1398/03/08
سخنان اساتید دانشگاهها در دیدار رهبر انقلاب
برای خانواده چه کردیم؟
در بیست و سومین روز از ماه مبارک رمضان ۱۳۹۸ جمعی از استادان و اعضای هیئتهای علمی دانشگاهها با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند و ۱۰ نفر از آنان به ارائه دیدگاههای خود درباره موضوعات مختلف وضعیت کشور پرداختند. یکی از این اشخاص، سرکار خانم دکتر مریم بختیاری، دکترای تخصصی روانشناسی بالینی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بود که طی سخنانی به طرح «دغدغههایی درباره جایگاه خانواده و اهمیت نقش مادران در پیشرفت جامعه» پرداخت. پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR متن و فیلم این سخنان را به شرح زیر منتشر میکند.
من در اینجا فقط نمایندهی زنان نیستم شما من را نمایندهی مردان هم بدانید. ما سوار مترو میشویم گاهی زنان مسن و میانسالی را میبینیم که دست فروشی میکنند، در رستوران، فروشگاه و سوپرمارکت یک دختر جوان مجرد کار میکند. علی رغم پیشرفتهای شگرف در زمینهی مسائل زنان این تصاویر نشان میدهد که هنوز در باورها، نگرشها، ارزشها، ساختارها و قوانین دربارهی مفهوم زن و خانواده با چالشهای زیادی روبرو هستیم. زن مادر است. و مادر نماد وطن است.، مادر هویت بوم شناختی، اجتماعی، فرهنگی، تاریخی و جغرافیایی است. ظاهراً بعضی اصرار دارند که در تیتر یک روزنامه یا در یک عبارت آن را محدود کنند به استادیوم ورزشی، به یک شی دوچرخه و به یک فعل دوچرخه سواری. جایگاه مرد این است که از این تاریخ و جغرافیا حفاظت کند و میشود شهید. و گاهی حتی فراتر از این تاریخ و جغرافیا میشود شهید مدافع حرم.
گفته بودی که به دنیا ندهم خاک وطن را
بردهام تا بسپارم به دم تیر بدن را
باد از پیرهنت رد شده تا باز بیارد
به مشام گل هر باغچهای عطر ختن را
پای در راه شهادت که نهادی و سرت رفت
یاد دادی به همه عالمیان زنده شدن را
حال با خواندن یک دسته گل فاتحه بر تو
قصد دارم که معطر بکنم باز دهن را
ما برای حفظ شأن، منزلت و کرامت زن و خانواده رفاه اجتماعی میخواهیم. برای آحاد جامعه، با تأکید بر مردان به عنوان متولیان و سرپرستان خانواده. برای پررنگ شدن نقش حمایتی آنها از زنان و خانواده.
مطالعات نشان دادند که کمرنگ شدن اقتدار و حمایت پدر با رفتار اقدام به خودکشی ارتباط دارد. ما رفاه اجتماعی میخواهیم تا زنها بتوانند نقش مادری و همسری خود را ایفا کنند. باید یادآوری کنم مادرها قبل از به وجود آمدن دانشگاه متخصص بودند. آنها مدیر مالیاند، مدیریت اقتصادی و صرفه جویی تخصص آنهاست. آنها معلم هستند.
مهارت زندگی، ارتباط برقرار کردن، مسئولیت پذیری، شجاعت و اخلاقی بودن را به ما یاد دادند. آنها مشاور و روان شناس امین هستند. وقتی مشکلی داریم و اندوهگین هستیم به آنها مراجعه میکنیم. آنها مدیر برنامه هستند، آنها هیچ رویداد خانوادگی، فرهنگی و تاریخی را فراموش نمیکنند. آنها متخصص تغذیه هستند، آنها فراهم کنندهی خدمات سلامتاند.
آنها تمدن میسازند، هر مادری طی بیست سال با تربیت فرزندش تمدن میسازد. مادرها هیچ وقت نگران نبودند چرا وزیر یا مدیر نیستند. آنها میدانستند تمدن، فرهنگ وزیر و مدیر را میسازند. امروزه ما در حوزهی سلامت با چالشهای زیادی روبرو هستیم. نمونهی آن برنامهی تحول نظام سلامت. امروز شواهد زیادی وجود دارد که بهبودی سریع از بیماری، کمتر بیمارشدن، کاهش مرگ و میر، عمر طولانیتر و سیستم ایمنی قویتر با داشتن خانواده و متأهل بودن ارتباط دارد.
