1398/07/17
دیدار نخبگان با رهبر انقلاب؛ ۱۳۹۸
سخنان خانم صدیقه مدنی فوق تخصص بیماریهای غدد
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی صبح چهارشنبه ۱۳۹۸/۰۷/۱۷ در دیدار دو هزار نفر از نخبگان جوان و استعدادهای برتر علمی، ادامهی پیشرفت علمی کشور را در کوران حرکت پرشتاب علمی جهان، کاملاً ضروری و حیاتی خواندند و با اشاره به شوق سرشار، انگیزهی تحسینبرانگیز و اعتمادبهنفس جوانان نخبه تأکید کردند: هر جوان نخبه پارهی تن ایران عزیز ما است و برای رفع مشکلات نخبگان باید سند راهبردی امور نخبگان را کاملاً جدی اجرا و پیگیری کرد.
در ابتدای این دیدار و پیش از سخنان رهبر انقلاب، چند تن از نخبگان و محققان رشتههای مختلف، دیدگاههای خود را بیان کردند. یکی از این افراد خانم صدیقه مدنی فوق تخصص بیماریهای غدد و متابولیسم کودکان از دانشگاه علوم پزشکی تهران و متخصص سلولدرمانی در زمینهی دیابت بود. پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR متن و فیلم این سخنان را به شرح زیر منتشر میکند.
با آرزوی موفقیت برای جوانان کشورم در عرصههای گوناگون مقاومت و ابراز ارادت به شهدای این مرز و بوم که ارمغانآور آرامش بودند.
عرایضم را در سه قسمت آموزش و پژوهش پزشکی، اخلاق و مهاجرت نخبگان بیان میکنم. در زمینهی آموزش و پژوهش خوشبختانه ایران در منطقهی خاورمیانه در زمینهی علوم پزشکی سرآمد است، حوزهی پزشکی با وجود در اختیار داشتن تنها ده درصد از اساتید کشور بیش از سی درصد از تولیدات علمی کشور را به خود اختصاص داده که نشانهی بازده بالای این حوزه میباشد. تولیدات علمی باعث شده تا توانایی بالقوه داخلی در تولید مواد اولیه دارویی از ۲۵ درصد قبل از تشدید تحریمها به ۷۵ درصد در وضعیت فعلی برسد، از طرف دیگر سیستم پزشکی با تحت پوشش قرار دادن کل مناطق جغرافیایی کشور هم خدمات آموزشی و درمانی ارائه میدهد و هم پتانسیل بزرگی برای اقدامات ملی در زمینههای مرتبط دارد که جا دارد این ظرفیت بیش از پیش بهرهبرداری گردد. علیرغم پیشرفتهای قابل توجه، جایگاه فعلی پزشکی در ایران برای نسل جوان قانعکننده نیست و نگاه ما جهانی است. پزشک جوان ایرانی خود را در حدی میبیند که بتواند پیشرفتهترین خدمات را در صنعت سلامت ارائه دهد و جزو بهترینهای جهان شود و پایهای برای اقتصاد کشور باشد به عنوان صنعت سلامت. رسیدن ما به وضعیت فعلی پر هزینه و زمانبر بوده است و به پشتوانهی همین پیشرفت انتظارمان این است که سرعت اوجگیری صنعت سلامت در ایران دوچندان شود. برای رسیدن به افق روشنی که امیدبخش نیروی جوان باشد، زیرساختهایی لازم است، از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: گذر از دانشگاه نسل یک آموزشمحور و نسل دو که پژوهش و پایهای محورش هست به دانشگاه نسل سه و چهار با اصل قرار دادن آموزش پژوهشمحور برای کارآفرینی و افزایش رفاه جامعه که در حوزهی پزشکی به صورت ارتقا پیشگیری، غربالگری، تشخیص و درمان بیماریها است. دانشگاه نسل سه و چهار پزشکی تربیت میکند که در تفکر او آن چیزی ارزش آموزش دارد که بتواند زمینهساز ابداعی پژوهانه برای رفع نیاز مادی و معنوی مردم باشد. تصورم این است که ما به این هدف بسیار نزدیکیم اما کسب این افتخار عزم راسخ مسئولین دلسوز و تداوم حمایت آنها را میطلبد تا اساتیدی همخوان با این تفکر در دانشگاههای فعلی وارد شوند و بتوانند آمالشان را جامهی عمل بپوشانند.
طرح وزارت بهداشت در قالب کلینیک آلساینتیس با همین هدف شروع شد اما در مسیر تربیت و بکارگیری اساتید نسل اول خود با مخاطرات در سطوح مختلف روبرو شده است و علیرغم اینکه مجموعهی پزشکی علاقهمند به گسترش کاربردی پژوهش هستند نگاههای غیرکارشناسانه در محاسبات نیروی انسانی میتواند پزشکان تازهوارد به عرصهی خدمت را تحت تأثیر قرار دهد. ما میتوانیم ظرف چند سال به محصولات کاربردی بیشتری در علوم پزشکی دست یابیم اما نیاز به حمایت جسورانهی مسئولین داریم.
