1368/11/11
بیانات در دیدار رهبر جنبش توحید اسلامى لبنان
بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)
ما هر وقتیکه با شما صحبت میکنیم و شما نظراتتان را در مورد مسائل مختلف بیان میکنید، گویى که از زبان ما و از دل ما حرف میزنید؛ من حقیقتاً از آن اوّلى که با شما از نزدیک آشنا شدم، این احساس را همیشه داشتم. بههرحال در همه جاى دنیا علیه این حادثه[ى محقّق شدن اسلام]، خیلى تلاش و توطئه هست؛ و از اوّل تا حالا هم کم نشده لکن از اوّل تا حالا هم اثر نداشته. ما خوب میفهمیم که یک دستى دارد اسلام را رشد میدهد. دشمن خیلى دارد توى سر خودش میزند امّا کارى نمیتواند بکند. شعار «نه شرقى نه غربى» ما، اوّل ناظر به خود ما -یعنى انقلاب و خطّ اسلام درست- بود؛ لکن حالا دیده میشود که گویى دارد این شعار در دنیا تحقّق پیدا میکند؛ یعنى «لا شرقى» تحقّق پیدا کرد؛ شرق نیست، رفت. الان کو شرق تا بگوییم «نه شرقى و نه غربى»؟ غرب هم همینجور است؛ منتها نوبتش یک خُرده دیرتر خواهد رسید. من شک ندارم که دنیاى غرب و این امپراتورىِ عظیم استکبار، متلاشى خواهد شد؛ حالا آیا من یا شما یا این افراد باشند که بتوانند اسلام ناب را جاى آن بگذارند یا نه، این را من نمیدانم؛ لکن در اینکه خداى متعال بخواهد کلمهی خودش را [ظاهر کند] -لِیُظهِرَه عَلَی الدّینِ کُلِّه- (۲) من در این شک ندارم. وظیفهی ما این است که تلاش کنیم و راه تلاش را هم یاد گرفتهایم. از صدر اسلام چیزهایى براى ما گفته بودند، نمیفهمیدیم؛ از وقتى انقلاب جدّى شد، یعنى مبارزه علیه رژیم شاه براى ما جدّى شد، معناى حقایق صدر اسلام را شروع کردیم فهمیدن و در زندگى خودمان آنها را مشاهده کردیم؛ معنى صبر را فهمیدیم، معنى توکّل را فهمیدیم، معنى جهاد را فهمیدیم، معنى شهادت را فهمیدیم. و من فکر میکنم که ما سرمایهی عظیمى براى حرکت در این راه داریم و این حرکت را هم ادامه خواهیم داد. آن که در این راه خسته خواهد شد، او ما نیستیم، او دشمن ما است. ظواهر که ما را فریب نخواهد داد؛ حالا قوى است و اسلحه دارد، اینها که تعیینکننده نیست. شصت سال است که در ترکیه دارد نداى لائیکِ متعرّضانه سر داده میشود، [ولى] الان زنهاى ترکیه چادر سرشان میکنند، حجاب سرشان میکنند، میآیند مشت گره میکنند و میگویند ما چادر میخواهیم، حجاب میخواهیم. چه کسى این کار را کرده؟ هیچ کس نمیتواند بگوید من کردهام. اصلاً همهی نیروهاى مادّىِ دنیا، کوچکتر از این هستند که بتوانند یک چنین حادثهاى را به وجود بیاورند. علّت دارد، دلیل دارم من: زیرا تمام قواى مادّى عالم بسیج شدند تا در طول دهها سال توانستند بشریّت را به بیایمانى برسانند، [ولى] ناگهان همهی آن سقوط کرد! این نمیتواند ناشى از نیرویى عادّى و طبیعى باشد؛ این همان ارادهی الهى است. این همان «لِیُظهِرَه عَلَی الدّینِ کُلِّه» است. این شوروى است؛ شما ملاحظه کنید، هفتاد سال در ماوراء قفقاز،(۳) اسم اسلام آورده نشده. ما علمائى اهل همین ایروان و نخجوان و باکو و لنکران و اینها داشتیم که - دوستان ما بودند، دوستان پدرم، ما کسانى را میشناختیم - اینها یا خودشان و یا خانوادههایشان، زمان لنین و استالین از ترس جانشان فرار کرده بودند. و تعداد کثیرى از قبیل آنها در آنجا کشته شدند. امروز شما میبینید اسلام سر بلند کرده؛ با این عظمت، با این وضوح. من واقعاً دست قدرت الهى را میبینم که دارد اسلام را در عالم محقّق میکند و خدا را شکر میکنیم که این را به ما شناساند. واقعاً در این راه خستگى وجود ندارد؛ ناامیدى وجود ندارد. خب، الحمدلله همینطور که گفتید، انقلاب در اطراف عالم عناصرى دارد که از روى دل، از او دفاع میکنند؛ اینها را هم که ما نساختیم؛ ما اصلاً در ساختن آنها تأثیر نداشتیم؛ اینها را خدا ساخته و خودش دلهایشان و روحهایشان را قوى کرده. علیایحال امروز در دنیا، ما یک جبههی عظیمى هستیم و دستهایمان در دست هم است و روزبهروز هم داریم قویتر میشویم. از هیچچیز نباید بترسیم و نمیترسیم.
