1395/07/21
ای معنی نعمالامیر! مظهر «جهاد کبیر» | مداحی آقای میثم مطیعی
یک
شعر از آقای سید حمیدرضا برقعی
نه تنها در وداع تو جدا شد جان من از من
که می آمد صدای ناله های پنج تن از من
از آنجایی که وابسته است جان من به جان تو
جدا کردند سر از تو جدا کردند تن از من
میان معرکه هم زخم هم جان باختن از تو
میان خیمه ها هم سوختن هم ساختن از من
تو زیر خنجرش بودی و محکوم تماشا من
گلوی زیر خنجر از تو دست و پا زدن از من
دلم خوش بود با پیراهنت آن هم به غارت رفت
پس از تو رخت بر بسته است شوق زیستن از من
غریبم آنچنان در سرزمین مادری بی تو
که می پرسد نشانی های زینب را وطن از من
(ملامتگو چه دریابد میان عاشق و معشوق)
کسی نشنید جز توصیف زیبایی سخن از من
از آن بتخانه ها چیزی نماند آنجا که بر می خاست
طنین تیشهء پیغمبران بت شکن از من
منم حسن ختام باشکوه داستان تو
پس از این اسوه می سازند اساطیر کهن از من
دو
شعر از آقایان محمدمهدی سیار و میلاد عرفانپور
آه حسین حسین عزیز زهرا...
آه
گفتی اگر که دین ندارند
پس لااقل آزاده باشند
حالا بیا ببین، گمانم
دستور غارت داده باشند
بیچشموروها، حیا ندارند
شرمی ز روی آل مصطفی ندارند
بیآبروها، اینک میآیند
خلخال پا و زیور از دستم برآرند
آه حسین حسین عزیز زهرا...
آه
غم غریبی و اسارت
قصه کودکان و غارت
خیمه باشکوه مولا
بین شراره و شرارت
رسیده این آه، تا آسمانها
فریا یا محمداء و یا علیّا
شعله کشیده، تا عرش اعلی
امان از آتش دل زینب کبری
آه حسین حسین عزیز زهرا...
سه
شعر از آقای محمدمهدی سیار
گلچین کردند، عاشقان را
هل من ناصر، گفته مولا
جا ماندی ای، دل غافل
آخر تا کی، سعی باطل
کربلا برپاست، پس کجایی ای دل
روسیه مانی، گر نیایی ای دل
بیطرف باشی، ز اشقیایی ای دل
یا حسینی شو، تا علم برداری
یا که در خیلِ، ابن سعدی، آری
انتخابت چیست؟ تو کنون مختاری
بشوی ای دل دست از این دنیا
وضوی عاشق اینچنین است
بخوان بی سر ذکر سجده را
نماز عاشقان خونین است
دستم بگیر یا مولا
نعم الامیر یا مولا
وقتی کوبند، طبل ناورد
روشن گردد، مرد و نامرد
برمی خیزد، گَرد میدان
می پرسد کیست، مرد میدان؟
«یا علی» هر کس، سر یاری دارد
این زمان، هم تیغ، هم قلم بردارد
جمجمهاش را، به خدا بسپارد
"تَزُولُ الْجِبَالُ وَ لَا تَزُلْ "
" أَعِرِ اللَّهَ جُمْجُمَتَک"
بخوان آیه "ربُّنا الله"
چه جای ترس و تردید و شک؟
دستم بگیر یا مولا
نعم الامیر یا مولا
چهار
شعر از آقایان محمد مهدی سیار و میلاد عرفان پور
نه شام غریبان که صبح است این
سر نیزه خورشید خونرنگی است
به هر سوی صحرا تنی بیسر
به هر سوی صحرا دلِ تنگی است
پریشان و درهم است، دلش طوفان غم است
نسیمی که دود از دل خیمهها بُرد
پر از آه است آسمان، بپرس از نیزه نشان
جگرگوشه مصطفی را کجا بُرد
این محشر را، میان صحرا ببین
بر نیزهها، شمس و ضحی را ببین
والقمرِ، إذا تَلیها ببین
یا ثارالله، مولا حسین مظلوم...
یا ثارالله، مولا حسین مظلوم...
طلوع حماسه ز دشت غم
شروع قیام تو است امشب
تو و کربلایی که خواهی ساخت
به شام بلا خواهرم زینب
از این صحرا میبری، به خطبه حیدری
حدیث وفا را تو منزل به منزل
به بانگ غَرّای خود، به آه گیرای خود
بزن شعلهها بر سر کاخ باطل
زینب! زینب! خدا پشت و پناهت
زینب! زینب! فدای سوز و آهت
دیگر برگیر، از نیزهها نگاهت
یا ثارالله، مولا حسین مظلوم...
