1397/03/19
به قلم یکی از شاعران حاضر در دیدار؛
روایتی متفاوت از آنچه در دیدار شاعران میگذرد
چهارشنبه شب (۱۳۹۷/۰۳/۰۹) در شب ولادت باسعادت کریم اهلبیت حضرت امام حسن مجتبی (علیهالسلام) جمعی از استادان زبان و ادب پارسی و شاعران جوان و پیشکسوت با رهبر انقلاب اسلامی دیدار و در جریان آن، ۳۱ نفر از شاعران، اشعار خود را در این محفل ادبی قرائت کردند. یکی از این شعرا، آقای میلاد حبیبی از خمینیشهر اصفهان بود که شعر خود را خواند و حال، در یادداشتی به بیان ویژگیهای این دیدار پرداخته است.
هر سال، ایام ولادت امام حسن مجتبی (علیهالسلام) که فرا میرسد رسانهها منتظرند تا یکی از جذابترین برنامههای مرتبط با رهبر انقلاب را پوشش دهند؛ صمیمیت دیدار رهبر انقلاب با شاعران، این فرصت را به رسانهها میدهد تا بتوانند جزئیات بیشتری از این دیدار و حواشی و گفتگوهای آن را پوشش دهند.
اما آنچه که معمولاً حلقهی مفقودهی روایتهای این دیدار متفاوت است، خودِ اشعار و شعر «بما هو شعر» است. شاید هرچقدر مواجههی رسانهها با این دیدار، حاشیهمدار و ژورنالیستی است، مواجههی میزبان کاملاً از روی منطق و دغدغهمندی است. به عبارت دیگر پایان این دیدار برای رهبر انقلاب مصداق این مصرع شهریار که میگوید «این هم از عمر شبی بود که حالی کردیم» نیست، بلکه وصف این دیدار طولانیمدت، بیشتر با این مصرع قرابت دارد که «درد داریم که این موقع شب بیداریم!».
شعر برای...؟
شعر برای چه؟ حال که این ابزار در اختیار ما شاعران است، آن را باید صرف چه کنیم؟ هنر برای عشق؟ هنر برای زیبایی؟ یا نه! هنر برای هنر و یا هنر برای باور؟
در این خصوص شاید بد نباشد تعریف رهبر معظم انقلاب از شعر انقلاب که همانا رسالت شاعر انقلابی است را ولو برای بار هزارم مرور کنیم:
«شعر انقلاب شعری است که در خدمت اهداف انقلاب است. در خدمت عدالت، در خدمت انسانیّت، در خدمت دین، در خدمت وحدت، در خدمت رفعت ملّی، در خدمت پیشرفت همهجانبهی کشور، در خدمت انسانسازیِ به معنای واقعی کلمه در کشور؛ این میشود شعر انقلاب که در جهت اهداف انقلاب است.» (۱۳۹۴/۴/۱۰)
کمترین برداشت از تعریف فوق این است که شعر انقلاب دایرهی گستردهتری دارد از آنچه که ما میپنداریم! یعنی از مقاومت و پایداری که عالیترین مفاهیم انقلاب هستند گرفته تا فضائل اخلاقی نظیر دوست داشتن و عشق ورزیدن. برای درک این مهم، شاید بهترین نسخهی عملی برای ما مواجههی شخص رهبر انقلاب با شاعران و موضوعات اشعار است.
پس از شعرخوانی سرکار خانم عالیه مهرابی برای همسران شهدای مدافع حرم در دیدار امسال، رهبر انقلاب پرداختن به این موضوع را ارج مینهند و جزو موضوعاتی میدانند که باید برای آن شعر گفت. این اتفاق برای شعر محمدحسین ملکیان نیز که درخصوص واقعهی گوهرشاد بود، تکرار میشود و همینطور ایشان از جواد جعفری بهخاطر اینکه به موضوع پرچم جمهوری اسلامی در شعرش پرداخته، تمجید میکنند.
