1398/12/24
گفتاری از استاد علی موسوی گرمارودی
بزرگترین شاعره ایران
۲۵ اسفند ۱۲۸۵، زادروز رخشنده اعتصامی زمینگاه مشهور به پروین اعتصامی و روز بزرگداشت این شاعر است. رهبر انقلاب به مناسبتهای گوناگونی از شعر وی تعریف و تمجید کردهاند از جمله در تاریخ ۱۳۹۳/۶/۲۲ در حضور جمعی از هنرمندان که فرموده بودند «رتبهی شعری پروین اعتصامی رتبهی بالایی است».
به همین علت، بخش زن، خانواده و سبک زندگی KHAMENEI.IR (ریحانه) در گفتاری از استاد علی موسوی گرمارودی، به بررسی شخصیت و شعر پروین اعتصامی میپردازد:
پروین اعتصامی در بین تمام شاعرانی که در تاریخ ادبیات میشناسیم بهدلیل حشمت کلام، بزرگی منش، تقوای گفتار و انسانیت عمیقی که دارد به شهادت دیوان شعرش، منحصر به فرد است. هرچند که شعر ایران اعتبار خودش را بیشتر مدیون مردان است ولی اینگونه هم نیست که از طرف زنان عقیم مانده باشد. در گذشتههای دور رابعه بنت کعب قُزداری، مهستی گنجوی و بعدها زیبالنساء و سپس مستوره کردستانی و چند نفر دیگر شاعر زن داشتیم، اما حقیقتاً هیچکدام به پروین اعتصامی نرسیدند. اسم اصلی پروین رخشندهی اعتصامی و متخلص به پروین است.
وی در سال ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ شمسی در تبریز از مادری آذربایجانی به نام اختر فتوحی تبریزی و پدری اصالتاً آشتیانی ولی مقیم تبریز به نام یوسف اعتصامالملک به دنیا آمد. او تنها دختر خانواده بود و چهار برادر داشت. در سن پنج سالگی در سال ۱۲۹۱ هجری شمسی همراه با خانوادهاش به تهران آمد و در مدرسهی دخترانهی آمریکاییها در سال ۱۳۰۳ هجری شمسی تحصیلات خودش را به پایان رسانید. ده سال بعد، یعنی در سن ۲۸ سالگی فضلالله پسرعموی پدر پروین، رئیس شهربانی کرمانشاه از او خواستگاری کرد، اما پدر پروین به گمان اینکه فضلاللّه هم فامیل و هم به اقتضای شغلش مظهر نظم خواهد بود با این ازدواج موافقت کرد و پروین در تیرماه ۱۳۱۳ با او ازدواج کرد. ولی به علت اینکه شوهرش بیفرهنگ بود و مجالس عیش و نوش و شرب خمر به راه میانداخت، پروین چند ماه بیشتر با او زندگی نکرد. و به خانهی پدر بازگشت و در ۱۱ مرداد ۱۳۱۴ رسماً طلاق گرفت. به قول پروین که میگوید:
ظلم است در یکی قفس، افکندن
مردار خوار و مرغ شکر خارا
در دیماه ۱۳۱۶ نیز پدر پروین، یوسف اعتصامالملک در سن ۶۳ سالگی فوت میکند. پروین مرگ پدر را باعث ویرانی خویش ذکر میکند و در یکی از شعرهایش چنین میگوید:
پدر آن تیشه که بر خاک تو زد دست اجل
تیشهای بود که شد باعث ویرانی من
پروین حق داشت که بعد از پدر احساس ویرانی کند. برای اینکه در شرایط آن روز ایران، علاوه بر مناسبات عاطفی پدر دانشمند و سخنشناس و فرهیختهی او تنها تکیهگاه فرهنگی پروین بود. و شاید برای فراموش کردن این مصیبت بزرگ و پرکردن این جای خالی بود که در سال ۱۳۱۸ کتابدار کتابخانهی دانشسرای عالی شد. اما روح بزرگ او در قفسهای تنگ نمیگنجید و چند ماه بعد از آنجا استعفا داد. و سرانجام سه سال و سه ماه پس از مرگ پدرش در نیمه شبِ جمعهی ۱۵ فروردین۱۳۲۰ بر اثر بیماری حصبه در آغوش مادرش اخترخانم جان به جهان آفرین تسلیم کرد و در مقبرهی خانوادگی خودش در قم در کنار پدر در صحن اتابکی حرم مطهر کریمهی اهل بیت حضرت معصومه سلاماللّهعلیها آرمید.
