1395/07/14
گفتوگو با حاج ماشاءالله عابدی؛
آقا گفتند همه بخشهای مداحی باید پیام داشته باشد
یکی از توصیههای اصلی رهبر انقلاب به مداحان توجه به موضوع شعر و انتخاب اشعار مناسب برای مداحی اهل بیت است. رهبر انقلاب در اینباره فرمودهاند: «شعر شما باید خوب، محکم، قوی، خوش مضمون و قانعکننده باشد. گاهى قصیدهاى که شما مىخوانید، به اندازهی چند منبرِ یک منبرىِ خوش بیان تأثیر مىگذارد. گاهى یک بیت شعرِ بجا به قدر یک کتاب قیمت دارد. اینها آسان و مجانى بهدست نمىآید. انسان باید زحمت بکشد، کار و تلاش کند، شعر خوب را بیابد، آن را حفظ کند و بخواند.» برای بررسی بیشتر این موضوع و همچنین بازخوانی دیگر توصیههای رهبر انقلاب دربارهی مداحی و کارکردهای هیئتها، به سراغ حاج ماشاءالله عابدی، از مداحان قدیمی کشور رفتیم.
یکی از پرتکرارترین توصیههای رهبر انقلاب به مداحان موضوع توجه به شعر و استفاده از شعرهای قوی در این حوزه است. ویژگیهای شعر خوب چیست؟
شعر یکی از ارکان اساسی مداحی است. علت تأکید رهبری بر موضوع شعر این بوده که در سالهای اخیر شعرهای ضعیفی وارد مداحیها شده است. مداح مطالب خود از جمله تنبیه و تنبه، یا مدح و فضیلت، و یا مرثیه و مصیبت را با شعر انتقال میدهد و اگر شعر ضعیف باشد بر جامعه اثر منفی خواهد داشت. پس باید شعر از شعرایی انتخاب شود که تبحر آنها مسلم شده باشد. علاوه بر ساختار، محتوا و معانی که در شعر به کار رفته هم از اهمیت بهسزایی برخودار است. به فرمایش رهبر انقلاب گاهی یک بیت شعر میتواند کارایی یک منبر را داشته باشد. یعنی اینقدر میتواند اثرگذار باشد. بنابراین شعر باید حسابشده گفته شود و بر روی تکتک کلمات آن فکر شود. نقل شده محتشم کاشانی دوازده بند معروف خود را در طول دوازده سال گفته است. یعنی روی کلمات آن کار کرده است و بخاطر همین است که سالهاست خوانده میشود و هنوز زنده است.
شعر هم باید پندیات داشته باشد و هم به مقتضیات زمان توجه کند. شعر باید تقابل حق و باطل را نشان دهد و بهعنوان مثال در مسائل امروز مانند یمن و سوریه و... موضع داشته باشد. در نهایت شعر باید معرفتافزا و بصیرتزا باشد. در سالهای اخیر، علیرغم پیشرفتهایی که در حوزهی شعر صورت گرفته است اما هنوز هم فاصلهی زیادی با شعرهای امثال صائب و مرحوم غروی اصفهانی و... وجود دارد. من به شخصه شعرهایی که نسبت به اهل بیت خاشعانه باشد و یا شعرهایی که منجر به معرفتافزایی شود را انتخاب میکنم.
تعبیری امام خمینی رحمةاللهعلیه دارند مبنی بر اینکه گریهی ما گریهی سیاسی است. اگر بخواهیم این امر را مفهوم شناسی کنیم چه باید گفت؟
ما وقتی از مظلومیت اهل بیت سلاماللهعلیهما میگوییم در بطن آن ظلم و جنایت ظالمین هم نهفته است. در حقیقت عزاداری و گریه زنده نگاهداشتن مبارزه با ظلم است. ما بیش از هزار سال است که بر مصائب سیدالشهداء گریه میکنیم تا مبارزه با ظلم زنده بماند. گریهی سیاسی یعنی مبارزه و دفع ظلم همچنان زنده است و باید شمر و یزید زمان را مورد هدف قرار داد.