در مقولهی اخلاق، سالها است که رعایت اخلاق در علوم پزشکی تعلیم داده میشود و به تربیت پزشک با اخلاق اهتمام میورزند. پزشکان با مردم ارتباط نزدیک دارند و همین قرابت باعث چالشهایی برای قشر پزشک شده است که آسیبپذیرترین آنها پزشکان جوان هستند. تفکر غالب جامعه پزشک را مرفه بیدرد میداند که مستحق کملطفی است، پزشکان جزو خدومترین گروههای کشورندو از شما استدعا دارم به عنوان پدر روحانی ملت ایران با حمایت مستقیمتان از پزشکان که تحت هجمههای رسانهای هستند نشاط و امید را به جامعهی پزشکی بازگردانید.
موضوع دیگری که خدمتتان عرض میکنم مقولهی مهاجرت است. تحصیل در علوم پزشکی بسیار زمانبر است، مراحل مختلف تحصیلات بالینی حدود چهارده تا شانزده سال از ورود به دانشگاه تا رسیدن یک پزشک به فوق تخصص طول میکشد که در نیمی از این مدت پزشک جوان همزمان در حال خدمترسانی شبانهروزی در بیمارستانهای دولتی بدون بیمه، بدون حقوق و صرفاً با کمکهزینهی تحصیلی میباشد. پس از هر مقطع تحصیلی پزشک باید به خدمت نیروی انسانی در محلی نامشخص در هر کجای کشور برود که در مجموع هشت تا ده سال میشود و نهایتاً پس از بازگشت به محل زندگی خود باید جهت ساماندهی زندگی خانوادگی و ارتقا موقعیت شغلیاش از صفر شروع کند. بسیاری از همکاران به شرایط مساعد برای ازدواج و فرزندآوری تا دههی چهار و حتی دههی پنج زندگی دست نمییابند. واضح است که این تحصیل و خدمترسانی طولانی و عدم تطابق زحمات فراوان یک پزشک با تأمین رفاهیات اولیهی زندگی در نهایت امر ممکن است باعث احساس خسران شود. با اینکه بسیاری از همکاران من متعصبانه به کشورشان خدمت میکنند اما عدهای هم با وجود سرمایهی سنگینی که کشور برای تربیت آنها هزینه کرده است ثمر خود را در کشور بیگانه میدهند، با وجود این مطالب صادقانه اعتراف میکنم جز ما کسی نمیتواند برای ما راهگشا باشد. إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنفُسِهِم.
تشکر.
حضرت آیتالله خامنهای: طیباللّه انفاسکم. زنده باشید. خیلی ممنون. خدا انشاءاللّه حفظتان کند. انشاءاللّه موفق و مؤید باشید. زنده باشید.
در ابتدای این دیدار و پیش از سخنان رهبر انقلاب، چند تن از نخبگان و محققان رشتههای مختلف، دیدگاههای خود را بیان کردند. یکی از این افراد خانم صدیقه مدنی فوق تخصص بیماریهای غدد و متابولیسم کودکان از دانشگاه علوم پزشکی تهران و متخصص سلولدرمانی در زمینهی دیابت بود. پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR متن و فیلم این سخنان را به شرح زیر منتشر میکند.
با آرزوی موفقیت برای جوانان کشورم در عرصههای گوناگون مقاومت و ابراز ارادت به شهدای این مرز و بوم که ارمغانآور آرامش بودند.
