1395/12/04
بهمناسبت ایام سالگرد شهادت حاج عماد مغنیه
درباره مردی که کابوس رژیم صهیونیستی بود
شهید حاج عماد مغنیه را میتوان یکی از فرماندهان اصلی مقاومت دانست که برای سالها، به کابوس رژیمصهیونیستی تبدیل شده بود. رهبر انقلاب در پیامی بهمناسبت شهادت او، خطاب به سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان فرمودند: «زندگی و مرگ انسانهائی مانند او، حماسهئی است که ملتها را بیدار میکند و به جوانان الگو میدهد و افقهای روشن و راه رسیدن به آن را برای همه ترسیم مینماید. صهیونیستهای خونخوار و جنایتکار بدانند که خون مطهر شهیدانی همچون عماد مغنیه صدها عماد مغنیه میآفریند و مقاومت در برابر ظلم و فساد و طغیان را دوچندان میکند.» دربارهی نقش حاج عماد در فرآیند مقاومت و مبارزه با رژیمصهیونیستی، با جناب آقای انیس نقاش، تحلیلگر مسائل منطقه، و از مبارزان مطرح حزبالله و از نزدیکان آن شهید بزرگوار به گفتوگو نشستیم.
«هدف، واضح و معین و دقیق است و آن خارج کردن اسرائیل از حیطهی وجود است.» این کلمههایی است که فرمانده شهید، حاج عماد مغنیه آنها را با دست خود نگاشت. مثلث فلسطین برای فرمانده شهید چه معنایی داشت؟
از اولین روزی که شهید عماد مغنیه به نزد ما آمد تا اینکه آموزش حمل سلاح را از ما بخواهد، چیزی بهجز جنگ با اسرائیل در ذهن خود نداشت. او آن هنگام شانزدهساله بود. من مسئول آموزش اردوگاهی بودم که او به آن ملحق شد. آن موقع، همهی سخنرانیهای فرهنگی و سیاسی دربارهی حق ما در فلسطین و خطر صهیونیست بود. فکر و موضع امام خمینی رحمهاللهعلیه نیز این عهد و ایمان به حتمی بودن پیروزی و یقین در رسیدن به اهداف را عمیقتر کرد. بعدها مباحث و نظرهایی دربارهی این موضوع ردوبدل شد که از همهی جوانب استراتژیک و پیشروی در پیروزیها و جمع کردن قدرت و جمعیت به ما کمک کرد. بیشترین چیزی هم که ما را هدایت میکرد و بر تحقیق این عهد و هدف تأکید میکرد، خوانش عمیق و فهم یقینی رازهای سورهی اسراء بود.
بعد از پیروزی جنگ سال ۲۰۰۶ او حکمی از فرماندهی محور مقاومت گرفت تا اینکه همهی تجربهها و آموزهها و درسهای جنگ به مقاومت فلسطین داده شود و پل ارتباطی مردمی و پشتیبانی تأمین شود، مخصوصاً برای غزه که شهید عماد نقشی اساسی در ایجاد این ارتباط داشت. رابطه شهید عماد مغنیه را با حرکتهای مقاومت فلسطینی چگونه ارزیابی میکنید؟
بعد از جنگ ۳۳روزه، او فقط اجرای این حکم را در پیش نگرفت، بلکه علاوه بر انتقال سلاح و تجربه به داخل فلسطین و مخصوصاً غزه برای بالا بردن آمادگی و قدرت مقابله با هر حمله در آینده، پیمانی مشترک با فرماندهی سوری برای نقل تجربه به ارتش سوری بست. او همچنین به آمادهسازی استراتژیک که شامل مسلح شدن، تشکیل گروههای ویژه، آموزش آنها براساس قواعد جنگ و استفاده از تجربهی لبنان و مقاومت میشد، اهمیت میداد.
