1396/06/09
| درباره پیام حج رهبر انقلاب |
از میانمار تا فلسطین؛ آیینه تمامنمای وضع کنونی مسلمانان
همزمان با فرارسیدن ایام حج ابراهیمی، حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی پیامی خطاب به حجاج بیتالله الحرام صادر کردند. ایشان در این پیام با اشاره به سیاستهای تفرقهافکنانهی نظام سلطه در میان مسلمانان، رؤسای کشورهای اسلامی و نخبگان سیاسی و دینی و فرهنگی در دنیای اسلام را به تلاش برای متوقف ساختن فوری وقایع فاجعهبار و جنگهای داخلی در دنیای اسلام و توجه به مقابله با دشمن اصلی فراخواندند. دکتر سعدالله زارعی استاد دانشگاه و کارشناس مسائل سیاسی و بینالمللی در یادداشت زیر به بررسی پیام حج رهبر انقلاب پرداخته است.
آنچه طی لااقل دو سدهی گذشته بر اسلام رفته است حکایت از وجود برنامهای مستمر برای ممانعت از قدبرافراشتن این کاملترین دین ابراهیمی از سوی دشمنان شناختهشده و بهویژه کشورهای مسلط غربی است. در سطح منطقه نیز مبارزهی فراگیر ایدئولوژیهایی نظیر وهابیت و ناسیونالیسم برای سرکوب ایدهها و راهحلهای اسلامی کاملاً واضح است. نتیجهی این درگیری، جنگهایی است که اشغالگران غربی و گروههای تروریستی بر این منطقه تحمیل کردهاند.
تحمیل ۹ جنگ به منطقه؛ فقط به خاطر اسلام!
ما متأسفانه طی حدود ۱۵ سال، ۹ جنگ را شاهد بودهایم: جنگ آمریکا و انگلیس علیه افغانستان در سال ۱۳۸۰، جنگ آمریکا و انگلیس علیه عراق در سال ۱۳۸۲، جنگ رژیم صهیونیستی علیه لبنان در سال ۱۳۸۵، جنگهای سریالی اسرائیل غاصب علیه مردم بیپناه غزه در سالهای ۱۳۸۶، ۱۳۹۱ و ۱۳۹۳، جنگ تکفیریها علیه سوریه در سال ۱۳۹۱، جنگ تکفیریها علیه عراق در سال ۱۳۹۳ و جنگ متجاوزان سعودی به یمن در سال ۱۳۹۴؛ یعنی منطقهی مرکزی زندگی مسلمانان در ۱۵ سال اخیر هر ۲۰ ماه یک جنگ پرخسارت را تجربه کرده و از این جهت میتوان گفت با هیچ منطقهی دیگری در جهان طی بیش از ۲۰۰ سال اخیر قابل مقایسه نیست. نه قارهی آمریکا، نه قارهی اروپا، نه مناطق فرا اسلامی قارهی آسیا و نه قارهی آفریقا این تعداد جنگ را در یک دورهی کوتاه شاهد نبوده است؛ چرا؟ دلیل آن اسلام است؛ البته نه به این معنا که اسلام، عامل یا مشوق شروع و ادامهی جنگ باشد بلکه به این معنا که این جنگهای پیدرپی را برای آنکه اسلام سر برنیاورد و وارد حیات اجتماعی جوامع بشری نشود، راه انداختهاند.
دولتهای بحران و ناامنی
بر این اساس میتوانیم بگوییم آتش درگیری را قدرتهایی فراهم میکنند که «اسلام بالنده» را برهمزنندهی موقعیت و منافع خویش میدانند. به این قدرتها باید جریانهای خاص منطقهای را هم اضافه کنیم که ازقضا بهنام اسلام و مسلمانان بر این منطقه حکومت مینمایند. آمریکا، رژیم صهیونیستی و انگلیس، حسب کارنامهی سیاهی که دارند و اسناد و شواهد فراوان، مسئول اصلی جنگهای ۹ گانهای هستند که گاه با ارتشهای کلاسیک و گاه با گروههای مسلح تعلیمدیدهی غیر کلاسیک در این منطقه روی دادهاند. اما درعینحال این آتش به هیمههایی از همین منطقه و در دسترس نیاز داشته تا برافروخته نگه داشته شود و دوام این شعلههای منحوس در منطقه، نشان میدهد، دولتهایی در منطقه دستاندرکار بقای بحران و ناامنی هستند؛ همانها که دین و عقل حکم میکند در کنار ملتها و در مقابل آتشافروزان باشند؛ همانها که به تعبیر رهبر انقلاب اسلامی در پیام امروز حجشان، هم «أشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» را و هم «رُحَماءُ بَینَهُم» را از یاد بردهاند و نتیجهی آن پُررو شدن صهیونیستها شده است.
