1397/07/26
سخنان نخبگان در دیدار با رهبر انقلاب
زبان و ادبیات فارسی؛ آسیبها و راهکارها
صبح چهارشنبه جمعی از نخبگان و استعدادهای برتر علمی با رهبر انقلاب دیدار کردند و تعدادی از شرکتکنندگان نیز در ابتدای این برنامه به بیان دغدغهها و دیدگاههای خود در مسائل مختلف علمی، پژوهشی، مدیریتی و فناوری پرداختند. حضرت آیتالله خامنهای در ابتدای سخنانشان به مطالب عنوان شده از سوی نخبگان اشاره کردند و فرمودند «برخی از مطالبی که اینجا گفته شد، صددرصد مورد قبول و تأیید بنده است؛ البتّه بعضی از حرفها تخصّصی بود، خارج از حوزهی اطّلاعات و معلومات بنده بود، لکن برخی از مطالبی که دوستان در اینجا گفتند -آقایان و خانمها- حرفهای بسیار متین و متقنی بود و مخاطب بعضی از آنها هم ما هستیم که انشاءالله دنبال میکنیم، [مخاطب] بعضی از آنها هم مسئولین محترمند که در جلسه حضور دارند -وزرای محترم، معاون محترم رئیسجمهور مخاطب این حرفها هستند...».
یکی از نخبگانی که روز چهارشنبه در حضور رهبر انقلاب به ارائهی نکات خود پرداخت، سرکار خانم زینب اکبری، دانشجوی نمونهی کشوری و دارندهی مدال نقرهی المپیاد دانشآموزی بود که «لزوم مراقبت از زبان فارسی و پرهیز از کمتوجهی رسانهای در حوزهی زبان فارسی» را مورد تأکید قرار داد. پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR متن وی را به شرح زیر منتشر میکند.
بر اساس اسناد فرادستی، زبان و خط فارسی یکی از مؤلفههای قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران است. با توجه به این اهمیت، باید از زبان به عنوان مسیری راهبردی در نفوذ فرهنگی مراقبت نمود؛ زیرا تضعیف آن موجب فرسایش هویت ملی و تضعیف قدرت نرم خواهد شد. هشدارها و توصیههای پرتکرار رهبر انقلاب در این باره، چندی است که باعث شده تا شاخص بسیار مهم «لزوم مراقبت از زبان فارسی» مورد توجه قرار گیرد. بر همین اساس تا کنون در اسناد ملی بر اهمیت حفظ و ارتقای زبان فارسی بسیار تأکید شده است؛ ولی امروزه به همان اندازه و شاید بیشتر از آنکه محتاج ایدههای سازنده در این زمینه باشیم -که البته به جای خویش نیکوست- به اجرایی شدن همین تکالیف قانونی موجود توسط دستگاههای مربوط و حتی عموم مردم نیازمندیم.
آسیبها و راهکارهای پیش رو در سه حوزه اصلی
۱. مدارس
«ابتذال و تنکمایگی زبان» در میان گویشوران ایرانی توصیفی راستین از حال زبان فارسی در میان صاحبان خود است. گواه آنکه فارسی زبانان امروز با هفتصد واژه زندگی میکنند، حال آنکه اتحادیه اروپا، دو دهه پیش، تعداد واژگان لازم برای گویشوران این اتحادیه را حدود چهار هزار و پانصد واژه اعلام کرده است. در حوزه نوشتار وضع به مراتب نگرانکنندهتر است. اساساً غفلت از «آموزش مهارتهای زبانی» در نظام آموزشی ما به پیش از دانشگاه بر میگردد. در کتابهای درسی جدید نگرش آموزشی و عملی به زبان فارسی وجود ندارد. رویکرد ادبی بر کتابها سایه افکنده و از آموزش مهارتهای زبانی غفلت شده است. به عنوان مثال کتاب «نگارش» که بر اساس یکی از مهمترین زیر نظامهای «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش»، یعنی سند «برنامه درسی ملی» بنا بوده یکی از اصلی ترین مهارتهای زبانی را به دانش آموزان بیاموزد، محتوای منسجم و هدفمندی برای آموزش و ارزشیابی نگارش ندارد و با تکیه بر ذوق و خلاقیت معلم و دانش آموز تدریس میشود. و در این میان تلاش خانوادههای ایرانی برای آموختن زبان دوم و سوم به کودکان و نوجوانانی که هنوز بر زبان مادری تسلط ندارند، خود باب دیگری است.
