• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1397/11/13

نکاتی از زندگی شخصی و علمی مرحوم آیت‌الله هاشمی شاهرودی

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttp://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif رهبر انقلاب اسلامی در بخشی از پیام خود به مناسبت رحلت آیت‌الله هاشمی شاهرودی فرمودند: «ایشان برادر سه شهید و از یاران و شاگردان و همراهان شهید نام‌آور و بزرگوار سیدمحمدباقر صدر بود. اینجانب مصیبت درگذشت این عالم برجسته را به خاندان مکرم، همسر گرامی و فرزندان محترم و همه وابستگان و نیز به حوزه‌ی علمیه قم و شاگردان و همکاران علمی و ارادتمندان ایشان تسلیت میگویم.» برای آشنایی مخاطبان با زندگی این عالم برجسته، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت چهلمین روز درگذشت آیت‌الله هاشمی شاهرودی، در گفت‌وگویی با برادرزاده‌ی ایشان، آقای سیدصادق هاشمی شاهرودی، نکاتی از زندگی شخصی و علمی این مرجع عالی‌قدر را بررسی کرده است.

* مقداری از زندگی مرحوم آیت‌الله هاشمی شاهرودی هنگامی که در شهر نجف اشرف ساکن بودند و تا وقتی که به ایران می‌آیند توضیح دهید.
مرحوم آیت‌الله هاشمی شاهرودی در شهر نجف متولد شدند، پدر ایشان آیت‌الله سیدعلی هاشمی شاهرودی از فضلا و مدرسین حوزه‌ی علمیه‌ی نجف و از شاگردان دوره‌ی اول درس مرحوم آیت‌الله خویی بودند و آیت‌الله خویی به ایشان عنایت ویژه‌ای داشتند. پدربزرگ آیت‌الله هاشمی شاهرودی در جوانی از شاهرود به عتبات می‌آیند و بعد تصمیم می‌گیرند آنجا بمانند و همانجا مشغول می‌شوند.‌ مادر آیت‌الله شاهرودی، دختر آیت‌الله سیدعلی مدد قائنی بودند که از علمای هم دوره و هم درس با آیت‌الله حکیم و در زمره‌ی فضلا و اساتید حوزه به شمار می‌رفتند، آیت‌الله مدد قائنی از علمایی‌اند که اصالتاً‌ از قائن در جنوب خراسان جنوبی هستند و روستایی به نام سیدان در اطراف قائن هست که اصالتاً از آنجا هستند.
مرحوم آیت‌الله شاهرودی در مدرسه‌ی علوی در نجف درس می‌خوانند. مدرسه‌ی علوی، مدرسه‌ی ایرانی در نجف بوده که ایرانی‌های مقیم نجف به خصوص فرزندان علما و مراجع آنجا مشغول درس خواندن می‌شدند. ایشان قبل از پایان تحصیلات رسمی در مدرسه، تحصیلات حوزوی را شروع می‌کنند.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/41525/C/13971110_0741525.jpg
در مقطعی که از مراحل درس‌های مقدماتی و سطوح حوزوی فارغ می‌شوند، این‌طور می‌گفتند که «ما می‌شنیدیم سیدمحمدباقر صدر از مدرسین خوب و مطرح نجف است.» وقتی می‌خواهند وارد مرحله‌‌ی دروس خارج فقه و اصول بشوند، در درس آیت‌الله شهید سیدمحمدباقر صدر حاضر می‌شوند و از آن زمان هم ارادت علمی و هم ارادت اخلاقی و علقه‌ی عاطفی به شهید صدر پیدا می‌کنند و به یکی از شاگردان ویژه‌ی شهید صدر تبدیل می‌شوند.

وقتی شهید صدر وارد بحث‌های مبارزاتی و فعالیت‌های سیاسی و انقلابی می‌شوند، مرحوم شاهرودی جزو همراهان و یاران نزدیک شهید صدر بودند و به همین خاطر دستگیر می‌شوند و یک دوره‌ی شکنجه‌ی خیلی سنگین را می‌گذرانند. میان همه‌ی کسانی که در عراق دوره‌ی بازداشت و زندان داشتند، معروف بود که آیت‌اللّه هاشمی شاهرودی بسیار مقاوم و پرتحمل بودند و در شکنجه‌ها اطلاعاتی به بازجوها نمی‌دادند.