خودش در قطعهی بسیار مؤثری که برای سنگ قبرش گفته چنین میگوید:
اینکه خاک سیهش بالین است
اختر چرخ ادب پروین است
هر که باشی و به هر جا آیی
آخرین منزل و هستی این است
آخرین زن شاعرهای که به فارسی کهن شعر سرود
برجستهترین بزرگان علم و ادب ایران، یعنی پدر دانشمند و ادیبش یوسف اعتصامالملک، ملکالشعرای بهار، دهخدا، حاج سیدنصراللّه تقوی، علامه محمد قزوینی، استاد سعید نفیسی، استاد زرینکوب و محمدحسین شهریار، دکتر غلامحسین یوسفی، جمالزاده، دکتر لطفعلی صورتگر و... پروین و اشعارش را چه در زمان حیاتش و چه پس از وفاتش ستودهاند. و هر یک از این بزرگان مقالهی مفصل و یا یک شعر در بزرگداشت او نوشتهاند. و همه بالاتفاق او را از شاعران بزرگ تاریخ ادبیات ما و بزرگترین شاعره ایران در زمان خودش دانستهاند.
اما اگر بخواهیم راجع به شعر پروین مقداری صحبت کنیم، باید بگوییم که پروین را میتوانیم از آخرین زنان شاعرهای بدانیم که هم از جهت نگرش و هم از جهت زبان و بیان و محتوا به سبک کهن شعر میسروده است. اگرچه ایشان با نیما همزمان بوده، ولی هیچ تأثیری از نیما نپذیرفته است و پس از او، اگر هم دیگران راه کلاسیک را پیموده باشند، کم و بیش متأثر از انقلاب ادبی نیما بودهاند یا شدهاند. ولی پروین در شعر فقط نگرش و دید کلاسیک دارد. و هیچ یک از نشانههای تأثیر پذیری از نیما در اشعار ایشان دیده نمیشود.
شعر پروین آئینهی حشمت و انسانیت خود اوست. و در آن خصلتهای بزرگوارانه و انسانی خویش را به تماشا گذاشته است. زبان گفتار او بیش از هر چیز دیگری زبان یک معلم است و این زبان شاعران بزرگوار گذشتهی ماست؛ وقتی که از شاعری به معلمی و پندآموزی میپرداختند. و دیوان پروین از این جهت قابل توجه و دقت هست. شعر پروین گرچه بیاندازه انسانی است و کلاً جانب تودهی مردم مستمند را گرفته و سخت اجتماعی و اخلاقی است، اما با توجه به خصلتهای انسانی و والای او در بین تمام شعرایی که در تاریخ ادبیات هستند، پروین از جهت حشمت کلام، بزرگی منش، تقوای گفتار و انسانیت عمیق به شهادت دیوان شعرش منحصر به فرد است.
ویژگی متمایز شعر پروین اعتصامی
این نکته را هم باید یادآور شد که استقلال زبان و بیان پروین در همان قالب کهن حتی برجستهتر از استقلال زبان و بیان شاعران زن دیگری است که ما در ادبیاتمان میشناسیم. ایشان در قالبهای مختلفی یعنی غزل، مسمط، مثنوی، قطعه و مفردات شعر گفته است. ولی در بین کارهایش، حدود ۲۰۰ تا قطعه دارد که شاید جزو بهترین کارهایش است و خیلیهایش هم شهرت دارند. در اشعار پروین بهخصوص در قطعاتش، یک حس زنانه و نگرشی ویژه به بانوانِ پایبند و آشیانِ خانواده موج میزند. مثلاً:
وقت سحر به آیینهای گفت شانهای
کاوخ! فلک چه کجرو و گیتی چه تندخوست
یا
عدسی وقت پختن، از ماشی
روی پیچید و گفت این چه کسی است
در همهی این شعرها حسی زنانه و نگاه زنانه دیده میشود.
به سوزنی ز ره شکوه بافت پیرهنی
ببین ز جور تو ما را چه زخمها به تن است
یا
ز درد پای پیرزنی ناله کرد زار
کامروز پای مزرعه رفتن نداشتم
اهمیت شعر پروین در درجهی نخست به اعتبار همین قطعات است. خاصه آن دسته از قطعاتش که در آنها دقت عاطفه و لطف نظر زنانه را با صنعت قدیمی گفتوگو و مناظره درآمیخته است.