۲. دانشگاهها
در دورهی تحصیلات عالی نیز وضع بر همین منوال است؛ بخشی از آسیبها به جامعهی «دانشجویان و دانش آموختگان رشته زبان و ادبیات فارسی» مربوط میشود و بخشی به جامعه «کاربران متخصص در سایر علوم». در مورد نخست، لزوم بازنگری در برنامهریزی درسی رشته زبان و ادبیات فارسی، سالهاست که جز در مقام نظر راه به جایی نبرده است. برای «مهارت آموزی» که نخستین گام جهت ورود دانش آموختگان این رشته به بازار کار محسوب میشود، چند واحد اختیاری در مقطع کارشناسی، تعریف شده است که آن هم به شیوه سنتی و تجویزی تدریس میشود. این بدین معناست که هیچ یک از دانشجویان این رشته در هیچ یک از مقاطع تحصیلی خود، مهارتهای لازم را برای اینکه بتوانند در آینده ویراستار، فرهنگنویس یا مصحح باشند، نمیآموزند و سویهی خلاقانهتر این مهارتها یعنی فنون نگارش خلاق، شاعری، نویسندگی و فیلمنامهنویسی نیز مدتهاست که در برنامههای درسی جایی ندارد. در مورد دوم نیز، امروزه شاهد فراگیر شدن پدیدهای هستیم که میتوان آن را «بیسوادی» و «بیتعصبی زبانی» در میان متخصصان سایر رشتههای دانشگاهی نامید. مروری بر آثار و تولیدات دانشگاهی در رشتههای گوناگون، که به زبان فارسی نگارش یافتهاند، اما هیچ یک از قواعد درستنویسی و زیبانویسی فارسی در آنها رعایت نشده، حاکی از آن است که دانشجو و هیأت راهنمای پایاننامه یا رساله، از «دانش تخصصی نوشتاری» بیبهره و نسبت به الزامات نگارش و ویرایش فارسی بی اعتنا هستند. در پژوهشی ثابت شده است فقط آموختن مهارت خلاصهنویسی و شیوههای صحیح نقل قول نقش بزرگی در پرهیز از جعل علمی در نگارشهای دانشگاهی دارد و این بدان معناست که دانشجویان ما از سادهترین مهارتهای نوشتاری نیز بی بهرهاند. به نظر میرسد لازم است در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری، آزمون زبان فارسی (نظیر تافل انگلیسی) برگزار شود تا دانشجویان از حداقل مهارتهای زبانی برخوردار باشند.
۳. رسانه
در کنار کاستیهای نظام آموزشی، ولنگاری رسانهای در حوزهی زبان فارسی، از رسانهی ملی گرفته تا روزنامه، مجله، تارنما و خبرگزاری، ویرانگر است. در حوزهی رسانههای مکتوب، شکستهنویسی، آشفتگی رسمالخط و دخالت سلیقههای شخصی و بدعتگذاری رسمالخطی و غلطهای املایی بیشمار آسیبزاست، در حالی که پاکیزهنویسی رسانهها با توجه به گسترهی روزافزون آنها، میتواند درستنویسی را ترویج کند. در حوزهی رسانههای دیداری شنیداری و در رأس آنها، رسانهی ملی، هیچ چیز به اندازه حفظ و پاسداشت زبان معیار و جلوگیری از رواج واژهسازیهای نادرست اهمیت ندارد. آنچه از زبان گویندگان خبر، بازیگران فیلمها و سریالها و حتی در آگهیهای بازرگانی میشنویم، پر از خطاهای زبانی است که ما آن را یاد میگیریم و تکرار میکنیم. حال آنکه اگر زبان رسانهی ملی فاخر، معیار، به أسلوب و درست باشد، ذهن و زبان مردم به خودی خود تربیت میشود. تصویبنشدن «برنامهی ملی خط و زبان فارسی» در شورای عالی فضای مجازی که بنا بود، سیاستها و راهبردها را در این حوزه مشخص کند و تعطیلی «شورای عالی ویرایش زبان فارسی در صدا و سیما» که از الزامات رسانهی ملی است، از جمله مواردی است که بر نابهسامانیهای این حوزه میافزاید.