این موضوع دلیل اصلی نقل مکان کردن شهید به سوریه بود. او میخواست به فرماندهان فلسطینی و سوری نزدیک باشد. بهطور خاص به این دلیل که بیشتر تجهیزاتی که به غزه منتقل میشد، از طریق سوریه بود. علاوه بر این، قسمتی از آمادهسازی نیرو و آموزش آنها در سوریه و ایران انجام میگرفت. میتوان گفت بیشتر انتقال اسلحه و بیشتر دورهها زیر نظر و با حضور شهید عماد انجام میشد. روزی برادر رمضان عبدالله، دبیرکل جنبش جهاد اسلامی، اعلام کرد تقریباً یقین دارم که موشکی در غزه نیست، مگر اینکه اثر انگشت شهید عماد بر آن باشد. همچنین میتوان گفت همهی پشتیبانی و همکاری در زمینهی اطلاعات و آمادهسازی و راهنمایی انتفاضهی دوم، از طریق حزبالله و مخصوصاً حاج عماد صورت گرفت.
چرا بعد از شهید شدن شهید عماد مغنیه، دشمنان سعی کردند از آب گلآلود ماهی بگیرند و بین سوریه و حزبالله تفرقه ایجاد کنند؟ چه سودی از این عمل به دست میآوردند؟
آنها میدانستند که مقاومت جبهه است و فقط یک گروه نیست و محور این جبهه از ایران شروع میشود، از سوریه میگذرد و با عبور از لبنان و فلسطین، تمام میشود. به همین دلیل سعی کردند در سوریه اقدامات تروریستی انجام دهند تا بین محور مقاومت و دولت سوریه و گروههای آنها جدایی بیندازند، ولی بهدلیل نبوغ فرماندهی سوریه و مقاومت، نتوانستند به خواستهی خود برسند و شکست خوردند.
«اسطوره»، «اگر مردی وجود داشته باشد که نماد محور شر نام بگیرد، او عماد فایز مغنیه است»، از جمله کلمهها و تعابیری است که دشمنان شهید و رژیم صهیونیستی دربارهی او به کار بردهاند. شهید عماد مغنیه چه کرده بود که این چنین مغضوب دشمنان بود؟
ضربههای استراتژیکی که به دشمن و همیارانش زده شده بود و همچنین ساختار تنظیمی و آمادهسازیای که شهید برای مقابله با دشمنان به کار میبست، او را به دشمن شمارهی یک اسرائیل تبدیل کرده بود. او فقط قویترین ضربهها را به آنها نزد، بلکه با همکاری برادرانش، یک ساختار امنیتی، نظامی، فکری و فرهنگی تشکیل داد که دیگر نمیتوان آن را شکست داد یا به آن نفوذ کرد؛ همچنانکه همهی دستگاههای اطلاعاتی دشمن در طی ۲۵ سال نتوانستهاند به او برسند. به همین دلیل، بهحق او را دشمن درجهی یک و خطرناکترین شخص در مقابل خود میدانستند.
روزنامهی «واشنگتنتایمز» در یکی از شمارههایش که در سال ۲۰۰۳ منتشر شد، دربارهی وجود آثاری از فعالیتهای شهید عماد مغنیه در عراق صحبت میکند. نظرتان دربارهی نقش شهید عماد مغنیه در ایجاد و تشکیل مقاومتهای عراقی علیه اشغالگری آمریکا چیست؟
واضح و آشکار بود که اشغال عراق به دست ایالاتمتحده بهمنظور دادن آزادی به ملت عراق و برپا کردن دموکراسی نبود. هدف آنها به دست گرفتن نفت عراق و حضور در منطقه برای تهدید ایران و سوریه بود. جواب مناسب برای این اقدام آمریکا، قوی کردن مقاومت علیه اشغالگر و منع او از استقرار در منطقه و سپس خراب کردن هدفهای او بود. به این منظور، باید تجربهی مقاومت در لبنان را به عراق منتقل میکردیم و شهید نقشی بسزا و اساسی در این موضوع داشتند. بعضی از رزمندگان لبنانی به برادران عراقی ملحق شدند تا تجربهها و مهارتهایشان را به آنها منتقل کنند. همچنین دهها عراقی به لبنان آمدند تا این تجربه را کسب کنند. در همهی این اتفاقات، شهید نقشی مهم و بسزا در پشتیبانی از مقاومتهای عراقی داشتند.
