1368/11/03
بیانات در دیدار هیئت علماى جبلعامل لبنان
بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)
این چندمین بار است که من جمع شما برادران عزیز را زیارت میکنم و هر دفعهاى که من شما برادران را زیارت کردهام، خیر و صلاح و علم و ادب و روحیهی انقلابى را در شما دیدهام. حقیقتاً دیدار شما برادران براى من به وجود آورندهی یک اُنس و فرح قلبى است؛ از اینکه شما آقایان در آن منطقه هستید، خوشحالم.
این مشکلاتى را هم که فرمودید، اینها تمامشدنى است. آنچه تمامنشدنى است، دعوت الهى است به سمت اهداف الهى، و علیرغم همهی فشارهاى ظاهرى، ما بوضوح، روزبهروز ارتفاع و علوّ دعوت اسلامى را مشاهده میکنیم. واقعاً تجربهی عظیم تاریخ، امروز جلوى چشم ما است. شما اسلام را در ده سال، دوازده سال قبل، مقایسه کنید با اسلام در امروز؛ میبینید که امروز اسلام در دنیا چه میکند. در این ده سال، دشمنان اسلام چه کارى توانستند بکنند که نکردند؟ ولى اسلام دارد در صحنهی زندگى بشر، روزبهروز ظاهرتر، قویتر و پرحجمتر میشود.
در لبنان هم من همان چیزى را مشاهده میکنم که بروشنى در سطح عالم میبینم. در لبنان، اسلام رو به رشد است؛ من حس میکنم از مجموع قضایا؛ بوضوح این را حس میکنم. البتّه فشارها بر روى صحنهی اسلامى و حرکت اسلامى در لبنان، تاکنون رو به تزاید بوده است؛ لکن خود همین، حاکى از رشد روزافزون اسلام در آنجا است. من عقیدهام این است که اسلام خالص، اسلام انقلابى، اسلام سازشناپذیر با روشها و جهتگیریهاى استکبارى، در لبنان هیچوقت از بین نخواهد رفت و هر کسى هم با آن مقابله کند، اوّل مجبور است مقدارى مواضعش را تغییر بدهد به سمت عقب، و بعد هم مجبور است صحنه را خالى کند. این مرحلهی اوّل و دوّمى که میگوییم، نمیدانیم چند سال طول خواهد کشید - حالا هرچه طول بکشد - عمده این است که این شدنى است؛ فقط یک شرط دارد و آن این است که ما [در صحنه] باشیم؛ ما باید عقب نزنیم. اینها چیزى نیست. ما باید وجود اسلامى خودمان را در آن منطقه، قوى نگه داریم؛ آن را ارزان خرج نکنیم. ما - همهی ما، هم شما که هیئت علماى محترم هستید در جبلعامل، هم ما که در جمهورى اسلامى هستیم - احتیاج داریم به مردم شیعه در آنجا؛ این [فرد مقابلهکننده] هم به آن احتیاج دارد؛ هر کسى سعى میکند آن را به دست بیاورد. اگر آن را به دست آوردیم، اسلام را میتوانیم پیش ببریم؛ اگر آن را از دست دادیم، کار ما سخت خواهد شد. باید تاکتیکها را بر این مبنا انتخاب کنیم.
من از اوّل هم گفتم که در صحنهی نظامى لبنان، از جهت تاکتیک دخالت نمیکنم؛ امّا اگر چنانچه برادرى بیاید بگوید که «من به تصوّر منفعت از اینجا آمدم اینجا، حالا دچار این حادثه شدیم، من چهکار کنم»، من بهعنوان یک آدمى که در مسئلهی سیاسى و مسئلهی جنگى، مختصر خبرویّتى دارم، میگویم باید برگردید؛ ولو او تصوّر میکند که اگر از اینجا باز یک قدم دیگر بیاید جلوتر، وضعش بهتر خواهد شد. این برخورد من با او بهخاطر شدّت محبّت و حرص بر حیات او است. درعینحال من در مسائل تاکتیکى در بخش نظامى دخالت نمیکنم. علیایحال شما نزدیک هستید، مسائل را از نزدیک میبینید. ما هم از دور، بیش از همه دعا میکنیم شما را. من در این ایّام گذشته بارها متضرّعاً از خداى متعال راجع به مسائل شما، دعا کردم و درخواست کردم و این قلب من پُر از امید است و میدانم که انشاءالله همهچیز خوب خواهد شد. خب، خیلى ممنون هستم و متشکّرم؛ امیدوارم انشاءالله باز هم در آینده، برادرها را زیارتشان کنیم.