هر سال در نیمهی ماه مبارک رمضان در شب میلاد امام حسن مجتبی علیهالسلام حضرت آقا شب شعری با شعرا دارند که این نشاندهندهی میزان علاقه و اهمیت ایشان به شعر است. حضرت آقا یکی از بهترین شعرشناسان کشور ما هستند. و یقیناً شعر پروین را دوست دارند. و با آن شعرشناسی که دارند بیگمان پروین اعتصامی را ستایش میکنند و پروین را شاعر بزرگی میدانند.
به همین علت، بخش زن، خانواده و سبک زندگی KHAMENEI.IR (ریحانه) در گفتاری از استاد علی موسوی گرمارودی، به بررسی شخصیت و شعر پروین اعتصامی میپردازد:
پروین اعتصامی در بین تمام شاعرانی که در تاریخ ادبیات میشناسیم بهدلیل حشمت کلام، بزرگی منش، تقوای گفتار و انسانیت عمیقی که دارد به شهادت دیوان شعرش، منحصر به فرد است. هرچند که شعر ایران اعتبار خودش را بیشتر مدیون مردان است ولی اینگونه هم نیست که از طرف زنان عقیم مانده باشد. در گذشتههای دور رابعه بنت کعب قُزداری، مهستی گنجوی و بعدها زیبالنساء و سپس مستوره کردستانی و چند نفر دیگر شاعر زن داشتیم، اما حقیقتاً هیچکدام به پروین اعتصامی نرسیدند. اسم اصلی پروین رخشندهی اعتصامی و متخلص به پروین است.
وی در سال ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ شمسی در تبریز از مادری آذربایجانی به نام اختر فتوحی تبریزی و پدری اصالتاً آشتیانی ولی مقیم تبریز به نام یوسف اعتصامالملک به دنیا آمد. او تنها دختر خانواده بود و چهار برادر داشت. در سن پنج سالگی در سال ۱۲۹۱ هجری شمسی همراه با خانوادهاش به تهران آمد و در مدرسهی دخترانهی آمریکاییها در سال ۱۳۰۳ هجری شمسی تحصیلات خودش را به پایان رسانید. ده سال بعد، یعنی در سن ۲۸ سالگی فضلالله پسرعموی پدر پروین، رئیس شهربانی کرمانشاه از او خواستگاری کرد، اما پدر پروین به گمان اینکه فضلاللّه هم فامیل و هم به اقتضای شغلش مظهر نظم خواهد بود با این ازدواج موافقت کرد و پروین در تیرماه ۱۳۱۳ با او ازدواج کرد. ولی به علت اینکه شوهرش بیفرهنگ بود و مجالس عیش و نوش و شرب خمر به راه میانداخت، پروین چند ماه بیشتر با او زندگی نکرد. و به خانهی پدر بازگشت و در ۱۱ مرداد ۱۳۱۴ رسماً طلاق گرفت. به قول پروین که میگوید:
ظلم است در یکی قفس، افکندن
مردار خوار و مرغ شکر خارا
در دیماه ۱۳۱۶ نیز پدر پروین، یوسف اعتصامالملک در سن ۶۳ سالگی فوت میکند. پروین مرگ پدر را باعث ویرانی خویش ذکر میکند و در یکی از شعرهایش چنین میگوید:
پدر آن تیشه که بر خاک تو زد دست اجل
تیشهای بود که شد باعث ویرانی من
پروین حق داشت که بعد از پدر احساس ویرانی کند. برای اینکه در شرایط آن روز ایران، علاوه بر مناسبات عاطفی پدر دانشمند و سخنشناس و فرهیختهی او تنها تکیهگاه فرهنگی پروین بود. و شاید برای فراموش کردن این مصیبت بزرگ و پرکردن این جای خالی بود که در سال ۱۳۱۸ کتابدار کتابخانهی دانشسرای عالی شد. اما روح بزرگ او در قفسهای تنگ نمیگنجید و چند ماه بعد از آنجا استعفا داد. و سرانجام سه سال و سه ماه پس از مرگ پدرش در نیمه شبِ جمعهی ۱۵ فروردین۱۳۲۰ بر اثر بیماری حصبه در آغوش مادرش اخترخانم جان به جهان آفرین تسلیم کرد و در مقبرهی خانوادگی خودش در قم در کنار پدر در صحن اتابکی حرم مطهر کریمهی اهل بیت حضرت معصومه سلاماللّهعلیها آرمید.