زبان فارسی و الزامات فرهنگ دیجیتال: اساساً حفظ سلامت زبان و گسترش آن، بدون توجه به الزامات فرهنگ دیجیتال در دنیای امروز بیمعناست. در همین راستا یکی از مهمترین ارکان سیاستهای کلی نظام در بخش ارتباطات مخابراتی و پستی، اتخاذ تدابیر لازم و تمهیدات فنی و اقتصادی به منظور حمایت از گسترش منابع و اطلاعات، به خط و زبان فارسی در محیطهای رایانهای و دیجیتال است. به راستی هم اکنون سهم یک فارسیزبان، از میراث پربار خویش، در زیستبوم فضای مجازی، چقدر است؟ به نظر میرسد وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، کتابخانهی ملی، فرهنگستان زبان و ادب فارسی و سایر نهادهای متولی، هنوز لزوم گذر از فرهنگ آنالوگ به دیجیتال را درنیافتهاند. در پرتو همین گذر است که یک کاربر فارسی زبان، از پژوهشگر گرفته تا بانوی خانهدار، میتواند در تلفن همراه خویش، وارد صفحه یا نرمافزاری شود که در آن شاهنامه را بگشاید و علاوه بر متن، به تصاویر و نگارگریها، موسیقیهای مرتبط و حتی پردهخوانیهای دیجیتال هر داستان دسترسی داشته باشد. و در سطح پیشرفتهتری به واسطهی پویانماییها، بازیهای رایانهای و نرمافزارهای مرتبط، هر لحظه در تلفن همراه خویش به هر بخش از میراث زبانی-ادبی خود که تمایل داشت، دسترسی داشته باشد. گذشته از این، دیجیتالسازی منابع، اولین گام برای شکلگیری کسب و کارهای نوپا و کارآفرینیهای دانشبنیان بر پایهی زبان و ادبیات فارسی است که اساساً در تعریف شرکتهای دانش بنیان گنجانده نشده است.
در پایان امید است در پرتو این نگاه خردمندانه رهبری، که زبان فارسی یگانه زبان انقلاب اسلامی و اسلام انقلابی است، و نیز اهتمام مسئولان و فرزندان این زبان، دُرِّ دَری، روز به روز ببالد و در ایران و جهان برقرار بماند.
رهبر انقلاب: انشاءالله. انشاءالله. طیبالله انفاسکم.
دانلود با کیفیت پایین | دانلود با کیفیت بالا
یکی از نخبگانی که روز چهارشنبه در حضور رهبر انقلاب به ارائهی نکات خود پرداخت، سرکار خانم زینب اکبری، دانشجوی نمونهی کشوری و دارندهی مدال نقرهی المپیاد دانشآموزی بود که «لزوم مراقبت از زبان فارسی و پرهیز از کمتوجهی رسانهای در حوزهی زبان فارسی» را مورد تأکید قرار داد. پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR متن وی را به شرح زیر منتشر میکند.
بر اساس اسناد فرادستی، زبان و خط فارسی یکی از مؤلفههای قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران است. با توجه به این اهمیت، باید از زبان به عنوان مسیری راهبردی در نفوذ فرهنگی مراقبت نمود؛ زیرا تضعیف آن موجب فرسایش هویت ملی و تضعیف قدرت نرم خواهد شد. هشدارها و توصیههای پرتکرار رهبر انقلاب در این باره، چندی است که باعث شده تا شاخص بسیار مهم «لزوم مراقبت از زبان فارسی» مورد توجه قرار گیرد. بر همین اساس تا کنون در اسناد ملی بر اهمیت حفظ و ارتقای زبان فارسی بسیار تأکید شده است؛ ولی امروزه به همان اندازه و شاید بیشتر از آنکه محتاج ایدههای سازنده در این زمینه باشیم -که البته به جای خویش نیکوست- به اجرایی شدن همین تکالیف قانونی موجود توسط دستگاههای مربوط و حتی عموم مردم نیازمندیم.
