1396/08/18
قبول کن تو دلم را که زائر آمده است/ مدیحهسرائی آقای میثم مطیعی
در اربعین شهادت سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام و اصحاب باوفای ایشان، حسینیه امام خمینی(ره) میزبان هیئتهای دانشجویی از سراسر کشور بود و دانشجویان و دانشگاهیان در حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی به عزاداری پرداختند.
در این مراسم آقای میثم مطیعی به مدیحهسرائی پرداختند. سایت KHAMENEI.IR متن اشعار خواندهشده توسط ایشان را منتشر میکند.
یک
چهل شب است که پای غم تو سوختهایم
به اشک خویش و نگاه تو چشم دوختهایم
چهل شب است نفسهایمان همه آه است
پر از سکوت، پر از گریههای ناگاه است
چهل شب است که مات غروب صحراییم
چهل شب است که محو طلوع سرهاییم
چهل شب است که باور نکردهایم هنوز
به اهل بیت رسول خدا چه رفت آن روز
چهل شب است ز دیدار آب میسوزیم
به یاد هقهق طفل رباب میسوزیم
چهل شب است خدایا و نیست باورمان
سری به نیزه بلند است در برابرمان
سرت ستاره دنبالهدار صحراهاست
همیشه در شب تاریخ شعلهات برپاست
زمین مزار شهیدان توست سرتاسر
زمانه شام غریبان توست تا محشر
شنیده هر که به هر گوشه ماجرای تو را
هزار سال دگر خطبه منای تو را
جهان ز پا ننشیند اگر قیام تویی
هزار نسل ستمدیده را امام تویی
مرا دلیست که چلهنشین ماتم توست
پیادهای به ره اربعین ماتم توست
امید هست مرانی ز خویش ما را هم
رِعایتی کنی إبنالسبیلها را هم
قبول کن تو دلم را که زائر آمده است
ببین کنار قدمهای جابر آمده است
تو گویی از قفس سینه خارج است دلم
میان گرد و غبار طویرج است دلم
نهاده سر به بیابان شور و عشق و جنون
دویده است به شوق فرج ستون به ستون
"ولایت" است و "شهادت" شروع و مقصد ما
مسیر زندگی ما: "نجف" به "کربوبلا"
ز جایجای جهان گِرد دوست جمع شدیم
به لطف زلف پریشان اوست جمع شدیم
به خیمهگاه فراخوانده یار، یاران را
به هم رسانده چه زیبا عراق و ایران را
برادران! به فدای صفا و مهر شما
و أنتم الکرماء و أنتم الشرفاء
طلوع کرده و پیداست از سر هر بام
"هلال شیعی" نه، "بدر کامل اسلام"
به اربعین حسینی، به این قیام قسم
به انقلاب چهلساله امام قسم
که تازه اول عشق است و ماجرا باقیست
هنوز اصل خبرهای کربلا باقیست
"چهل" مجال رسیدن به موسم اثر است
"چهل" زمان بلوغ است و نوبت ثمر است
گذشته است چهل سال و باوری داریم
درخت بارور سایهگستری داریم
که مانده در گذر تندبادها ثابت
به ابر، شاخه رساندهست و "ٲصلها ثابت"
اگرچه زخم تبرها به پیکرش کم نیست
و خالی از خلل موریانهها هم نیست
اگرچه ریخته گهگاه برگهایی از آن
ولی پر است ز "رویش"، ز شاخههای جوان
هلا بگو به جوانها که دور دور شماست
کنون به دست شما حکم فتح فرداهاست
مباد قافله را حرص آب و نان ببرد
هراس و وسوسه و کینه و گمان ببرد
دو
شاعر فارسی: آقای میلاد عرفان پور
شاعر عربی: آقای احمد حسن الحجیری از بحرین
کربلا کربلا ما داریم میاییم
اومدیم پای پیاده آقا، از همون لحظه که خوندی ما رو
تا با گریه آب و جارو کنیم، جاده نجف به کربلا رو
زنده مونده هنوز، شور هل من معین
وعده عاشقاست، کربلا، اربعین
سر ما فدای جوون رعنای تو
میخونیم همقدم با حججیهای تو:
کربلا کربلا ما داریم میاییم
کولهبار همه از غم پره، چه غمی؟ غمی که احیاگره
اون غمی که راوی حماسهست، خطبههای زینب مضطره
جونمونو میدیم، واسه این قافله
بپذیر یاحسین، خیلی ناقابله
اومدیم به یاریت نگو که دیر اومدیم
از تو شرمندهایم که سربهزیر اومدیم
کربلا کربلا ما داریم میاییم
قطره قطره تا به هم میرسیم، چه شکوهی داره دریای ما
میل دنیا نداریم تا دنیاست، که حسینه همه دنیای ما
روسیاهیم ولی، حر میشیم باحسین
تشنه بیعتیم، یاحسین یاحسین
میگیم از کربلا با شهدا که گفتن
