1397/03/13
مروری بر تفسیر سوره برائت، آیات ۴۷-۴۹:
تفسیر برائت(۱۸) | منافقان برای شرکت نکردن در جنگ، بهانه به ظاهر شرعی میآورند
تفسیر سوره برائت مشتمل بر دروس تفسیر حضرت آیتالله خامنهای در سال ۱۳۵۱ است که به تازگی توسط انتشارات انقلاب اسلامی منتشر و در اختیار علاقمندان قرار گرفت. پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در ایام ماه مبارک رمضان بخشهایی از این کتاب را به صورت خلاصه منتشر میکند.
بخش هجدهم؛ تفسیر آیات ۴۷-۴۹
منافقان برای شرکت نکردن در جنگ، بهانه به ظاهر شرعی میآورند
بخش هجدهم؛ تفسیر آیات ۴۷-۴۹
منافقان برای شرکت نکردن در جنگ، بهانه به ظاهر شرعی میآورند
بعضی از منافقان کسانی هستند که به پیغمبر(صلّیاللهعلیهوآله) میگویند: «به ما اذن بده بمانیم و به میدان نرویم و ما را فریب مده». بنابراین شأن نزول نقل شده در برخی تفاسیر شیعه و اهلِ سنّت، «لا تَفْتِنِّی» یعنی مرا به فتنهی زیبارویان رومی نینداز و نگذار بیایم و چشمم به آن جمالهای دلپسند بیفتد و فریب بخورم.
پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) در مسائل کلّی که به سرنوشت مردم و جامعه مربوط بود، مسلمانان را به مشورت میگرفت؛ به همین جهت، زمانی جدّبن قیس را احضار کرد و فرمود: «نظرت دربارهی رفتن به جنگ چیست؟» او برای اینکه عذری بیاورد و به جنگ نرود، گفت: «ای پیامبر! من در میان قوم خود معروفم که زود فریفتهی زنان زیبا میشوم و این صفت در من هست، و این جنگ هم که با روم است و زنهای رومی هم که زیبارویند، میترسم اگر بیایم، چشمم به آن زنهای رومی بیفتد و مفتون شوم؛ بیا و بگذار ما بمانیم که دین ما از دست نرود!»
این قضیّه بیانگر روحیّهای بسیار عجیب است که در غالب زمانها در بسیاری از مسلمانان وجود داشته است و آن اینکه: به نام تَرک حرامی، حرام بزرگتری را مرتکب میشدند و به نام اتیان واجب، واجب بزرگتری را ترک میکردند. اسلام همیشه در تعالیم و آموزشهای خود به ما یاد میدهد که هرگاه دو واجبی که خدا از ما خواسته و راضی به ترک آن نیست، با یکدیگر تزاحم پیدا کردند، و ما دیدیم که یکی از آن دو، اهمّیّت بیشتری دارد، لازم است آن واجب کوچک را فدای واجب بزرگتر کنیم و به واجب بزرگتر بپردازیم. چنین قانون و قاعدهای در اسلام هست.
خلاصه آنکه، بعضی منافقان خدمت پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) میآمدند و از ایشان میخواستند که به ما اجازه بده تا به جهاد نرویم که مبادا چشم ما به نامحرم بیفتد. این روحیّه گرچه ظاهر خوبی دارد و بهظاهر موافق با قرآن است، ولی در واقع مخالف با قرآن است.
پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) در مسائل کلّی که به سرنوشت مردم و جامعه مربوط بود، مسلمانان را به مشورت میگرفت؛ به همین جهت، زمانی جدّبن قیس را احضار کرد و فرمود: «نظرت دربارهی رفتن به جنگ چیست؟» او برای اینکه عذری بیاورد و به جنگ نرود، گفت: «ای پیامبر! من در میان قوم خود معروفم که زود فریفتهی زنان زیبا میشوم و این صفت در من هست، و این جنگ هم که با روم است و زنهای رومی هم که زیبارویند، میترسم اگر بیایم، چشمم به آن زنهای رومی بیفتد و مفتون شوم؛ بیا و بگذار ما بمانیم که دین ما از دست نرود!»
این قضیّه بیانگر روحیّهای بسیار عجیب است که در غالب زمانها در بسیاری از مسلمانان وجود داشته است و آن اینکه: به نام تَرک حرامی، حرام بزرگتری را مرتکب میشدند و به نام اتیان واجب، واجب بزرگتری را ترک میکردند. اسلام همیشه در تعالیم و آموزشهای خود به ما یاد میدهد که هرگاه دو واجبی که خدا از ما خواسته و راضی به ترک آن نیست، با یکدیگر تزاحم پیدا کردند، و ما دیدیم که یکی از آن دو، اهمّیّت بیشتری دارد، لازم است آن واجب کوچک را فدای واجب بزرگتر کنیم و به واجب بزرگتر بپردازیم. چنین قانون و قاعدهای در اسلام هست.
خلاصه آنکه، بعضی منافقان خدمت پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) میآمدند و از ایشان میخواستند که به ما اجازه بده تا به جهاد نرویم که مبادا چشم ما به نامحرم بیفتد. این روحیّه گرچه ظاهر خوبی دارد و بهظاهر موافق با قرآن است، ولی در واقع مخالف با قرآن است.
* تفسیر سوره برائت، حضرت آیتالله خامنهای، صص ۳۱۹ تا ۳۲۸(خلاصه).
علاقمندان میتوانند برای تهیهی کتاب «تفسیر سورهی برائت» اینجا را کلیک کنند.