1395/12/25
درسهای تجربه کشور انگلستان در جهت مقاوم سازی اقتصاد
رمز رشد اقتصادی در انگلستان چه بود؟
یکی از تصورات رایج دربارهی علت رشد اقتصادی در انگلستان و وقوع انقلاب صنعتی در این کشور، اجرای سیاستهای تجاری مکتب لیبرالیسم اقتصادی با سرکردگی آدام اسمیت و ریکاردو است که اجرای قاعدهی لسهفر و تجارت آزاد و برداشتن موانع تجاری میان کشورها را تبلیغ میکند. اما مروری بر وضعیت تاریخی این کشور و صنعت نساجی بریتانیا بهعنوان صنعت پیشرو که صنعت کلیدی دنیا تا اواخر قرن ۱۹ بود نشان میدهد که در کنار سیاستهای استعمارگرایانه و سلطهطلبانه، حمایت از صنعت داخلی و حمایت مستمر از تولیدات داخلی با سیاست تعرفهای و سیاستهای دیگر اقتصاد عقبمانده بریتانیا را به قدرت اول صنعتی دنیا تبدیل کرد.
حمایت از صنعت نوپای نساجی و خیزش صنعتی
انگلیس در قرن ۱۱ و ۱۲ اقتصادی ابتدایی و عقبمانده داشت که مبتنی بر پرورش خوک و گوسفند بود. در دوران پس از فئودالیسم و در قرون ۱۳ و ۱۴ میلادی نیز اقتصاد این کشور متکی بر تولید مقدار اندکی پشم و لباسهای با ارزش افزودهی اندک بود.۱ این وضعیت تا سالهای پایانی قرن ۱۶ ادامه داشت، اما در این سالها، وضعیت به یکباره تغییر کرد. انگلیس با پی بردن به اینکه تولید پوشاک میتواند سود مناسبتری را نسبت به صادرات پشم خام عایدش کند، در زمان ادوارد سوم، به ساخت و توسعهی کارخانههای کوچک و محلی تولید لباسهای پشمی اقدام کرد. او حتی برای حمایت از تولید داخل، اقدام به پوشیدن لباسهای کم کیفیت انگلیسی در مقابل منسوجات با کیفیت خارجی کرد و تمرکز خود را بر تجارت پشم خام و ممنوع کردن واردات پوشاک قرار داد.۲
هنری هفتم نیز در سال ۱۴۸۹، در راستای تولید پوشاک و فرآوری پشم خام، سیاست جایگزینی واردات را کلید زد و شروع به جذب کارگران ماهر کشورهای دیگر کرد، مالیات بر صادرات پشم خام را افزایش داد و در برهههایی صادرات آن را بهمنظور فرآوری بیشتر ممنوع کرد.۳
گسترش صادرات محصولات
در دوران ملکه الیزابت نیز اقدامات دیگری در راستای گسترش صنعت نساجی انگلستان صورت گرفت، از جمله فرستادن نمایندگان سیاسی به کشورهای ایران، روسیه و مغولستان بهمنظور صادرات کالاها و سرمایهگذاری قابل توجه در صنایع کشتیسازی جهت صادرات کالا و به دست آوردن بازارهای جدید و استعمار کشورها و بازارهایشان.
ممنوعیت واردات محصولات مشابه و نابودی صنایع در کشورهای رقیب
مهمترین جزء سیاستهای حمایتی بریتانیا در این سالها، حمایتهای تعرفهای بود. انگلیس در ادامهی حمایت تعرفهای خود از منسوجات که از قرن ۱۴ میلادی شکل گرفته بود، بهمنظور حمایت از صنایع داخلی، هرگونه واردات کالاهای با کیفیت از مستعمرات خود را ممنوع و در سال ۱۶۹۹ با تصویب قانونی، از صادرات صنایع پشمی مستعمرات خود جلوگیری کرد. بدین ترتیب صنایع پشمبافی مستعمرات انگلیس از جمله ایرلند را که کیفیت بالاتری داشت نابود کرد و صنعت تولیدات پشمی آمریکا را نیز در نطفه خفه کرد.۴
از سویی دیگر، صنایع نخی و ابریشمی نوزاد انگلستان، توان رقابت با صنایع نخی و کتانی هند که در اواخر قرن ۱۷ کارآمدترین و پیشرفتهترین صنعت آن زمان در دنیا بود را نداشت. بنابراین بریتانیا که بهخوبی این حقیقت را درک کرده بود، از سویی با تصویب قانونی در سال ۱۷۰۱، واردات هرگونه لباس نخی و ابریشمی از ایران؛ چین و هند به بریتانیا و مستعمراتش را ممنوع اعلام کرد و از سویی دیگر، با وضع قوانین و عوارض داخلی، جریان کالا در داخل هند را مختل کرد. علاوه بر این، تجارت بریتانیا تمام بازارهای هند را تسخیر کرد و صادرات هرگونه ماشینهای صنعتی و فنون تولید به هند را نیز ممنوع کرد. این روند دومینویی فاجعهبار در هند ایجاد کرد بهگونهای که در قرن ۱۹، صنایع قدیمی هند از جمله پارچهبافی، کشتیسازی، فلزکاری و... نیز نابود شد. در نتیجه هند تبدیل به کشوری کشاورزی و بازاری مصرفی برای انگلیس شد که تنها مواد اولیه به این کشور صادر میکرد.