این چندمین بار است که من جمع شما برادران عزیز را زیارت میکنم و هر دفعهاى که من شما برادران را زیارت کردهام، خیر و صلاح و علم و ادب و روحیهی انقلابى را در شما دیدهام. حقیقتاً دیدار شما برادران براى من به وجود آورندهی یک اُنس و فرح قلبى است؛ از اینکه شما آقایان در آن منطقه هستید، خوشحالم.
این مشکلاتى را هم که فرمودید، اینها تمامشدنى است. آنچه تمامنشدنى است، دعوت الهى است به سمت اهداف الهى، و علیرغم همهی فشارهاى ظاهرى، ما بوضوح، روزبهروز ارتفاع و علوّ دعوت اسلامى را مشاهده میکنیم. واقعاً تجربهی عظیم تاریخ، امروز جلوى چشم ما است. شما اسلام را در ده سال، دوازده سال قبل، مقایسه کنید با اسلام در امروز؛ میبینید که امروز اسلام در دنیا چه میکند. در این ده سال، دشمنان اسلام چه کارى توانستند بکنند که نکردند؟ ولى اسلام دارد در صحنهی زندگى بشر، روزبهروز ظاهرتر، قویتر و پرحجمتر میشود.
در لبنان هم من همان چیزى را مشاهده میکنم که بروشنى در سطح عالم میبینم. در لبنان، اسلام رو به رشد است؛ من حس میکنم از مجموع قضایا؛ بوضوح این را حس میکنم. البتّه فشارها بر روى صحنهی اسلامى و حرکت اسلامى در لبنان، تاکنون رو به تزاید بوده است؛ لکن خود همین، حاکى از رشد روزافزون اسلام در آنجا است. من عقیدهام این است که اسلام خالص، اسلام انقلابى، اسلام سازشناپذیر با روشها و جهتگیریهاى استکبارى، در لبنان هیچوقت از بین نخواهد رفت و هر کسى هم با آن مقابله کند، اوّل مجبور است مقدارى مواضعش را تغییر بدهد به سمت عقب، و بعد هم مجبور است صحنه را خالى کند. این مرحلهی اوّل و دوّمى که میگوییم، نمیدانیم چند سال طول خواهد کشید - حالا هرچه طول بکشد - عمده این است که این شدنى است؛ فقط یک شرط دارد و آن این است که ما [در صحنه] باشیم؛ ما باید عقب نزنیم. اینها چیزى نیست. ما باید وجود اسلامى خودمان را در آن منطقه، قوى نگه داریم؛ آن را ارزان خرج نکنیم. ما - همهی ما، هم شما که هیئت علماى محترم هستید در جبلعامل، هم ما که در جمهورى اسلامى هستیم - احتیاج داریم به مردم شیعه در آنجا؛ این [فرد مقابلهکننده] هم به آن احتیاج دارد؛ هر کسى سعى میکند آن را به دست بیاورد. اگر آن را به دست آوردیم، اسلام را میتوانیم پیش ببریم؛ اگر آن را از دست دادیم، کار ما سخت خواهد شد. باید تاکتیکها را بر این مبنا انتخاب کنیم.
من از اوّل هم گفتم که در صحنهی نظامى لبنان، از جهت تاکتیک دخالت نمیکنم؛ امّا اگر چنانچه برادرى بیاید بگوید که «من به تصوّر منفعت از اینجا آمدم اینجا، حالا دچار این حادثه شدیم، من چهکار کنم»، من بهعنوان یک آدمى که در مسئلهی سیاسى و مسئلهی جنگى، مختصر خبرویّتى دارم، میگویم باید برگردید؛ ولو او تصوّر میکند که اگر از اینجا باز یک قدم دیگر بیاید جلوتر، وضعش بهتر خواهد شد. این برخورد من با او بهخاطر شدّت محبّت و حرص بر حیات او است. درعینحال من در مسائل تاکتیکى در بخش نظامى دخالت نمیکنم. علیایحال شما نزدیک هستید، مسائل را از نزدیک میبینید. ما هم از دور، بیش از همه دعا میکنیم شما را. من در این ایّام گذشته بارها متضرّعاً از خداى متعال راجع به مسائل شما، دعا کردم و درخواست کردم و این قلب من پُر از امید است و میدانم که انشاءالله همهچیز خوب خواهد شد. خب، خیلى ممنون هستم و متشکّرم؛ امیدوارم انشاءالله باز هم در آینده، برادرها را زیارتشان کنیم.
۱) در ابتداى این دیدار، حجّتالاسلام عفیف نابلسى (سخنگوى هیئت) مطالبى بیان کرد.