آسیبها و راهکارهای پیش رو در سه حوزه اصلی
۱. مدارس
«ابتذال و تنکمایگی زبان» در میان گویشوران ایرانی توصیفی راستین از حال زبان فارسی در میان صاحبان خود است. گواه آنکه فارسی زبانان امروز با هفتصد واژه زندگی میکنند، حال آنکه اتحادیه اروپا، دو دهه پیش، تعداد واژگان لازم برای گویشوران این اتحادیه را حدود چهار هزار و پانصد واژه اعلام کرده است. در حوزه نوشتار وضع به مراتب نگرانکنندهتر است. اساساً غفلت از «آموزش مهارتهای زبانی» در نظام آموزشی ما به پیش از دانشگاه بر میگردد. در کتابهای درسی جدید نگرش آموزشی و عملی به زبان فارسی وجود ندارد. رویکرد ادبی بر کتابها سایه افکنده و از آموزش مهارتهای زبانی غفلت شده است. به عنوان مثال کتاب «نگارش» که بر اساس یکی از مهمترین زیر نظامهای «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش»، یعنی سند «برنامه درسی ملی» بنا بوده یکی از اصلی ترین مهارتهای زبانی را به دانش آموزان بیاموزد، محتوای منسجم و هدفمندی برای آموزش و ارزشیابی نگارش ندارد و با تکیه بر ذوق و خلاقیت معلم و دانش آموز تدریس میشود. و در این میان تلاش خانوادههای ایرانی برای آموختن زبان دوم و سوم به کودکان و نوجوانانی که هنوز بر زبان مادری تسلط ندارند، خود باب دیگری است.
۲. دانشگاهها
در دورهی تحصیلات عالی نیز وضع بر همین منوال است؛ بخشی از آسیبها به جامعهی «دانشجویان و دانش آموختگان رشته زبان و ادبیات فارسی» مربوط میشود و بخشی به جامعه «کاربران متخصص در سایر علوم». در مورد نخست، لزوم بازنگری در برنامهریزی درسی رشته زبان و ادبیات فارسی، سالهاست که جز در مقام نظر راه به جایی نبرده است. برای «مهارت آموزی» که نخستین گام جهت ورود دانش آموختگان این رشته به بازار کار محسوب میشود، چند واحد اختیاری در مقطع کارشناسی، تعریف شده است که آن هم به شیوه سنتی و تجویزی تدریس میشود. این بدین معناست که هیچ یک از دانشجویان این رشته در هیچ یک از مقاطع تحصیلی خود، مهارتهای لازم را برای اینکه بتوانند در آینده ویراستار، فرهنگنویس یا مصحح باشند، نمیآموزند و سویهی خلاقانهتر این مهارتها یعنی فنون نگارش خلاق، شاعری، نویسندگی و فیلمنامهنویسی نیز مدتهاست که در برنامههای درسی جایی ندارد. در مورد دوم نیز، امروزه شاهد فراگیر شدن پدیدهای هستیم که میتوان آن را «بیسوادی» و «بیتعصبی زبانی» در میان متخصصان سایر رشتههای دانشگاهی نامید. مروری بر آثار و تولیدات دانشگاهی در رشتههای گوناگون، که به زبان فارسی نگارش یافتهاند، اما هیچ یک از قواعد درستنویسی و زیبانویسی فارسی در آنها رعایت نشده، حاکی از آن است که دانشجو و هیأت راهنمای پایاننامه یا رساله، از «دانش تخصصی نوشتاری» بیبهره و نسبت به الزامات نگارش و ویرایش فارسی بی اعتنا هستند. در پژوهشی ثابت شده است فقط آموختن مهارت خلاصهنویسی و شیوههای صحیح نقل قول نقش بزرگی در پرهیز از جعل علمی در نگارشهای دانشگاهی دارد و این بدان معناست که دانشجویان ما از سادهترین مهارتهای نوشتاری نیز بی بهرهاند. به نظر میرسد لازم است در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری، آزمون زبان فارسی (نظیر تافل انگلیسی) برگزار شود تا دانشجویان از حداقل مهارتهای زبانی برخوردار باشند.