بهطور کلی رسالت و مأموریتهایی که هیئتها نسبت به انقلاب اسلامی دارند چیست؟
اصل وظیفهی هر هیئت، انسانسازی است. هدف اصلی این است که انسانها را به طرف خدا سوق دهیم و ایمان مردم را تقویت کنیم. اگر چنین شود، یاران انقلاب اسلامی افزایش پیدا خواهند کرد. یعنی وقتی آن مسیر اصلی به خوبی پیموده شود سرانجام آن، حمایت از اسلام خواهد بود. بنابراین اگر هیئتها در پرورش انسانهای وارسته، مأموریت خود را به خوبی انجام دهند این انسان وارسته وظیفهی خود میداند که از اسلام و جمهوری اسلامی دفاع کند. لذا انسانسازی ثمره اصلی و مهم هیئتهاست.
به همین دلیل، اگر مداح جدای از سیاست باشد اصلا مداح نیست. امامان ما در رأس مبارزه با ظلم و طاغوت بودند. امام حسین علیهالسلام همهی وجود خود را در راه مبارزه با ظلم هزینه کرد. پس نمیتوان از امام حسین علیهالسلام دم زد ولی کاری با مبارزه و درگیری با ظلم و تعدی و تجاوز نداشت. اگر ثمرهی هیئتی، خمودگی و انفعال و انزوا باشد و به مسائل روز دنیا توجه نکند، آن اصلاً هیئت نیست.
منظور بنده این نیست که مداح در نقش یک سیاستمدار ظاهر شود، اما میبایست مردم را به سمتوسوی انقلاب سوق دهد، کمااینکه در زمان جنگ یکی از عوامل سوق دادن مردم به جبههها مداحان بودند. در رأس همهی مداحان هم، برادرمان حاج صادق آهنگران بود. مداحان زیادی هم در دوران دفاع مقدس شهید شدند. مثلا یکی از آنها شهید جواد رسولی نوحهخوان پرهیجانی بود که در مقطعی در جبهه، پیک گردان بود. خواندن شهید جواد رسولی، خیلی شبیه من بود و هر وقت او میخواند عدهای فکر می کردند که انگار من میخوانم. یک بار کسی، نواری به اسم من برای بنده آورد که آنقدر به خواندن من شباهت داشت که من از اشعار آن فهمیدم که مداح شهید رسولی است و من نیستم.
قبل از جنگ یکسری از روشنفکرنماها به هیئتیها میگفتند که فریادهای خود را بر سر ظالمین بکشید و یا اینکه مشتهایی که به سینه خود میکوبید را به سینهی دشمنان بزنید. جالب آنکه وقتی جنگ شد، هیچکدام از اینها که این حرفها را میزدند در جنگ حضور نیافتند، در عوض، در رأس کسانی که به جبهه رفتند و مبارزه کردند همین سینهزنها بودند. همین گریهکنهای امام حسین بودند که مقابل دشمن سینهی خود را سپر کردند.
وجه تمایز یک هیئت انقلابی و هیئتی که انسانساز است با انوع مراسماتی که به اسم هیئت توسط عدهای که بر آنها شیعهی انگلیسی اطلاق شده چیست؟ این دو را چگونه میتوان از هم تمییز داد؟
توصیهی قرآن به اتحاد و اتفاق است اما هم و غم شیعهی انگلیسی ایجاد تفرقه است. اگر بین شیعه و سنی تفرقه ایجاد شود دشمن به همهی اهداف خود میرسد. هدف عمده اقدامی مثل تخریب حرم عسکریین علیهالسلام این بود که شیعیان نیز در مقام مقابله برخیزند. درایت مرجعیت شیعه باعث شد جلوی این تفرقه گرفته شود. لذا دشمنان اسلام از طرفی سعی کردند بستری فراهم کنند که به نام شیعه به نمادهای اهل سنت توهین شود تا هدف خود را پیگیری کنند. از سوی دیگر به نام سنی نیز به شیعیان حمله میکنند. اینها نه شیعه هستند و نه سنی و هدفی جز تفرقهافکنی ندارند. اگر کسی شیعه بهمعنای واقعی باشد عملکرد امیرالمؤمنین و ائمهی معصومین را الگو قرار میدهد. در کتب شیعه از زبان ائمه، حرف ناسزایی نسبت به بزرگان اهل تسنن پیدا نمیکنید. لذا این مسئله وجه تمایز اساسی این دو است.
