ایجاد کرد و باعث همبستگی بزرگی بین مردم و مسئولین دو کشور شد. مراسمات بزرگی که در تشییع جنازه و بزرگداشت این شهدا برگزار شد، حاکی از این بود که مردم احترام بزرگی را برای شهید سلیمانی و ابومهدی المهندس قائل هستند. و حضرت آیتالله خامنهای در سخنانشان در جاهای مختلف از این دو بزرگوار بزرگی یاد کردند. در عراق شاهد این بودیم که چقدر عراقیها مراسمهای مختلفی را برای بزرگداشت این شهدا گرفتند. لذا شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس تأثیر بسیار زیادی بر روابط دو کشور بهخصوص در ابعاد معنوی، اجتماعی و مردمی گذاشت. در مورد پیگیری حقوقی و قضائی شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس، هم جمهوری اسلامی و هم عراقیها پیگیر این پرونده هستند. در دستگاه قضائی عراق برای این موضوع مسئولی مشخص شده، و دادگاهی تشکیل شده است که در حال جمعآوری اسناد و مدارک و پیگیری آن هستند. در سیستم قضائی جمهوری اسلامی هم همینجور است. از نظر حقوقی و سیاسی هم وزارت خارجهی ایران موضوع را در دستور کار خودش قرار داده و پرونده در حال پیگیری و تکمیل شدن است. بنابراین بههیچوجه جمهوری اسلامی از خون این شهدا نمیتواند بگذرد و کوتاه بیایید و قطعاً این موضوع از جهات مختلف هم حقوقی و هم سیاسی و هم قضائی دنبال خواهد شد. امیدواریم که انشاءالله کسانی که دست به این جنایت زدند و مرتکب این عملیات تروریستی و ناجوانمردانه شدند، بهسزای عملشان برسند.
موضوع خروج نیروهای آمریکایی از منطقه و از عراق یا غیر عراق هم، قطعاً به تصمیم کشورها و دولتهای منطقه بستگی دارد. جمهوری اسلامی در راستای سیاست همیشگی خود، این نکته را بهصراحت اعلام کرده است که پایگاههای نظامی آمریکا و غیر آمریکا در منطقه هیچگونه نفعی برای کشورها ندارند. آنها خودشان حامیان اصلی تروریستها هستند. بنابراین مبارزهی با تروریسم و دفاع از این کشورها جایگاهی واقعی در نگاه آمریکاییها ندارد. پایگاههای آنها منشأ شرّ، دخالت و تنش در منطقه است و باعث ناامنی، بهانهای برای منازعات مختلف و دخالتهای بیگانگان در منطقه میشود. لذا سیاست جمهوری اسلامی کاملاً روشن، واضح و قاطع است و آمریکاییها و غیرآمریکاییها با هر اسمی مثل ناتو یا ائتلاف بینالمللی، وجودشان در منطقه مایهی شرّ و مشکلات است. اینها باید از این منطقه بروند و به کشور خودشان برگردند و امنیت خودشان را تأمین کنند. چه ربطی به اینها دارد که در امور منطقه دخالت میکنند. وظیفهی ارتش آمریکا این است که امنیت کشورش را تأمین کند، و باید به کشور خودش برود. این سیاست جمهوری اسلامی است. امّا در مورد کشورهای مختلف آنها باید تصمیم بگیرند و آمریکاییها را بیرون کنند. همانطوری که پارلمان عراق مصوب کرده است که نیروهای خارجی باید از این کشور بروند و دولت عراق خودش را ملتزم به اجرای این مصوبه میداند، سایر کشورها هم باید نسبت به خروج نیروهای بیگانه تصمیمگیری و اقدام کنند. این اقدام مسلّماً هم به نفع خودشان است و هم باعث امنیت پایدار در منطقه میشود.
بهانهی آمریکاییها این است که میگویند اگر ما نباشیم امنیت هم نیست. این دروغ است. امنیت منطقه باید توسط کشورهای منطقه اداره شود و میتواند بشود و بهخوبی هم خواهد شد. امّا متأسفانه سیاست صهیونیستها و آمریکاییها همیشه این بوده است که کشورهای منطقه را به دروغ وادار میکنند که آنها نیاز به حضور نیروهای بیگانه برای تأمین امنیت دارند، در حالی که این واقعیت ندارد. خود کشورها میتوانند با همبستگی و با همکاری با همدیگر امنیت پایدار و مستحکمی را بهوجود بیاورند.
