• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1399/05/02
در گفتگو با KHAMENEI.IR مطرح شد؛

روایت مشاور بین‌الملل رهبر انقلاب از دیدار نخست‌وزیر عراق

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttp://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif در پی سفر روز سه‌شنبه ۳۱ تیرماه ۱۳۹۹ مصطفی‌الکاظمی نخست‌وزیر عراق به ایران و اولین دیدار خارجی حضرت آیت‌الله‌ خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب پس از شیوع کرونا که به صورت حضوری انجام می‌شد و نشانه‌ای از اهمیت این سفر بوده است. با توجه به حضور دکتر علی‌اکبر ولایتی در این دیدار، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR گفتگویی با مشاور رهبر انقلاب اسلامی در امور بین الملل در خصوص این رویداد مهم و تاثیرات آن انجام شد تا بتوان ابعاد متنوع این سفر را مورد بررسی و ارزیابی بیشتری قرار داد. دکتر ولایتی در این گفتگو درباره‌ی اهمیت روابط ایران و عراق، اخراج نیروهای آمریکایی از منطقه، مهمان‌کشی و ترور مظلومانه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، تحولات پیش‌رو مطالبی را عنوان کرد که گزارش آن ارائه می‌گردد.
 
* به‌عنوان سؤال نخست، به‌نظر جناب‌عالی دیدار نخست‌وزیر عراق با رهبر انقلاب چه تفاوتی با دیگر دیدارهای دیپلماتیک داشت؟ اهمیّت رابطه‌ی ایران و عراق با توجه به تأکید رهبر انقلاب بر مستقل و قدرتمند بودن عراق چیست؟ بعضی از محورهای مهم این دیدار از قبیل برنامه‌ی جمهوری اسلامی برای اخراج آمریکا از منطقه،‌ مهمان‌کُشی، استراتژی ایران بعد از حاج قاسم و مسئله‌ی آیت‌اللّه سیستانی را هم برای مخاطبین تبیین بفرمایید.
* با توجه به تجربه‌ای که بنده در دیدارهای خارجی به‌خصوص دیدارهای رهبر معظّم انقلاب در طی سال‌های طولانی بعد از انقلاب داشتم، این دیدار یکی از استثنائی‌ترین دیدارهای ایشان بود. قریب به پنج‌ ماه است که این اپیدمی یا به تعبیر درست‌تر پاندمی ویروس کرونا ایجاد شده و رهبر معظّم انقلاب ملاقات خارجی نداشتند. طبیعی است که هرکسی به سهم خودش باید برای جلوگیری از انتشار این مرض کاری کند و رفتار ایشان نیز به‌عنوان مقام ارشد جمهوری اسلامی ایران الگو است. لذا نفس محدود کردن دیدارها و ضابطه‌مند کردن متناسب با شرایط بیماری و انتقال مرض از افراد، این محدودیت‌ها در دیدارها انجام گرفت. ولی انجام شدن این دیدار نشان‌دهنده‌ی اهمیتی است که جمهوری اسلامی ایران برای رابطه‌ی خودش با عراق قائل است و شخص رهبر معظّم انقلاب هم قائد حرکت‌های مهمِ راهبردیِ سیاست خارجی هستند و این کارشان برای ما آموزنده است و به ملت ایران و ملت عراق و منطقه و جهان یادآوری می‌کند که رابطه‌ی ایران و عراق چقدر مهم است که با وجود محدودیت‌های تحمیل شده توسط این پاندمی ایشان ملاقات با نخست‌وزیر عراق را انجام می‌دهند.