شما چندین بار در محضر رهبر انقلاب مداحی کردهاید، اگر خاطرهای در اینباره دارید و یا اینکه توصیهای به شما داشتهاند بفرمایید.
وقتی بعد از مداحی خدمت رهبر انقلاب میرسیم بسیار تفقد میکنند و گاهی نکاتی را هم متذکر میشوند. مثلا یک بار اشعاری که بنده خواندم برای آیتالله غروی اصفهانی بود. شعری که من خواندم این بود:
دختر فکر بکر من، غنچهی لب چو وا کند
از نمکین کلام خود حق نمک ادا کند
طوطی طبع شوخ من گر که شکرشکن شود
کام زمانه را پر از شکر جانفزا کند...
شعر ادامه پیدا میکند تا اینکه میگوید:
مفتقرا متاب رو از در او به هیچ سو
زان که مس وجود را فضه او طلا کند
گزارش تصویری: دیدار جمعی از شاعران و ذاکرین اهل بیت علیهماالسلام
وقتی مراسم تمام شد و خدمت آقا رسیدم ایشان فرمودند اشعار آقا شیخ محمدحسین (متخلص به مفتقر) را خواندی؟ من گفتم بله، آقا گفتند خودِ مفتقر سند است. لذا آقا خیلی به بنده تفقد کردند و محبت داشتند. حتی در جاهای دیگر که مداحی هم نکرده بودم وقتی خدمت ایشان رسیدم پیشانی بنده را بوسیدند و یا در بغل گرفتند، نه اینکه به شخص بنده عنایت داشته باشند، نه، کلاً برای مداحان جایگاه ویژهای قائلاند، چراکه جدا از جایگاه رفیع مداحی، مداحان در انقلاب امتحان خود را خوب پس دادهاند و خوب عمل کردهاند.
رهبر انقلاب در توصیهای که به بنده داشتند به نوحههایی که خوانده شد اشاره داشتند و برخی از آنها را رد کردند. چرا که ایشان تأکید دارند که حتی نوحه هم باید پیام داشته باشد. اخیرا هم که خدمت رهبر انقلاب بودم، باز هم از جمله توصیههای ایشان این بود که همهی بخشهای محافل و مجالس عزاداری باید پیام داشته باشد. حتی شور هم باید پیام داشته باشد.
به نظر من، از جمله پیامهایی که در نوحهها باید مورد توجه قرار گیرد ظلمستیزی و عدم تبعیت از طاغوت است. به یاد دارم یک بار در زمان طاغوت در بازار این شعر را خواندم که:
خود را ذلیل در بر اعدا نمیکنم
برنامههای زور من امضا نمیکنم
من زنده و یزید کند رهبری به خلق
و...
این شعر در زمان طاغوت خیلی پیام داشت و خواندنش در آن زمان خیلی آسان نبود. حتی بعضی گمان میکردند وقتی از منبر پایین بیایم من را دستگیر خواهند کرد که البته الحمدلله این اتفاق نیفتاد.
به هر جهت شعر و نوحه باید پیام داشته باشد. در آن دوران یزید زمان، شاه بود. شهید مطهری هم اشاره میکند که باید یزید زمان را شناخت. امروز در رأس یزدیان زمان آمریکا قرار دارد. لذا باید این مسئله در مداحیها مورد توجه قرار گیرد. امام راحل رحمةاللهعلیه هم همیشه تأکید میکردند که ما هر چه داریم از محرم و صفر و عزاداریها است. اساسا یکی از عوامل پیروزی انقلاب هم همین عزاداریها و دستهجات عزا بود. شعارها و نوحهها در آن مقطع بر علیه شاه بود و تاسوعا و عاشورای سال ۵۷ موجب براندازی حکومت شاه شد.
