1398/05/19
|گزارشی درباره شرکت تروریستی بلک واتر|
تروریسم هفت رنگ
حضرت آیتالله خامنهای در پیام به کنگره عظیم حج ۱۳۹۸، از شرکت آمریکایی بلک واتر بعنوان یکی از کانونهای تروریسم در کنار داعش یاد کردند و افزودند: «امروز برائت از جبههی شرک و کفر مستکبران و در رأس آن آمریکا، به معنی برائت از مظلومکشی و جنگافروزی است؛ به معنی محکوم کردن کانونهای تروریسم از قبیل داعش و بلکواتر آمریکایی است.» به همین مناسبت پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در یادداشتی به قلم، آقای سیاوش فلاحپور به بررسی اجمالی پیشینه شرکت تروریستی بلک واتر آمریکا پرداخته است.
یکی از مهمترین موقعیتهای مرتبط با نزاعهای تاریخی بزرگ، لحظهای است که قوای متعدد و احیانا ناهمسوی باطل، بر اساس بنیانی مشترک، مقابل حق صفکشی میکنند؛ لحظهای که همگی آنها در حقیقت و با زبان عمل به قدرت جبهه حق و نگرانی از پیروزی آن اعتراف کردهاند. لحظهای که نقابها برافتاده و تضادهای جعلی در میدان بی معنی میشوند؛ لحظهای مثل همسویی «داعش» و «بلک واتر» علیه پیروان اسلام حقیقی.
پیشینه بلک واتر
کمپانی بلک واتر Blackwater USA را اریک پرنس، سرمایه دار آمریکایی که پیشتر تفنگدار ارتش این کشور بود، در سال ۱۹۹۷ تأسیس کرد؛ چهار سال پیش از حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و پیامدهای آن بویژه جنگ افغانستان و اشغال عراق. این کمپانی، که از سال ۲۰۰۱ «آکادمی» Academi نام گرفته، با کارکرد «ارتش خصوصی مزدور» پدید آمد و اولین قرارداد آن با دولت آمریکا در سال ۲۰۰۰ منعقد شد.
عملکرد این گروه در جنگهای جدید آمریکا در غرب آسیا، مخصوصاً عراق، خیلی زود جایگاه ویژهای برای آن نزد نظام حاکم بر غرب ایجاد کرد. قراردادهای اولیه بلک واتر در عراق با سرعت از مرز صدها میلیون دلار عبور کرد. «خدمات ویژه» بلک واتر برای نمایندگان آمریکا در بغداد، از جمله پول بریمر و زلمای خلیل زاد به اندازهای بود که بخش قابل توجهی از کمکهای اسمی آمریکا برای بازسازی عراق بعد از سقوط صدام در اختیار این گروه به منظور ساخت پایگاههای نظامی و جذب نیروهای بیشتر از سرتاسر دنیا قرارگرفت. حتی امروزه نیز وزارت خارجه آمریکا و سازمان مرکزی اطلاعات این کشور در عراق و مخصوصا افغانستان از خدمات امنیتی-نظامی این گروه استفاده میکنند.
جنایات بلک واتر در عراق پروندههای قضایی متعددی را علیه این گروه در محاکم عراق و آمریکا گشود؛ با این حال نه تنها فعالیت بلک واتر محدود نشد، بلکه حوزه فعالیت و پیمانکاری آن از داخل آمریکا به سطح بینالمللی ارتقا یافت و به عبارت صریحتر، مشتریان جدیدی برای خدمات ویژهاش پیدا کرد، مشتریانی که باز هم این مزدوران را روانه کشوری مسلمان کردند؛ این بار یمن.
سلاح و عقیده
هیچ پدیدهای در جهان مدرن وجود ندارد الا آنکه «رسانه» تصویر مورد نظر خود از آن را برای افکار عمومی برساخته باشد؛ بلک واتر نیز از این قاعده مستثنی نیست. تصویر ما از بلک واتر، سازمانی مزدور، منهای هرگونه باور و عقیدهای است؛ تصویری که البته همچون بسیاری از محصولات رسانه، سهم اندکی از حقیقت دارد. تحقیقات صورت گرفته در مورد بلک واتر بر یک نقطه اتفاق نظر دارند؛ ماهیت فوقالعاده امنیتی سازمان و وجود ارادهای قدرتمند که مانع از کشف هویت و مناسبات داخلی آن میشود. با این حال اطلاعات محدود منتشر شده از برخی دادخواستهای بررسی شده علیه این سازمان در آمریکا (از جمله پرونده شکایت ۶۰ شهروند عراقی) و همچنین جزئیات اندکی که ادعا میشود توسط برخی نیروهای جدا شده از بلک واتر در اختیار محاکم قضایی بینالمللی قرار گرفته، گوشهای از این کوه یخ را در قالب نشانههایی محدود نمایان میکند؛ نشانههایی که البته از چشم رسانهها دور مانده است!
