1396/02/10
شکر نعمتهای الهی و دوستی برای خدا؛
شرح حدیث در ابتدای جلسه درس خارج فقه
حضرت آیتالله خامنهای صبح یکشنبه گذشته (۱۳۹۶/۲/۱۰) در ابتدای درس خارج فقه خود در حسینیهی امام خمینی (رحمهالله) به بیان شرح حدیثی تربیتی از حضرت امام جعفر صادق (علیهالسلام) در موضوع «شکر نعمت و کفران نعمت» پرداختند. پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR متن بیانات معظمله در این باره را تقدیم مخاطبان میکند.
عَن أَبِی عَبدِاللهِ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ (عَلَیهِمَا السَّلَامُ) قَالَ: طُوبىٰ لِمَن لَم یُبَدِّل نِعمَةَ اللهِ کُفراً طُوبىٰ لِلمُتَحابّین فِی الله.(۱)
طُوبىٰ لِمَن لَم یُبَدِّل نِعمَةَ اللهِ کُفراً
این مطلب بسیار مهمّی است -مسئلهی تبدیل نعمت خدا به کفران؛ عمل کافرانه، کفرانآمیز- که در آیهی شریفهی قرآن «اَلَم تَرَ اِلَی الَّذینَ بَدَّلوا نِعمَتَ اللهِ کُفرًا وَ اَحَلّوا قَومَهُم دارَ البَوار، جَهَنَّمَ یَصلَونَها وَ بِئسَ القَرار»(۲) [هم آمده]؛ این خیلی چیز مهمّی است. گاهی خدای متعال نعمتی به انسان داده است؛ فرض بفرمایید نعمت «بیان»، خب نعمتی است؛ میتوان این نعمت را در راه ترویج معارف الهی به کار برد، میتوان هم آن را در جهت عکس به کار برد؛ این نعمت را اگر کسی در جهت عکس مقاصد الهی به کار ببرد، کفران این نعمت را کرده، نعمت را تبدیل کرده است به کفر. فرض بفرمایید داشتن مال دنیا یک نعمت است؛ مال دنیا، نعمتی است که خداوند به بعضی عنایت میکند؛ میتوان با این نعمت، درجات عالیه را کسب کرد -صدقه داد، انفاق کرد، کسانی را از بدبختی و از هلاکت و گرسنگی نجات داد- میتوان هم بعکس، این پول را در راههای فساد، در راههای حرام، در راه اشاعهی محرّمات، در راه افساد خود و دیگران به کار برد؛ این کفران نعمت الهی است. قدرت و توانایی مدیریّت و احراز مناصب مدیریّتی یک نعمت است؛ یک روزی بود که ما و شما باید همینطور در جریان تصمیم مدیران جامعه -که به دشمنان دین و دشمنان کشور وابسته بودند- حرکت میکردیم، بدون اینکه اختیاری داشته باشیم؛ امروز، بسیاری از خود ما جزو مدیران کشور هستیم -در هر بخشی که هستیم، در هر حدّی که هستیم- و خدای متعال قدرت ایجاد مسیر، تغییر مسیر، تصحیح مسیر را به ما داده است؛ خب این یک نعمت است. این نعمت را چهجور مصرف میکنیم؟ اگر در جهت خدمت به مردم و هدایت جامعه به آن سمتی که مطلوب دین خدا است این مدیریّت بهکار رفت، خب این شکر نعمت است؛ اگر چنانچه در این جهت بهکار نرفت، معطّل ماند یا عکسش بهکار رفت، این کفر نعمت است.