الحمدلله وجود مرجعیت، دنیایی از خیر و برکت برای این سرزمین هست. در مبارزهی با داعش فتوای آیتاللهالعظمی سیستانی، هنگامهی بزرگی را ایجاد کرد و باعث شد که حشدالشعبی بهوجود بیاید که خود آن در کنار نیروهای مسلح عراق تبدیل به یک قدرت مضاعف و بزرگی شد و نسل داعش را در منطقهی عراق بهتدریج از بین برد و تمام سرزمینهایی را که داعشیها اشغال کرده بود آزاد شد. تمام مردم عراق، تمام مسئولین عراق برای مرجعیت احترام و واقعاً جایگاه بزرگی را قائل هستند. نقش علمای دین همیشه در دفاع از مردم، مظلومین و مستضعفین و سرزمینهای خودشان بوده است. چون مرجعیت به خدا وصل است. مرجعیت بهدنبال خدمت به مردم است. مرجعیت در بالای سرش خدا را و در کف زمین خدمت به مردم را میبیند. بنابراین مقام آیتاللهالعظمی سیستانی، مقام بسیار بزرگ و رفیع و جایگاه بسیار ارزشمندی است. واقعاً یک برکت الهی برای سرزمین مقدس عراق است. ارتباط آیتاللهالعظمی سیستانی و مرجعیت نجف با رهبر معظّم انقلاب هم به شکل بسیار خوب و مثبتی است. چراکه همیشه شاهد آن هستیم که رهبر انقلاب نسبت به جناب آیتالله سیستانی چقدر تأکید، چقدر سفارش، چقدر احترام و چقدر توصیه به مسئولین ایرانی و عراقی میکنند تا سایهی پربرکت مرجعیت را بالای سر خودشان ببینند و از آن استفاده کنند. و از این فیض بزرگ الهی بهرهمند باشند. ملاحظات مرجعیت فقط و فقط در جهت خدمت به مردم هست که باعث ارتقاء عزت، احترام و منزلت عراق و غیر عراق شده است. بنابراین رابطهی بین نجف، تهران و قم یک رابطهی بسیار ارزشمند و مقدسی است.
به همین مناسبت پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در گفتاری از آقای ایرج مسجدی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در کشور عراق، ابعاد مختلف سفر الکاظمی به ایران، اخراج آمریکاییها از منطقه و شهادت شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی را بررسی کرده است:
سفر آقای الکاظمی، نخستوزیر محترم عراق یک سفر راهبردی برای تقویت روابط دو کشور بود. ایشان به همراه یک هیئت بزرگ سیاسی و اقتصادی ملاقاتهای مختلفی را در ایران داشت. مذاکرات و توافقات خوبی هم انجام گرفت که در راستای تقویت روابط سیاسی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی میتواند تأثیر مثبتی داشته باشد.
امّا دربارهی چگونگی برنامهی سفر آقای مصطفی الکاظمی میتوان چنین گفت که نخست وزیر عراق قرار بود ابتدا به عربستان برود و بعد به تهران بیاید. ولی بهدلیل اعلام مریضی پادشاه عربستان و بستری شدنش در بیمارستان که هنوز خبر دقیقی هم در این باره منتشر نشده است، سفر هیئت عراقی به عربستان سعودی منتفی شد و اولین سفر خارجی آقای الکاظمی و همچنین اولین سفر ایشان بهعنوان دولت جدید عراق با جمهوری اسلامی شروع شد؛ که این اتفاق یک نکتهی مثبتی را هم دربردارد. البته ممکن است در آینده سفری هم به واشنگتن داشته باشد. امّا اولین یا دومین یا چندمین سفر شاید خیلی موضوع مهمی نباشد. مهم آن است که در سفر چه میگذرد، چه توافقاتی میشود، چه نتایجی گرفته میشود و سفر چه اثرات مثبت و سازندهای برای دو کشور دارد. محتوای این مسائل مهمتر از بحثهای جانبی و یا حاشیهای است.
