1398/03/08
سخنان اساتید دانشگاهها در دیدار رهبر انقلاب
باید از تمام ظرفیتهای دانشگاه در گام دوم استفاده کنیم
در بیست و سومین روز از ماه مبارک رمضان ۱۳۹۸ جمعی از استادان و اعضای هیئتهای علمی دانشگاهها با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند و ۱۰ نفر از آنان به ارائه دیدگاههای خود درباره موضوعات مختلف وضعیت کشور پرداختند. یکی از این اشخاص، آقای دکتر نجفقلی حبیبی، دکترای فلسفه و حکمت اسلامی و دانشیار دانشگاه تهران و عضو هیئت امنای سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران بود که طی سخنانی به طرح «نکاتی به عنوان چشم انداز دانشمحور برای آینده» پرداخت. پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR متن و فیلم این سخنان را به شرح زیر منتشر میکند.
با درود بر امام خمینی و یاران صدیق او از شهدای ۱۵ خرداد ۴۲ تا شهدای سوم خرداد ۶۱و درود بر ملت بزرگ ایران که با پایمردی آن امام عظیم الشأن این بنیان مرسوس را پی افکندند. و ملت ما چهل سالگی انقلاب اسلامی را با عنوان گام اول با همهی تلخی و شیرینیها با افتخار پشت سر گذاشت. و با گرامیداشت ۱۴ خرداد سالروز هجرت بنیانگذار نظام اسلامی در این محضر شریف و با عرض سلام به شما و حاضران مکرم.
در این مجلس تحت عنوان چشم انداز دانشمحور برای آیندهی بهتر نکاتی را یادآور میشوم. دانشگاهها در چهل سال گذشتهی انقلاب اسلامی البته توفیقات بسیار داشتهاند که نتایج آن در دست یابی ما به دانشهای نو مثل نانو و نیز کسب مقامهای پژوهشی در سطح بین المللی و راه افتادن مؤسسات کارآفرین دانش بنیان و بسیار موارد دیگر مشخص کنندهی این حقیقت است.
اما در گام دوم انقلاب که ترسیم فرمودهاید باید چند حرکت مهم پیگیری و به عمل درآید.
اولاً دانشگاه در مدیریت علمی کشور حضور فعال پیدا کند. در سالهای گذشته البته دانشگاهیان در بخشهای مختلف مدیریتی کشور حضور داشتهاند. اما دانشگاه به عنوان یک نهاد علمی حضور چندانی نداشته است. لازم است بودجهی پژوهشی به نسبت درآمد ناخالص ملی افزایش یابد و منحصراً به اعتبارات دانشگاهها افزوده شود تا مثل دیگر دانشگاههای معتبر جهان دانشجویان مقطع دکترا با دریافت حقوق ماهانه زیر نظر استاد تمام وقت به پژوهش بپردازند.
با توجه به استحکام پایههای نظام اسلامی باید از همهی ظرفیتهای دانشگاه با تکیه بر جنبهی علمی و بدون تبعیض استفاده شود. باید جوانان کشور که همواره از حمایت و عنایت رهبری بهرهمند هستند بدون تبعیض از این امکان برخوردار شوند. در سایهی انقلاب اسلامی تعارض علم و دین مرتفع شده است. بنابراین برداشتهای سلیقهای از اسلامی شدن دانشگاهها باید جای خود را به تکاپوی اندیشه و آزاد اندیشی بدهد و کرسیهای آزاد اندیشی مورد تأکید شما به درستی پا بگیرد.
در باب موانع آن میتوان به عملکرد متولیان دانشگاه و نیز آئین نامههای ارتقاء و مقررات جذب هیئت علمی اشاره کرد که چندان با لوازم کرسیهای آزاد اندیشی سازگاری ندارد و عملاً مانع آن میشود که دانشگاه عرصهی گفتگوی دیدگاههای مختلف گردد. تاریخ نشان میدهد رکن مهم تحقق تمدن اسلامی در قرون اولیهی اسلامی بیش از هر چیز مدیون آزادی اندیشه و اندیشمندان بوده است که بحمدالله نمونهی آن آزادی را در همین جلسهی مبارک ملاحظه میکنیم، با طرح دیدگاههای مختلف.