اما این تنها بخشی از ماجرا است. مکرر دیده شده که استقبال ایشان از شعرِ عاشقانه چگونه است؛ از توجه ویژه به این نوع کتابهای شعر در نمایشگاههای کتاب در چندسال گذشته تا دیدار با شاعران در سال ۹۵ که با عبارت «عاشقانه بخوان» به پیشواز شعرخوانی محمد برزگر رفتند، تا همین دیدار اخیر که به مقایسهی محتوایی شعر عاشقانهی عرب در قرنهای قبل و شعر عاشقانهی فارسی پرداختند. دغدغههای ایشان نسبت به شعر طنز و هجو و ... هم قابل بررسی است که در این مقال نمیگنجد.
شب شعر بیت رهبری!
اصطلاحی بین جامعهی شاعران رایج شده است که درست یا غلط دیدار شاعران با رهبر انقلاب را «شب شعر بیت رهبری» مینامند. اما آنچه که در دهها و شاید صدها شب شعر که هر سال در کشور برگزار میشود میگذرد، بسیار متفاوت با دیدار شاعران با رهبر انقلاب است. در شبهای شعر، مرسوم این است که مجری شاعری را صدا میزند، وی پشت تریبون رفته و شعرش را میخواند و به همین ترتیب جلسه تمام میشود. دیگر هیچ اهمیتی ندارد که شعری که خوانده شده، شاهکاری در ادبیات است یا شعری ضعیف و سطحی؛ دقیقاً برخلاف آنچه که در شبهای نیمهی رمضان در بیت رهبری برگزار میشود!
اینجا شاعر در حین شعرخوانی اگر لازم باشد از سوی «آقا» تحسین میشود و اگر ایشان نکتهای را لازم بدانند حتماً متذکر میگردند؛ دقیقاً همان کاری که انجمنهای ریشهدار شاعرپرور انجام میدهند. به عبارت دیگر رهبر انقلاب هرگز فقط به محتوا فکر نمیکنند بلکه از حساسیتشان روی شعرها میشود فهمید که چقدر سالم بودن و تمیز بودن ساختار شعر، برایشان اهمیت دارد. بهعنوان مثال در مواجهه با این بیت از رضا صالحی که سروده بود:
یوسف از دامان پاکش حبس و زندان دیده است / کام یونس از جهان، کام نهنگی بیش نیست
رهبری «حبس و زندان» را تکراری بیوجه میدانند که همان حشو و از عیوب بلاغی است.
یا هنگامی که افشین علا به این بیت میرسد:
یک روز پدر بهخاطر قرض / با غصه و آه و اخم بسیار
صبحانهنخورده رفت کنجی / تا صبح نشسته بود بیدار
تذکر منطقی رهبری درخصوص رعایت نکردن منطق زمانی در شعر و اینکه: نمیشود کسی صبحانه نخورد و تا صبح بیدار باشد، هم خود گواه بر حساسیت بر سالم بودن شعرها است.
یا نقدی که به شعر سیدعلی شکراللهی و شعرهای دیگر وارد کردند و و و...
این روند نکتهسنجی آنقدر شدید میشود که مجری مراسم میگوید «مدام به شورای هشتنفره میگوییم دقت کنند اما باز آقا نکاتی را پیدا میکنند».
دغدغههای بزرگ
آنچه که رهبر انقلاب هر سال بهعنوان صحبتهای پایانی میفرمایند دغدغهی کلی دلسوزان ادبیات انقلاب است؛ دغدغههایی که چهبسا از چشم مدیران فرهنگی نیز دور مانده: از «احیای سرود» و «ورود جوانان به عرصهی نوحهسرایی و هجو» و «حفظ عفت هزارسالهی شعر فارسی» تا جملهای مثل «تعداد لایکهای فضای مجازی ملاک ارزش یک مطلب نیست»، همه و همه خط مشیهایی است که رهبر معظم انقلاب در همین جلسه تعیین کردهاند و بر شاعران انقلاب اسلامی فرض است که این مسائل را با جدیت دنبال کنند؛ هرچند در همین لحظه هم میتوان نتیجهی این سیاستگذاری را در رشد جریان شعر انقلاب مشاهده کرد.