بعد از ترور شهید، خیلیها سعی کردند چهرهی او را خراب کنند و تهمتهایی به او زدند. این تهمتها چه بودند و این کارها را چگونه میبینید؟
این تهمتها هیچ اهمیتی ندارند، چون مشروع و موثق نیستند. دلیل این تهمتزنیها زیر سؤال بردن مقاومت است. وقتی قدرتهای بزرگ بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم در امور ملتها دخالت میکنند، به امنیت ما تجاوز میکنند و به ملت ما حمله میکنند و آنها را قتلعام میکنند، طبیعی است که ما بهصورت مناسب و با امکاناتی که در دست داریم و متناسب با بدی و زشتی جرم آنها، پاسخ بدهیم. به این دلیل، من هیچ اشکالی در اقدامات شهید، چه عملیات نظامی و امنیتی و چه کارهای دیگر او، نمیبینم. این اقدامات بهحق در مقابل دولتهایی که شب و روز علیه مصالح ملت ما کار میکنند، صورت گرفته است.
بعد از شهید شدن ایشان، عکس شهید عماد مغنیه در محضر رهبر انقلاب منتشر شد. همچنین ایشان بعد از شهید شدن حاج عماد، پیام تسلیتی برای سید حسن نصرالله فرستادند. رهبر انقلاب چه جایگاهی برای شهید عماد داشت و رابطهی آنها چگونه بود؟
شهید از اولین افرادی بودند که با امام خمینی رحمهاللهعلیه و بعد از ایشان با رهبر انقلاب بیعت کردند و با شرکت در جبهههای جنگ تحمیلی صدام علیه ایران، برای مدتی برای دفاع از ایران حضور داشتند. بعد از آن، برای مقابله با حملهی اشغالگران به لبنان، فرماندهی عملیات مقاومت علیه اسرائیل را برعهده گرفتند.
روابط ایشان با فرماندهان ایرانی در بالاترین سطح بود. ایشان نهتنها نقش بزرگی در فرماندهی عملیات مقاومت در لبنان و فلسطین داشتند، بلکه میتوان گفت نقش مستقیم و بسزایی در حمایت از امنیت ملی ایران و انقلاب و مقابله با دشمنان آن داشتند. ایشان توانستند ضربههای محکمی به دشمنان ایران و انقلاب اسلامی وارد کنند. شهید در جبههی مستضعفین علیه مستکبران و حق علیه باطل، فعال و بانشاط بودند و مرز جغرافیایی نمیشناختند. به همین دلیل ارتباط او با فرماندهان انقلاب قوی و نزدیک بود و بهحق جزء کسانی محسوب میشد که از ولایت و انقلاب دفاع میکنند، مانند هر فرماندهی در سپاه پاسداران، نیرو انتظامی یا ارتش ایران. رابطهی ایشان با امام خامنهای رابطهای با فرمانده حامی و راهنماییکننده در موضوع فلسطین، لبنان، عراق و بعداً سوریه بود.
بعد از شهادت شهید عماد، در پیام تسلیتی که رهبر انقلاب فرستادند، به بودن صدها نمونه از عماد مغنیه که راهش را ادامه خواهند داد، اشاره کردند. همین موضوع را سید حسن نصرالله در سخنرانیشان بعد از شهید شدن شهید عماد ذکر کردند. چه دادههایی نزد رهبر انقلاب و سید حسن نصرالله وجود دارد که باعث میشود چنین حرفی بزنند؟
تجربه به ما یاد داده و تاریخ این را ثابت کرده است که خون شهید رشد میکند؛ آنهم بهوسیلهی رونق یافتن راه او با هزارها جوان که متأثر از راه و روش او هستند. بعد از شهید شدن حاج عماد، گروههای بسیاری از جوانان را دیدیم که میخواهند از راه و سیرت او الگو بگیرند و راهی که ایشان در پیش داشتند ادامه دهند. اشاره به این مسئله بهدلیل آگاهی امام خامنهای و سید حسن از این موضوع است. هزاران نفر برای ملحق شدن به مسیر مقاومت جلو آمدند. خود شهید این امر را پیشبینی کرده بود و بعد از جنگ ۳۳روزه امکانات را برای آموزش این گروه محیا کرده بود.
