• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1386/05/28

بیانات در دیدار میهمانان شرکت کننده در چهارمین مجمع جهانی اهل بیت (ع)

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌


به میهمانان عزیز و مجتمعان در این اجلاس و گردهمائی خوش آمد عرض میکنیم. همچنین به مناسبت میلادهای مبارک شعبانیه؛ ولادت حضرت اباعبداللَّه و حضرت سجاد و حضرت اباالفضل و ولادت با سعادت حضرت بقیةاللَّه (ارواحنا فداه) به همه تبریک عرض میکنیم.

محور این اجلاس و اجلاسهای شما برادران و خواهرانِ منسوب به مجمع اهل‌بیت، یک محور بسیار باعظمتی است؛ یعنی اهل‌بیت پیغمبر (علیهم‌الصّلاة و السّلام). این همان چیزی است که هم در قرآن کریم به اهمیت آن تصریح شده است: «انّما یرید اللَّه لیذهب عنکم الرّجس اهل‌البیت و یطهّرکم تطهیرا»، هم در احادیث نبوی مکرر درباره‌ی اهل‌بیت مطالب صریح و غیرقابل انکاری وارد شده است؛ از جمله حدیث معروف «ثقلین» که عترت را در کنار کتاب‌اللَّه قرار داد: «انّی تارک فیکم الثّقلین کتاب‌اللَّه و عترتی»، که متواتر بین مسلمین است. و از جمله حدیث معروف و شاید متواترِ «مثل اهل بیتی کمثل سفینة نوح من رکبها نجا و من ترکها غرق»، و روایات فراوان دیگر.

جمع حاضر محور اجتماعشان، این عنوان فاخر و بسیار والا و باعظمت است. البته همه‌ی مسلمین به اهل‌بیت ارادت دارند، مگر جمع خیلی قلیلی که نواصب و امثال اینها باشند. فرقه‌های مسلمین، همه نسبت به اهل‌بیت پیغمبر ارادت دارند و جایگاه والای آنها را در علم و عمل قبول دارند؛ ولی شیعیان کسانی هستند که به تعبیر زیارت جامعه - «معروفین بتصدیقنا ایّاکم» - شناخته شده‌اند به اینکه اینها پیرو ائمه و مصدِّق ائمه (علیهم‌السّلام) هستند و مقامات معنوی آنها را میشناسند و جایگاه آنها را در امت اسلامی و در جانشینی پیغمبر میپذیرند و قبول کرده‌اند. اینکه محور این اجتماعات، یک چنین امر باعظمتی است، سطح کار، عظمت کار، ارزش کار را بالا می‌برد؛ رسالت کار را اهمیت میبخشد. برای چه ما دور هم جمع میشویم؟ این هدف را باید به طور مشخص روشن کنیم؛ بدانیم دنبال چه هستیم.

امروز دنیای اسلام به پیام اهل‌بیت نیازمند است. مسئله‌ی پیروان اهل‌بیت و مجمع اهل‌بیت و ندای اهل‌بیت در جوامع شیعی، ندای تفرقه‌افکنانه نیست؛ بر خلاف آنچه که بعضی تنگ‌نظرها از یک طرف و بعضی مغرضها از یک طرف تصور میکنند و آن را در بوقهای تبلیغاتی خودشان دائم میدمند و تکرار میکنند. مسئله، مسئله‌ی نفی نیست؛ مسئله، مسئله‌ی اثبات است. مکتب اهل‌بیت حقایقی دارد، مطالبی دارد که امروز دنیای اسلام به اینها نیازمند است.

اگر همین صحیفه‌ی مبارکه‌ی سجادیه را - که به مناسبت ولادت این بزرگوار جا دارد توجه و اهتمام بیشتری به این کتاب بسیار عزیز بشود - کسی نگاه کند، خلاصه و عصاره‌ای از تفکرات اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) در این کتاب گنجانده شده است. در صحیفه‌ی سجادیه، ایمان عمیق، عرفان واضح و دور از ابهام، توجه کامل به مبدأ عظمت و معبود و ذات اقدس الهی، اهتمام به امور مردم، مسلمین - امور آحاد مردمی که با انسان مرتبطند - اهمیت به افتخارات اسلامی و صدر اسلام، موج میزند. کتابِ زندگی عارفانه و عاشقانه و عاقلانه و خردمندانه است؛ مجموعه‌ای از اینهاست. و دریای مواج روایات اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) هم از طرف دیگر. این، چیزهائی است که امروز دنیای اسلام به اینها نیازمند است.