هر سال، ایام ولادت امام حسن مجتبی (علیهالسلام) که فرا میرسد رسانهها منتظرند تا یکی از جذابترین برنامههای مرتبط با رهبر انقلاب را پوشش دهند؛ صمیمیت دیدار رهبر انقلاب با شاعران، این فرصت را به رسانهها میدهد تا بتوانند جزئیات بیشتری از این دیدار و حواشی و گفتگوهای آن را پوشش دهند.
اما آنچه که معمولاً حلقهی مفقودهی روایتهای این دیدار متفاوت است، خودِ اشعار و شعر «بما هو شعر» است. شاید هرچقدر مواجههی رسانهها با این دیدار، حاشیهمدار و ژورنالیستی است، مواجههی میزبان کاملاً از روی منطق و دغدغهمندی است. به عبارت دیگر پایان این دیدار برای رهبر انقلاب مصداق این مصرع شهریار که میگوید «این هم از عمر شبی بود که حالی کردیم» نیست، بلکه وصف این دیدار طولانیمدت، بیشتر با این مصرع قرابت دارد که «درد داریم که این موقع شب بیداریم!».
این دیدار برای رهبر انقلاب مصداق این مصرع شهریار که میگوید «این هم از عمر شبی بود که حالی کردیم» نیست، بلکه وصف این دیدار طولانیمدت، بیشتر با این مصرع قرابت دارد که «درد داریم که این موقع شب بیداریم!».
شعر برای...؟
شعر برای چه؟ حال که این ابزار در اختیار ما شاعران است، آن را باید صرف چه کنیم؟ هنر برای عشق؟ هنر برای زیبایی؟ یا نه! هنر برای هنر و یا هنر برای باور؟
در این خصوص شاید بد نباشد تعریف رهبر معظم انقلاب از شعر انقلاب که همانا رسالت شاعر انقلابی است را ولو برای بار هزارم مرور کنیم:
«شعر انقلاب شعری است که در خدمت اهداف انقلاب است. در خدمت عدالت، در خدمت انسانیّت، در خدمت دین، در خدمت وحدت، در خدمت رفعت ملّی، در خدمت پیشرفت همهجانبهی کشور، در خدمت انسانسازیِ به معنای واقعی کلمه در کشور؛ این میشود شعر انقلاب که در جهت اهداف انقلاب است.» (۱۳۹۴/۴/۱۰)
کمترین برداشت از تعریف فوق این است که شعر انقلاب دایرهی گستردهتری دارد از آنچه که ما میپنداریم! یعنی از مقاومت و پایداری که عالیترین مفاهیم انقلاب هستند گرفته تا فضائل اخلاقی نظیر دوست داشتن و عشق ورزیدن. برای درک این مهم، شاید بهترین نسخهی عملی برای ما مواجههی شخص رهبر انقلاب با شاعران و موضوعات اشعار است.
پس از شعرخوانی سرکار خانم عالیه مهرابی برای همسران شهدای مدافع حرم در دیدار امسال، رهبر انقلاب پرداختن به این موضوع را ارج مینهند و جزو موضوعاتی میدانند که باید برای آن شعر گفت. این اتفاق برای شعر محمدحسین ملکیان نیز که درخصوص واقعهی گوهرشاد بود، تکرار میشود و همینطور ایشان از جواد جعفری بهخاطر اینکه به موضوع پرچم جمهوری اسلامی در شعرش پرداخته، تمجید میکنند.
اما این تنها بخشی از ماجرا است. مکرر دیده شده که استقبال ایشان از شعرِ عاشقانه چگونه است؛ از توجه ویژه به این نوع کتابهای شعر در نمایشگاههای کتاب در چندسال گذشته تا دیدار با شاعران در سال ۹۵ که با عبارت «عاشقانه بخوان» به پیشواز شعرخوانی محمد برزگر رفتند، تا همین دیدار اخیر که به مقایسهی محتوایی شعر عاشقانهی عرب در قرنهای قبل و شعر عاشقانهی فارسی پرداختند. دغدغههای ایشان نسبت به شعر طنز و هجو و ... هم قابل بررسی است که در این مقال نمیگنجد.