حالا معنا شده حرف اونا که گفتن
کربلا کربلا ما داریم میاییم
هرکسی از طرف شهیدی، به نیابت اومده زیارت
الهی نمونه هیچ زائری، به دلش آرزوی شهادت
نه فقط دل که ما، سر میدیم پای تو
همقدم همنفس، با شهیدای تو
نصیری و قمی، ابوحامد، شوشتری
صدرزاده، برونسی، جهانآرا، کشوری
کاظمی و هادی، خرازی و وزوایی
علیپور و سیاح، شاطری و بابایی
فاتح و فهمیده، ابوترابی، چمران
صیاد و شیرودی، اسکندری و دوران
شهریاری رضایی احمدیّ روشن
همه شهیدا همسفر ما شدن
کربلا کربلا ما داریم میاییم
به خدا بهشت ما حسینه، کِی بهشت، بهتره از کربلا
راهی قدسیم و باور داریم، راه ما میگذره از کربلا
دل ما با سلام، میزنه پل به تو
فاتحیم یاحسین، با توسل به تو
بعد عمری که از راهی شدن دم زدیم
کربلا کربلا اومدیم اومدیم
کربلا کربلا ما داریم میاییم
یا حسینُ یا حسینُ إنِّی، لکَ مشتاقٌ، فَوَفِّ ظَنِّی
یا حسین، یا حسین، من مشتاق شما هستم، پس گمانم را محقق کن
أنْ أَجِیءَ الأربعینَ هذا، حیث اَحْظَی بِرضاکَ عَنِّی
تا در این اربعین بیایم و به رضایت شما نائل گردم
إنَّهُ الاربعینْ، مُلتقَی العاشِقِینْ
اربعین اجتماع عاشقان است
یا حبیبی حسین، نورَ عینی حسین
ای عزیز من حسین، نور چشم من حسین
کربلا سَتبقَى على مدارِ العُصُور
کربلا در همه روزگار باقی خواهد ماند
أربعینُ الفِدا علامةٌ للظهورْ
فداکاریها در اربعین، علامت ظهور است
کربلاء کربلاء، إلیکِ قادمون
کربلا کربلا ما داریم میاییم
سه
أنتمُ الشُّرفاءْ ...أنتمُ الکُرماءْ
شما انسانهای شریفی هستید... شما انسانهای سخاوتمند هستید
خِدمَةً للحُسینْ ... تَبذُلُونَ العَطاءْ
برای خدمت به امام حسین (ع) هر چه دارید را میبخشید
یا حسین یا حسینْ ... یا ضِیا کُلِّ عینْ
یا حسین یا حسین ... ای نور هر دیده
***
زادَکُمْ ربُّنا ... نِعمةً و هَناءْ
پروردگار بر نعمتهایتان بیفزاید
شاکِرونَ لکمْ ...کُلَّ هذا السَّخاءْ
از شما به خاطر این همه سخاوت سپاسگزاریم
یا حسین یا حسین ... یا ضِیا کُلِّ عینْ
یا حسین یا حسین ... ای نور هر دیده
سه
شاعر: آقای سید محمدرضا یعقوبی
جنت روی زمین گستره کربلاست
در حرمت اربعین شور قیامت به پاست
راه نجف کربلا مشعر عشاق توست
در عرفات حرم فیض هزاران مناست
ای پدر بندگان! ابن سبیل توایم
ماندن در این مسیر سیر إلیالله ماست
تا حرمت هر قدم با شهدا همقسم
در دلمان دمبهدم نغمه "یالیتنا"است
در سفر کربلا در گذر هر بلا
پاسخ ما بر بلا آیهء "قالوا بلی" است
در دو جهان پرچمت دست علمدار توست
زائر تو تا بهشت در کنف این لواست
در سفر اربعین روزی ما روضه هاست
سفره ماه صفر از کرم مجتباست
ما که حرم آمدیم قاصدی از مشهدیم
هرچه که موکب زدیم از برکات رضاست
گرد و غبار حرم روشنی چشم ماست
در نظر بیدلان "آینه در کربلاست"
هرچه ملک گریه کرد هیچ کفایت نشد
این عمل مستحب واجب عینی ماست
زر به نظر میرسد ذره دور ضریح
در نظر زائران خاک حرم کیمیاست
حرمت زوار تو فراتر از کعبه است
زائر تو فوق عرش در حرم کبریاست
فوج ملک زائرت عرش خدا حائرت
سجده به خاک حرم آرزوی انبیاست
زنده به بویت مسیح کشته رویت ذبیح
نوح در این ناحیه نوحهگر نینواست
قبر علی اکبرت روضه پیغمبر است
قطعه پایین پا جنت بیانتهاست
یاد دم آخرت یاد غم خواهرت
یکسره بالاسرت ناله زهرا به پاست
باز در این ناحیه روضه مقتل بخوان
نوحه کن ای دل ببین یوسف زهرا کجاست
با دم "شیبالخضیب" با دم "خدالتریب"
ندبه کن و خون ببار روضه خون خداست
مرثیه از سر بخوان سر که جدا از تن است
نوحه بخوان بندبند جمله اعضا جداست
باز نبی کشته شد دست علی بسته شد
فاطمهای داغدار در وسط شعلههاست
دور نگین عفاف حلقه نامحرم است
محرم تو بیپناه دشمن تو بیحیاست
حرمت عترت شکست صورتشان باز سوخت
کوچه و بازار شام شاهد این ماجراست