یکی از پرتکرارترین توصیههای رهبر انقلاب به مداحان موضوع توجه به شعر و استفاده از شعرهای قوی در این حوزه است. ویژگیهای شعر خوب چیست؟
شعر یکی از ارکان اساسی مداحی است. علت تأکید رهبری بر موضوع شعر این بوده که در سالهای اخیر شعرهای ضعیفی وارد مداحیها شده است. مداح مطالب خود از جمله تنبیه و تنبه، یا مدح و فضیلت، و یا مرثیه و مصیبت را با شعر انتقال میدهد و اگر شعر ضعیف باشد بر جامعه اثر منفی خواهد داشت. پس باید شعر از شعرایی انتخاب شود که تبحر آنها مسلم شده باشد. علاوه بر ساختار، محتوا و معانی که در شعر به کار رفته هم از اهمیت بهسزایی برخودار است. به فرمایش رهبر انقلاب گاهی یک بیت شعر میتواند کارایی یک منبر را داشته باشد. یعنی اینقدر میتواند اثرگذار باشد. بنابراین شعر باید حسابشده گفته شود و بر روی تکتک کلمات آن فکر شود. نقل شده محتشم کاشانی دوازده بند معروف خود را در طول دوازده سال گفته است. یعنی روی کلمات آن کار کرده است و بخاطر همین است که سالهاست خوانده میشود و هنوز زنده است.
شعر هم باید پندیات داشته باشد و هم به مقتضیات زمان توجه کند. شعر باید تقابل حق و باطل را نشان دهد و بهعنوان مثال در مسائل امروز مانند یمن و سوریه و... موضع داشته باشد. در نهایت شعر باید معرفتافزا و بصیرتزا باشد. در سالهای اخیر، علیرغم پیشرفتهایی که در حوزهی شعر صورت گرفته است اما هنوز هم فاصلهی زیادی با شعرهای امثال صائب و مرحوم غروی اصفهانی و... وجود دارد. من به شخصه شعرهایی که نسبت به اهل بیت خاشعانه باشد و یا شعرهایی که منجر به معرفتافزایی شود را انتخاب میکنم.
تعبیری امام خمینی رحمةاللهعلیه دارند مبنی بر اینکه گریهی ما گریهی سیاسی است. اگر بخواهیم این امر را مفهوم شناسی کنیم چه باید گفت؟
ما وقتی از مظلومیت اهل بیت سلاماللهعلیهما میگوییم در بطن آن ظلم و جنایت ظالمین هم نهفته است. در حقیقت عزاداری و گریه زنده نگاهداشتن مبارزه با ظلم است. ما بیش از هزار سال است که بر مصائب سیدالشهداء گریه میکنیم تا مبارزه با ظلم زنده بماند. گریهی سیاسی یعنی مبارزه و دفع ظلم همچنان زنده است و باید شمر و یزید زمان را مورد هدف قرار داد.
بهطور کلی رسالت و مأموریتهایی که هیئتها نسبت به انقلاب اسلامی دارند چیست؟
اصل وظیفهی هر هیئت، انسانسازی است. هدف اصلی این است که انسانها را به طرف خدا سوق دهیم و ایمان مردم را تقویت کنیم. اگر چنین شود، یاران انقلاب اسلامی افزایش پیدا خواهند کرد. یعنی وقتی آن مسیر اصلی به خوبی پیموده شود سرانجام آن، حمایت از اسلام خواهد بود. بنابراین اگر هیئتها در پرورش انسانهای وارسته، مأموریت خود را به خوبی انجام دهند این انسان وارسته وظیفهی خود میداند که از اسلام و جمهوری اسلامی دفاع کند. لذا انسانسازی ثمره اصلی و مهم هیئتهاست.