«هدف، واضح و معین و دقیق است و آن خارج کردن اسرائیل از حیطهی وجود است.» این کلمههایی است که فرمانده شهید، حاج عماد مغنیه آنها را با دست خود نگاشت. مثلث فلسطین برای فرمانده شهید چه معنایی داشت؟
از اولین روزی که شهید عماد مغنیه به نزد ما آمد تا اینکه آموزش حمل سلاح را از ما بخواهد، چیزی بهجز جنگ با اسرائیل در ذهن خود نداشت. او آن هنگام شانزدهساله بود. من مسئول آموزش اردوگاهی بودم که او به آن ملحق شد. آن موقع، همهی سخنرانیهای فرهنگی و سیاسی دربارهی حق ما در فلسطین و خطر صهیونیست بود. فکر و موضع امام خمینی رحمهاللهعلیه نیز این عهد و ایمان به حتمی بودن پیروزی و یقین در رسیدن به اهداف را عمیقتر کرد. بعدها مباحث و نظرهایی دربارهی این موضوع ردوبدل شد که از همهی جوانب استراتژیک و پیشروی در پیروزیها و جمع کردن قدرت و جمعیت به ما کمک کرد. بیشترین چیزی هم که ما را هدایت میکرد و بر تحقیق این عهد و هدف تأکید میکرد، خوانش عمیق و فهم یقینی رازهای سورهی اسراء بود.
روزی برادر رمضان عبدالله، دبیرکل جنبش جهاد اسلامی، اعلام کرد تقریباً یقین دارم که موشکی در غزه نیست، مگر اینکه اثر انگشت شهید عماد بر آن باشد. همچنین میتوان گفت همهی پشتیبانی و همکاری در زمینهی اطلاعات و آمادهسازی و راهنمایی انتفاضهی دوم، از طریق حزبالله و مخصوصاً حاج عماد صورت گرفت.
بعد از پیروزی جنگ سال ۲۰۰۶ او حکمی از فرماندهی محور مقاومت گرفت تا اینکه همهی تجربهها و آموزهها و درسهای جنگ به مقاومت فلسطین داده شود و پل ارتباطی مردمی و پشتیبانی تأمین شود، مخصوصاً برای غزه که شهید عماد نقشی اساسی در ایجاد این ارتباط داشت. رابطه شهید عماد مغنیه را با حرکتهای مقاومت فلسطینی چگونه ارزیابی میکنید؟
بعد از جنگ ۳۳روزه، او فقط اجرای این حکم را در پیش نگرفت، بلکه علاوه بر انتقال سلاح و تجربه به داخل فلسطین و مخصوصاً غزه برای بالا بردن آمادگی و قدرت مقابله با هر حمله در آینده، پیمانی مشترک با فرماندهی سوری برای نقل تجربه به ارتش سوری بست. او همچنین به آمادهسازی استراتژیک که شامل مسلح شدن، تشکیل گروههای ویژه، آموزش آنها براساس قواعد جنگ و استفاده از تجربهی لبنان و مقاومت میشد، اهمیت میداد.
این موضوع دلیل اصلی نقل مکان کردن شهید به سوریه بود. او میخواست به فرماندهان فلسطینی و سوری نزدیک باشد. بهطور خاص به این دلیل که بیشتر تجهیزاتی که به غزه منتقل میشد، از طریق سوریه بود. علاوه بر این، قسمتی از آمادهسازی نیرو و آموزش آنها در سوریه و ایران انجام میگرفت. میتوان گفت بیشتر انتقال اسلحه و بیشتر دورهها زیر نظر و با حضور شهید عماد انجام میشد. روزی برادر رمضان عبدالله، دبیرکل جنبش جهاد اسلامی، اعلام کرد تقریباً یقین دارم که موشکی در غزه نیست، مگر اینکه اثر انگشت شهید عماد بر آن باشد. همچنین میتوان گفت همهی پشتیبانی و همکاری در زمینهی اطلاعات و آمادهسازی و راهنمایی انتفاضهی دوم، از طریق حزبالله و مخصوصاً حاج عماد صورت گرفت.
