• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1395/12/09
اشعار شب اول مراسم فاطمیه ۱۴۳۸

مرثیه‌سرایی جناب آقای منصور ارضی

اولین شب مراسم عزاداری و سوگواری ایام فاطمیه‌‌ی ۱۴۳۸ در حسینیه‌ی امام خمینی (رحمه‌الله) برگزار شد. در این مراسم جناب آقای حاج منصور ارضی به مرثیه‌سُرایی و نوحه‌خوانی پرداخت. پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR متن اشعار خوانده‌شده توسط ایشان را منتشر می‌کند.

ذات احد در چارده معصوم، زهراست
باشرح کوثر چارده معصوم زهراست
هر پنج تن، هر چارده معصوم زهراست
حجت فقط بر چارده معصوم زهراست
زهرا علی را دارد از این دار دنیا
هر شب گره وا میکند از کار دنیا

تا حشر لولای درش لولاک ساز است
آن خانه‌ی کوچک مصلای نماز است
دست گدای چادر صدیقه باز است
ما را خریده فاطمه این امتیاز است
آنان‌که عشق مرتضی را می‌شناسند
در ‌نوکری سلمان ما را می‌شناسند

اسمای حُسنی را به مریم یاد دادند
تسبیح زهرا را به ما هم یاد دادند
هرچه به ما را زیر پرچم یاد دادند
از فاطمیه تا محرم یاد دادند
مهریه‌اش آب است و اشک مستجاب است
او گریه‌هایش منشأ هر انقلاب است

ریحانه‌ی پیغمبر ما شد از اول
امّید روز محشر ما شد از اول
هم، خط‌شکن، هم، سنگر ما شد از اول
راه درست رهبر ما شد از اول
زهرا مدال سینه‌اش عشق علی بود
در کوچه حرزش، لافتی الا علی بود

این زن جهادش روزه‌داری خانه‌داری است
شرط تولایی که دارد جان‌نثاری است
شمشیر گفتاری که دارد ذوالفقاری است
وقتی اصول مکتبش حیدر مداری است
اسلام پیغمبر، فقط تبیین زهراست
ما هرچه داریم از اصول دین زهراست

پای علی زهرا سری پردرد دارد
در کوچه‌ها سهم سلامی سرد دارد
از ضعف بازو رنگ و رویی زرد دارد
آثاری از سیلی  یک نامرد دارد
گرچه نود روز است آرامش ندارد
با دشمن مولا سر سازش ندارد

پر کرده دیگر خانه را، مادر بمان‌ها
دیوار و در بودند و زهرا آن میان‌ها
پشت علی را داشت وقت امتحان‌ها
بر صورت او مانده از آتش، نشان‌ها
آنجا مقرب‌ها سپر بودند ای کاش
مقداد و سلمان پشت در بودند ای کاش

جارو کشیدن با تن تبدار سخت است
پهلو به پهلو گشتن بیمار سخت است
رفتن کنار خانه‌ی انصار سخت است
زن پیش شوهر بشکند بسیار سخت است
بر آشناها رو زد و رویش زمین خورد
حیدر کنارش بود و پهلویش زمین خورد

زهرا علی، زهرا حسن، زهرا حسین است
تفسیر یک یافاطمه صدیاحسین است
زهراست دنبال سرش هرجا حسین است
پایین نیزه فاطمه بالا حسین است
مسمار، خنجر شد گلو را زیرو رو کرد
گودال را در کوچه باید جستجو کرد