این سفر، سفر موفقی هم برای عراق و هم برای جمهوری اسلامی ایران است. چراکه چشمانداز آیندهی این دو کشور بهدلیل نیازمندی به یکدیگر و مرزهای گسترده و مناسبات زیادی که در بحثهای سیاسی، اقتصادی، همکاریهای فرهنگی، بحثهای مختلف، موضوع زوار و روابط اجتماعی و زیارتی و مذهبی دارند، چشمانداز بسیار روشن و انشاءالله موفقی خواهد بود. ظرفیتها و امکانات جمهوری اسلامی بهگونهای است که هم ایران به عراق نیازمند است و هم عراقیها به ایران نیازمندند. پیشرفتها و توسعههایی که جمهوری اسلامی ایران در عرصههای مختلف علمی، صنعتی، کشاورزی و اقتصادی پیدا کرده و همکاریهایی که در انتقال انرژی، گاز و برق دارد، میتواند باعث تقویت، گسترش و آیندهی قویتری در روابط دو کشور داشته باشد. چون ارادهی سیاسی مقامات و رهبران و مسئولین دو کشور بر همکاری و توسعهی روابط هست. بنابراین این چشمانداز، چشمانداز موفق و روبهجلو و روبهرشدی خواهد بود.
شهادت سردار عزیز و سرافراز حاج قاسم سلیمانی و آقای ابومهدی المهندس نیز یک پیوند عمیق معنوی را بین دو کشور در اجتماع و در بین مقامات و مسئولین، در بین مجاهدین، حشدالشعبی و جمهوری اسلامی ایجاد کرد. سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس اسوهها و الگوهای جریان مقاومت اسلامی و مبارزه با تروریسم بودند. لذا شهادت این دو عزیز آنهم در کنار همدیگر و به این شکل و با جنایتی که آمریکاییها مرتکب شدند، یک نفرت بسیار جدی و عمیقی را نسبت به آمریکاییها در عراق، ایران و در کل منطقه ایجاد کرد و باعث همبستگی بزرگی بین مردم و مسئولین دو کشور شد. مراسمات بزرگی که در تشییع جنازه و بزرگداشت این شهدا برگزار شد، حاکی از این بود که مردم احترام بزرگی را برای شهید سلیمانی و ابومهدی المهندس قائل هستند. و حضرت آیتالله خامنهای در سخنانشان در جاهای مختلف از این دو بزرگوار بزرگی یاد کردند. در عراق شاهد این بودیم که چقدر عراقیها مراسمهای مختلفی را برای بزرگداشت این شهدا گرفتند. لذا شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس تأثیر بسیار زیادی بر روابط دو کشور بهخصوص در ابعاد معنوی، اجتماعی و مردمی گذاشت. در مورد پیگیری حقوقی و قضائی شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس، هم جمهوری اسلامی و هم عراقیها پیگیر این پرونده هستند. در دستگاه قضائی عراق برای این موضوع مسئولی مشخص شده، و دادگاهی تشکیل شده است که در حال جمعآوری اسناد و مدارک و پیگیری آن هستند. در سیستم قضائی جمهوری اسلامی هم همینجور است. از نظر حقوقی و سیاسی هم وزارت خارجهی ایران موضوع را در دستور کار خودش قرار داده و پرونده در حال پیگیری و تکمیل شدن است. بنابراین بههیچوجه جمهوری اسلامی از خون این شهدا نمیتواند بگذرد و کوتاه بیایید و قطعاً این موضوع از جهات مختلف هم حقوقی و هم سیاسی و هم قضائی دنبال خواهد شد. امیدواریم که انشاءالله کسانی که دست به این جنایت زدند و مرتکب این عملیات تروریستی و ناجوانمردانه شدند، بهسزای عملشان برسند.