یا ثارالله، مولا حسین مظلوم...
اگرچه به نیزه کنون سرهاست
ولی کربلا تا ابد برپاست
بیاید هر آن کس دلش با ماست
هر آزادهای هر سوی دنیاست
بیاید هر آن کس گذشت از سر
که بی سر شدن سرگذشت ماست
نیاید هر آن کس که در جانش
ولو ذرهای حُبّ این دنیاست
نه اهل اشرافیت، ذلیلان عافیت
بگو تا که شیران عالم بیایند
فقط عشاق وصال، «من المؤمنین رجال...»
ستمناپذیران عالم بیایند
مردانی که، حتی اگر بمیرند
هرگز هرگز، ذلت نمیپذیرند
از دست خصم، اماننامه نگیرند
یا ثارالله، مولا حسین مظلوم...
یا ثارالله، مولا حسین مظلوم...
پنج
شعر از آقای محسن رضوانی
اگه یه کبوتر بودم، به همه جا پر میزدم
از کران تا کران
بیرق عزای تو رو، پرچم ولای تو رو
میزدم توو جهان
مشرق و مغرب زمین، با اسمت آشنا بشن
پیامتو بفهمنو، راهی کربلا بشن
قصه سقا و عطش، روضه طفل غرقِ خون
یه روز باید جهانی شه، تو هر زمین، به هر زبون
حسین عزیز فاطمه حسین عزیز فاطمه
حسین عزیز فاطمه حسین عزیز فاطمه
ای معنی نعمالامیر! مظهر «جهاد کبیر»
عشق تو دینمه
تو مسیر احیای دین، «فَلا تُطِعِ الْکافِرین»
رسم و آئینمه
گوشه ی چشمت میتونه، کاری کنه زهیر بشم
منو توو خیمه ت بپذیر، که عاقبت بخیر بشم
سرت بلنده روی نی، سایهت الهی کم نشه
سرم بریده شه ولی، جلو حرومی خم نشه
(حسین عزیز فاطمه)
***
ای پسر شیرخدا، وارث شمشیرخدا
عاشقاتو ببین
وعده ی سربازای تو، توو حرم زیبای تو
کربلا، اربعین
به قلب من تَوون بده، برای درک این حضور
به من بده لیاقتِ، زمینه سازی ظهور
توو پادگان عشق تو، بیایم و همقسم بشیم
تا صبح سرخ انتقام، مدافع حرم بشیم
(حسین عزیز فاطمه)
***
شعر از آقای سید حمیدرضا برقعی
نه تنها در وداع تو جدا شد جان من از من
که می آمد صدای ناله های پنج تن از من
از آنجایی که وابسته است جان من به جان تو
جدا کردند سر از تو جدا کردند تن از من
میان معرکه هم زخم هم جان باختن از تو
میان خیمه ها هم سوختن هم ساختن از من
تو زیر خنجرش بودی و محکوم تماشا من
گلوی زیر خنجر از تو دست و پا زدن از من
دلم خوش بود با پیراهنت آن هم به غارت رفت
پس از تو رخت بر بسته است شوق زیستن از من
غریبم آنچنان در سرزمین مادری بی تو
که می پرسد نشانی های زینب را وطن از من
(ملامتگو چه دریابد میان عاشق و معشوق)
کسی نشنید جز توصیف زیبایی سخن از من
از آن بتخانه ها چیزی نماند آنجا که بر می خاست
طنین تیشهء پیغمبران بت شکن از من
منم حسن ختام باشکوه داستان تو
پس از این اسوه می سازند اساطیر کهن از من
دو
شعر از آقایان محمدمهدی سیار و میلاد عرفانپور
آه حسین حسین عزیز زهرا...
آه
گفتی اگر که دین ندارند
پس لااقل آزاده باشند
حالا بیا ببین، گمانم
دستور غارت داده باشند
بیچشموروها، حیا ندارند
شرمی ز روی آل مصطفی ندارند
بیآبروها، اینک میآیند
خلخال پا و زیور از دستم برآرند
آه حسین حسین عزیز زهرا...
آه
غم غریبی و اسارت
قصه کودکان و غارت
خیمه باشکوه مولا
بین شراره و شرارت
رسیده این آه، تا آسمانها
فریا یا محمداء و یا علیّا
شعله کشیده، تا عرش اعلی
امان از آتش دل زینب کبری
آه حسین حسین عزیز زهرا...