حمایت از صنایع و شروع فناوری و نوآوریها
حمایت از صنعت داخلی و شکلگیری صنایع موجب استفاده از مزیتهای مقیاس شد و تلاش برای صادرات و افزایش تولید که نتیجهی مستقیم معاهدات و راهنماییهای دولت بهوسیلهی ناوگان قدرتمند دریایی بود، موجب شروع نوآوریها شد.۵ بدین ترتیب نوآوریهایی در زمینهی شیوهی تولید پارچههای نخی ایجاد شد و دستگاه ریسندگی ماشینی جایگزین دستی شد و اثرات سرریز آن نیز موجب توسعهی نوآوریها و صنایع دیگری از قبیل نوآوری در زمینهی رفع ناخالصیهای آهن، به کارگیری زغال سنگ به جای زغال چوب شد تولید آهن و در نهایت اختراع ماشین بخار شد و اختراع ماشین بخار توسط جیمز وات تحولات عمیقی که که در صنایع نساجی، آهن و کشتیرانی مورد استفاده قرار گرفت. در پی آن، صنایع فولاد شکل گرفت و شبکهی ریلی و حملونقل توسعه پیدا کرد و نهادهای مالی و پولی نظیر بانک انگلیس و بورس سهام و شرکتهای تضامنی برای حمایت از سرمایهگذاری در حوزهی تولید و صنایع نیز شکل گرفت.
تشکیل ناوگان دریایی، کاهش وابستگی و گسترش صادرات
تشکیل ناوگان کشتیرانی و گسترش ناوگان دریایی انگلیس از عوامل دیگری بود که موجب انحصار انگلیس بر تجارت بینالملل و گسترش بازرگانی به نواحی مختلف دنیا بهویژه آسیا و هند گردید. این موضوع خود، زمینهی آشنایی با تولیدات نخی و ابریشمی و نقطهی آغاز صنعت منسوجات نخی و ابریشمی در بریتانیا بود. انگلیس که مزیت و تجربهای در ساخت کشتی نداشت، با جذب متخصصان و کارگران ماهر خارجی، اعطای یارانه، اعطای جوایز برای ماهیگیری و وضع عوارض گمرکی، شروع به توسعهی کشتیرانی کرد.۶ انگلیسیها بهخوبی دریافته بودند که کشتیرانی و دریانوردی، از ستونهای بازرگانی و قدرت دفاعی کشور است و بههمین دلیل باید در این زمینه، خود را از هرگونه وابستگی به خارج رهانیده و همانند تولیدات پشمی، مستقل و خودکفا شد. بدین منظور انگلیس، قانون دریانوردی را در سال ۱۶۵۱تصویب کرد که بر اساس آن حمل کالا از کشورهای غیراروپایی به انگلیس یا مستعمرات آن ممنوع و حمل کالا از کشورهای اروپایی به بریتانیا توسط کشورهای ثالث غیرقانونی بود. این عامل علاوه بر تضعیف کشورهای دیگر، منافع تولیدکنندگان و تجار این کشور را افزایش و انگیزه برای نوآوری را افزایش داد. شکل زیر، چرخهی پیشرفت صنایع در انگلستان را از طریق حمایت از صنایع داخلی را نشان میدهد:
حمایت از صنعت نوپای نساجی و خیزش صنعتی
انگلیس در قرن ۱۱ و ۱۲ اقتصادی ابتدایی و عقبمانده داشت که مبتنی بر پرورش خوک و گوسفند بود. در دوران پس از فئودالیسم و در قرون ۱۳ و ۱۴ میلادی نیز اقتصاد این کشور متکی بر تولید مقدار اندکی پشم و لباسهای با ارزش افزودهی اندک بود.۱ این وضعیت تا سالهای پایانی قرن ۱۶ ادامه داشت، اما در این سالها، وضعیت به یکباره تغییر کرد. انگلیس با پی بردن به اینکه تولید پوشاک میتواند سود مناسبتری را نسبت به صادرات پشم خام عایدش کند، در زمان ادوارد سوم، به ساخت و توسعهی کارخانههای کوچک و محلی تولید لباسهای پشمی اقدام کرد. او حتی برای حمایت از تولید داخل، اقدام به پوشیدن لباسهای کم کیفیت انگلیسی در مقابل منسوجات با کیفیت خارجی کرد و تمرکز خود را بر تجارت پشم خام و ممنوع کردن واردات پوشاک قرار داد.۲