موضوع دومی که من میخواهم مطرح کنم این مسأله است. با پذیرش این واقعیت که ما از قابلیتهای بسیار بالایی در حوزههای مختلف برخورداریم و با توجه به اینکه با حمایت مستمر رهبر انقلاب در دانشهای نو در ردههای بالای جهان قرار داریم و از ساختار علمی و فنی و مهندسی و اقتصادی مستحکمی در پزشکی، راه، فرودگاه، گاز، برق و، و، و... برخورداریم. با عنایت به اینکه از رهبران سیاسی و فرهنگی و اجتماعی بسیار برجسته بهرهمند هستیم و در همهی حوزهها نیروهای متخصص داریم.
با پذیرش این واقعیت که بیماری بدبینی در میان مردم بسیار خطرناک است. و با پذیرش این حقیقت که اعتماد مردم به دستگاههای عمومی به ویژه صدا و سیما بسیار مهم است و با توجه به اینکه نقش افکار عمومی و چهرههای محبوب مردم بسیار حائز اهمیت است و نیز میدانیم که توازن میان ظرفیتها و قابلیتهای کشور در برابر فشارها و منازعات خارجی بسیار مهم است. بنابراین در گام دوم انقلاب و با ملاحظهی اوضاع فعلی جهان و آیندهای که رهبر انقلاب ترسیم کردهاند:
علم و نگرشهای تخصصی باید محور تصمیم گیریها باشد. علم و نگرشهای تخصصی باید محور تصمیم گیریها باشد نه نظر این و آن. ثانیاً انسجام و اجماع و تفاهم ملی روی تشخیص و انتخاب امور محوری چشم انداز آیندهی ایران عزیز و تجمیع همهی ظرفیتها و سلایق در ادارهی کشور از ضروریتهای اجتناب، از ضروریتهای اجتناب ناپذیر است. همهی گروههای سیاسی با دیدگاههای مختلف و نهادهای مردمی و دولتی و نهادهای فرهنگی و مجامع علمی دانشگاهی، حوزههای علمیه، سپاه، ارتش، صدا و سیما، بنگاههای اقتصادی، بخش خصوصی و دولتی و تعاونی و کارآفرینان و نیز ظرفیت همهی اقوام و مذاهب به عنوان نهادهای ملی باید در جهت حفظ منافع ملی البته در قالب وظایف خود و با تکیه بر تمامیت ارضی کشور امکان همکاری داشته باشند.
در این مسیر حسن استفاده از سرمایههای اجتماعی و نقش چهرههای پرنفوذ و مورد اعتماد مردم به عنوان سرمایههای ملی از ضروریتهاست. چنانکه جلب اعتماد مردم به دستگاههای حاکمیتی به ویژه صدا و سیما از اهمیت خاص برخوردار است. که باید امکان حضور سلایق مختلف در آن به صورت جدی توصیه و پیگیری شود. در گام دوم که داشتن چشم انداز مطرح است رکن اصلی آن بسیج ارادههای مختلف ملی است. و از جمله ایجاد امکان استفادهی ظرفیتهای مادی و علمی و توانایی تخصصی ایرانیان مقیم خارج از کشور است.
اگر این اجماع و تفاهم ملی را در شناسایی و انتخاب محورهای چشم انداز ایجاد نکنیم چگونه گام دوم را به درستی میتوانیم طی کنیم؟ به عنوان نمونه با توجه به ضرورت یکپارچگی و انسجام در مدیریت کشور و ضرورت صدای واحد در مسألهی جاری ما یعنی برجام، انتظار میرود اولاً موضوع به مسئول اجرایی آن یعنی وزارت خارجه ارجاع شود.
ثانیاً به جای متهم کردن دولت، دولت خودمان که متأسفانه برخی در این وادی گام برمیدارند دولت آمریکا را به علت نقض عهد مزمت و اجرای تعهداتش را مطالبه کنیم. نمونهی دیگر لازم است با تجمیع توان ملی و با استفاده از تمام ظرفیتهای مادی و معنوی کشور برای تدبیر فعالیتهای اقتصادی و رفع تنگناهای معیشتی که به خصوص طبقات مستضعف جامعه را رنج میدهد بهرهگیری شود.