۳. رسانه
در کنار کاستیهای نظام آموزشی، ولنگاری رسانهای در حوزهی زبان فارسی، از رسانهی ملی گرفته تا روزنامه، مجله، تارنما و خبرگزاری، ویرانگر است. در حوزهی رسانههای مکتوب، شکستهنویسی، آشفتگی رسمالخط و دخالت سلیقههای شخصی و بدعتگذاری رسمالخطی و غلطهای املایی بیشمار آسیبزاست، در حالی که پاکیزهنویسی رسانهها با توجه به گسترهی روزافزون آنها، میتواند درستنویسی را ترویج کند. در حوزهی رسانههای دیداری شنیداری و در رأس آنها، رسانهی ملی، هیچ چیز به اندازه حفظ و پاسداشت زبان معیار و جلوگیری از رواج واژهسازیهای نادرست اهمیت ندارد. آنچه از زبان گویندگان خبر، بازیگران فیلمها و سریالها و حتی در آگهیهای بازرگانی میشنویم، پر از خطاهای زبانی است که ما آن را یاد میگیریم و تکرار میکنیم. حال آنکه اگر زبان رسانهی ملی فاخر، معیار، به أسلوب و درست باشد، ذهن و زبان مردم به خودی خود تربیت میشود. تصویبنشدن «برنامهی ملی خط و زبان فارسی» در شورای عالی فضای مجازی که بنا بود، سیاستها و راهبردها را در این حوزه مشخص کند و تعطیلی «شورای عالی ویرایش زبان فارسی در صدا و سیما» که از الزامات رسانهی ملی است، از جمله مواردی است که بر نابهسامانیهای این حوزه میافزاید.
زبان فارسی و الزامات فرهنگ دیجیتال: اساساً حفظ سلامت زبان و گسترش آن، بدون توجه به الزامات فرهنگ دیجیتال در دنیای امروز بیمعناست. در همین راستا یکی از مهمترین ارکان سیاستهای کلی نظام در بخش ارتباطات مخابراتی و پستی، اتخاذ تدابیر لازم و تمهیدات فنی و اقتصادی به منظور حمایت از گسترش منابع و اطلاعات، به خط و زبان فارسی در محیطهای رایانهای و دیجیتال است. به راستی هم اکنون سهم یک فارسیزبان، از میراث پربار خویش، در زیستبوم فضای مجازی، چقدر است؟ به نظر میرسد وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، کتابخانهی ملی، فرهنگستان زبان و ادب فارسی و سایر نهادهای متولی، هنوز لزوم گذر از فرهنگ آنالوگ به دیجیتال را درنیافتهاند. در پرتو همین گذر است که یک کاربر فارسی زبان، از پژوهشگر گرفته تا بانوی خانهدار، میتواند در تلفن همراه خویش، وارد صفحه یا نرمافزاری شود که در آن شاهنامه را بگشاید و علاوه بر متن، به تصاویر و نگارگریها، موسیقیهای مرتبط و حتی پردهخوانیهای دیجیتال هر داستان دسترسی داشته باشد. و در سطح پیشرفتهتری به واسطهی پویانماییها، بازیهای رایانهای و نرمافزارهای مرتبط، هر لحظه در تلفن همراه خویش به هر بخش از میراث زبانی-ادبی خود که تمایل داشت، دسترسی داشته باشد. گذشته از این، دیجیتالسازی منابع، اولین گام برای شکلگیری کسب و کارهای نوپا و کارآفرینیهای دانشبنیان بر پایهی زبان و ادبیات فارسی است که اساساً در تعریف شرکتهای دانش بنیان گنجانده نشده است.
در پایان امید است در پرتو این نگاه خردمندانه رهبری، که زبان فارسی یگانه زبان انقلاب اسلامی و اسلام انقلابی است، و نیز اهتمام مسئولان و فرزندان این زبان، دُرِّ دَری، روز به روز ببالد و در ایران و جهان برقرار بماند.
رهبر انقلاب: انشاءالله. انشاءالله. طیبالله انفاسکم.