ما اگر بر محور نام مبارک اهل‌بیت اجتماع میکنیم، برای این نیست که دیواری دور خودمان بکشیم تا ما را از بقیه‌ی مسلمین جدا کند، بلکه بعکس، برای این است که افقهای جدیدی را در مقابل چشم متفکران اسلامی باز کنیم؛ پنجره‌های جدید را بگشائیم تا حقایق جدیدی را ببینند. این، رسالت و مسئولیت ماست.

در درجه‌ی اول طبعاً خود پیروان اهل‌بیت باید اقرار و اعتراف به این هویت والا بکنند و خودشان این گوهر گرانبهائی را که در دستشان هست، بشناسند تا بعد بتوانند آن را عرضه کنند؛ این جرأت را پیدا کنند که در بازارِ متاعهای گوناگون، این گوهر گرانبها را در معرض قرار بدهند؛ در برابر چشم دیگران قرار بدهند.

رسالت مجمع اهل‌بیت این است: احساس اعتزاز و افتخار به هویت پیروی اهل‌بیت. ما افتخار میکنیم به اینکه این بزرگواران را شناختیم. ما خدا را شکر میکنیم که نسبت به مقامات اهل‌بیت پیغمبر (علیهم صلوات اللَّه) غافل نماندیم، خداوند ما را هدایت کرد و فهمیدیم، شناختیم. و احساس کنیم که باید این حقائق را در مقابل چشم مردم جهان قرار داد؛ همان‌طور که ائمه قرار میدادند؛ نه با تنگ‌نظری، نه با ستیزه‌گری، نه با آمیختن مطالب خرافی و خزفها را با این گوهرها مخلوط کردن، که یکی از مسائل امروز ما این است. ما باید از مفاهیم دینی خرافه‌زدائی بکنیم. به طور کلی از جمله مفاهیمی که در حوزه‌ی معرفت اهل‌بیت و معارف اهل‌بیت وجود دارد، این مسئله است، و این، کار علماست؛ کار برجستگان است؛ کار هر کسی نیست و این وظیفه‌ی علما و متخصصان را سنگین میکند. همان‌طور که در روایات وارد شده است؛ «محاسن کلام اهل‌بیت را به دیگران معرفی کنید»، که - «فانّ النّاس لو علموا محاسن کلامنا» - اگر مردم آن زیبائیها و درخشندگیهای کلمات اهل‌بیت را ببینند، به خودی خود دلها را متوجه آنها میکنند و مجذوب آنها میشوند؛ این امروز وظیفه‌ی ماست.

یک توطئه‌ی عمیق و خطرناکی - که خیلی هم قدیمی است - برای ایجاد اختلاف بین فرق اسلامی وجود دارد؛ حالا امروز در دنیا مسئله‌ی شیعه و سنّی را مطرح میکنند، اما این اختلاف مخصوص شیعه و سنّی نیست، بلکه میخواهند بقیه‌ی فرق اسلامی هم در درون تشیع، در درون تسنن - فرقه‌های اصولی، فرقه‌های فقهی، فرقه‌های کلامی - در مقابل هم قرار بگیرند، گریبان هم را بگیرند، علیه هم فریاد بکشند؛ این چیزی است که دشمن میخواهد و بخصوص انگلیسها در این قضیه متبحرند؛ خیلی مجربند؛ سالهای متمادی - دهها سال، شاید بشود گفت به یک معنا صدها - در این زمینه کارکرد دارند؛ خوب بلدند، نقاط ضعف را میشناسند؛ روی آنها انگشت میگذارند برای ایجاد اختلاف. الان هم بشدت مشغولند. البته دیگر اینجا مخصوص انگلیسها نیست؛ سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل و امریکا و همه هستند، برای اینکه این اختلاف را عمیق کنند. شایعات درست میکنند؛ با فلان مسئول یک کشور سنّی، طوری حرف میزنند که احساس کند شیعه به عنوان یک خطر دارد او را تهدید میکند. اینجا با جامعه‌ی شیعیان - مسئولان کشور شیعه و بقیه‌ی کشورهائی که در آنها شیعه هستند - طوری حرف میزنند که احساس کنند اهل سنت دارند آنها را تهدید میکنند و هستی و هویت آنها را از بین میبرند. کارشان این است. عین همین قضیه در تواریخ سابقه هم دارد، نمونه‌های مشخص و معینی ذکر شده است، ما هم در زمان خودمان داریم میبینیم. به فلان مسئول سنّی میگویند چه نشسته‌ای که از ایران آمدند چند تا روستا را در کشور تو شیعه کردند! اینجا هم میآیند و به بعضی از ما میگویند چه نشسته‌اید که آمدند چندتا روستا از کشور شما را سنّی کردند! اینها کار دشمن است. باید این را شناخت.