* در چه دوره‌ای به ایران می‌آیند؟ و به چه فعالیتی در ایران مشغول می‌شوند؟
<# ST id="72907" tid="1" #>

بعد از اینکه سخت‌گیری‌ها و فشارها بر روی مبارزان شدت میگیرد و رژیم بعث، طلبه‌های ایرانی را از حوزه‌ی نجف اخراج می‌کند، ایشان با توصیه‌ی شهید صدر از عراق خارج می‌شوند و به ایران می‌آیند. در این زمان کار اصلی‌شان را در حوزه‌ی علمیه‌ی قم و با تدریس و تألیف ادامه می‌دهند. ایشان در قم به چند دلیل مورد توجه ویژه‌ی علما قرار می‌گیرند؛ اولاً شخصیت علمی بالایی داشتند؛ ثانیاً به خاطر شرایط انقلاب، احساس مسئولیت نسبت به انقلاب و اهداف انقلابی داشتند، ثالثاً حرکت انقلابی شهید صدر و افکار ایشان را دنبال می‌کردند. در نتیجه ایشان تبدیل می‌شوند به محور تلاقی همه‌ی افراد و کسانی که از حوزه‌ی نجف به ایران آمده بودند و یا شاگردان شهیدصدر که به ایران مهاجرت کرده بودند.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/41525/C/13971110_0241525.jpg
در این برهه برنامه‌ی علمی و تدریس و تألیف کتاب‌های فقهی و اصولی را در قم ادامه دادند که این بخش مهمی از فعالیت ایشان است. به عنوان یک فارغ‌التحصیل حوزه‌ی علمیه‌ی نجف وارد قم می‌شوند و به نظر اساتید و فضلا یک میراث فکری گرانبهایی که در نجف بوده را با خودشان منتقل می‌کنند؛ به ویژه با مشخصه‌های فکری نگاه شهیدصدر که یک نگاه نواندیشانه و یک نگاه معطوف به حل مسائل اجتماعی و اقتصادی بوده است. شهید صدر کسی بود که کتابهای «فلسفتنا» و «البنک لا ربوی فی الاسلام» یعنی «بانکداری بدون ربا در اسلام» را نوشته بود. مکتب فکری شهید صدر و نظام فقهی‌ای که مد نظر ایشان بوده کاملاً‌ نواندیشانه و ناظر به حل مسئله بوده است. مرحوم شاهرودی این احساس رسالت را داشتند و در عمل هم نشان دادند که میراث فکری و نوع نگاه و روش نظام‌مند در اجتهاد و فقاهت شهید صدر در قم تبیین بشود و در حوزه‌های علمیه رواج پیدا کند، از این جهت مرحوم شاهرودی عهده‌دار استمرار خط فکری و انقلابی شهید صدر در حوزه‌های علمیه بودند.

* در واقع ماجرای تأسیس مجلس اعلای انقلاب اسلامی در عراق در آن زمان شکل میگیرد.
<# ST id="72908" tid="1" #>

بله، در مقطعی که جنگ تحمیلی از طرف رژیم صدام آغاز میشود، ایشان با ارتباطاتی که داشتند و با عنایتی که خود حضرت امام نسبت به ایشان داشتند و با هدایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که آن زمان بحث فعالیت‌های مبارزاتی خارج از کشور را مدیریت می‌کردند، این ایده شکل می‌گیرد که علما و روحانیون و طلاب و مبارزینی که علیه رژیم صدام فعالیت می‌کنند، یک ساماندهی پیدا کنند. ایشان به عنوان شاگرد برجسته‌ی شهیدصدر و فرد مورد اعتماد نظام به عنوان رئیس مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق انتخاب می‌شوند. در آن زمان مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق فعالیت‌های سیاسی را شروع می‌کند و حتی در بعضی دوره‌ها وارد فعالیت‌های نظامی و تشکیل سپاه بدر و فعالیت جهادی مستقیم در عرصه‌ی جبهه‌ها میشود و در عرصه‌ی داخل عراق نیز به افشاگری جنایات صدام می‌پردازد.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/41525/C/13971110_3641525.jpg