خودش در قطعهی بسیار مؤثری که برای سنگ قبرش گفته چنین میگوید:
اینکه خاک سیهش بالین است
اختر چرخ ادب پروین است
هر که باشی و به هر جا آیی
آخرین منزل و هستی این است
آخرین زن شاعرهای که به فارسی کهن شعر سرود
برجستهترین بزرگان علم و ادب ایران، یعنی پدر دانشمند و ادیبش یوسف اعتصامالملک، ملکالشعرای بهار، دهخدا، حاج سیدنصراللّه تقوی، علامه محمد قزوینی، استاد سعید نفیسی، استاد زرینکوب و محمدحسین شهریار، دکتر غلامحسین یوسفی، جمالزاده، دکتر لطفعلی صورتگر و... پروین و اشعارش را چه در زمان حیاتش و چه پس از وفاتش ستودهاند. و هر یک از این بزرگان مقالهی مفصل و یا یک شعر در بزرگداشت او نوشتهاند. و همه بالاتفاق او را از شاعران بزرگ تاریخ ادبیات ما و بزرگترین شاعره ایران در زمان خودش دانستهاند.
اما اگر بخواهیم راجع به شعر پروین مقداری صحبت کنیم، باید بگوییم که پروین را میتوانیم از آخرین زنان شاعرهای بدانیم که هم از جهت نگرش و هم از جهت زبان و بیان و محتوا به سبک کهن شعر میسروده است. اگرچه ایشان با نیما همزمان بوده، ولی هیچ تأثیری از نیما نپذیرفته است و پس از او، اگر هم دیگران راه کلاسیک را پیموده باشند، کم و بیش متأثر از انقلاب ادبی نیما بودهاند یا شدهاند. ولی پروین در شعر فقط نگرش و دید کلاسیک دارد. و هیچ یک از نشانههای تأثیر پذیری از نیما در اشعار ایشان دیده نمیشود.
شعر پروین آئینهی حشمت و انسانیت خود اوست. و در آن خصلتهای بزرگوارانه و انسانی خویش را به تماشا گذاشته است. زبان گفتار او بیش از هر چیز دیگری زبان یک معلم است و این زبان شاعران بزرگوار گذشتهی ماست؛ وقتی که از شاعری به معلمی و پندآموزی میپرداختند. و دیوان پروین از این جهت قابل توجه و دقت هست. شعر پروین گرچه بیاندازه انسانی است و کلاً جانب تودهی مردم مستمند را گرفته و سخت اجتماعی و اخلاقی است، اما با توجه به خصلتهای انسانی و والای او در بین تمام شعرایی که در تاریخ ادبیات هستند، پروین از جهت حشمت کلام، بزرگی منش، تقوای گفتار و انسانیت عمیق به شهادت دیوان شعرش منحصر به فرد است.
ویژگی متمایز شعر پروین اعتصامی
این نکته را هم باید یادآور شد که استقلال زبان و بیان پروین در همان قالب کهن حتی برجستهتر از استقلال زبان و بیان شاعران زن دیگری است که ما در ادبیاتمان میشناسیم. ایشان در قالبهای مختلفی یعنی غزل، مسمط، مثنوی، قطعه و مفردات شعر گفته است. ولی در بین کارهایش، حدود ۲۰۰ تا قطعه دارد که شاید جزو بهترین کارهایش است و خیلیهایش هم شهرت دارند. در اشعار پروین بهخصوص در قطعاتش، یک حس زنانه و نگرشی ویژه به بانوانِ پایبند و آشیانِ خانواده موج میزند. مثلاً:
وقت سحر به آیینهای گفت شانهای
کاوخ! فلک چه کجرو و گیتی چه تندخوست
یا
عدسی وقت پختن، از ماشی
روی پیچید و گفت این چه کسی است
در همهی این شعرها حسی زنانه و نگاه زنانه دیده میشود.
به سوزنی ز ره شکوه بافت پیرهنی
ببین ز جور تو ما را چه زخمها به تن است
یا
ز درد پای پیرزنی ناله کرد زار
کامروز پای مزرعه رفتن نداشتم
اهمیت شعر پروین در درجهی نخست به اعتبار همین قطعات است. خاصه آن دسته از قطعاتش که در آنها دقت عاطفه و لطف نظر زنانه را با صنعت قدیمی گفتوگو و مناظره درآمیخته است.
هر سال در نیمهی ماه مبارک رمضان در شب میلاد امام حسن مجتبی علیهالسلام حضرت آقا شب شعری با شعرا دارند که این نشاندهندهی میزان علاقه و اهمیت ایشان به شعر است. حضرت آقا یکی از بهترین شعرشناسان کشور ما هستند. و یقیناً شعر پروین را دوست دارند. و با آن شعرشناسی که دارند بیگمان پروین اعتصامی را ستایش میکنند و پروین را شاعر بزرگی میدانند.