فلسطین و میانمار، آیینه تمامنمای وضع کنونی مسلمانان
راه علاج مشکلات منطقه کاملاً معلوم است؛ «وحدت و برحذر داشتن همگان از ستیزهگریهای قومی و مذهبی» از یکسو و «نشانه رفتن دشمنان آتشافروز» و «مجهز شدن مسلمانان به هر آنچه در میدانهای گوناگون جنگ نرم و سخت» به آن نیاز دارند، از سوی دیگر میباشد. «فلسطین» و «میانمار» دو نمونهاند که وضع فعلیشان نتیجهی واگذاشتن صحنه به دشمنان و گلاویز شدن مسلمانان با یکدیگر است؛ یک جا سرزمین «اکثریت بومیان» به اشغال «اقلیت مهاجمان» درمیآید و در جای دیگر «اقلیت» بهدست یک دولت قتلعام میشود. بله، فلسطین و میانمار، این دو، آیینهی تمامنمای وضع کنونی مسلمانان هستند و بهخوبی از غربت اسلام و پیامهای نجاتبخش آن در بخش بزرگی از جهان اسلام حکایت میکنند.
«سستی مسلمانان» بیش از «استعمار» مسبب وضع کنونی است
رهبر معظم انقلاب در پیام امروز حجشان، مسلمانان و بهخصوص دولتهای اسلامی را به تأمل در وضع خود و تجدیدنظر در شیوههای خودستیزانه فراخواندند. سرّ مطلب این است که وضع کنونی کشورهایی که این روزها درگیر بحرانهای امنیتی هستند، نتیجهی سستی مسلمانان است، بیش از آنکه نتیجهی سیاستهای استعماری باشد. بله، انحراف از مبارزه با استعمار و درگیر شدن با خودی، خود یک موضوعی است که با سیاستهای استعمار همخوانی کامل دارد. اما واقعیت این است که پایبست خانه باید بهبود پیدا کند تا رهگذاران و حرامیان از خرابههای آن بهرهمند نگردند.
استعمار در این منطقه بهدنبال تداوم استیلا است و این را از طریق فروکاستن توأمان قدرت مسلمانانی دنبال میکند که بعضی از آنان ازقضا آتشبیاران معرکهی نامسلمانها هستند. بر این اساس رهبر انقلاب در پیام خود بیش از استعمارگران، خود مسلمانان را خطاب قرار داده و خواهان بازخوانی نتایج سیاستهایی شدند که با طراحی غرب و کار یدی برخی کشورها در این سالها در منطقه به اجرا گذاشته شده است.
نوبت جنگ نرم
پیام امسال حضرت آقا یک نکتهی «نهفته» نیز -نسبت به پیامهای سالهای اخیر- داشت و آن نکتهی مهم این بود که بههرحال منطقه درحال عبور از شرایطی است که به گمان دشمنان اسلام، مثل یک طوفان بر سر منطقه فرود آمد. از نظر رهبری با شکست دشمن در حوزهی جنگ سخت، نوبت به تأکید بیشتر بر جنگ نرم است و ازاینرو همهی کشورها باید کمک کنند تا دشمن نتواند سیاستهای دورهی جدید خود را به اجرا درآورد.
آنچه طی لااقل دو سدهی گذشته بر اسلام رفته است حکایت از وجود برنامهای مستمر برای ممانعت از قدبرافراشتن این کاملترین دین ابراهیمی از سوی دشمنان شناختهشده و بهویژه کشورهای مسلط غربی است. در سطح منطقه نیز مبارزهی فراگیر ایدئولوژیهایی نظیر وهابیت و ناسیونالیسم برای سرکوب ایدهها و راهحلهای اسلامی کاملاً واضح است. نتیجهی این درگیری، جنگهایی است که اشغالگران غربی و گروههای تروریستی بر این منطقه تحمیل کردهاند.
تحمیل ۹ جنگ به منطقه؛ فقط به خاطر اسلام!
ما متأسفانه طی حدود ۱۵ سال، ۹ جنگ را شاهد بودهایم: جنگ آمریکا و انگلیس علیه افغانستان در سال ۱۳۸۰، جنگ آمریکا و انگلیس علیه عراق در سال ۱۳۸۲، جنگ رژیم صهیونیستی علیه لبنان در سال ۱۳۸۵، جنگهای سریالی اسرائیل غاصب علیه مردم بیپناه غزه در سالهای ۱۳۸۶، ۱۳۹۱ و ۱۳۹۳، جنگ تکفیریها علیه سوریه در سال ۱۳۹۱، جنگ تکفیریها علیه عراق در سال ۱۳۹۳ و جنگ متجاوزان سعودی به یمن در سال ۱۳۹۴؛ یعنی منطقهی مرکزی زندگی مسلمانان در ۱۵ سال اخیر هر ۲۰ ماه یک جنگ پرخسارت را تجربه کرده و از این جهت میتوان گفت با هیچ منطقهی دیگری در جهان طی بیش از ۲۰۰ سال اخیر قابل مقایسه نیست. نه قارهی آمریکا، نه قارهی اروپا، نه مناطق فرا اسلامی قارهی آسیا و نه قارهی آفریقا این تعداد جنگ را در یک دورهی کوتاه شاهد نبوده است؛ چرا؟ دلیل آن اسلام است؛ البته نه به این معنا که اسلام، عامل یا مشوق شروع و ادامهی جنگ باشد بلکه به این معنا که این جنگهای پیدرپی را برای آنکه اسلام سر برنیاورد و وارد حیات اجتماعی جوامع بشری نشود، راه انداختهاند.