ما نگران سلامت روان جامعه هستیم و مکرر شنیدهایم که نیاز بیشتری به تختهای بیمارستانی، درمانگاههای سرپایی، داروهای اثربخشتر، مراکز مشاوره و نیروی متخصص بیشتری داریم. متخصصان و پژوهشگران حوزهی سلامت روان در دنیا متفقالقول هستند که آسیبشناسی روانی، بیماری روانی و حتی بیماریهای روانتنی ریشه در خانواده، ساختار و کارکرد آن دارد و محور هر پیشگیری و التیامی مادر است.
هر درمان و توان بخشی در حوزهی سلامت روان بدون خانواده بی اثر و کم اثر است. در حوزهی آسیبهای اجتماعی: از اعتیاد، طلاق، کودکان کار، رفتارهای هنجار شکنانهی اجتماعی و حاشیه نشینی اساس خانواده است.
در حاشیه نشینی خانوادهای که از اقلیم و تاریخش جدا شده آسیب دیده. جرم، جنایت و بزهکاری مستقیماً با تعاملات درون خانواده رابطه دارد. در مصاحبه با مادرِ پسری که پس از انجام عمل خلاف اخلاق جان دختر بچهای را گرفته بود به ما گفت نمیدانسته است پسرش بالغ شده است و با وجود داشتن سه فرزند نمیداند بلوغ چیست.
امروز اظهار نظرهای عامیانه و عامه پسندی دربارهی نشاط و شادکامی وجود دارد. نشاط از کوچه و بازار به خانه نمیرود. در خانوادهای که در آن عشق، قدرشناسی، بخشش، شکرگذاری برای جنبههای مثبت زندگی وجود دارد نشاط به جامعه میآید.
مطالعات طولی نشان دادند که مهمترین عامل نشاط سلامت روانی مادر و کیفیت خوب مدرسه در دورهی ابتدایی است. وظیفهی همهی مراکز فرهنگی تفریحی تحکیم خانواده و ترویج ارزش خانواده با محوریت زن در نقش همسر و مادر است. در حیطهی تولید و رونق اقتصادی مولد بودن، سختکوشی، امانتداری و مسئول بودن را فرد در خانواده یاد میگیرد.
امروز و هر روز. تیتر روزنامهها، برنامههای رسانهای و گفتمان غالب سیاستمداران، مسئولان و مدیران و آحاد جامعه نه استادیوم ورزشی و نه دوچرخه سواری بلکه باید ارزشگذاری به خانواده، والدین بودن، همسر بودن با محوریت زنان باشد. و هر روز ما از خود بپرسیم برای خانواده مادر و نماد مادر، «وطن» چه کردیم.
این ساختارهای عریض و طویل موجود، کارگروهها، کمیتهها و اسناد ملی که بعضاً متقابل و متعارض هستند و موجب هدر رفت بودجهی کشورند و معمولاً توسط افرادی که دغدغهی دراز مدت نداشته و متعلّقاتی در دور دستها دارند یا مبتنی بر جنسیت مدیریت میشوند باید اصلاح و همگرا شود و در حوزهی تحکیم و تکریم خانواده پاسخگو باشند.
موضوع دیگری که حتماً در کنار موضوع تحکیم خانواده باید مدنظر قرار بگیرد ارتباط وضعیت اقتصادی، اجتماعی با سلامت، بیماریهای روانی و آسیبهای اجتماعی است. در حوزهی سلامت مطالعات نشان دادند که مشکلات و بیماریهای هزینهآور و ناتوان کنندهای مانند وزن پایین هنگام تولد، بیماریهای قلبی عروقی، فشار خون بالا، آرتریت روماتوئید، دیابت، سرطان و حتی مرگ و میر ناشی از بیماریها با وضعیت اقتصادی، اجتماعی که شامل درآمد و تحصیلات و شغل است ارتباط دارد.
متأسفانه نتیجهی ناامید کننده این است که حتی دسترسی بهتر افراد با وضعیت اجتماعی اقتصادی پایین به خدمات سلامت تفاوت اولیهای را در پیامد سلامت بهبود نمیبخشد. و این نابرابری اولیه تأثیر طولانی مدتی دارد. شواهد علمی تأیید کردند نابرابری در وضعیت اجتماعی-اقتصادی تأثیرات طولانی مدتی و تجمعی بر سلامت روانی افراد دارد.