* رابطه ایشان با شهید صدر فقط در مسائل علمی نبود بلکه رابطه‌ی بسیار صمیمی با ایشان داشتند، مرحوم آیت‌الله شاهرودی در این زمینه چه خاطراتی از استادشان بیان می‌کردند؟
<# ST id="72909" tid="1" #>

بله، ارتباط شهید صدر با آیت‌الله شاهرودی فقط بحث علمی و درسی نبود، یک ارتباط عمیق عاطفی بین آنها برقرار بوده است. باتوجه به اینکه در کودکی پدر را از دست داده بودند و شهید صدر هم پدر ایشان را می‌شناختند، به تعبیری شهید صدر نقش پدر معنوی ایشان را در همه‌ی زمینه‌ها به عهده می‌گیرند. به عنوان مثال برای ازدواج خیلی به ایشان کمک می‌کنند. مرحوم آیت‌الله شاهرودی نقل می‌کردند که در مراسم ازدواج، شهید صدر به ایشان این‌چنین گفته بود: «حالا که پدرت نیست، من را به عنوان پدر خودت در این مجلس بدان.» حتی بعضی وقت‌ها خود شهید صدر برای یکسری کارها درب منزل مرحوم شاهرودی می‌آمدند، برای اینکه موضوعی را بخواهند پیگیری کنند.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/41525/C/13971110_3241525.jpg
شهید صدر سهم اساسی در شکل‌گیری هویت فکری و اجتماعی مرحوم شاهرودی داشتند. در جریان آخرین سفری که قبل از کسالت و بیماری‌شان داشتند، به زیارت عتبات مشرف شدیم، یکی از برنامه‌هایی که ایشان تأکید کردند، این بود که به مرقد شهید صدر بروند و ادای احترام کنند. من توفیق داشتم خدمتشان بودم و ایشان از همان لحظه‌ای که وارد مزار شهید صدر شدند اصلاً  اختیار از دستشان رفت و چند دقیقه پشت سر هم گریه‌ی شدید کردند و خودشان روی قبر افتادند و این جمله را تکرار می‌کردند که «هنیئاً لک یا أباجعفر»، یعنی خوشا به حالت ای اباجعفر، که به شهادت و مقام بزرگی رسیدی.

* مقداری از زندگی شخصی و خانوادگی ایشان بگویید، مثلاً ایشان چه زمانی ازدواج کردند؟
از جهت خانوادگی، خانواده‌ی سنتی مورد توجه و اهتمام ایشان بود، برای همین حدود ۲۴ سالگی ازدواج می‌کنند. همسر ایشان از خانواده‌ی آیت‌الله حسینی شاهرودی بودند. مرحوم آیت‌الله شاهرودی به خاطر منش حوزوی و مسئولیت‌های اجتماعی خیلی مورد رجوع مردم بودند، از این جهت منزل ایشان یک منزل پر رفت و آمد و پر مراجعه و پر میهمان بود. در دسترس بودن برای همه و با روی باز و گشاده از مردم استقبال کردن، یک جنبه‌ی جدانشدنی زندگی ایشان بود.
نکته‌ی دیگر در زندگی ایشان ‌اهتمام به تربیت دینی و انتقال مفاهیم دینی به فرزندان و خانواده و اطرافیان بود؛ مثلاً محور جمع شدن اعضای فامیل در خانه ایشان، مجالس ذکر اهل بیت (علیهم‌السلام) بود؛ یا در ایام عزاداری که مجلس روضه برقرار بود یا در ایام ولادت ائمه که مجلس مدح ائمه برگزار می‌شد.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/41525/C/13971110_1141525.jpg