نکته‌ی دیگر اینکه انتخاب جناب آقای مصطفی کاظمی، حاصل اجماع نیروهای داخلی بود. غیر از این اصلاً امکان ندارد کسی در عراق حاکم شود و مهم‌ترین شغل و موقعیت شغلی حکومتی را داشته باشد، بدون اینکه اجماع ملی پشت سرش باشد. نکته‌ی بعد سفر خارجی ایشان است. تقریباً این قاعده در عراق حاکم بوده که از بعد از ایجاد تحولات دموکراتیک در عراق و بعد از اینکه حکومت به دست مردم عراق افتاد و از شرّ دیکتاتورهایی مثل صدام نجات پیدا کرد، هر کسی که نخست‌وزیر شده تقریباً سفر اولش به ایران بوده است. طبیعی بود که اولین سفر آقای مصطفی کاظمی به ایران باشد. و این سفر از دید ناظرین منطقه بین‌المللی پنهان نماند. بنابراین هم شکل دیدار و موقعیت زمانی و مکانی‌اش و هم محتوا مهم بود. به لحاظ محتوا چند نکته‌ی اساسی در فرمایش‌های رهبر معظّم انقلاب بود. در ابتدا نهایت احترام و ارادت آقای مصطفی کاظمی به قائد بزرگ اسلام یعنی رهبر انقلاب کاملاً قابل درک بود و ایشان در کلماتش از کلمه‌ی قائد برای رهبر معظّم انقلاب استفاده کرد. این نشان‌دهنده‌ی موقعیت ممتاز رهبر انقلاب در بین کشورهای دوست و متحد منطقه‌ای است.

نکته‌ی دیگری که رهبر معظّم انقلاب فرمودند این بود که بزرگ‌ترین دشمن ایران و عراق و کشورهای منطقه آمریکا است و ما باید تکلیفمان را با این دشمن روشن کنیم. ببینید آمریکایی‌ها در داخل خاک عراق، شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی که مهمان رسمی دولت و مردم عراق بود را به‌شهادت رساندند. این بزرگ‌ترین جنایت آمریکایی‌ها علیه ایران بعد از انقلاب بود. قبل از انقلاب اسلامی ایران این‌ها جنایات مختلفی را علیه ملت ما مرتکب شدند که از مهم‌ترین آن‌ها کودتای ۲۸ مرداد بود. کودتایی که علیه حکومت ملی ایران و سرنگون کردن حکومت ملی و روی کار آوردن حکومت دست‌نشانده‌ی محمدرضا شاه بود. این بزرگ‌ترین جنایتشان قبل از انقلاب بود. کشتاری هم که در ۲۸ مرداد و بعداً در ۱۵ خرداد صورت گرفت، عامل اصلی پشت و روی صحنه‌‌ی آن همین آمریکایی‌ها بودند. امّا بعد از انقلاب هم آمریکا‌یی‌ها جنایات مختلفی مرتکب شدند که بدون تردید مهم‌ترین آن به‌شهادت رساندن سردار بزرگ اسلام و ایران شهید حاج قاسم سلیمانی بود. فلذا جمهوری اسلامی ایران از این جنایت نمی‌گذرد و بالاخره انتقام سردار بزرگ اسلام و ایران را از آن‌ها خواهد گرفت و این اقدام قطعی است.

البته طبیعی است که عراق هم از این جنایت نگذرد. چون اهانت بزرگی به عراقی‌ها شد. حکومت مستقل و مقتدر عراق مهمانی مهمان رسمی داشت که این مهمان توسط اشغالگران آمریکایی به‌شهادت رسید. طبیعی است که حکومت عراق هم از این جنایت نگذرد. لذا اولین عکس‌العمل آن‌ها که بسیار قابل تقدیر است، مصوبه‌ی مجلس عراق برای اخراج آمریکایی‌ها بود که آن‌ها باید بر اساس خواست مردم عراق از این کشور بروند. این معنی‌اش دخالت ایران در امور داخلی عراق نیست. جمهوری اسلامی ایران به‌هیچ‌وجه در امور داخلی هیچ کشوری از جمله عراق دخالت نمی‌کند. این تصمیم خود مردم عراق بود و با اکثریت قابل‌ملاحظه‌ای، مجلس عراق به اخراج آمریکایی‌ها رأی داد. امّا توقع ما از مردم دوست و برادر عراق این است که پاسخ این مهمان‌کُشی و میزبان‌کُشی آمریکایی‌ها را بدهند. آمریکایی‌ها هم میزبان که فرمانده بسیار مهم و ارزشمند حشدالشعبی یعنی مرحوم ابومهدی المهندس را و هم مهمانشان حاج قاسم سلیمانی که شخصیت ارزنده‌ی تاریخ معاصر و مبارزات ایران هست را به‌شهادت رساندند. و بدون تردید مردم ایران از خون شهید حاج قاسم سلیمانی نمی‌گذرند.