هنری هفتم نیز در سال ۱۴۸۹، در راستای تولید پوشاک و فرآوری پشم خام، سیاست جایگزینی واردات را کلید زد و شروع به جذب کارگران ماهر کشورهای دیگر کرد، مالیات بر صادرات پشم خام را افزایش داد و در برهههایی صادرات آن را بهمنظور فرآوری بیشتر ممنوع کرد.۳
گسترش صادرات محصولات
در دوران ملکه الیزابت نیز اقدامات دیگری در راستای گسترش صنعت نساجی انگلستان صورت گرفت، از جمله فرستادن نمایندگان سیاسی به کشورهای ایران، روسیه و مغولستان بهمنظور صادرات کالاها و سرمایهگذاری قابل توجه در صنایع کشتیسازی جهت صادرات کالا و به دست آوردن بازارهای جدید و استعمار کشورها و بازارهایشان.
ممنوعیت واردات محصولات مشابه و نابودی صنایع در کشورهای رقیب
مهمترین جزء سیاستهای حمایتی بریتانیا در این سالها، حمایتهای تعرفهای بود. انگلیس در ادامهی حمایت تعرفهای خود از منسوجات که از قرن ۱۴ میلادی شکل گرفته بود، بهمنظور حمایت از صنایع داخلی، هرگونه واردات کالاهای با کیفیت از مستعمرات خود را ممنوع و در سال ۱۶۹۹ با تصویب قانونی، از صادرات صنایع پشمی مستعمرات خود جلوگیری کرد. بدین ترتیب صنایع پشمبافی مستعمرات انگلیس از جمله ایرلند را که کیفیت بالاتری داشت نابود کرد و صنعت تولیدات پشمی آمریکا را نیز در نطفه خفه کرد.۴
از سویی دیگر، صنایع نخی و ابریشمی نوزاد انگلستان، توان رقابت با صنایع نخی و کتانی هند که در اواخر قرن ۱۷ کارآمدترین و پیشرفتهترین صنعت آن زمان در دنیا بود را نداشت. بنابراین بریتانیا که بهخوبی این حقیقت را درک کرده بود، از سویی با تصویب قانونی در سال ۱۷۰۱، واردات هرگونه لباس نخی و ابریشمی از ایران؛ چین و هند به بریتانیا و مستعمراتش را ممنوع اعلام کرد و از سویی دیگر، با وضع قوانین و عوارض داخلی، جریان کالا در داخل هند را مختل کرد. علاوه بر این، تجارت بریتانیا تمام بازارهای هند را تسخیر کرد و صادرات هرگونه ماشینهای صنعتی و فنون تولید به هند را نیز ممنوع کرد. این روند دومینویی فاجعهبار در هند ایجاد کرد بهگونهای که در قرن ۱۹، صنایع قدیمی هند از جمله پارچهبافی، کشتیسازی، فلزکاری و... نیز نابود شد. در نتیجه هند تبدیل به کشوری کشاورزی و بازاری مصرفی برای انگلیس شد که تنها مواد اولیه به این کشور صادر میکرد.
حمایت از صنایع و شروع فناوری و نوآوریها
حمایت از صنعت داخلی و شکلگیری صنایع موجب استفاده از مزیتهای مقیاس شد و تلاش برای صادرات و افزایش تولید که نتیجهی مستقیم معاهدات و راهنماییهای دولت بهوسیلهی ناوگان قدرتمند دریایی بود، موجب شروع نوآوریها شد.۵ بدین ترتیب نوآوریهایی در زمینهی شیوهی تولید پارچههای نخی ایجاد شد و دستگاه ریسندگی ماشینی جایگزین دستی شد و اثرات سرریز آن نیز موجب توسعهی نوآوریها و صنایع دیگری از قبیل نوآوری در زمینهی رفع ناخالصیهای آهن، به کارگیری زغال سنگ به جای زغال چوب شد تولید آهن و در نهایت اختراع ماشین بخار شد و اختراع ماشین بخار توسط جیمز وات تحولات عمیقی که که در صنایع نساجی، آهن و کشتیرانی مورد استفاده قرار گرفت. در پی آن، صنایع فولاد شکل گرفت و شبکهی ریلی و حملونقل توسعه پیدا کرد و نهادهای مالی و پولی نظیر بانک انگلیس و بورس سهام و شرکتهای تضامنی برای حمایت از سرمایهگذاری در حوزهی تولید و صنایع نیز شکل گرفت.