* ایشان اهل مسافرت بودند؟ در زمینه‌ی ورزش چقدر اهتمام داشتند؟
ایشان در سفرها هم نگاه فرهنگی و تربیتی داشتند، سفرهای خانوادگی ایشان سفرهای زیارتی بود؛ مثلاً سفر مشهد مقدس یا قم. اهل اینکه بخواهند به شهرهای تفریحی سفر کنند، نبودند، حتی سفرهای خارج کشور ایشان هم سفرهای زیارتی بود؛ مثلاً چند بار عمره رفتند و یکی دو بار برای زیارت حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) به سوریه رفتند.
<# ST id="72912" tid="1" #>
به فعالیت‌های ورزشی علاقمند بودند. در نجف اشرف در شط کوفه که یک شاخه‌ای از رودخانه‌ی فرات هست و طلبه‌های نجف در گرمای هوا و نبود امکانات آنجا شنا میکردند، ایشان هم می‌رفتند و آنجا شنا می‌کردند. درواقع ایشان به شنا علاقمند بودند، هنگامی هم که به ایران آمدند، در اوایلی که امکانات نبود در آبگیرها و سدهای اطراف شهر قم شنا میکردند بعداً که امکانات و استخرهای مخصوص طلاب راه اندازی شد، استخر می‌رفتند. البته به پیاده‌روی هم اهتمام داشتند. در کل مرحوم آیت‌الله شاهرودی از جهت بدنی یک توازنی داشتند و اهل پرخوری نبودند.

* آیا به فرزندان خود یا فامیل تحصیل علوم حوزوی را توصیه می‌کردند؟
ایشان برای تحصیل فرزندان خود استقلال قائل بودند. گرایش فکری و علقه‌ی ایشان به تحصیلات حوزوی مشخص بود ولی این نگاه به طور غیرمستقیم در اطرافیان تأثیر میگذاشت، مستقیماً اجبار به تحصیل علوم حوزوی نمیکردند.
ایشان این گرایش فکری را ترویج می‌کردند که باید معارف دینی را در کنار نگاه به مدیریت جامعه و اهتمام به مسائل اجتماعی دنبال کرد. در خانواده و اعضای فامیل ما عده‌ای تحصیلات دینی را در حوزه‌ی علمیه دنبال کردند و بقیه با همان نگاه فکری و فرهنگی به تحصیل علوم اسلامی و معارف دینی در دانشگاه‌ پرداختند. دو تا از آقازاده‌هایشان روحانی هستند و دو تای دیگر در دانشگاه تحصیل کردند.

* چه توصیه‌هایی درباره ازدواج به اعضای خانواده بیان میکردند؟
<# ST id="72910" tid="1" #>

یکی از نکات جالبی که اهتمام داشتند و در خانواده‌ی ما رسم جاافتاده‌ای بود، این بود که تقید داشتند خودشان خطبه‌ی عقد را چه برای دخترها و چه برای پسرها بخوانند، برای ما هم باعث افتخار بود. توصیه مؤکد داشتند که خود اصل ازدواج و مراسم ازدواج و حتی زندگی‌های بعد از ازدواج، با سادگی و ساده‌زیستی شکل بگیرد. روش عملی ایشان در اداره‌ی زندگی خودشان هم همین بود، اصلاً اهل خرجهای اضافه نبودند.
نکته‌ی دیگر که با هدف فرهنگ‌سازی در خانواده انجام میدادند، این بود که میگفتند «اگر مهریه‌ی عروس بالاتر از ۱۴ سکه بهار آزادی باشد، خطبه نمی‌خوانم.» این شرط را داشتند و در عمل هم نمی‌خواندند، این یک آموزش غیرمستقیم بود برای اینکه هم دخترها و هم پسرها ازدواج را ساده بگیرند و آغاز زندگی با سادگی و منش اهل بیت (علیهم‌السلام) در ساده گرفتن ازدواج همراه باشد.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/41525/C/13971110_3441525.jpg