نکته‌ی بعدی اینکه آمریکایی‌ها که بزرگ‌ترین دشمن ما هستند، در کنار مرزهای ما و در داخل خاک عراق لانه کرده‌اند. این برای ایران خطرناک است و طبیعی است که توقع داشته باشد که از کنار مرزهای حساس ایران کنار زده شود و همان‌طوری که مردم عراق تصمیم گرفتند، ان‌شاءاللّه عملی شود و این‌ها از عراق اخراج شوند، والا حضورشان در این کشور هم به ضرر مردم عراق و هم به ضرر مردم ایران است.

امّا برای تأکید عمق رابطه‌ی ایران و عراق، کمتر ملتی مثل ایران و عراق هستند که مشترکات تاریخی، اعتقادی، فرهنگی و سنتی دارند. در سال بیش از پنج میلیون تردد مسافر و زائر بین ایران و عراق انجام می‌شود که در دنیا کم نظیر است. این نشان‌دهنده‌ی عمق رابطه‌ی ایران و عراق است. مردم عراق هم در کنار مردم ایران در تشکل سپاه بدر و سایر تشکل‌ها علیه حاکمیت دیکتاتورمآبانه‌ی صدام حسین می‌جنگیدند. ولی مردم ایران در این چندسال اخیر بزرگ‌ترین فداکاری را برای مردم عراق کردند و طبیعی هم هست. موقعی که مجموعه‌ی تکفیری جنایتکاری مثل داعش، ساخت اجانب کشورهای منطقه‌ای و بین‌المللی‌ در عراق موجب شد که مردم این کشور دچار مشکلات عدیده‌ای بشوند، مردم ایران و عراق متحداً دست به دست هم دادند و علیه داعش جنگیدند تا این گروه تکفیریِ صادراتی آمریکا و سعودی را از بین ببرند. همسایه‌ای مثل ایران به دعوت مردم عراق جوان‌هایش را به این کشور فرستاد تا در کنار جوانان عراقی علیه تکفیری‌ها بجنگند و خون جوانان ایران و عراق با هم مخلوط شد. هیچ پیوندی قوی‌‌تر از پیوند خون بین دو ملت نیست.

مردم ایران به مردم عراق کمک کردند، درحالی‌که بعضی از همسایگان عراق قریب به ۱۶ سال تروریست به عراق صادر کردند. خود آمریکایی‌ها که مدعی مبارزه با داعش‌اند و دروغ می‌گویند، در مناظرات انتخاباتی سال ۲۰۱۶ اقرار کردند که خودشان داعش را ساختند. همین ترامپ در آن مناظرات خطاب به خانم کلینتون می‌گفت تو زمانی که وزیر خارجه بودی داعش را ساختی و در ساختن داعش در عراق کمک کردی؛ بعضی از کشورهای منطقه مثل سعودی هم کمک کردند. این یک‌جور دخالت در امور داخلی عراق است، امّا ایران نه‌تنها هیچ دخالتی در امور داخلی عراق نکرده است، بلکه هر وقت دولت ملی و مردم عراق از مردم و نیروهای انقلابی ایران دعوت کردند، به کمک رفته‌اند. بنابراین طبیعی است که رابطه‌ی بین دو کشور رابطه‌ی ممتاز و بی‌نظیر باشد.

نکته‌ای که رهبر معظّم انقلاب در مورد اصل انتقام گرفتن از مسببین شهادت شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند، یک سخن استراتژیکِ تعیین‌کننده در منطقه و صحنه‌ی بین‌المللی است. یعنی ایشان یادآوری کردند که ما همچنان مصمم بر انتقام گرفتن هستیم. این آغاز یک یادآوری استراتژیک در ایجاد تحولات آینده‌ی مثبت منطقه‌ای است. برای اینکه سرنوشت منطقه به دست کشورهای منطقه باشد که اتحاد ایران، عراق، سوریه، لبنان و فلسطین به‌عنوان مجموعه‌ی مقاومت، تعیین‌کننده‌ی آینده‌ی سرنوشت منطقه خواهد بود. ان‌شاءاللّه آن‌ها نتیجه‌ و مکافات جنایاتی که انجام دادند را خواهند دید و همان‌طور که مردم ایران نمی‌گذرند، مردم عراق هم از این مهمان‌کُشی و میزبان‌کُشی آمریکایی‌ها نخواهند گذشت.