تشکیل ناوگان دریایی، کاهش وابستگی و گسترش صادرات
تشکیل ناوگان کشتیرانی و گسترش ناوگان دریایی انگلیس از عوامل دیگری بود که موجب انحصار انگلیس بر تجارت بینالملل و گسترش بازرگانی به نواحی مختلف دنیا بهویژه آسیا و هند گردید. این موضوع خود، زمینهی آشنایی با تولیدات نخی و ابریشمی و نقطهی آغاز صنعت منسوجات نخی و ابریشمی در بریتانیا بود. انگلیس که مزیت و تجربهای در ساخت کشتی نداشت، با جذب متخصصان و کارگران ماهر خارجی، اعطای یارانه، اعطای جوایز برای ماهیگیری و وضع عوارض گمرکی، شروع به توسعهی کشتیرانی کرد.۶ انگلیسیها بهخوبی دریافته بودند که کشتیرانی و دریانوردی، از ستونهای بازرگانی و قدرت دفاعی کشور است و بههمین دلیل باید در این زمینه، خود را از هرگونه وابستگی به خارج رهانیده و همانند تولیدات پشمی، مستقل و خودکفا شد. بدین منظور انگلیس، قانون دریانوردی را در سال ۱۶۵۱تصویب کرد که بر اساس آن حمل کالا از کشورهای غیراروپایی به انگلیس یا مستعمرات آن ممنوع و حمل کالا از کشورهای اروپایی به بریتانیا توسط کشورهای ثالث غیرقانونی بود. این عامل علاوه بر تضعیف کشورهای دیگر، منافع تولیدکنندگان و تجار این کشور را افزایش و انگیزه برای نوآوری را افزایش داد. شکل زیر، چرخهی پیشرفت صنایع در انگلستان را از طریق حمایت از صنایع داخلی را نشان میدهد:
شکل۱: چرخهی عوامل رشد اقتصادی در کشور انگلستان
نتیجهگیری
تجربهی انگلستان بهعنوان اولین کشور صنعتیشده، بهخوبی نشاندهندهی تأثیر حمایت صحیح از صنایع داخلی است. این کشور در دورهی خیزش اقتصادی خود، از صنایع داخلی شدیدا حمایت کرد و تنها پس از تفوق صنعتی و برتری فناوری تولیدی بریتانیا بود که سیاستهای تجارت آزاد را پیگیری کرد. حمایت از صنایع داخلی، با وجود اینکه در کوتاه مدت کیفیت پایینتری داشتند، اما همچنان در مقابل رقبای خارجی حمایت میشدند. حمایت از صنایع در این کشور نه تنها موجب ناکارآیی تولید نشد، بلکه موجب ارتقای توان رقابتی نیز شد، زیرا ارتقای کیفیت تولیدات و افزایش رقابتپذیری، نه از طریق آزادسازی تجاری و واردات، بلکه از طریق فشارهای صادراتی بود که در نهایت موجب تشکیل زنجیرهای از ابداعات شد.۷
پینوشتها:
۱. لیست، فردریک، نظام ملی اقتصاد سیاسی، ۱۳۷۲، صص۸۱ و۸۲
۲. Chaung,hajoon, kicking away the ladder: development strategy in historical prespective.anthem press,۲۰۰۲,۵
۳. چانگ، هاجون، نیکوکاران نابکار، ۱۳۹۲، ۶۹
۴. Chaung,hajoon, kicking away the ladder: development strategy in historical prespective.anthem press,۲۰۰۲,۲۲
۶. لیست، ۱۳۷۲: ص۸۵
۷. معصومی نیا، محمد جواد، دلالتهای ناسیونالیسم اقتصادی در جهت پیش برد اهداف اقتصاد مقاومتی، پایان نامه کارشناسی ارشد رشته اقتصاد، دانشگاه امام صادق(ع)؛ ۱۳۹۴