گاهی این کفران نعمتها، بهحدّی است که قابل جبران هم نیست؛ فرض بفرمائید در یک کشوری -دیدهایم دیگر در زمان خودمان؛ بنده اسم نمیخواهم بیاورم لکن دیدهایم؛ در زمان حاضر اتّفاق افتاد- یک ملّتی یک قیامی کردند، یک حرکتی کردند برعلیه منافع استکبار و آمریکا و دیگران؛ کسانی را سرِکار آوردند، توانایی ادارهی کشور را به آنها دادند، فرصت ادارهی کشور را به آنها دادند؛ [امّا] اینها از این فرصت، یا استفاده نکردند، یا بد استفاده کردند، یا در جهت عکس استفاده کردند؛ ملّت را به خاک سیاه نشاندند؛ خودشان را هم بدبخت کردند، ملّت را هم بدبخت کردند؛ این همان «اَلَم تَرَ اِلَی الُّذینَ بَدَّلوا نِعمَتَ اللهِ کُفرا» [است]. پس همیشه باید توجّه داشت که این نعمتها را -نعمت جسمانی شما، چشم شما، گوش شما، زبان شما، دست شما، پای شما، اینها همه نِعَم الهی است؛ نِعَمی است که نمیشود آدم برای آنها اندازهی ارزش تصوّر کند؛ اینقدر با ارزش است که با هیچ معیار مادّی واقعاً قابل مبادله نیست- چهجوری مصرف میکنیم؛ اگر، معوّق و معطّل گذاشتیم، یا در جهت عکس استفاده کردیم، یا از این نعمت در راه معصیت الهی استفاده کردیم، کفران این نعمت است. اَستَغفِرکَ لِما تُبتُ اِلَیکُ مِنهُ ثُمَّ عُدتُ فیه وَ اَسَتَغفِرُکَ لِما اَرَدتُ بِهِ وَجهَکَ فَخالَطَنی فیهِ ما لَیسَ لَکَ وَ اَستَغفِرُکَ لِلنِّعَمِ الَّتی مَنَنتَ بِها عَلَیَّ فَقَوَیتُ عَلیٰ مَعاصیک؛(۳) گاهی اینجوری است؛ نعمت را خدا به من و شما میدهد، [امّا] ما از این نعمت مثل یک نردبانی استفاده میکنیم یا برای یک معبری استفاده میکنیم برای رسیدن به گناه و به معصیت الهی! این دیگر بدترین انواع کفرِ نعمت الهی است. این حدیث این را میخواهد بگوید. میفرماید که «طُوبَىٰ لِمَن لَم یُبَدِّل نِعمَةَ اللهِ کُفراً»، خوشا به حال آن کسی که نعمت الهی را تبدیل به کفر نکرد، نعمت خدا را کفران نکرد؛ واقعاً خوشا به حال چنین انسانی! ما باید خیلی مراقب باشیم.
طُوبىٰ لِلمُتَحابّین فِی الله
دنبالهاش هم این است: خوشا به حال آن کسانی که حُبّشان منوط به رضای الهی است، بهخاطر خداست؛ متحابّین بالله یا فی الله، معنایش این است. یعنی محبّتشان برای خاطر خداست. با این [فرد] محبّت میکنند برای خاطر خدا، با آن [فرد] قطع محبّت میکنند برای خاطر خدا. این هم یکی از آن چیزهای بسیار مهم است؛ اینها معیارها و میزانها است.
عَن أَبِی عَبدِاللهِ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ (عَلَیهِمَا السَّلَامُ) قَالَ: طُوبىٰ لِمَن لَم یُبَدِّل نِعمَةَ اللهِ کُفراً طُوبىٰ لِلمُتَحابّین فِی الله.(۱)
طُوبىٰ لِمَن لَم یُبَدِّل نِعمَةَ اللهِ کُفراً
این مطلب بسیار مهمّی است -مسئلهی تبدیل نعمت خدا به کفران؛ عمل کافرانه، کفرانآمیز- که در آیهی شریفهی قرآن «اَلَم تَرَ اِلَی الَّذینَ بَدَّلوا نِعمَتَ اللهِ کُفرًا وَ اَحَلّوا قَومَهُم دارَ البَوار، جَهَنَّمَ یَصلَونَها وَ بِئسَ القَرار»(۲) [هم آمده]؛ این خیلی چیز مهمّی است. گاهی خدای متعال نعمتی به انسان داده است؛ فرض بفرمایید نعمت «بیان»، خب نعمتی است؛ میتوان این نعمت را در راه ترویج معارف الهی به کار برد، میتوان هم آن را در جهت عکس به کار برد؛ این نعمت را اگر کسی در جهت عکس مقاصد الهی به کار ببرد، کفران این نعمت را کرده، نعمت را تبدیل کرده است به کفر. فرض بفرمایید داشتن مال دنیا یک نعمت است؛ مال دنیا، نعمتی است که خداوند به بعضی عنایت میکند؛ میتوان با این نعمت، درجات عالیه را کسب کرد -صدقه داد، انفاق کرد، کسانی را از بدبختی و از هلاکت و گرسنگی نجات داد- میتوان هم بعکس، این پول را در راههای فساد، در راههای حرام، در راه اشاعهی محرّمات، در راه افساد خود و دیگران به کار برد؛ این کفران نعمت الهی است. قدرت و توانایی مدیریّت و احراز مناصب مدیریّتی یک نعمت است؛ یک روزی بود که ما و شما باید همینطور در جریان تصمیم مدیران جامعه -که به دشمنان دین و دشمنان کشور وابسته بودند- حرکت میکردیم، بدون اینکه اختیاری داشته باشیم؛ امروز، بسیاری از خود ما جزو مدیران کشور هستیم -در هر بخشی که هستیم، در هر حدّی که هستیم- و خدای متعال قدرت ایجاد مسیر، تغییر مسیر، تصحیح مسیر را به ما داده است؛ خب این یک نعمت است. این نعمت را چهجور مصرف میکنیم؟ اگر در جهت خدمت به مردم و هدایت جامعه به آن سمتی که مطلوب دین خدا است این مدیریّت بهکار رفت، خب این شکر نعمت است؛ اگر چنانچه در این جهت بهکار نرفت، معطّل ماند یا عکسش بهکار رفت، این کفر نعمت است.