برخی محققین بر اساس این نشانهها تلاش کردهاند روابط پنهان بلک واتر را با برخی جریانات عقیدتی تاریخی اثبات کنند از جمله جرمی سیکل که در کتاب خود، با عنوان «بلک واتر، صعود قدرتمندترین ارتش مزدور در جهان»، مدعی ارتباط بلک واتر با برخی کالتهای مذهبی شده است؛ کالتهایی که از بقایای جنگهای صلیبی به شمار آمده و تا به امروز به حیات تاریخی خود ادامه دادهاند. این ادعا، فارغ از اعتبارسنجی تاریخی، در تطبیق با عملکرد بلک واتر در جوامع عربی و اسلامی تا حد زیادی همخوانی دارد، به ویژه جنایتهای عجیب و غیر منطقی این گروه در عراق، یمن یا حتی سودان علیه شهروندان عرب و مسلمان.
درواقع، اگر کمی به عقب بازگردیم، ادعای یاد شده حتی با گرایشهای مؤسس بلک واتر، اریک پرنس، نیز همسویی دارد؛ فردی که در گرایش دینی خود با عنوان افراطی شناخته شده و عضو شورای آزادی برای مسیحیان جهان است؛ یکی از افراطیترین کانونهای راست آمریکایی که نقش شناخته شدهای در تصمیمسازی برای سیاست خارجی آمریکا داشته و عملکرد آن در کشورهای اسلامی و آفریقایی قابل مراجعه است. علاوه بر این، گرایشهای سیاسی و مذهبی خانواده پرنس به عنوان جمهوریخواهان حامی جنگ علیه افغانستان و عراق هم موید این ادعا به نظر میرسد.
البته باید توجه کرد که ادعای یاد شده ناظر بر عقاید تمامی نیروهای این سازمان نیست بلکه گویای روح حاکم بر مدیریت سازمان، تصمیمهای استراتژیک و در نهایت نقش تاریخی است که بلک واتر ایفا میکند.
سقوط نقاب تاریخی
در این میان آنچه بیش از هر چیز تکاندهنده به نظر میآید، کنار هم قرار گرفتن نام چند دولت عربی با بلک واتر است؛ دو خطی که در یمن و علیه مقاومت مردمی این کشور به یکدیگر رسیدند. با عبور از تصویر رسانهای «مزدورهای خنثی» و تامل در ریشههای هویتی بلک واتر و مدیران آن، نقش آفرینی این گروه در یمن همراه با نظامهای مستبد و مرتجع عربی معنادار جلوه میکند؛ معنایی که در پرتو آن هویت و کارکرد تاریخی نظامهای یاد شده در قلب جهان اسلام نمایان میشود. در اینجا بار دیگر به ادعای رایج درباره نظامهای مرتجع عربی میرسیم: عاملی برای سرکوب اراده ملتهای مسلمان و سپری برای صیانت از منافع رژیم صهیونیستی.
یکی از مهمترین موقعیتهای مرتبط با نزاعهای تاریخی بزرگ، لحظهای است که قوای متعدد و احیانا ناهمسوی باطل، بر اساس بنیانی مشترک، مقابل حق صفکشی میکنند؛ لحظهای که همگی آنها در حقیقت و با زبان عمل به قدرت جبهه حق و نگرانی از پیروزی آن اعتراف کردهاند. لحظهای که نقابها برافتاده و تضادهای جعلی در میدان بی معنی میشوند؛ لحظهای مثل همسویی «داعش» و «بلک واتر» علیه پیروان اسلام حقیقی.
پیشینه بلک واتر
کمپانی بلک واتر Blackwater USA را اریک پرنس، سرمایه دار آمریکایی که پیشتر تفنگدار ارتش این کشور بود، در سال ۱۹۹۷ تأسیس کرد؛ چهار سال پیش از حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و پیامدهای آن بویژه جنگ افغانستان و اشغال عراق. این کمپانی، که از سال ۲۰۰۱ «آکادمی» Academi نام گرفته، با کارکرد «ارتش خصوصی مزدور» پدید آمد و اولین قرارداد آن با دولت آمریکا در سال ۲۰۰۰ منعقد شد.
عملکرد این گروه در جنگهای جدید آمریکا در غرب آسیا، مخصوصاً عراق، خیلی زود جایگاه ویژهای برای آن نزد نظام حاکم بر غرب ایجاد کرد. قراردادهای اولیه بلک واتر در عراق با سرعت از مرز صدها میلیون دلار عبور کرد. «خدمات ویژه» بلک واتر برای نمایندگان آمریکا در بغداد، از جمله پول بریمر و زلمای خلیل زاد به اندازهای بود که بخش قابل توجهی از کمکهای اسمی آمریکا برای بازسازی عراق بعد از سقوط صدام در اختیار این گروه به منظور ساخت پایگاههای نظامی و جذب نیروهای بیشتر از سرتاسر دنیا قرارگرفت. حتی امروزه نیز وزارت خارجه آمریکا و سازمان مرکزی اطلاعات این کشور در عراق و مخصوصا افغانستان از خدمات امنیتی-نظامی این گروه استفاده میکنند.
