1398/08/18
یادداشتی در تبیین بیانات اخیر رهبر انقلاب؛
آمریکا کجا و کی در گوشه رینگ قرار گرفته است؟
رهبر انقلاب امروز در دیدار سالانه خود در سالگرد تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران، در سخنانی به سابقه دشمنی آمریکا با ملت ایران اشاره کرده و گفتند: شماها میبینید که هر کاری آمریکاییها توانستهاند در این مدّت [۴۱ سال اخیر] کردهاند، بخصوص با نهادهای برخاستهی از انقلاب، از جمله با خود نظام اسلامی؛ با خود جمهوری اسلامی که برخاستهی از انقلاب است، هر چه توانستهاند دشمنی کردهاند. البتّه ما هم از این طرف بیکار نبودهایم؛ ما هم از این طرف هر کار توانستهایم، در مقابل آمریکا کردهایم، در موارد زیادی هم طرف را گوشهی رینگ بردهایم؛ نتوانسته از خودش درست دفاع کند، این هم کاملاً واضح است، همهی دنیا میبینند.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در یادداشتی به قلم آقای مهدی فضائلی تحلیلگر مسائل سیاسی و کارشناس حوزهی رسانه به تحلیل این بخش از بیانات رهبر انقلاب میپردازد.
داشتن «دشمن بزرگ» هم نشانه بزرگ بودن است و هم موجب بزرگ و قدرتمند شدن. اگر نشانههای بزرگی در کشوری نباشد دلیلی ندارد که دشمن بزرگ داشته باشد و با قدرتهای دست چندم هم میشود با آن روبهرو شد. مواجهه با قدرتهای دست چندم هم فقط از باب دست گرمی در ورزیده شدن مؤثر است اما توانمندی واقعی در مواجهه با قدرتهای بزرگ و دست اول حاصل میشود. این قاعده در عرصههای اقتصادی، فرهنگی، نظامی و سیاسی صدق میکند. جمهوری اسلامی ایران از نخستین روزهای تاسیسش تا کنون با قدرتهای دست اول جهان روبهرو بوده و آمریکا بهعنوان قدرتمندترین کشور در عرصههای مختلف در رأس این دشمنان بوده است.
خود این مواجهه و تقابل نشان داد، انقلاب اسلامی یک اتفاق معمولی نیست و رویدادی است که منافع نامشروع قدرتها یا همان استکبار و نظام سلطه را به چالش کشیده است. مواجهه انقلاب اسلامی با این قدرتها و بهخصوص آمریکا از ابتدای پیروزی تا الآن، انقلاب اسلامی را ورزیده و به قدرتی بزرگ و تاثیرگذار در عرصه منطقه و معادلات جهانی تبدیل کرد. طبیعتاًدر رویارویی با قدرت بزرگی مثل آمریکا نمیتوان انتظار داشت آسیب و خسارت ندید و همواره پیروز شد که اگر چنین بود آمریکا دیگر ابرقدرت محسوب نمیشد!
نکته مهم این است که در مواجهه با چنین قدرت بزرگ و توانمندی اولاً بتوانیم ضربات و توطئههایش را خنثی یا کم اثر کنیم و ثانیاً بتوانیم در مقاطعی ما به او ضربه بزنیم.
چهل ساله شدن انقلاب اسلامی و ورود به گام دوم، اثبات توانمندی انقلاب در خنثی کردن توطئههای استکبار و ناکارآمدی تهدیدات دشمن در متوقف کردن این حرکت پویا و روبه جلو است. انقلاب اسلامی راهبرد دفاع فعال را در پیش گرفت یعنی فقط به دفع شیطنتها و توطئههای دشمن از خود بسنده نکرده و هر جا توانسته به دشمن ضربه هم وارد کرده است. «گوشه رینگ» اصطلاحی است وام گرفته از ورزش بوکس و زمانی بهکار میرود که طرف مقابل در موقعیت نامناسب، منفعل و ضربهپذیر قرار گرفته باشد و حریف بر او مسلط شده باشد. در چهل سال رویارویی و دشمنی آمریکا با انقلاب اسلامی بارها آمریکا در گوشه رینگ قرار گرفته است و این واقعیت مهمی است که رهبر معظم انقلاب در دیدار ۱۲آبان اینگونه به آن اشاره کردند: «شماها میبینید که هر کاری آمریکاییها توانستهاند در این مدّت کردهاند، بهخصوص با نهادهای برخاسته از انقلاب، از جمله با خود نظام اسلامی؛ با خود جمهوری اسلامی که برخاسته از انقلاب است، هر چه توانستهاند دشمنی کردهاند. البتّه ما هم از این طرف بیکار نبودهایم؛ ما هم از این طرف هر کار توانستهایم، در مقابل آمریکا کردهایم، در موارد زیادی هم طرف را گوشه رینگ بردهایم؛ نتوانسته از خودش درست دفاع کند، این هم کاملاً واضح است، همه دنیا میبینند.»