دولتهای بحران و ناامنی
بر این اساس میتوانیم بگوییم آتش درگیری را قدرتهایی فراهم میکنند که «اسلام بالنده» را برهمزنندهی موقعیت و منافع خویش میدانند. به این قدرتها باید جریانهای خاص منطقهای را هم اضافه کنیم که ازقضا بهنام اسلام و مسلمانان بر این منطقه حکومت مینمایند. آمریکا، رژیم صهیونیستی و انگلیس، حسب کارنامهی سیاهی که دارند و اسناد و شواهد فراوان، مسئول اصلی جنگهای ۹ گانهای هستند که گاه با ارتشهای کلاسیک و گاه با گروههای مسلح تعلیمدیدهی غیر کلاسیک در این منطقه روی دادهاند. اما درعینحال این آتش به هیمههایی از همین منطقه و در دسترس نیاز داشته تا برافروخته نگه داشته شود و دوام این شعلههای منحوس در منطقه، نشان میدهد، دولتهایی در منطقه دستاندرکار بقای بحران و ناامنی هستند؛ همانها که دین و عقل حکم میکند در کنار ملتها و در مقابل آتشافروزان باشند؛ همانها که به تعبیر رهبر انقلاب اسلامی در پیام امروز حجشان، هم «أشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» را و هم «رُحَماءُ بَینَهُم» را از یاد بردهاند و نتیجهی آن پُررو شدن صهیونیستها شده است.
فلسطین و میانمار، آیینه تمامنمای وضع کنونی مسلمانان
راه علاج مشکلات منطقه کاملاً معلوم است؛ «وحدت و برحذر داشتن همگان از ستیزهگریهای قومی و مذهبی» از یکسو و «نشانه رفتن دشمنان آتشافروز» و «مجهز شدن مسلمانان به هر آنچه در میدانهای گوناگون جنگ نرم و سخت» به آن نیاز دارند، از سوی دیگر میباشد. «فلسطین» و «میانمار» دو نمونهاند که وضع فعلیشان نتیجهی واگذاشتن صحنه به دشمنان و گلاویز شدن مسلمانان با یکدیگر است؛ یک جا سرزمین «اکثریت بومیان» به اشغال «اقلیت مهاجمان» درمیآید و در جای دیگر «اقلیت» بهدست یک دولت قتلعام میشود. بله، فلسطین و میانمار، این دو، آیینهی تمامنمای وضع کنونی مسلمانان هستند و بهخوبی از غربت اسلام و پیامهای نجاتبخش آن در بخش بزرگی از جهان اسلام حکایت میکنند.
«سستی مسلمانان» بیش از «استعمار» مسبب وضع کنونی است
رهبر معظم انقلاب در پیام امروز حجشان، مسلمانان و بهخصوص دولتهای اسلامی را به تأمل در وضع خود و تجدیدنظر در شیوههای خودستیزانه فراخواندند. سرّ مطلب این است که وضع کنونی کشورهایی که این روزها درگیر بحرانهای امنیتی هستند، نتیجهی سستی مسلمانان است، بیش از آنکه نتیجهی سیاستهای استعماری باشد. بله، انحراف از مبارزه با استعمار و درگیر شدن با خودی، خود یک موضوعی است که با سیاستهای استعمار همخوانی کامل دارد. اما واقعیت این است که پایبست خانه باید بهبود پیدا کند تا رهگذاران و حرامیان از خرابههای آن بهرهمند نگردند.
استعمار در این منطقه بهدنبال تداوم استیلا است و این را از طریق فروکاستن توأمان قدرت مسلمانانی دنبال میکند که بعضی از آنان ازقضا آتشبیاران معرکهی نامسلمانها هستند. بر این اساس رهبر انقلاب در پیام خود بیش از استعمارگران، خود مسلمانان را خطاب قرار داده و خواهان بازخوانی نتایج سیاستهایی شدند که با طراحی غرب و کار یدی برخی کشورها در این سالها در منطقه به اجرا گذاشته شده است.
نوبت جنگ نرم
پیام امسال حضرت آقا یک نکتهی «نهفته» نیز -نسبت به پیامهای سالهای اخیر- داشت و آن نکتهی مهم این بود که بههرحال منطقه درحال عبور از شرایطی است که به گمان دشمنان اسلام، مثل یک طوفان بر سر منطقه فرود آمد. از نظر رهبری با شکست دشمن در حوزهی جنگ سخت، نوبت به تأکید بیشتر بر جنگ نرم است و ازاینرو همهی کشورها باید کمک کنند تا دشمن نتواند سیاستهای دورهی جدید خود را به اجرا درآورد.