جنایات بلک واتر در عراق پروندههای قضایی متعددی را علیه این گروه در محاکم عراق و آمریکا گشود؛ با این حال نه تنها فعالیت بلک واتر محدود نشد، بلکه حوزه فعالیت و پیمانکاری آن از داخل آمریکا به سطح بینالمللی ارتقا یافت و به عبارت صریحتر، مشتریان جدیدی برای خدمات ویژهاش پیدا کرد، مشتریانی که باز هم این مزدوران را روانه کشوری مسلمان کردند؛ این بار یمن.
سلاح و عقیده
هیچ پدیدهای در جهان مدرن وجود ندارد الا آنکه «رسانه» تصویر مورد نظر خود از آن را برای افکار عمومی برساخته باشد؛ بلک واتر نیز از این قاعده مستثنی نیست. تصویر ما از بلک واتر، سازمانی مزدور، منهای هرگونه باور و عقیدهای است؛ تصویری که البته همچون بسیاری از محصولات رسانه، سهم اندکی از حقیقت دارد. تحقیقات صورت گرفته در مورد بلک واتر بر یک نقطه اتفاق نظر دارند؛ ماهیت فوقالعاده امنیتی سازمان و وجود ارادهای قدرتمند که مانع از کشف هویت و مناسبات داخلی آن میشود. با این حال اطلاعات محدود منتشر شده از برخی دادخواستهای بررسی شده علیه این سازمان در آمریکا (از جمله پرونده شکایت ۶۰ شهروند عراقی) و همچنین جزئیات اندکی که ادعا میشود توسط برخی نیروهای جدا شده از بلک واتر در اختیار محاکم قضایی بینالمللی قرار گرفته، گوشهای از این کوه یخ را در قالب نشانههایی محدود نمایان میکند؛ نشانههایی که البته از چشم رسانهها دور مانده است!
برخی محققین بر اساس این نشانهها تلاش کردهاند روابط پنهان بلک واتر را با برخی جریانات عقیدتی تاریخی اثبات کنند از جمله جرمی سیکل که در کتاب خود، با عنوان «بلک واتر، صعود قدرتمندترین ارتش مزدور در جهان»، مدعی ارتباط بلک واتر با برخی کالتهای مذهبی شده است؛ کالتهایی که از بقایای جنگهای صلیبی به شمار آمده و تا به امروز به حیات تاریخی خود ادامه دادهاند. این ادعا، فارغ از اعتبارسنجی تاریخی، در تطبیق با عملکرد بلک واتر در جوامع عربی و اسلامی تا حد زیادی همخوانی دارد، به ویژه جنایتهای عجیب و غیر منطقی این گروه در عراق، یمن یا حتی سودان علیه شهروندان عرب و مسلمان.
درواقع، اگر کمی به عقب بازگردیم، ادعای یاد شده حتی با گرایشهای مؤسس بلک واتر، اریک پرنس، نیز همسویی دارد؛ فردی که در گرایش دینی خود با عنوان افراطی شناخته شده و عضو شورای آزادی برای مسیحیان جهان است؛ یکی از افراطیترین کانونهای راست آمریکایی که نقش شناخته شدهای در تصمیمسازی برای سیاست خارجی آمریکا داشته و عملکرد آن در کشورهای اسلامی و آفریقایی قابل مراجعه است. علاوه بر این، گرایشهای سیاسی و مذهبی خانواده پرنس به عنوان جمهوریخواهان حامی جنگ علیه افغانستان و عراق هم موید این ادعا به نظر میرسد.
البته باید توجه کرد که ادعای یاد شده ناظر بر عقاید تمامی نیروهای این سازمان نیست بلکه گویای روح حاکم بر مدیریت سازمان، تصمیمهای استراتژیک و در نهایت نقش تاریخی است که بلک واتر ایفا میکند.
سقوط نقاب تاریخی
در این میان آنچه بیش از هر چیز تکاندهنده به نظر میآید، کنار هم قرار گرفتن نام چند دولت عربی با بلک واتر است؛ دو خطی که در یمن و علیه مقاومت مردمی این کشور به یکدیگر رسیدند. با عبور از تصویر رسانهای «مزدورهای خنثی» و تامل در ریشههای هویتی بلک واتر و مدیران آن، نقش آفرینی این گروه در یمن همراه با نظامهای مستبد و مرتجع عربی معنادار جلوه میکند؛ معنایی که در پرتو آن هویت و کارکرد تاریخی نظامهای یاد شده در قلب جهان اسلام نمایان میشود. در اینجا بار دیگر به ادعای رایج درباره نظامهای مرتجع عربی میرسیم: عاملی برای سرکوب اراده ملتهای مسلمان و سپری برای صیانت از منافع رژیم صهیونیستی.