سه
شعر از آقای محمدمهدی سیار
گلچین کردند، عاشقان را
هل من ناصر، گفته مولا
جا ماندی ای، دل غافل
آخر تا کی، سعی باطل
کربلا برپاست، پس کجایی ای دل
روسیه مانی، گر نیایی ای دل
بیطرف باشی، ز اشقیایی ای دل
یا حسینی شو، تا علم برداری
یا که در خیلِ، ابن سعدی، آری
انتخابت چیست؟ تو کنون مختاری
بشوی ای دل دست از این دنیا
وضوی عاشق اینچنین است
بخوان بی سر ذکر سجده را
نماز عاشقان خونین است
دستم بگیر یا مولا
نعم الامیر یا مولا
وقتی کوبند، طبل ناورد
روشن گردد، مرد و نامرد
برمی خیزد، گَرد میدان
می پرسد کیست، مرد میدان؟
«یا علی» هر کس، سر یاری دارد
این زمان، هم تیغ، هم قلم بردارد
جمجمهاش را، به خدا بسپارد
"تَزُولُ الْجِبَالُ وَ لَا تَزُلْ "
" أَعِرِ اللَّهَ جُمْجُمَتَک"
بخوان آیه "ربُّنا الله"
چه جای ترس و تردید و شک؟
دستم بگیر یا مولا
نعم الامیر یا مولا
چهار
شعر از آقایان محمد مهدی سیار و میلاد عرفان پور
نه شام غریبان که صبح است این
سر نیزه خورشید خونرنگی است
به هر سوی صحرا تنی بیسر
به هر سوی صحرا دلِ تنگی است
پریشان و درهم است، دلش طوفان غم است
نسیمی که دود از دل خیمهها بُرد
پر از آه است آسمان، بپرس از نیزه نشان
جگرگوشه مصطفی را کجا بُرد
این محشر را، میان صحرا ببین
بر نیزهها، شمس و ضحی را ببین
والقمرِ، إذا تَلیها ببین
یا ثارالله، مولا حسین مظلوم...
یا ثارالله، مولا حسین مظلوم...
طلوع حماسه ز دشت غم
شروع قیام تو است امشب
تو و کربلایی که خواهی ساخت
به شام بلا خواهرم زینب
از این صحرا میبری، به خطبه حیدری
حدیث وفا را تو منزل به منزل
به بانگ غَرّای خود، به آه گیرای خود
بزن شعلهها بر سر کاخ باطل
زینب! زینب! خدا پشت و پناهت
زینب! زینب! فدای سوز و آهت
دیگر برگیر، از نیزهها نگاهت
یا ثارالله، مولا حسین مظلوم...
یا ثارالله، مولا حسین مظلوم...
اگرچه به نیزه کنون سرهاست
ولی کربلا تا ابد برپاست
بیاید هر آن کس دلش با ماست
هر آزادهای هر سوی دنیاست
بیاید هر آن کس گذشت از سر
که بی سر شدن سرگذشت ماست
نیاید هر آن کس که در جانش
ولو ذرهای حُبّ این دنیاست
نه اهل اشرافیت، ذلیلان عافیت
بگو تا که شیران عالم بیایند
فقط عشاق وصال، «من المؤمنین رجال...»
ستمناپذیران عالم بیایند
مردانی که، حتی اگر بمیرند
هرگز هرگز، ذلت نمیپذیرند
از دست خصم، اماننامه نگیرند
یا ثارالله، مولا حسین مظلوم...
یا ثارالله، مولا حسین مظلوم...
پنج
شعر از آقای محسن رضوانی
اگه یه کبوتر بودم، به همه جا پر میزدم
از کران تا کران
بیرق عزای تو رو، پرچم ولای تو رو
میزدم توو جهان
مشرق و مغرب زمین، با اسمت آشنا بشن
پیامتو بفهمنو، راهی کربلا بشن
قصه سقا و عطش، روضه طفل غرقِ خون
یه روز باید جهانی شه، تو هر زمین، به هر زبون
حسین عزیز فاطمه حسین عزیز فاطمه
حسین عزیز فاطمه حسین عزیز فاطمه
ای معنی نعمالامیر! مظهر «جهاد کبیر»
عشق تو دینمه
تو مسیر احیای دین، «فَلا تُطِعِ الْکافِرین»
رسم و آئینمه
گوشه ی چشمت میتونه، کاری کنه زهیر بشم
منو توو خیمه ت بپذیر، که عاقبت بخیر بشم
سرت بلنده روی نی، سایهت الهی کم نشه
سرم بریده شه ولی، جلو حرومی خم نشه
(حسین عزیز فاطمه)
***
ای پسر شیرخدا، وارث شمشیرخدا
عاشقاتو ببین
وعده ی سربازای تو، توو حرم زیبای تو
کربلا، اربعین
به قلب من تَوون بده، برای درک این حضور
به من بده لیاقتِ، زمینه سازی ظهور
توو پادگان عشق تو، بیایم و همقسم بشیم
تا صبح سرخ انتقام، مدافع حرم بشیم
(حسین عزیز فاطمه)
***