آمریکا کجا گوشه رینگ قرار گرفته است؟
رویارویی آمریکا با انقلاب اسلامی ایران را میتوان به دو عرصه داخلی و منطقهای تقسیم کرد.
ضربات انقلاب اسلامی به استکبار نیز هم در عرصه داخلی بوده و هم منطقهای. به عبارت دیگر گاهی انقلاب اسلامی در رویارویی دو جانبه آمریکا را به گوشه رینگ برده و گاهی در رویاروییهای منطقهای و چند جانبه. این یادداشت که یک احصای کاملی را هم انجام نداده است فقط به مواردی اشاره میکند که آمریکا در روابط دو جانبه و مستقیم به گوشه رینگ برده شده است. خود انقلاب اسلامی و پیروزی آن آغاز رفتن آمریکا به گوشه رینگ بود. تسخیر لانه جاسوسی در سال۵۸، عدم پذیرش نماینده ویژه کارتر در ۱۶آبان ۵۸ از سوی امام(رحمهاللهعلیه)، ماجرای طبس(به لطف شنهایی که مأمور خدا بودند) در اردیبهشت۵۹ و ماجرای مک فارلین در سال ۶۴-۶۵ که منجر به ایران گیت برای دولت ریگان شد نیز موارد دیگری از انفعال شدید آمریکا در دوران امام خمینی(ره) است. عدم مذاکره با آمریکا به رغم تلاش و اصرار مستمر دولتمردان این کشور، نشاندن و تصرف پهپاد لاکهید مارتین آر کیو-۱۷۰ در آذر۱۳۹۰، دستگیری جاسوسهای آمریکایی بهخصوص ماجرای جیسون رضائیان در سال۹۳ که آمریکا سرانجام مجبور شد ضمن تبادل چهار زندانی ۱/۷میلیارد دلار برای آزادی او پرداخت کند، دستگیری ۱۰ملوان آمریکایی در دی ماه۹۴ در پی تجاوز به آبهای ایران عزیز، سرنگونی پهپاد جاسوسی پیشرفته و گرانقیمت «گلوبال هاوک» آمریکا توسط پدافند یکپارچه هوایی کشور در سال۹۸و پیشرفتهای علمی سطح عالی به رغم محدودیتها و تحریمها خصوصاً در عرصه دفاعی، هوا فضا و هستهای را میتوان از جمله مواردی برشمرد که آمریکا را گوشه رینگ برده است. البته موارد فوقالذکر در یک سطح و هم وزن نیستند لیکن اگر این امکان باشد که به تفصیل درباره هریک از آنها و تبعاتش برای آمریکای ابرقدرت پرداخته شود معلوم میشود چه ضربات سنگینی به حیثیت و ابهت آمریکا وارد کرده و چگونه مسیر افول ابرقدرتی آمریکا را تسریع کرده است.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در یادداشتی به قلم آقای مهدی فضائلی تحلیلگر مسائل سیاسی و کارشناس حوزهی رسانه به تحلیل این بخش از بیانات رهبر انقلاب میپردازد.
داشتن «دشمن بزرگ» هم نشانه بزرگ بودن است و هم موجب بزرگ و قدرتمند شدن. اگر نشانههای بزرگی در کشوری نباشد دلیلی ندارد که دشمن بزرگ داشته باشد و با قدرتهای دست چندم هم میشود با آن روبهرو شد. مواجهه با قدرتهای دست چندم هم فقط از باب دست گرمی در ورزیده شدن مؤثر است اما توانمندی واقعی در مواجهه با قدرتهای بزرگ و دست اول حاصل میشود. این قاعده در عرصههای اقتصادی، فرهنگی، نظامی و سیاسی صدق میکند. جمهوری اسلامی ایران از نخستین روزهای تاسیسش تا کنون با قدرتهای دست اول جهان روبهرو بوده و آمریکا بهعنوان قدرتمندترین کشور در عرصههای مختلف در رأس این دشمنان بوده است.
خود این مواجهه و تقابل نشان داد، انقلاب اسلامی یک اتفاق معمولی نیست و رویدادی است که منافع نامشروع قدرتها یا همان استکبار و نظام سلطه را به چالش کشیده است. مواجهه انقلاب اسلامی با این قدرتها و بهخصوص آمریکا از ابتدای پیروزی تا الآن، انقلاب اسلامی را ورزیده و به قدرتی بزرگ و تاثیرگذار در عرصه منطقه و معادلات جهانی تبدیل کرد. طبیعتاًدر رویارویی با قدرت بزرگی مثل آمریکا نمیتوان انتظار داشت آسیب و خسارت ندید و همواره پیروز شد که اگر چنین بود آمریکا دیگر ابرقدرت محسوب نمیشد!