شب شعر بیت رهبری!
اصطلاحی بین جامعهی شاعران رایج شده است که درست یا غلط دیدار شاعران با رهبر انقلاب را «شب شعر بیت رهبری» مینامند. اما آنچه که در دهها و شاید صدها شب شعر که هر سال در کشور برگزار میشود میگذرد، بسیار متفاوت با دیدار شاعران با رهبر انقلاب است. در شبهای شعر، مرسوم این است که مجری شاعری را صدا میزند، وی پشت تریبون رفته و شعرش را میخواند و به همین ترتیب جلسه تمام میشود. دیگر هیچ اهمیتی ندارد که شعری که خوانده شده، شاهکاری در ادبیات است یا شعری ضعیف و سطحی؛ دقیقاً برخلاف آنچه که در شبهای نیمهی رمضان در بیت رهبری برگزار میشود!
اینجا شاعر در حین شعرخوانی اگر لازم باشد از سوی «آقا» تحسین میشود و اگر ایشان نکتهای را لازم بدانند حتماً متذکر میگردند؛ دقیقاً همان کاری که انجمنهای ریشهدار شاعرپرور انجام میدهند. به عبارت دیگر رهبر انقلاب هرگز فقط به محتوا فکر نمیکنند بلکه از حساسیتشان روی شعرها میشود فهمید که چقدر سالم بودن و تمیز بودن ساختار شعر، برایشان اهمیت دارد. بهعنوان مثال در مواجهه با این بیت از رضا صالحی که سروده بود:
یوسف از دامان پاکش حبس و زندان دیده است / کام یونس از جهان، کام نهنگی بیش نیست
رهبری «حبس و زندان» را تکراری بیوجه میدانند که همان حشو و از عیوب بلاغی است.
در شبهای شعر، مرسوم این است که مجری شاعری را صدا میزند، وی پشت تریبون رفته و شعرش را میخواند و به همین ترتیب جلسه تمام میشود. دیگر هیچ اهمیتی ندارد که شعری که خوانده شده، شاهکاری در ادبیات است یا شعری ضعیف و سطحی؛ دقیقاً برخلاف آنچه که در شبهای نیمهی رمضان در بیت رهبری برگزار میشود!
یا هنگامی که افشین علا به این بیت میرسد:
یک روز پدر بهخاطر قرض / با غصه و آه و اخم بسیار
صبحانهنخورده رفت کنجی / تا صبح نشسته بود بیدار
تذکر منطقی رهبری درخصوص رعایت نکردن منطق زمانی در شعر و اینکه: نمیشود کسی صبحانه نخورد و تا صبح بیدار باشد، هم خود گواه بر حساسیت بر سالم بودن شعرها است.
یا نقدی که به شعر سیدعلی شکراللهی و شعرهای دیگر وارد کردند و و و...
این روند نکتهسنجی آنقدر شدید میشود که مجری مراسم میگوید «مدام به شورای هشتنفره میگوییم دقت کنند اما باز آقا نکاتی را پیدا میکنند».
دغدغههای بزرگ
آنچه که رهبر انقلاب هر سال بهعنوان صحبتهای پایانی میفرمایند دغدغهی کلی دلسوزان ادبیات انقلاب است؛ دغدغههایی که چهبسا از چشم مدیران فرهنگی نیز دور مانده: از «احیای سرود» و «ورود جوانان به عرصهی نوحهسرایی و هجو» و «حفظ عفت هزارسالهی شعر فارسی» تا جملهای مثل «تعداد لایکهای فضای مجازی ملاک ارزش یک مطلب نیست»، همه و همه خط مشیهایی است که رهبر معظم انقلاب در همین جلسه تعیین کردهاند و بر شاعران انقلاب اسلامی فرض است که این مسائل را با جدیت دنبال کنند؛ هرچند در همین لحظه هم میتوان نتیجهی این سیاستگذاری را در رشد جریان شعر انقلاب مشاهده کرد.