طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن | خلاصه جلسه نهم: توحید در ایدئولوژی اسلام
آزادی از عبودیت غیر خدا
پس از بیان توحید در جهانبینی اسلام، آیتالله خامنهای در جلسه دوم مبحث توحید، به مقایسهی دو نگرش مادی و الهی به توحید میپردازند. در برابر نگرش مادی قائلاند؛ دینی را که با ظالم میسازد و با مستبد همکاری میکند و گرهای از کار مردم نگشاید را نباید پذیرفت. و در ادامه تأکید میکنند: «آن توحیدی که اسلام به آن دعوت میکند، توحیدیست بالاتر از حد یک پاسخ به یک سؤال، به یک استفهام...[بلکه] توحید اسلامی الهامیست در زمینهی حکومت، در زمینهی روابط اجتماعی، در زمینهی سیر جامعه، در زمینهی هدفهای جامعه، در زمینهی تکالیف مردم، در زمینهی مسئولیتهایی که انسانها در مقابل خدا، در مقابل یکدیگر، در مقابل جامعه و در مقابل پدیدههای دیگر عالم دارا هستند، توحید این است.» حضرت آیتالله خامنهای این نکته را تذکر میدهند: « وقتی توحید در یک جامعه آمد، همه بندگان در یک تراز قرار میگیرند؛ یعنی چه؟ یعنی همه میشوند بندهی خدا» و « بندگی خدا یعنی آزادی از عبودیت و بندگی هرچه غیر خدا و هرکس غیرخداست.» و در انتها به تبیین آیات ۱۶۵تا ۱۶۷ سوره بقره میپردازند:
جلسه نهم: توحید در ایدئولوژی اسلام |
|||||
آیات این جلسه |
آیات ۱۶۵تا ۱۶۷ سوره بقره |
||||
واژگان کلیدی |
توحید |
جامعهی توحیدی |
بندگی غیر خدا |
قیامت |
عبودیت |
آیه |
نکات کلیدی |
||||
وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللّهِ أَنْداداً گروهی از مردم بجز خدا به رقیبان و هماوردانی (از جنس بشر یا جز آن) روی میآورند. یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللّهِ وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبّاً لِلّهِ به آنان مهر میورزند همچون مهری که به خدا باید ورزید. و مؤمنان راستین در دوستی خدا شدیدترند. |
- برای خدا شریک از جنس بشر یا از غیر جنس بشر انتخاب میکنند. و آنها را مانند مهر و محبتی که باید به خدا داشت، دوست میدارند. ...[اما] از همهی این جلوههای ظاهری، از همهی قطبهایی که دل انسان را مثل کهربا به سوی خود جذب میکنند، از همهی خدایان دروغین، از خدای نفس و شهوت؛ که خودت بگیر برو تا آن خداهایی که در صدر و بالای اجتماعات جا گرفتهاند و جا میگیرند و جای داده میشوند، از همهی اینها خدا برای مؤمن محبوبتر است. |
||||
وَ لَوْ یَرَى الَّذینَ ظَلَمُوا إِذْ یَرَوْنَ الْعَذابَ اگر میدیدند آنان که (با سرسپردگی به غیر خدا) ستم کردهاند آنگاه که عذاب را مشاهده میکنند. |
- ناگهان منتقل میکند بیان را به صحنهای از قیامت. آن لحظهای را بیان میکند که خلایق جمع شدهاند، محشور شدهاند وسایل عذاب خدا و وسایل رحمت و لطف خدا هم هست،... بندگان خوب خدا و بندگان بد خدا هستند، بعد ستمگران و ظالمان ناگهان میبینند که تمام قدرت در قیامت از آن خداست. - ستمگر ظالم چه ستمگری که ستم میکرد به دیگران، و چه ستمگری که به خودش ستم میکرد و خودش را بندهی آن ستمگر اولی قرار داده بود، وقتی نگاه کنند، ببینند، عجب! اینجا همهی آن حرفها و ادعاها و باد و بُروتها و کاخها و زندگیها، همه هیچ و پوچ است، هیچ کاری از دست کسی بر نمیآید. دو گروه را در نظر بگیرید، یک گروه، گروه دیگر را عبادت کردند؛ یعنی اطاعت، اطاعت بی قید و شرط، این دو گروه، روز قیامت رو به روی هم قرار میگیرند، با هم جنگ و منازعه و مخاصمه دارند.
|
||||
أَنَّ الْقُوَّةَ لِلّهِ جَمیعاً وَ أَنَّ اللّهَ شَدیدُ الْعَذابِ(۱۶۵) اینکه قدرت یکسره از آن خدا است. و اینکه عذاب خدا سخت و سهمگین است (بیگمان از رفتار خود پشیمان میشوند) |
بیگمان از رفتار خود پشیمان میشدند، پشیمان میشدند که در دنیا چه خِرگیریای میکردند، میرفتند بنده و بردهی ستمگرانی میشدند که حالا این قدر در قیامت بیعرضهاند، این قدر از دستشان کار بر نمیآید. اگر با چشم عبرت مینگریستند، میدیدند در دنیا هم به همان اندازه بیعرضه اند. |
||||
إِذْ تَبَرَّأَ الَّذینَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذینَ اتَّبَعُوا وَ رَأَوُا الْعَذابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْاَسْبابُ (۱۶۶)
از پیروان و تابعان - آنگاه که پیشوایان و سران، بیزاری جویند و عذاب خدا را بنگرند و رابطهها و پیوندها میان آنان قطع شود. و تابعان و دنبالهروان گویند: کاش ما را بازگشتی بود به دنیا- تا از آنان بیزاری میجستیم چنانکه آنان از ما بیزاری میجستند. بدینگونه خداوند کارهای آنان را بصورت مایهی حسرتی به آنان مینمایاند و آنان هرگز از آتش برون نخواهد آمد. |
آن کسانی که آنجا دارند چوب میخورند، چوب عبودیت غیر خدا را میخورند، چوب این را میخورند که بنده و بردهی غیر خدا شدند؛ یعنی چیزی غیر توحید و ضد توحید، در حالی که قرآن تعبیرش«اتُّبِعُوا» است، دنبالهروان، پیروان. |
بخشی از بیانات آیتالله خامنهای در ۵۳/۰۷/۰۵ در مسجد امام حسن علیهالسلام مشهد:
اگر چنانچه به توحید قائل باشی، در جامعه اختلاف طبقاتی و تبعیض معنی ندارد دیگر. آن جامعهای که سری و تهی دارد، بالایی و پایینی دارد، آن جامعه، جامعه توحیدی نیست. توحید میگوید که «کُلُّکُم لِادَمَ وَ ادَمُ مِن تُرابٍ » همه فرزندان آدمند و آدم از خاک است. نزدیکی شما به خدا و رجحان شما به تقواست و بس؛ هرکسی بیشتر مراقب فرمان خدا باشد، او بالاترست.