کودکان و نوجوانان با وضعیت اجتماعی اقتصادی نامناسب دو تا سه برابر بیشتر دچار مشکلات روانشناختی میشوند. هزینههای ناشی از بیکاری طولانی بر سلامت روان قابل جبران نیست. فقر و نابرابریهای اجتماعی به طور مستقیم و غیرمستقیم بر سلامت روانی اجتماعی و جسمی افراد تأثیر میگذارد.
نابرابری در درآمد موجب فشار روانی اجتماعی میشود که با سلامت و مرگ و میر ارتباط دارد. ارتکا به جرائم خشن با افزایش نابرابری درآمدی هم افزایش پیدا میکند. هدف برنامههای اقتصادی در طولانی مدت باید متمرکز بر کاهش نابرابریهای اجتماعی باشد.
از طرف دیگر سیاستمداران، مسئولان و مدیران نه تنها باید برای بهبود وضعیت اجتماعی، اقتصادی تلاش کنند بلکه خود و خانوادهشان در همه حال جنبهی زندگی الگویی برای ساده زیستی، پرهیز از تجملات، قناعت و همدردی باشند. تا این احساس نابرابری در جامعه ایجاد یا تشدید نشود. برنامههایی که با هدف کاهش نابرابریهای اجتماعی، ایجاد شغل و کاهش تفاوتهای درآمدی بر اساس رفاه اجتماعی طراحی میشود بر بهبود سلامت، سلامت روان شناختی، سلامت اجتماعی، سرمایهی اجتماعی، نشاط و شادکامی جامعه در طولانی مدت اثرگذار است. البته به نظر میرسد انتخاب ما مردم در رقابتهای اجتماعی سیاسی باید بر اساس برنامههایی صورت بگیرد که بر رفاه اجتماعی و تحکیم خانواده تأکید دارند. نه جنجال و هیاهوهای فضای رسانهای و مجازی.
علیرغم وجود برنامههای تدوین شده و جامانده بر کاغذ ما نیازمند کمک شما در طراحی برنامهی جامع خانواده و رفاه اجتماعی هستیم که همهی جامعه و سیاستگذاران، سیاستمداران و مسئولان به اجرای آن تعهد طولانی مدت داشته باشند. آخرین جمله اندیشمندان، فرهیختگان، دانشگاهیان، حوزویان، پژوهشگران، سیاستگذاران و آحاد جامعه بیایید یک بار به خودمان اجازه بدهیم که به فرهنگ اسلامی ایرانیمان باز گردیم. از تصدیع وقت عذرخواهی میکنم.
من در اینجا فقط نمایندهی زنان نیستم شما من را نمایندهی مردان هم بدانید. ما سوار مترو میشویم گاهی زنان مسن و میانسالی را میبینیم که دست فروشی میکنند، در رستوران، فروشگاه و سوپرمارکت یک دختر جوان مجرد کار میکند. علی رغم پیشرفتهای شگرف در زمینهی مسائل زنان این تصاویر نشان میدهد که هنوز در باورها، نگرشها، ارزشها، ساختارها و قوانین دربارهی مفهوم زن و خانواده با چالشهای زیادی روبرو هستیم. زن مادر است. و مادر نماد وطن است.، مادر هویت بوم شناختی، اجتماعی، فرهنگی، تاریخی و جغرافیایی است. ظاهراً بعضی اصرار دارند که در تیتر یک روزنامه یا در یک عبارت آن را محدود کنند به استادیوم ورزشی، به یک شی دوچرخه و به یک فعل دوچرخه سواری. جایگاه مرد این است که از این تاریخ و جغرافیا حفاظت کند و میشود شهید. و گاهی حتی فراتر از این تاریخ و جغرافیا میشود شهید مدافع حرم.
گفته بودی که به دنیا ندهم خاک وطن را
بردهام تا بسپارم به دم تیر بدن را
باد از پیرهنت رد شده تا باز بیارد
به مشام گل هر باغچهای عطر ختن را
پای در راه شهادت که نهادی و سرت رفت
یاد دادی به همه عالمیان زنده شدن را
حال با خواندن یک دسته گل فاتحه بر تو
قصد دارم که معطر بکنم باز دهن را
ما برای حفظ شأن، منزلت و کرامت زن و خانواده رفاه اجتماعی میخواهیم. برای آحاد جامعه، با تأکید بر مردان به عنوان متولیان و سرپرستان خانواده. برای پررنگ شدن نقش حمایتی آنها از زنان و خانواده.