در اینجا عرض میکنم بیتردید جبههی مقاومتی که از تجمیع همهی وجوه قوای ملی حاصل آمده باشد مصداق اتَم و أعدوا لهم ما استطعتم من قوة خواهد بود. این است که دشمنان را از تدارک رویارویی پشیمان میکند و علاوه بر بازدارندگی سازندگی و پیشرفت را محقق میسازد. در پایان مایلم بیانیهی گام دوم را در مسیر بازسازی و برپایی چنین مقاومتی ارزیابی کنم و در مسیر ساخت جامعهی طراز قرآن کریم، که مورد تأکید و مطالبهی شما بوده است قدم برداریم.
با درود بر امام خمینی و یاران صدیق او از شهدای ۱۵ خرداد ۴۲ تا شهدای سوم خرداد ۶۱و درود بر ملت بزرگ ایران که با پایمردی آن امام عظیم الشأن این بنیان مرسوس را پی افکندند. و ملت ما چهل سالگی انقلاب اسلامی را با عنوان گام اول با همهی تلخی و شیرینیها با افتخار پشت سر گذاشت. و با گرامیداشت ۱۴ خرداد سالروز هجرت بنیانگذار نظام اسلامی در این محضر شریف و با عرض سلام به شما و حاضران مکرم.
در این مجلس تحت عنوان چشم انداز دانشمحور برای آیندهی بهتر نکاتی را یادآور میشوم. دانشگاهها در چهل سال گذشتهی انقلاب اسلامی البته توفیقات بسیار داشتهاند که نتایج آن در دست یابی ما به دانشهای نو مثل نانو و نیز کسب مقامهای پژوهشی در سطح بین المللی و راه افتادن مؤسسات کارآفرین دانش بنیان و بسیار موارد دیگر مشخص کنندهی این حقیقت است.
اما در گام دوم انقلاب که ترسیم فرمودهاید باید چند حرکت مهم پیگیری و به عمل درآید.
اولاً دانشگاه در مدیریت علمی کشور حضور فعال پیدا کند. در سالهای گذشته البته دانشگاهیان در بخشهای مختلف مدیریتی کشور حضور داشتهاند. اما دانشگاه به عنوان یک نهاد علمی حضور چندانی نداشته است. لازم است بودجهی پژوهشی به نسبت درآمد ناخالص ملی افزایش یابد و منحصراً به اعتبارات دانشگاهها افزوده شود تا مثل دیگر دانشگاههای معتبر جهان دانشجویان مقطع دکترا با دریافت حقوق ماهانه زیر نظر استاد تمام وقت به پژوهش بپردازند.
با توجه به استحکام پایههای نظام اسلامی باید از همهی ظرفیتهای دانشگاه با تکیه بر جنبهی علمی و بدون تبعیض استفاده شود. باید جوانان کشور که همواره از حمایت و عنایت رهبری بهرهمند هستند بدون تبعیض از این امکان برخوردار شوند. در سایهی انقلاب اسلامی تعارض علم و دین مرتفع شده است. بنابراین برداشتهای سلیقهای از اسلامی شدن دانشگاهها باید جای خود را به تکاپوی اندیشه و آزاد اندیشی بدهد و کرسیهای آزاد اندیشی مورد تأکید شما به درستی پا بگیرد.
در باب موانع آن میتوان به عملکرد متولیان دانشگاه و نیز آئین نامههای ارتقاء و مقررات جذب هیئت علمی اشاره کرد که چندان با لوازم کرسیهای آزاد اندیشی سازگاری ندارد و عملاً مانع آن میشود که دانشگاه عرصهی گفتگوی دیدگاههای مختلف گردد. تاریخ نشان میدهد رکن مهم تحقق تمدن اسلامی در قرون اولیهی اسلامی بیش از هر چیز مدیون آزادی اندیشه و اندیشمندان بوده است که بحمدالله نمونهی آن آزادی را در همین جلسهی مبارک ملاحظه میکنیم، با طرح دیدگاههای مختلف.
موضوع دومی که من میخواهم مطرح کنم این مسأله است. با پذیرش این واقعیت که ما از قابلیتهای بسیار بالایی در حوزههای مختلف برخورداریم و با توجه به اینکه با حمایت مستمر رهبر انقلاب در دانشهای نو در ردههای بالای جهان قرار داریم و از ساختار علمی و فنی و مهندسی و اقتصادی مستحکمی در پزشکی، راه، فرودگاه، گاز، برق و، و، و... برخورداریم. با عنایت به اینکه از رهبران سیاسی و فرهنگی و اجتماعی بسیار برجسته بهرهمند هستیم و در همهی حوزهها نیروهای متخصص داریم.