گاهی این کفران نعمتها، بهحدّی است که قابل جبران هم نیست؛ فرض بفرمائید در یک کشوری -دیدهایم دیگر در زمان خودمان؛ بنده اسم نمیخواهم بیاورم لکن دیدهایم؛ در زمان حاضر اتّفاق افتاد- یک ملّتی یک قیامی کردند، یک حرکتی کردند برعلیه منافع استکبار و آمریکا و دیگران؛ کسانی را سرِکار آوردند، توانایی ادارهی کشور را به آنها دادند، فرصت ادارهی کشور را به آنها دادند؛ [امّا] اینها از این فرصت، یا استفاده نکردند، یا بد استفاده کردند، یا در جهت عکس استفاده کردند؛ ملّت را به خاک سیاه نشاندند؛ خودشان را هم بدبخت کردند، ملّت را هم بدبخت کردند؛ این همان «اَلَم تَرَ اِلَی الُّذینَ بَدَّلوا نِعمَتَ اللهِ کُفرا» [است]. پس همیشه باید توجّه داشت که این نعمتها را -نعمت جسمانی شما، چشم شما، گوش شما، زبان شما، دست شما، پای شما، اینها همه نِعَم الهی است؛ نِعَمی است که نمیشود آدم برای آنها اندازهی ارزش تصوّر کند؛ اینقدر با ارزش است که با هیچ معیار مادّی واقعاً قابل مبادله نیست- چهجوری مصرف میکنیم؛ اگر، معوّق و معطّل گذاشتیم، یا در جهت عکس استفاده کردیم، یا از این نعمت در راه معصیت الهی استفاده کردیم، کفران این نعمت است. اَستَغفِرکَ لِما تُبتُ اِلَیکُ مِنهُ ثُمَّ عُدتُ فیه وَ اَسَتَغفِرُکَ لِما اَرَدتُ بِهِ وَجهَکَ فَخالَطَنی فیهِ ما لَیسَ لَکَ وَ اَستَغفِرُکَ لِلنِّعَمِ الَّتی مَنَنتَ بِها عَلَیَّ فَقَوَیتُ عَلیٰ مَعاصیک؛(۳) گاهی اینجوری است؛ نعمت را خدا به من و شما میدهد، [امّا] ما از این نعمت مثل یک نردبانی استفاده میکنیم یا برای یک معبری استفاده میکنیم برای رسیدن به گناه و به معصیت الهی! این دیگر بدترین انواع کفرِ نعمت الهی است. این حدیث این را میخواهد بگوید. میفرماید که «طُوبَىٰ لِمَن لَم یُبَدِّل نِعمَةَ اللهِ کُفراً»، خوشا به حال آن کسی که نعمت الهی را تبدیل به کفر نکرد، نعمت خدا را کفران نکرد؛ واقعاً خوشا به حال چنین انسانی! ما باید خیلی مراقب باشیم.
طُوبىٰ لِلمُتَحابّین فِی الله
دنبالهاش هم این است: خوشا به حال آن کسانی که حُبّشان منوط به رضای الهی است، بهخاطر خداست؛ متحابّین بالله یا فی الله، معنایش این است. یعنی محبّتشان برای خاطر خداست. با این [فرد] محبّت میکنند برای خاطر خدا، با آن [فرد] قطع محبّت میکنند برای خاطر خدا. این هم یکی از آن چیزهای بسیار مهم است؛ اینها معیارها و میزانها است.
۱) امالی طوسی، مجلس اوّل، ص ۲۱
از امام جعفر صادق (علیهالسلام) روایت شده است که حضرت فرمودند: خوشا به حال کسی که نعمت خداوند را به کفران [نعمت] تبدیل نکند و خوشا به حال آنانکه براى خدا به یکدیگر علاقه دارند.
۲) سورهی ابراهیم، آیات ۲۸ و ۲۹؛ «آیا به کسانی که [شکر] نعمت خدا را به کفر تبدیل کردند و قوم خود را به سرای هلاکت درآوردند ننگریستی؟ [در آن سرای هلاکت که] جهنّم است [و] در آن وارد میشوند، و چه بد قرارگاهی است.»
۳) المصباح للکفعمی، ص۶۳
از امام جعفر صادق (علیهالسلام) روایت شده است که حضرت فرمودند: خوشا به حال کسی که نعمت خداوند را به کفران [نعمت] تبدیل نکند و خوشا به حال آنانکه براى خدا به یکدیگر علاقه دارند.
۲) سورهی ابراهیم، آیات ۲۸ و ۲۹؛ «آیا به کسانی که [شکر] نعمت خدا را به کفر تبدیل کردند و قوم خود را به سرای هلاکت درآوردند ننگریستی؟ [در آن سرای هلاکت که] جهنّم است [و] در آن وارد میشوند، و چه بد قرارگاهی است.»
۳) المصباح للکفعمی، ص۶۳