البتّه بین خودمان و خدا را باید اصلاح کنیم؛ در این شکّى نیست. همینطور که شما گفتید، باید وحدتمان را -مخصوصاً ما در ایران و در داخل خودمان- حفظ کنیم. و من دائماً به مسئولین کشور و دستاندرکاران امور همین را توصیه میکنم و آنها هم عمل میکنند، بینیوبینالله من میبینم که دارند عمل میکنند و حتّى یک قدرى با وسواس بیشتر و با دقّت بیشتر از زمان حیات امام؛ زیرا که در آنوقت تکیهی ما به آن شخصیّت عظیم بود، همه خیالشان راحت بود؛ [امّا] الان همه چون جاى او را خالى میبینند، دقّت و مراقبت میکنند که مسئولیّت خودشان را بخوبى انجام بدهند.
من گمان میکنم امروز مبارزه با کفر و نفاق -هر دو- هست؛ یعنى همان سعودى که شما اسم آوردید، اینها مصداق منافقینند؛ اِنَّ المُنافِقینَ هُمُ الکافِرون؛(۴) این واقعاً کفر است دیگر؛ پیغمبر اکرم هم مأمور شد -خدا فرمود: جٰهِدِ الکُفّارَ وَ المُنٰفِقینَ وَ اغلُظ عَلَیهِم-(۵) و ما هم مأموریم به این مبارزه. خداوند انشاءالله که وجود شریف شما شیخ عزیز را براى ما حفظ کند و من قلباً و عمیقاً به شما علاقه دارم و خیر و برکت را در وجود شما همیشه مشاهده میکنم.
ما هر وقتیکه با شما صحبت میکنیم و شما نظراتتان را در مورد مسائل مختلف بیان میکنید، گویى که از زبان ما و از دل ما حرف میزنید؛ من حقیقتاً از آن اوّلى که با شما از نزدیک آشنا شدم، این احساس را همیشه داشتم. بههرحال در همه جاى دنیا علیه این حادثه[ى محقّق شدن اسلام]، خیلى تلاش و توطئه هست؛ و از اوّل تا حالا هم کم نشده لکن از اوّل تا حالا هم اثر نداشته. ما خوب میفهمیم که یک دستى دارد اسلام را رشد میدهد. دشمن خیلى دارد توى سر خودش میزند امّا کارى نمیتواند بکند. شعار «نه شرقى نه غربى» ما، اوّل ناظر به خود ما -یعنى انقلاب و خطّ اسلام درست- بود؛ لکن حالا دیده میشود که گویى دارد این شعار در دنیا تحقّق پیدا میکند؛ یعنى «لا شرقى» تحقّق پیدا کرد؛ شرق نیست، رفت. الان کو شرق تا بگوییم «نه شرقى و نه غربى»؟ غرب هم همینجور است؛ منتها نوبتش یک خُرده دیرتر خواهد رسید. من شک ندارم که دنیاى غرب و این امپراتورىِ عظیم استکبار، متلاشى خواهد شد؛ حالا آیا من یا شما یا این افراد باشند که بتوانند اسلام ناب را جاى آن بگذارند یا نه، این را من نمیدانم؛ لکن در اینکه خداى متعال بخواهد کلمهی خودش را [ظاهر کند] -لِیُظهِرَه عَلَی الدّینِ کُلِّه- (۲) من در این شک ندارم. وظیفهی ما این است که تلاش کنیم و راه تلاش را هم یاد گرفتهایم. از صدر اسلام چیزهایى براى ما گفته بودند، نمیفهمیدیم؛ از وقتى انقلاب جدّى شد، یعنى مبارزه علیه رژیم شاه براى ما جدّى شد، معناى حقایق صدر اسلام را شروع کردیم فهمیدن و در زندگى خودمان آنها را مشاهده کردیم؛ معنى صبر را فهمیدیم، معنى توکّل را فهمیدیم، معنى جهاد را فهمیدیم، معنى شهادت را فهمیدیم. و من فکر میکنم که ما سرمایهی عظیمى براى حرکت در این راه داریم و این حرکت را هم ادامه خواهیم داد. آن که در این راه خسته خواهد شد، او ما نیستیم، او دشمن ما است. ظواهر که ما را فریب نخواهد داد؛ حالا قوى است و اسلحه دارد، اینها که تعیینکننده نیست. شصت سال است که در ترکیه دارد نداى لائیکِ متعرّضانه سر داده میشود، [ولى] الان زنهاى ترکیه چادر سرشان میکنند، حجاب سرشان میکنند، میآیند مشت گره میکنند و میگویند ما چادر میخواهیم، حجاب میخواهیم. چه کسى این کار را کرده؟ هیچ کس نمیتواند بگوید من کردهام. اصلاً همهی نیروهاى مادّىِ دنیا، کوچکتر از این هستند که بتوانند یک چنین حادثهاى را به وجود بیاورند. علّت دارد، دلیل دارم من: زیرا تمام قواى مادّى عالم بسیج شدند تا در طول دهها سال توانستند بشریّت را به بیایمانى برسانند، [ولى] ناگهان همهی آن سقوط کرد! این نمیتواند ناشى از نیرویى عادّى و طبیعى باشد؛ این همان ارادهی الهى است. این همان «لِیُظهِرَه عَلَی الدّینِ کُلِّه» است. این شوروى است؛ شما ملاحظه کنید، هفتاد سال در ماوراء قفقاز،(۳) اسم اسلام آورده نشده. ما علمائى اهل همین ایروان و نخجوان و باکو و لنکران و اینها داشتیم که - دوستان ما بودند، دوستان پدرم، ما کسانى را میشناختیم - اینها یا خودشان و یا خانوادههایشان، زمان لنین و استالین از ترس جانشان فرار کرده بودند. و تعداد کثیرى از قبیل آنها در آنجا کشته شدند. امروز شما میبینید اسلام سر بلند کرده؛ با این عظمت، با این وضوح. من واقعاً دست قدرت الهى را میبینم که دارد اسلام را در عالم محقّق میکند و خدا را شکر میکنیم که این را به ما شناساند. واقعاً در این راه خستگى وجود ندارد؛ ناامیدى وجود ندارد. خب، الحمدلله همینطور که گفتید، انقلاب در اطراف عالم عناصرى دارد که از روى دل، از او دفاع میکنند؛ اینها را هم که ما نساختیم؛ ما اصلاً در ساختن آنها تأثیر نداشتیم؛ اینها را خدا ساخته و خودش دلهایشان و روحهایشان را قوى کرده. علیایحال امروز در دنیا، ما یک جبههی عظیمى هستیم و دستهایمان در دست هم است و روزبهروز هم داریم قویتر میشویم. از هیچچیز نباید بترسیم و نمیترسیم.
البتّه بین خودمان و خدا را باید اصلاح کنیم؛ در این شکّى نیست. همینطور که شما گفتید، باید وحدتمان را -مخصوصاً ما در ایران و در داخل خودمان- حفظ کنیم. و من دائماً به مسئولین کشور و دستاندرکاران امور همین را توصیه میکنم و آنها هم عمل میکنند، بینیوبینالله من میبینم که دارند عمل میکنند و حتّى یک قدرى با وسواس بیشتر و با دقّت بیشتر از زمان حیات امام؛ زیرا که در آنوقت تکیهی ما به آن شخصیّت عظیم بود، همه خیالشان راحت بود؛ [امّا] الان همه چون جاى او را خالى میبینند، دقّت و مراقبت میکنند که مسئولیّت خودشان را بخوبى انجام بدهند.
من گمان میکنم امروز مبارزه با کفر و نفاق -هر دو- هست؛ یعنى همان سعودى که شما اسم آوردید، اینها مصداق منافقینند؛ اِنَّ المُنافِقینَ هُمُ الکافِرون؛(۴) این واقعاً کفر است دیگر؛ پیغمبر اکرم هم مأمور شد -خدا فرمود: جٰهِدِ الکُفّارَ وَ المُنٰفِقینَ وَ اغلُظ عَلَیهِم-(۵) و ما هم مأموریم به این مبارزه. خداوند انشاءالله که وجود شریف شما شیخ عزیز را براى ما حفظ کند و من قلباً و عمیقاً به شما علاقه دارم و خیر و برکت را در وجود شما همیشه مشاهده میکنم.
۱) در ابتداى این دیدار، شیخ سعید شعبان (رهبر این جنبش و امامجمعهى طرابلس) مطالبى بیان کرد.
۲) از جمله، سورهى توبه، آیهی ۳۳؛ «... تا آن را بر هرچه دین است پیروز گرداند ...»
۳) بخش جنوبى سرزمین قفقاز، شامل سه جمهورى آذربایجان، گرجستان و ارمنستان
۴) درحقیقت منافقین، کافرند
۵) از جمله، سورهى توبه، آیهی ۷۳؛ «... با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر ...»