با پذیرش این واقعیت که بیماری بدبینی در میان مردم بسیار خطرناک است. و با پذیرش این حقیقت که اعتماد مردم به دستگاههای عمومی به ویژه صدا و سیما بسیار مهم است و با توجه به اینکه نقش افکار عمومی و چهرههای محبوب مردم بسیار حائز اهمیت است و نیز میدانیم که توازن میان ظرفیتها و قابلیتهای کشور در برابر فشارها و منازعات خارجی بسیار مهم است. بنابراین در گام دوم انقلاب و با ملاحظهی اوضاع فعلی جهان و آیندهای که رهبر انقلاب ترسیم کردهاند:
علم و نگرشهای تخصصی باید محور تصمیم گیریها باشد. علم و نگرشهای تخصصی باید محور تصمیم گیریها باشد نه نظر این و آن. ثانیاً انسجام و اجماع و تفاهم ملی روی تشخیص و انتخاب امور محوری چشم انداز آیندهی ایران عزیز و تجمیع همهی ظرفیتها و سلایق در ادارهی کشور از ضروریتهای اجتناب، از ضروریتهای اجتناب ناپذیر است. همهی گروههای سیاسی با دیدگاههای مختلف و نهادهای مردمی و دولتی و نهادهای فرهنگی و مجامع علمی دانشگاهی، حوزههای علمیه، سپاه، ارتش، صدا و سیما، بنگاههای اقتصادی، بخش خصوصی و دولتی و تعاونی و کارآفرینان و نیز ظرفیت همهی اقوام و مذاهب به عنوان نهادهای ملی باید در جهت حفظ منافع ملی البته در قالب وظایف خود و با تکیه بر تمامیت ارضی کشور امکان همکاری داشته باشند.
در این مسیر حسن استفاده از سرمایههای اجتماعی و نقش چهرههای پرنفوذ و مورد اعتماد مردم به عنوان سرمایههای ملی از ضروریتهاست. چنانکه جلب اعتماد مردم به دستگاههای حاکمیتی به ویژه صدا و سیما از اهمیت خاص برخوردار است. که باید امکان حضور سلایق مختلف در آن به صورت جدی توصیه و پیگیری شود. در گام دوم که داشتن چشم انداز مطرح است رکن اصلی آن بسیج ارادههای مختلف ملی است. و از جمله ایجاد امکان استفادهی ظرفیتهای مادی و علمی و توانایی تخصصی ایرانیان مقیم خارج از کشور است.
اگر این اجماع و تفاهم ملی را در شناسایی و انتخاب محورهای چشم انداز ایجاد نکنیم چگونه گام دوم را به درستی میتوانیم طی کنیم؟ به عنوان نمونه با توجه به ضرورت یکپارچگی و انسجام در مدیریت کشور و ضرورت صدای واحد در مسألهی جاری ما یعنی برجام، انتظار میرود اولاً موضوع به مسئول اجرایی آن یعنی وزارت خارجه ارجاع شود.
ثانیاً به جای متهم کردن دولت، دولت خودمان که متأسفانه برخی در این وادی گام برمیدارند دولت آمریکا را به علت نقض عهد مزمت و اجرای تعهداتش را مطالبه کنیم. نمونهی دیگر لازم است با تجمیع توان ملی و با استفاده از تمام ظرفیتهای مادی و معنوی کشور برای تدبیر فعالیتهای اقتصادی و رفع تنگناهای معیشتی که به خصوص طبقات مستضعف جامعه را رنج میدهد بهرهگیری شود.
در اینجا عرض میکنم بیتردید جبههی مقاومتی که از تجمیع همهی وجوه قوای ملی حاصل آمده باشد مصداق اتَم و أعدوا لهم ما استطعتم من قوة خواهد بود. این است که دشمنان را از تدارک رویارویی پشیمان میکند و علاوه بر بازدارندگی سازندگی و پیشرفت را محقق میسازد. در پایان مایلم بیانیهی گام دوم را در مسیر بازسازی و برپایی چنین مقاومتی ارزیابی کنم و در مسیر ساخت جامعهی طراز قرآن کریم، که مورد تأکید و مطالبهی شما بوده است قدم برداریم.