موضوع خروج نیروهای آمریکایی از منطقه و از عراق یا غیر عراق هم، قطعاً به تصمیم کشورها و دولتهای منطقه بستگی دارد. جمهوری اسلامی در راستای سیاست همیشگی خود، این نکته را بهصراحت اعلام کرده است که پایگاههای نظامی آمریکا و غیر آمریکا در منطقه هیچگونه نفعی برای کشورها ندارند. آنها خودشان حامیان اصلی تروریستها هستند. بنابراین مبارزهی با تروریسم و دفاع از این کشورها جایگاهی واقعی در نگاه آمریکاییها ندارد. پایگاههای آنها منشأ شرّ، دخالت و تنش در منطقه است و باعث ناامنی، بهانهای برای منازعات مختلف و دخالتهای بیگانگان در منطقه میشود. لذا سیاست جمهوری اسلامی کاملاً روشن، واضح و قاطع است و آمریکاییها و غیرآمریکاییها با هر اسمی مثل ناتو یا ائتلاف بینالمللی، وجودشان در منطقه مایهی شرّ و مشکلات است. اینها باید از این منطقه بروند و به کشور خودشان برگردند و امنیت خودشان را تأمین کنند. چه ربطی به اینها دارد که در امور منطقه دخالت میکنند. وظیفهی ارتش آمریکا این است که امنیت کشورش را تأمین کند، و باید به کشور خودش برود. این سیاست جمهوری اسلامی است. امّا در مورد کشورهای مختلف آنها باید تصمیم بگیرند و آمریکاییها را بیرون کنند. همانطوری که پارلمان عراق مصوب کرده است که نیروهای خارجی باید از این کشور بروند و دولت عراق خودش را ملتزم به اجرای این مصوبه میداند، سایر کشورها هم باید نسبت به خروج نیروهای بیگانه تصمیمگیری و اقدام کنند. این اقدام مسلّماً هم به نفع خودشان است و هم باعث امنیت پایدار در منطقه میشود.
بهانهی آمریکاییها این است که میگویند اگر ما نباشیم امنیت هم نیست. این دروغ است. امنیت منطقه باید توسط کشورهای منطقه اداره شود و میتواند بشود و بهخوبی هم خواهد شد. امّا متأسفانه سیاست صهیونیستها و آمریکاییها همیشه این بوده است که کشورهای منطقه را به دروغ وادار میکنند که آنها نیاز به حضور نیروهای بیگانه برای تأمین امنیت دارند، در حالی که این واقعیت ندارد. خود کشورها میتوانند با همبستگی و با همکاری با همدیگر امنیت پایدار و مستحکمی را بهوجود بیاورند.
الحمدلله وجود مرجعیت، دنیایی از خیر و برکت برای این سرزمین هست. در مبارزهی با داعش فتوای آیتاللهالعظمی سیستانی، هنگامهی بزرگی را ایجاد کرد و باعث شد که حشدالشعبی بهوجود بیاید که خود آن در کنار نیروهای مسلح عراق تبدیل به یک قدرت مضاعف و بزرگی شد و نسل داعش را در منطقهی عراق بهتدریج از بین برد و تمام سرزمینهایی را که داعشیها اشغال کرده بود آزاد شد. تمام مردم عراق، تمام مسئولین عراق برای مرجعیت احترام و واقعاً جایگاه بزرگی را قائل هستند. نقش علمای دین همیشه در دفاع از مردم، مظلومین و مستضعفین و سرزمینهای خودشان بوده است. چون مرجعیت به خدا وصل است. مرجعیت بهدنبال خدمت به مردم است. مرجعیت در بالای سرش خدا را و در کف زمین خدمت به مردم را میبیند. بنابراین مقام آیتاللهالعظمی سیستانی، مقام بسیار بزرگ و رفیع و جایگاه بسیار ارزشمندی است. واقعاً یک برکت الهی برای سرزمین مقدس عراق است. ارتباط آیتاللهالعظمی سیستانی و مرجعیت نجف با رهبر معظّم انقلاب هم به شکل بسیار خوب و مثبتی است. چراکه همیشه شاهد آن هستیم که رهبر انقلاب نسبت به جناب آیتالله سیستانی چقدر تأکید، چقدر سفارش، چقدر احترام و چقدر توصیه به مسئولین ایرانی و عراقی میکنند تا سایهی پربرکت مرجعیت را بالای سر خودشان ببینند و از آن استفاده کنند. و از این فیض بزرگ الهی بهرهمند باشند. ملاحظات مرجعیت فقط و فقط در جهت خدمت به مردم هست که باعث ارتقاء عزت، احترام و منزلت عراق و غیر عراق شده است. بنابراین رابطهی بین نجف، تهران و قم یک رابطهی بسیار ارزشمند و مقدسی است.