چرا بعد از شهید شدن شهید عماد مغنیه، دشمنان سعی کردند از آب گلآلود ماهی بگیرند و بین سوریه و حزبالله تفرقه ایجاد کنند؟ چه سودی از این عمل به دست میآوردند؟
آنها میدانستند که مقاومت جبهه است و فقط یک گروه نیست و محور این جبهه از ایران شروع میشود، از سوریه میگذرد و با عبور از لبنان و فلسطین، تمام میشود. به همین دلیل سعی کردند در سوریه اقدامات تروریستی انجام دهند تا بین محور مقاومت و دولت سوریه و گروههای آنها جدایی بیندازند، ولی بهدلیل نبوغ فرماندهی سوریه و مقاومت، نتوانستند به خواستهی خود برسند و شکست خوردند.
«اسطوره»، «اگر مردی وجود داشته باشد که نماد محور شر نام بگیرد، او عماد فایز مغنیه است»، از جمله کلمهها و تعابیری است که دشمنان شهید و رژیم صهیونیستی دربارهی او به کار بردهاند. شهید عماد مغنیه چه کرده بود که این چنین مغضوب دشمنان بود؟
ضربههای استراتژیکی که به دشمن و همیارانش زده شده بود و همچنین ساختار تنظیمی و آمادهسازیای که شهید برای مقابله با دشمنان به کار میبست، او را به دشمن شمارهی یک اسرائیل تبدیل کرده بود. او فقط قویترین ضربهها را به آنها نزد، بلکه با همکاری برادرانش، یک ساختار امنیتی، نظامی، فکری و فرهنگی تشکیل داد که دیگر نمیتوان آن را شکست داد یا به آن نفوذ کرد؛ همچنانکه همهی دستگاههای اطلاعاتی دشمن در طی ۲۵ سال نتوانستهاند به او برسند. به همین دلیل، بهحق او را دشمن درجهی یک و خطرناکترین شخص در مقابل خود میدانستند.
شهید از اولین افرادی بودند که با امام خمینی رحمهاللهعلیه و بعد از ایشان با رهبر انقلاب بیعت کردند و با شرکت در جبهههای جنگ تحمیلی صدام علیه ایران، برای مدتی برای دفاع از ایران حضور داشتند. بعد از آن، برای مقابله با حملهی اشغالگران به لبنان، فرماندهی عملیات مقاومت علیه اسرائیل را برعهده گرفتند.
روزنامهی «واشنگتنتایمز» در یکی از شمارههایش که در سال ۲۰۰۳ منتشر شد، دربارهی وجود آثاری از فعالیتهای شهید عماد مغنیه در عراق صحبت میکند. نظرتان دربارهی نقش شهید عماد مغنیه در ایجاد و تشکیل مقاومتهای عراقی علیه اشغالگری آمریکا چیست؟
واضح و آشکار بود که اشغال عراق به دست ایالاتمتحده بهمنظور دادن آزادی به ملت عراق و برپا کردن دموکراسی نبود. هدف آنها به دست گرفتن نفت عراق و حضور در منطقه برای تهدید ایران و سوریه بود. جواب مناسب برای این اقدام آمریکا، قوی کردن مقاومت علیه اشغالگر و منع او از استقرار در منطقه و سپس خراب کردن هدفهای او بود. به این منظور، باید تجربهی مقاومت در لبنان را به عراق منتقل میکردیم و شهید نقشی بسزا و اساسی در این موضوع داشتند. بعضی از رزمندگان لبنانی به برادران عراقی ملحق شدند تا تجربهها و مهارتهایشان را به آنها منتقل کنند. همچنین دهها عراقی به لبنان آمدند تا این تجربه را کسب کنند. در همهی این اتفاقات، شهید نقشی مهم و بسزا در پشتیبانی از مقاومتهای عراقی داشتند.
بعد از ترور شهید، خیلیها سعی کردند چهرهی او را خراب کنند و تهمتهایی به او زدند. این تهمتها چه بودند و این کارها را چگونه میبینید؟
این تهمتها هیچ اهمیتی ندارند، چون مشروع و موثق نیستند. دلیل این تهمتزنیها زیر سؤال بردن مقاومت است. وقتی قدرتهای بزرگ بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم در امور ملتها دخالت میکنند، به امنیت ما تجاوز میکنند و به ملت ما حمله میکنند و آنها را قتلعام میکنند، طبیعی است که ما بهصورت مناسب و با امکاناتی که در دست داریم و متناسب با بدی و زشتی جرم آنها، پاسخ بدهیم. به این دلیل، من هیچ اشکالی در اقدامات شهید، چه عملیات نظامی و امنیتی و چه کارهای دیگر او، نمیبینم. این اقدامات بهحق در مقابل دولتهایی که شب و روز علیه مصالح ملت ما کار میکنند، صورت گرفته است.