اگر مداح جدای از سیاست باشد اصلا مداح نیست. امامان ما در رأس مبارزه با ظلم و طاغوت بودند. امام حسین علیهالسلام همهی وجود خود را در راه مبارزه با ظلم هزینه کرد. پس نمیتوان از امام حسین علیهالسلام دم زد ولی کاری با مبارزه و درگیری با ظلم و تعدی و تجاوز نداشت. اگر ثمرهی هیئتی، خمودگی و انفعال و انزوا باشد و به مسائل روز دنیا توجه نکند، آن اصلاً هیئت نیست.
به همین دلیل، اگر مداح جدای از سیاست باشد اصلا مداح نیست. امامان ما در رأس مبارزه با ظلم و طاغوت بودند. امام حسین علیهالسلام همهی وجود خود را در راه مبارزه با ظلم هزینه کرد. پس نمیتوان از امام حسین علیهالسلام دم زد ولی کاری با مبارزه و درگیری با ظلم و تعدی و تجاوز نداشت. اگر ثمرهی هیئتی، خمودگی و انفعال و انزوا باشد و به مسائل روز دنیا توجه نکند، آن اصلاً هیئت نیست.
منظور بنده این نیست که مداح در نقش یک سیاستمدار ظاهر شود، اما میبایست مردم را به سمتوسوی انقلاب سوق دهد، کمااینکه در زمان جنگ یکی از عوامل سوق دادن مردم به جبههها مداحان بودند. در رأس همهی مداحان هم، برادرمان حاج صادق آهنگران بود. مداحان زیادی هم در دوران دفاع مقدس شهید شدند. مثلا یکی از آنها شهید جواد رسولی نوحهخوان پرهیجانی بود که در مقطعی در جبهه، پیک گردان بود. خواندن شهید جواد رسولی، خیلی شبیه من بود و هر وقت او میخواند عدهای فکر می کردند که انگار من میخوانم. یک بار کسی، نواری به اسم من برای بنده آورد که آنقدر به خواندن من شباهت داشت که من از اشعار آن فهمیدم که مداح شهید رسولی است و من نیستم.
قبل از جنگ یکسری از روشنفکرنماها به هیئتیها میگفتند که فریادهای خود را بر سر ظالمین بکشید و یا اینکه مشتهایی که به سینه خود میکوبید را به سینهی دشمنان بزنید. جالب آنکه وقتی جنگ شد، هیچکدام از اینها که این حرفها را میزدند در جنگ حضور نیافتند، در عوض، در رأس کسانی که به جبهه رفتند و مبارزه کردند همین سینهزنها بودند. همین گریهکنهای امام حسین بودند که مقابل دشمن سینهی خود را سپر کردند.
وجه تمایز یک هیئت انقلابی و هیئتی که انسانساز است با انوع مراسماتی که به اسم هیئت توسط عدهای که بر آنها شیعهی انگلیسی اطلاق شده چیست؟ این دو را چگونه میتوان از هم تمییز داد؟
توصیهی قرآن به اتحاد و اتفاق است اما هم و غم شیعهی انگلیسی ایجاد تفرقه است. اگر بین شیعه و سنی تفرقه ایجاد شود دشمن به همهی اهداف خود میرسد. هدف عمده اقدامی مثل تخریب حرم عسکریین علیهالسلام این بود که شیعیان نیز در مقام مقابله برخیزند. درایت مرجعیت شیعه باعث شد جلوی این تفرقه گرفته شود. لذا دشمنان اسلام از طرفی سعی کردند بستری فراهم کنند که به نام شیعه به نمادهای اهل سنت توهین شود تا هدف خود را پیگیری کنند. از سوی دیگر به نام سنی نیز به شیعیان حمله میکنند. اینها نه شیعه هستند و نه سنی و هدفی جز تفرقهافکنی ندارند. اگر کسی شیعه بهمعنای واقعی باشد عملکرد امیرالمؤمنین و ائمهی معصومین را الگو قرار میدهد. در کتب شیعه از زبان ائمه، حرف ناسزایی نسبت به بزرگان اهل تسنن پیدا نمیکنید. لذا این مسئله وجه تمایز اساسی این دو است.