امّا هر موقع که رهبر معظّم انقلاب با مسئولین عراقی چه در گذشته و چه حال ملاقات داشتند، به این نکته‌ی بسیار مهم اشاره کرده‌‌اند و تأکید فرموده‌اند که وجود حضرت آیت‌اللّه‌العظمی سیستانی در عراق نعمت بزرگی است و قدر ایشان را باید بدانیم و می‌دانیم که چه نقش بزرگی برای باقی‌ ماندن عراقِ متحدِ منسجم و عزتمند داشتند، تا هر روز بیشتر به‌سمت پیشرفت گام بردارند. تأکید رهبر انقلاب در تبعیت از فرمایش‌های مرجعیت عظیم نجف حضرت آیت‌اللّه سیستانی، سیاست ثابت ایشان است.

نکته‌ی دیگری که رهبر انقلاب فرمودند و ممکن است بعضی‌ها حافظه‌ی تاریخی‌شان یاری نکند که کاملاً این تحلیل را بدانند که چه عمقی دارد. در ابتدای اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ توسط آمریکایی‌ها، این‌ها با تصور قرن نوزدهمی همچون حاکمیت استعمار انگلیس بر هند که در آن زمان نائب‌السلطنه معلوم می‌کردند، یک نماینده‌ای را به‌عنوان نماینده‌ی دولت آمریکا برای حکومت در عراق انتخاب کردند که آقای برمر هم مثلا نائب‌السلطنه‌ی آمریکایی‌ها در عراق بود. غافل از اینکه الان قرن بیست‌ویکم است و آن موقع قرن نوزدهم بود. ولی مردم عراق مردمی متفاوت، شجاع، با ریشه‌های تمدنی عمیق و مقاوم در مورد حفظ استقلال کشورشان هستند. معلوم بود که برمر نماینده‌ی دولت متجاوز آمریکا را به‌عنوان حاکم خودشان نمی‌پذیرند. لذا خیلی زود این خواسته‌ی ناحق آمریکایی‌ها غروب کرد و الحمدللّه مردم عراق به‌زودی توانستند آن را به تعبیر قدیمی‌ها از تخت به تخته‌ی طاغوت بکشند، و دیگر حاکمیتی برای آمریکا باقی نگذاشتند و حکومت عراق را نمایندگان مردم عراق به‌دست ‌گرفتند.

برمر در حقیقت یک کار نمادین قرن نوزدهمی بود که آمریکایی‌ها می‌خواستند مانند سیاست انگلیس در قرن نوزدهم در هند انجام دهند که مردم شجاع، روشن و مبارز عراق این اجازه را ندادند. حکومت آمریکایی‌ها همان حکومت سلطنتی انگلیس است که شکل و لباسش عوض شده است. سیاست، همان سیاست استعماری است که ظاهرش عوض شده است. مردم عراق، مردم هند نیستند و آمریکایی‌ها باید چنین خواسته و نماینده‌ای را در عراق به‌ گور ببرند، چون مردم عراق این اجازه را به آن‌ها نمی‌دهند.

* رهبر انقلاب در پایان دیدار با نخست‌وزیر عراق از حشدالشعبی به‌عنوان یک نعمت بزرگ یاد کردند. تحلیل جناب‌عالی در این باره چیست؟
* حشدالشعبی در حقیقت یک نعمتی برای مردم عراق و جوانان متدینِ انقلابیِ وطن‌پرست عراقی است که از کیان کشورشان، از عزّت کشورشان و از اتحاد و همبستگی کشورشان به قیمت خون خودشان دفاع کردند. این حاصل تفکر جدید عراقی‌ها است که نشان‌ می‌دهد عراق همان عراقی است که همواره نقش مهمی در تاریخ اسلام داشته است. بغداد در تاریخ اسلام مرکز جغرافیای سیاسی جهان اسلام در طی قرن‌های متمادی بود، و بالقوه یکی از قوی‌ترین کشورهای عرب و به‌معنای واقعی کلمه ملت هست. همان تعریفی که بر ملت مترتب هست. ملت عراق تمام عوامل مؤثر در تشکیل یک ملت قوی، مقتدر و ریشه‌دار را دارند و هم به لحاظ معنوی، به لحاظ فرهنگی و به لحاظ نعمات و ثروت‌های ارضی و تحت‌الارضی ملتی ثروتمند و بی‌نظیر در کشورهای عربی هستند. و یکی از کشورهایی هست که می‌تواند در رهبری سیاسی جهان عرب و کشورهای منطقه نقش فعالی داشته باشد.