خاطرات منتشر شده در کتاب «روایت رهبری»؛
چرایی تفاوت لحن دو نامهی ۶ و ۸ فروردین امام به آقای منتظری
«امام از نامهی آقای منتظری این جور فهمیده بودند که آقای منتظری دیگر بکلّی کنار خواهد کشید و مشغول درس و بحث میشود و دیگر ضرر و خطر و ادّعا و حرکتی ندارد. من در نوشتهی خودم نوشتهام که معلوم است امام از آینده نگرانند و فکر میکنند ملّایی مثل آقای منتظری در آیندهی نظام و با رهبری آیندهی نظام آرام نخواهد نشست و مزاحمت ایجاد میکند. [بنابراین امام (قدّسسرّه)] خواستند جلوی این مزاحمت را بگیرند. در آن نامهی اوّل [نامهی ۶۸/۱/۶] قضیّه این جور بوده. اما در نامهی دوّم [نامهی ۶۸/۱/۸] امام خاطر جمع شده بودند که دیگر چنین چیزی اتّفاق نمیافتد، آقای منتظری میرود کنار و مشغول کارش میشود. علّت نامهی دوّم و منشأ اختلاف لحن دو نامه این است. و الّا فکر امام در این دو نامه اصلاً عوض نشده. یعنی اگر خلاصه کنیم نامهها را، ایشان در هر دو جا آقای منتظری را مناسب رهبری نمیدانند و نظر میدهند که شما باید کنار بروی منتها در نامهی اوّل، آقای منتظری را با تعبیرات و اظهارات گوناگون و با اظهار غم خود، در واقع از صحنه بهکل خارج میکند اما در نامهی دوّم ایشان را در صحنه نگه میدارد -البتّه در صحنهی علمی- ولی از رهبری برکنار میکند. این به خاطر این بوده که در نامهی دوّم، امام این خاطرجمعی را پیدا کرده بودند که اگر ایشان در صحنه بماند کسی را اذیّت نخواهد کرد، مزاحمتی نخواهد کرد، در آیندهی نظام اختلالی ایجاد نمیکند. ... خصوصیّت امام همین بود. امام آدمی بود که وقتی تشخیص میداد [به آن عمل میکرد.] تشخیصهایش هم به خصوص تشخیص در نامهی ۶۸/۱/۶ عجولانه نبود. خب مقدّمات آن نامه، مقدّمات طولانی -یک سال یا بیشتر- بود تا بالاخره به اینجا رسید. وقتی [کاسهی صبر امام] پر شد به نامهی ۶۸/۱/۶ رسید. بعد هم که وضع ایشان [آیتالله منتظری] را گفتند و او نامهای نوشت، امام فکر کردند که دیگر تخریب شخصیّت او به این اندازه شایسته نباشد، بنابراین نامهی ۶۸/۱/۸ را نوشتند. البتّه امام در نامهی ۶۸/۱/۸ هم آقای منتظری را از سیاست بهکل کنار گذاشته منتها خواسته که دیگر به همان اندازهای که لازم است، ایشان کنار برود و از لحاظ شخصیّتی بکلّی نابود نشود.»
منبع: کتاب روایت رهبری