مطالعات نشان دادند که کمرنگ شدن اقتدار و حمایت پدر با رفتار اقدام به خودکشی ارتباط دارد. ما رفاه اجتماعی میخواهیم تا زنها بتوانند نقش مادری و همسری خود را ایفا کنند. باید یادآوری کنم مادرها قبل از به وجود آمدن دانشگاه متخصص بودند. آنها مدیر مالیاند، مدیریت اقتصادی و صرفه جویی تخصص آنهاست. آنها معلم هستند.
مهارت زندگی، ارتباط برقرار کردن، مسئولیت پذیری، شجاعت و اخلاقی بودن را به ما یاد دادند. آنها مشاور و روان شناس امین هستند. وقتی مشکلی داریم و اندوهگین هستیم به آنها مراجعه میکنیم. آنها مدیر برنامه هستند، آنها هیچ رویداد خانوادگی، فرهنگی و تاریخی را فراموش نمیکنند. آنها متخصص تغذیه هستند، آنها فراهم کنندهی خدمات سلامتاند.
آنها تمدن میسازند، هر مادری طی بیست سال با تربیت فرزندش تمدن میسازد. مادرها هیچ وقت نگران نبودند چرا وزیر یا مدیر نیستند. آنها میدانستند تمدن، فرهنگ وزیر و مدیر را میسازند. امروزه ما در حوزهی سلامت با چالشهای زیادی روبرو هستیم. نمونهی آن برنامهی تحول نظام سلامت. امروز شواهد زیادی وجود دارد که بهبودی سریع از بیماری، کمتر بیمارشدن، کاهش مرگ و میر، عمر طولانیتر و سیستم ایمنی قویتر با داشتن خانواده و متأهل بودن ارتباط دارد.
ما نگران سلامت روان جامعه هستیم و مکرر شنیدهایم که نیاز بیشتری به تختهای بیمارستانی، درمانگاههای سرپایی، داروهای اثربخشتر، مراکز مشاوره و نیروی متخصص بیشتری داریم. متخصصان و پژوهشگران حوزهی سلامت روان در دنیا متفقالقول هستند که آسیبشناسی روانی، بیماری روانی و حتی بیماریهای روانتنی ریشه در خانواده، ساختار و کارکرد آن دارد و محور هر پیشگیری و التیامی مادر است.
هر درمان و توان بخشی در حوزهی سلامت روان بدون خانواده بی اثر و کم اثر است. در حوزهی آسیبهای اجتماعی: از اعتیاد، طلاق، کودکان کار، رفتارهای هنجار شکنانهی اجتماعی و حاشیه نشینی اساس خانواده است.
در حاشیه نشینی خانوادهای که از اقلیم و تاریخش جدا شده آسیب دیده. جرم، جنایت و بزهکاری مستقیماً با تعاملات درون خانواده رابطه دارد. در مصاحبه با مادرِ پسری که پس از انجام عمل خلاف اخلاق جان دختر بچهای را گرفته بود به ما گفت نمیدانسته است پسرش بالغ شده است و با وجود داشتن سه فرزند نمیداند بلوغ چیست.
امروز اظهار نظرهای عامیانه و عامه پسندی دربارهی نشاط و شادکامی وجود دارد. نشاط از کوچه و بازار به خانه نمیرود. در خانوادهای که در آن عشق، قدرشناسی، بخشش، شکرگذاری برای جنبههای مثبت زندگی وجود دارد نشاط به جامعه میآید.
مطالعات طولی نشان دادند که مهمترین عامل نشاط سلامت روانی مادر و کیفیت خوب مدرسه در دورهی ابتدایی است. وظیفهی همهی مراکز فرهنگی تفریحی تحکیم خانواده و ترویج ارزش خانواده با محوریت زن در نقش همسر و مادر است. در حیطهی تولید و رونق اقتصادی مولد بودن، سختکوشی، امانتداری و مسئول بودن را فرد در خانواده یاد میگیرد.
امروز و هر روز. تیتر روزنامهها، برنامههای رسانهای و گفتمان غالب سیاستمداران، مسئولان و مدیران و آحاد جامعه نه استادیوم ورزشی و نه دوچرخه سواری بلکه باید ارزشگذاری به خانواده، والدین بودن، همسر بودن با محوریت زنان باشد. و هر روز ما از خود بپرسیم برای خانواده مادر و نماد مادر، «وطن» چه کردیم.