بعد از شهید شدن ایشان، عکس شهید عماد مغنیه در محضر رهبر انقلاب منتشر شد. همچنین ایشان بعد از شهید شدن حاج عماد، پیام تسلیتی برای سید حسن نصرالله فرستادند. رهبر انقلاب چه جایگاهی برای شهید عماد داشت و رابطهی آنها چگونه بود؟
شهید از اولین افرادی بودند که با امام خمینی رحمهاللهعلیه و بعد از ایشان با رهبر انقلاب بیعت کردند و با شرکت در جبهههای جنگ تحمیلی صدام علیه ایران، برای مدتی برای دفاع از ایران حضور داشتند. بعد از آن، برای مقابله با حملهی اشغالگران به لبنان، فرماندهی عملیات مقاومت علیه اسرائیل را برعهده گرفتند.
روابط ایشان با فرماندهان ایرانی در بالاترین سطح بود. ایشان نهتنها نقش بزرگی در فرماندهی عملیات مقاومت در لبنان و فلسطین داشتند، بلکه میتوان گفت نقش مستقیم و بسزایی در حمایت از امنیت ملی ایران و انقلاب و مقابله با دشمنان آن داشتند. ایشان توانستند ضربههای محکمی به دشمنان ایران و انقلاب اسلامی وارد کنند. شهید در جبههی مستضعفین علیه مستکبران و حق علیه باطل، فعال و بانشاط بودند و مرز جغرافیایی نمیشناختند. به همین دلیل ارتباط او با فرماندهان انقلاب قوی و نزدیک بود و بهحق جزء کسانی محسوب میشد که از ولایت و انقلاب دفاع میکنند، مانند هر فرماندهی در سپاه پاسداران، نیرو انتظامی یا ارتش ایران. رابطهی ایشان با امام خامنهای رابطهای با فرمانده حامی و راهنماییکننده در موضوع فلسطین، لبنان، عراق و بعداً سوریه بود.
روابط ایشان با فرماندهان ایرانی در بالاترین سطح بود. ایشان نهتنها نقش بزرگی در فرماندهی عملیات مقاومت در لبنان و فلسطین داشتند، بلکه میتوان گفت نقش مستقیم و بسزایی در حمایت از امنیت ملی ایران و انقلاب و مقابله با دشمنان آن داشتند. ایشان توانستند ضربههای محکمی به دشمنان ایران و انقلاب اسلامی وارد کنند.
بعد از شهادت شهید عماد، در پیام تسلیتی که رهبر انقلاب فرستادند، به بودن صدها نمونه از عماد مغنیه که راهش را ادامه خواهند داد، اشاره کردند. همین موضوع را سید حسن نصرالله در سخنرانیشان بعد از شهید شدن شهید عماد ذکر کردند. چه دادههایی نزد رهبر انقلاب و سید حسن نصرالله وجود دارد که باعث میشود چنین حرفی بزنند؟
تجربه به ما یاد داده و تاریخ این را ثابت کرده است که خون شهید رشد میکند؛ آنهم بهوسیلهی رونق یافتن راه او با هزارها جوان که متأثر از راه و روش او هستند. بعد از شهید شدن حاج عماد، گروههای بسیاری از جوانان را دیدیم که میخواهند از راه و سیرت او الگو بگیرند و راهی که ایشان در پیش داشتند ادامه دهند. اشاره به این مسئله بهدلیل آگاهی امام خامنهای و سید حسن از این موضوع است. هزاران نفر برای ملحق شدن به مسیر مقاومت جلو آمدند. خود شهید این امر را پیشبینی کرده بود و بعد از جنگ ۳۳روزه امکانات را برای آموزش این گروه محیا کرده بود.