عرایضم را در سه قسمت آموزش و پژوهش پزشکی، اخلاق و مهاجرت نخبگان بیان میکنم. در زمینهی آموزش و پژوهش خوشبختانه ایران در منطقهی خاورمیانه در زمینهی علوم پزشکی سرآمد است، حوزهی پزشکی با وجود در اختیار داشتن تنها ده درصد از اساتید کشور بیش از سی درصد از تولیدات علمی کشور را به خود اختصاص داده که نشانهی بازده بالای این حوزه میباشد. تولیدات علمی باعث شده تا توانایی بالقوه داخلی در تولید مواد اولیه دارویی از ۲۵ درصد قبل از تشدید تحریمها به ۷۵ درصد در وضعیت فعلی برسد، از طرف دیگر سیستم پزشکی با تحت پوشش قرار دادن کل مناطق جغرافیایی کشور هم خدمات آموزشی و درمانی ارائه میدهد و هم پتانسیل بزرگی برای اقدامات ملی در زمینههای مرتبط دارد که جا دارد این ظرفیت بیش از پیش بهرهبرداری گردد. علیرغم پیشرفتهای قابل توجه، جایگاه فعلی پزشکی در ایران برای نسل جوان قانعکننده نیست و نگاه ما جهانی است. پزشک جوان ایرانی خود را در حدی میبیند که بتواند پیشرفتهترین خدمات را در صنعت سلامت ارائه دهد و جزو بهترینهای جهان شود و پایهای برای اقتصاد کشور باشد به عنوان صنعت سلامت. رسیدن ما به وضعیت فعلی پر هزینه و زمانبر بوده است و به پشتوانهی همین پیشرفت انتظارمان این است که سرعت اوجگیری صنعت سلامت در ایران دوچندان شود. برای رسیدن به افق روشنی که امیدبخش نیروی جوان باشد، زیرساختهایی لازم است، از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: گذر از دانشگاه نسل یک آموزشمحور و نسل دو که پژوهش و پایهای محورش هست به دانشگاه نسل سه و چهار با اصل قرار دادن آموزش پژوهشمحور برای کارآفرینی و افزایش رفاه جامعه که در حوزهی پزشکی به صورت ارتقا پیشگیری، غربالگری، تشخیص و درمان بیماریها است. دانشگاه نسل سه و چهار پزشکی تربیت میکند که در تفکر او آن چیزی ارزش آموزش دارد که بتواند زمینهساز ابداعی پژوهانه برای رفع نیاز مادی و معنوی مردم باشد. تصورم این است که ما به این هدف بسیار نزدیکیم اما کسب این افتخار عزم راسخ مسئولین دلسوز و تداوم حمایت آنها را میطلبد تا اساتیدی همخوان با این تفکر در دانشگاههای فعلی وارد شوند و بتوانند آمالشان را جامهی عمل بپوشانند.
طرح وزارت بهداشت در قالب کلینیک آلساینتیس با همین هدف شروع شد اما در مسیر تربیت و بکارگیری اساتید نسل اول خود با مخاطرات در سطوح مختلف روبرو شده است و علیرغم اینکه مجموعهی پزشکی علاقهمند به گسترش کاربردی پژوهش هستند نگاههای غیرکارشناسانه در محاسبات نیروی انسانی میتواند پزشکان تازهوارد به عرصهی خدمت را تحت تأثیر قرار دهد. ما میتوانیم ظرف چند سال به محصولات کاربردی بیشتری در علوم پزشکی دست یابیم اما نیاز به حمایت جسورانهی مسئولین داریم.
در مقولهی اخلاق، سالها است که رعایت اخلاق در علوم پزشکی تعلیم داده میشود و به تربیت پزشک با اخلاق اهتمام میورزند. پزشکان با مردم ارتباط نزدیک دارند و همین قرابت باعث چالشهایی برای قشر پزشک شده است که آسیبپذیرترین آنها پزشکان جوان هستند. تفکر غالب جامعه پزشک را مرفه بیدرد میداند که مستحق کملطفی است، پزشکان جزو خدومترین گروههای کشورندو از شما استدعا دارم به عنوان پدر روحانی ملت ایران با حمایت مستقیمتان از پزشکان که تحت هجمههای رسانهای هستند نشاط و امید را به جامعهی پزشکی بازگردانید.
موضوع دیگری که خدمتتان عرض میکنم مقولهی مهاجرت است. تحصیل در علوم پزشکی بسیار زمانبر است، مراحل مختلف تحصیلات بالینی حدود چهارده تا شانزده سال از ورود به دانشگاه تا رسیدن یک پزشک به فوق تخصص طول میکشد که در نیمی از این مدت پزشک جوان همزمان در حال خدمترسانی شبانهروزی در بیمارستانهای دولتی بدون بیمه، بدون حقوق و صرفاً با کمکهزینهی تحصیلی میباشد. پس از هر مقطع تحصیلی پزشک باید به خدمت نیروی انسانی در محلی نامشخص در هر کجای کشور برود که در مجموع هشت تا ده سال میشود و نهایتاً پس از بازگشت به محل زندگی خود باید جهت ساماندهی زندگی خانوادگی و ارتقا موقعیت شغلیاش از صفر شروع کند. بسیاری از همکاران به شرایط مساعد برای ازدواج و فرزندآوری تا دههی چهار و حتی دههی پنج زندگی دست نمییابند. واضح است که این تحصیل و خدمترسانی طولانی و عدم تطابق زحمات فراوان یک پزشک با تأمین رفاهیات اولیهی زندگی در نهایت امر ممکن است باعث احساس خسران شود. با اینکه بسیاری از همکاران من متعصبانه به کشورشان خدمت میکنند اما عدهای هم با وجود سرمایهی سنگینی که کشور برای تربیت آنها هزینه کرده است ثمر خود را در کشور بیگانه میدهند، با وجود این مطالب صادقانه اعتراف میکنم جز ما کسی نمیتواند برای ما راهگشا باشد. إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنفُسِهِم.
تشکر.
حضرت آیتالله خامنهای: طیباللّه انفاسکم. زنده باشید. خیلی ممنون. خدا انشاءاللّه حفظتان کند. انشاءاللّه موفق و مؤید باشید. زنده باشید.