این ساختارهای عریض و طویل موجود، کارگروهها، کمیتهها و اسناد ملی که بعضاً متقابل و متعارض هستند و موجب هدر رفت بودجهی کشورند و معمولاً توسط افرادی که دغدغهی دراز مدت نداشته و متعلّقاتی در دور دستها دارند یا مبتنی بر جنسیت مدیریت میشوند باید اصلاح و همگرا شود و در حوزهی تحکیم و تکریم خانواده پاسخگو باشند.
موضوع دیگری که حتماً در کنار موضوع تحکیم خانواده باید مدنظر قرار بگیرد ارتباط وضعیت اقتصادی، اجتماعی با سلامت، بیماریهای روانی و آسیبهای اجتماعی است. در حوزهی سلامت مطالعات نشان دادند که مشکلات و بیماریهای هزینهآور و ناتوان کنندهای مانند وزن پایین هنگام تولد، بیماریهای قلبی عروقی، فشار خون بالا، آرتریت روماتوئید، دیابت، سرطان و حتی مرگ و میر ناشی از بیماریها با وضعیت اقتصادی، اجتماعی که شامل درآمد و تحصیلات و شغل است ارتباط دارد.
متأسفانه نتیجهی ناامید کننده این است که حتی دسترسی بهتر افراد با وضعیت اجتماعی اقتصادی پایین به خدمات سلامت تفاوت اولیهای را در پیامد سلامت بهبود نمیبخشد. و این نابرابری اولیه تأثیر طولانی مدتی دارد. شواهد علمی تأیید کردند نابرابری در وضعیت اجتماعی-اقتصادی تأثیرات طولانی مدتی و تجمعی بر سلامت روانی افراد دارد.
کودکان و نوجوانان با وضعیت اجتماعی اقتصادی نامناسب دو تا سه برابر بیشتر دچار مشکلات روانشناختی میشوند. هزینههای ناشی از بیکاری طولانی بر سلامت روان قابل جبران نیست. فقر و نابرابریهای اجتماعی به طور مستقیم و غیرمستقیم بر سلامت روانی اجتماعی و جسمی افراد تأثیر میگذارد.
نابرابری در درآمد موجب فشار روانی اجتماعی میشود که با سلامت و مرگ و میر ارتباط دارد. ارتکا به جرائم خشن با افزایش نابرابری درآمدی هم افزایش پیدا میکند. هدف برنامههای اقتصادی در طولانی مدت باید متمرکز بر کاهش نابرابریهای اجتماعی باشد.
از طرف دیگر سیاستمداران، مسئولان و مدیران نه تنها باید برای بهبود وضعیت اجتماعی، اقتصادی تلاش کنند بلکه خود و خانوادهشان در همه حال جنبهی زندگی الگویی برای ساده زیستی، پرهیز از تجملات، قناعت و همدردی باشند. تا این احساس نابرابری در جامعه ایجاد یا تشدید نشود. برنامههایی که با هدف کاهش نابرابریهای اجتماعی، ایجاد شغل و کاهش تفاوتهای درآمدی بر اساس رفاه اجتماعی طراحی میشود بر بهبود سلامت، سلامت روان شناختی، سلامت اجتماعی، سرمایهی اجتماعی، نشاط و شادکامی جامعه در طولانی مدت اثرگذار است. البته به نظر میرسد انتخاب ما مردم در رقابتهای اجتماعی سیاسی باید بر اساس برنامههایی صورت بگیرد که بر رفاه اجتماعی و تحکیم خانواده تأکید دارند. نه جنجال و هیاهوهای فضای رسانهای و مجازی.
علیرغم وجود برنامههای تدوین شده و جامانده بر کاغذ ما نیازمند کمک شما در طراحی برنامهی جامع خانواده و رفاه اجتماعی هستیم که همهی جامعه و سیاستگذاران، سیاستمداران و مسئولان به اجرای آن تعهد طولانی مدت داشته باشند. آخرین جمله اندیشمندان، فرهیختگان، دانشگاهیان، حوزویان، پژوهشگران، سیاستگذاران و آحاد جامعه بیایید یک بار به خودمان اجازه بدهیم که به فرهنگ اسلامی ایرانیمان باز گردیم. از تصدیع وقت عذرخواهی میکنم.