* چه خاطره‌ی به یادماندنی از مرحوم آیت‌الله شاهرودی در ذهن دارید؟
یکی از خاطرات خیلی شیرین برای من زمانی است که بنده توفیق داشتم در بعضی زمانها خدمتشان باشم. ایشان چند سالی را در حرم حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) اقامه‌ی نماز صبح می‌کردند، یعنی ایشان امام جماعت نماز صبح حرم حضرت معصومه بودند. در همان دوران نوجوانی یکی از برنامه‌های بنده و آقازاده‌های ایشان این بود که به خصوص روزهای پنج‌شنبه و جمعه که کار درسی‌مان کمتر بود با اهتمام و حمایت ایشان صبح‌ها در خدمت ایشان حرم مشرف می‌شدیم. صبح زود بلند شدن و به زیارت رفتن در آن سن برای ما، یک کاری بود که نه لزوم و اجباری داشت و نه متعارف بود،  ولی نوع مواجهه و حمایتی که ایشان می‌کردند به گونه‌ای بود که الآن به یکی از خاطرات شیرین دوران نوجوانی ما تبدیل شده است. صبح‌های جمعه با ایشان برای زیارت و بعد اقامه‌ی نماز صبح حرم حضرت معصومه مشرف می‌شدیم و بعد در مسیر برگشت بعضی وقت‌ها، به خصوص ایام تابستان، برنامه‌ی پیاده‌روی بود و ما هم در خدمت ایشان یک مسافتی را پیاده‌روی می‌کردیم. اینها اثر تربیتی خودش را در خانواده می‌گذارد، به این صورت که ایشان اگر می‌دیدند که رغبت و علاقه‌ای وجود دارد در اینکه ما جوانها و نوجوانها بخواهیم یک چنین کاری انجام بدهیم، ایشان حمایت می‌کردند.

* در مسائل عبادی چه مواردی بسیار مورد اهتمام ایشان بود؟
<# ST id="72911" tid="1" #>
ایشان مقید به تهجد و نماز شب  بودند، همچنین تمام نوافل یومیه را می‌خواندند، یعنی علاوه‌ی بر نماز شب مقید بودند نوافل نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء را کامل بخوانند، بعضی‌ها در نماز ظهر و عصر شاید کمتر تقید به این داشته باشند ولی ایشان حتی در نمازهای جماعتی که می‌خواندند، به نافله‌ی نمازهای ظهر و عصر تقید کامل داشتند.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/41525/C/13971110_2241525.jpg
همچنین در طول سال مجلس روضه و ذکر اهل‌بیت (علیهم‌السلام) در شب‌های جمعه هر هفته، در دفتر ایشان در قم برگزار می‌شد. حتی آن مقطعی که برای مسئولیت قوه‌ی قضائیه تهران بودند، تقید داشتند که پنج‌شنبه‌ها خود را به مجلس روضه دفترشان برسانند. مجلس روضه خیلی ساده بود و تشریفات خاصی نداشت و پذیرایی آن در حد چای و یا شیرینی ساده در ایام ولادت ائمه بود. مجلس روضه ایشان از چند جهت بابرکت بود، جایگاهی بود که مردم امکان داشتند با ایشان مستقیم حرف بزنند و از این جهت روحیه‌ی مردمی بودن ایشان بارز بود. در دوران مسئولیت قوه‌ی قضائیه نیز این امکان دیدار مردمی برقرار بود هر چند برای مسئولین حفاظت سخت بود ولی ایشان تأکید داشتند جلوی مردم را نگیرند و بگذارند رو در رو صحبت کنند. حتی برخی مسئولینی که در روال کاری فرصت نمی‌شد با ایشان دیدار داشته باشند، می‌گفتند می‌رویم روضه، آنجا حاج آقا را می‌بینیم. از برکات دیگر مجلس روضه این بود که محل گردآمدن طلاب و در برخی مناسبتها علمای دیگر کشورها بود. معمولاً هم بعداز روضه گعده‌های بحث علمی شکل میگرفت و مسائل مختلف اجتماعی-سیاسی با نگاه علمی و حوزوی بررسی میشد.