شما چندین بار در محضر رهبر انقلاب مداحی کردهاید، اگر خاطرهای در اینباره دارید و یا اینکه توصیهای به شما داشتهاند بفرمایید.
وقتی بعد از مداحی خدمت رهبر انقلاب میرسیم بسیار تفقد میکنند و گاهی نکاتی را هم متذکر میشوند. مثلا یک بار اشعاری که بنده خواندم برای آیتالله غروی اصفهانی بود. شعری که من خواندم این بود:
دختر فکر بکر من، غنچهی لب چو وا کند
از نمکین کلام خود حق نمک ادا کند
طوطی طبع شوخ من گر که شکرشکن شود
کام زمانه را پر از شکر جانفزا کند...
شعر ادامه پیدا میکند تا اینکه میگوید:
مفتقرا متاب رو از در او به هیچ سو
زان که مس وجود را فضه او طلا کند
گزارش تصویری: دیدار جمعی از شاعران و ذاکرین اهل بیت علیهماالسلام
وقتی مراسم تمام شد و خدمت آقا رسیدم ایشان فرمودند اشعار آقا شیخ محمدحسین (متخلص به مفتقر) را خواندی؟ من گفتم بله، آقا گفتند خودِ مفتقر سند است. لذا آقا خیلی به بنده تفقد کردند و محبت داشتند. حتی در جاهای دیگر که مداحی هم نکرده بودم وقتی خدمت ایشان رسیدم پیشانی بنده را بوسیدند و یا در بغل گرفتند، نه اینکه به شخص بنده عنایت داشته باشند، نه، کلاً برای مداحان جایگاه ویژهای قائلاند، چراکه جدا از جایگاه رفیع مداحی، مداحان در انقلاب امتحان خود را خوب پس دادهاند و خوب عمل کردهاند.
رهبر انقلاب در توصیهای که به بنده داشتند به نوحههایی که خوانده شد اشاره داشتند و برخی از آنها را رد کردند. چرا که ایشان تأکید دارند که حتی نوحه هم باید پیام داشته باشد. اخیرا هم که خدمت رهبر انقلاب بودم، باز هم از جمله توصیههای ایشان این بود که همهی بخشهای محافل و مجالس عزاداری باید پیام داشته باشد. حتی شور هم باید پیام داشته باشد.
به نظر من، از جمله پیامهایی که در نوحهها باید مورد توجه قرار گیرد ظلمستیزی و عدم تبعیت از طاغوت است. به یاد دارم یک بار در زمان طاغوت در بازار این شعر را خواندم که:
خود را ذلیل در بر اعدا نمیکنم
برنامههای زور من امضا نمیکنم
من زنده و یزید کند رهبری به خلق
و...
این شعر در زمان طاغوت خیلی پیام داشت و خواندنش در آن زمان خیلی آسان نبود. حتی بعضی گمان میکردند وقتی از منبر پایین بیایم من را دستگیر خواهند کرد که البته الحمدلله این اتفاق نیفتاد.
به هر جهت شعر و نوحه باید پیام داشته باشد. در آن دوران یزید زمان، شاه بود. شهید مطهری هم اشاره میکند که باید یزید زمان را شناخت. امروز در رأس یزدیان زمان آمریکا قرار دارد. لذا باید این مسئله در مداحیها مورد توجه قرار گیرد. امام راحل رحمةاللهعلیه هم همیشه تأکید میکردند که ما هر چه داریم از محرم و صفر و عزاداریها است. اساسا یکی از عوامل پیروزی انقلاب هم همین عزاداریها و دستهجات عزا بود. شعارها و نوحهها در آن مقطع بر علیه شاه بود و تاسوعا و عاشورای سال ۵۷ موجب براندازی حکومت شاه شد.