نکته مهم این است که در مواجهه با چنین قدرت بزرگ و توانمندی اولاً بتوانیم ضربات و توطئههایش را خنثی یا کم اثر کنیم و ثانیاً بتوانیم در مقاطعی ما به او ضربه بزنیم.
چهل ساله شدن انقلاب اسلامی و ورود به گام دوم، اثبات توانمندی انقلاب در خنثی کردن توطئههای استکبار و ناکارآمدی تهدیدات دشمن در متوقف کردن این حرکت پویا و روبه جلو است. انقلاب اسلامی راهبرد دفاع فعال را در پیش گرفت یعنی فقط به دفع شیطنتها و توطئههای دشمن از خود بسنده نکرده و هر جا توانسته به دشمن ضربه هم وارد کرده است. «گوشه رینگ» اصطلاحی است وام گرفته از ورزش بوکس و زمانی بهکار میرود که طرف مقابل در موقعیت نامناسب، منفعل و ضربهپذیر قرار گرفته باشد و حریف بر او مسلط شده باشد. در چهل سال رویارویی و دشمنی آمریکا با انقلاب اسلامی بارها آمریکا در گوشه رینگ قرار گرفته است و این واقعیت مهمی است که رهبر معظم انقلاب در دیدار ۱۲آبان اینگونه به آن اشاره کردند: «شماها میبینید که هر کاری آمریکاییها توانستهاند در این مدّت کردهاند، بهخصوص با نهادهای برخاسته از انقلاب، از جمله با خود نظام اسلامی؛ با خود جمهوری اسلامی که برخاسته از انقلاب است، هر چه توانستهاند دشمنی کردهاند. البتّه ما هم از این طرف بیکار نبودهایم؛ ما هم از این طرف هر کار توانستهایم، در مقابل آمریکا کردهایم، در موارد زیادی هم طرف را گوشه رینگ بردهایم؛ نتوانسته از خودش درست دفاع کند، این هم کاملاً واضح است، همه دنیا میبینند.»
آمریکا کجا گوشه رینگ قرار گرفته است؟
رویارویی آمریکا با انقلاب اسلامی ایران را میتوان به دو عرصه داخلی و منطقهای تقسیم کرد.
ضربات انقلاب اسلامی به استکبار نیز هم در عرصه داخلی بوده و هم منطقهای. به عبارت دیگر گاهی انقلاب اسلامی در رویارویی دو جانبه آمریکا را به گوشه رینگ برده و گاهی در رویاروییهای منطقهای و چند جانبه. این یادداشت که یک احصای کاملی را هم انجام نداده است فقط به مواردی اشاره میکند که آمریکا در روابط دو جانبه و مستقیم به گوشه رینگ برده شده است. خود انقلاب اسلامی و پیروزی آن آغاز رفتن آمریکا به گوشه رینگ بود. تسخیر لانه جاسوسی در سال۵۸، عدم پذیرش نماینده ویژه کارتر در ۱۶آبان ۵۸ از سوی امام(رحمهاللهعلیه)، ماجرای طبس(به لطف شنهایی که مأمور خدا بودند) در اردیبهشت۵۹ و ماجرای مک فارلین در سال ۶۴-۶۵ که منجر به ایران گیت برای دولت ریگان شد نیز موارد دیگری از انفعال شدید آمریکا در دوران امام خمینی(ره) است. عدم مذاکره با آمریکا به رغم تلاش و اصرار مستمر دولتمردان این کشور، نشاندن و تصرف پهپاد لاکهید مارتین آر کیو-۱۷۰ در آذر۱۳۹۰، دستگیری جاسوسهای آمریکایی بهخصوص ماجرای جیسون رضائیان در سال۹۳ که آمریکا سرانجام مجبور شد ضمن تبادل چهار زندانی ۱/۷میلیارد دلار برای آزادی او پرداخت کند، دستگیری ۱۰ملوان آمریکایی در دی ماه۹۴ در پی تجاوز به آبهای ایران عزیز، سرنگونی پهپاد جاسوسی پیشرفته و گرانقیمت «گلوبال هاوک» آمریکا توسط پدافند یکپارچه هوایی کشور در سال۹۸و پیشرفتهای علمی سطح عالی به رغم محدودیتها و تحریمها خصوصاً در عرصه دفاعی، هوا فضا و هستهای را میتوان از جمله مواردی برشمرد که آمریکا را گوشه رینگ برده است. البته موارد فوقالذکر در یک سطح و هم وزن نیستند لیکن اگر این امکان باشد که به تفصیل درباره هریک از آنها و تبعاتش برای آمریکای ابرقدرت پرداخته شود معلوم میشود چه ضربات سنگینی به حیثیت و ابهت آمریکا وارد کرده و چگونه مسیر افول ابرقدرتی آمریکا را تسریع کرده است.