یک مسئله، اصل «ایجاد اختلاف و نگرانی» است تا با هم متحد نشوند. تا این اتحاد یک واحد عظیمی را - که تصور آن، دلهای مستکبران طماع را میلرزاند - به وجود نیاورد؛ یعنی واحد امت اسلامی را. اگر امت اسلامی به معنای واقعی کلمه‌ی امت تشکیل شود، استعمارگران و طمع‌ورزان و کسانی را که خواسته‌اند این منطقه را به نفع خودشان بفشرند و از آن بهره‌برداری کنند، بسیار میترساند. آنها میخواهند این اتفاق نیفتد.

اصل «ایجاد اختلاف»، یک انگیزه‌ی دیگر هم دارد که آن بعد از قیام ملت ایران و برافراشته شدن پرچم انقلاب اسلامی در این کشور به آن انگیزه‌ی قبلی اضافه شد و آن این است که میترسند از اینکه تفکرات اسلام ناب، اسلام جهاد، اسلام استقلال، اسلام عزت و هویت، اسلامی که تسلط بیگانگان و دشمنان را بر امت اسلامی گناه میداند و آن را به هیچ قیمت نمیپذیرد، از ایران به بقیه‌ی جوامع اسلامی سرایت کند و مشکله را برای آنها چند برابر کند. سعی میکنند بین ایران اسلامی و بین سایر مناطق جهان اختلاف بیندازند. میدانند که تفکراتی که یک ملت را - یک ملت استعمارزده مثل ملت ما را در دوران طاغوت - بیدار میکند، به صحنه میآورد، به مجاهدت وادار میکند، ترس او را میریزد، او را به وسط میدان کارزار عظیم بین‌المللی میکشاند و او را در همه‌ی مراحل از میدان پیروز خارج میکند، برای جهان‌خواران، برای کسانی که برنامه برای منطقه‌ی خاورمیانه و برای نفت اینجا و برای بقیه‌ی چیزهای اینجا دارند، خیلی خطرناک است. نمیخواهند بگذارند؛ البته خیلی هم تلاش کرده‌اند، موفق هم نشده‌اند تا امروز.

تا امروز تفکرات انقلاب اسلامی به همه جای دنیای اسلام، علی‌رغم آنها نفوذ کرده است؛ با همه‌ی این تخریبها، با همه‌ی این تبلیغات مخالف. البته اگر تبلیغات آنها نبود، وضع طور دیگری میشد. لذا امروز علیه نظام اسلامی و جمهوری اسلامی تبلیغات فراوانی میشود. از یک طرف علیه تشیع هم به همین جهت تبلیغات میشود. آن مجموعه‌ای که به عنوان پیروان اهل بیت میخواهند وسط میدان باشند و کار کنند، باید به این چیزها توجه کنند و اولویتهای خودشان را با توجه به این حقایق انتخاب کنند.

برادران و خواهران عزیز! شما کار بزرگی را بر عهده گرفته‌اید. مجمع اهل‌بیت وظائف بزرگی را برای خودش تعریف کرده است. این کارهای شکلی - چند تا سمینار در کجا و... - کارهای کوچکی است. کار اساسی شما، کاری است که باید در خلال این فعالیتها تحقق پیدا کند و آن، معرفی مکتب اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) است به دنیای اسلام، بلکه به سراسر عالم؛ چون امروز همه‌ی دنیا تشنه‌ی معنویتند و این معنویت در اسلام هست و در اسلامی که در مکتب اهل‌بیت معرفی میشود، به نحو جامع و کاملی وجود دارد؛ معنویتِ بدون انزوا، بدون جدائی از زندگی، معنویتِ همراه با سیاست و عرفان، همراه با فعالیت اجتماعی، تضرع و گریه‌ی پیش خدای متعال و همراه با جهاد. این، چیزهائی است که در مکتب اسلام وجود دارد، در تعلیمات و معارف شیعه متبلور و مجسم است و نمونه‌های زنده‌اش را ما دیده‌ایم؛ در تاریخ معاصر هم در ایران اسلامی این نمونه‌ها فراوان و فراوان دیده شد. این، وظیفه‌ی اصلی است.

البته این را ما یقین داریم که در این کارزاری که بین حق و باطل، امروز راه افتاده است - کارزار بین اسلام و معارف اسلامی و بیداری اسلامی از یک سو، و طمع‌ورزیهای استکباری سیاستهای شیاطین عالم و در رأس آنها شیطان بزرگ یعنی دولت امریکا از یک طرف دیگر - پیروزی با ماست؛ پیروزی با طرف حق است. در این، هیچ تردیدی وجود ندارد. همه‌ی قرائن این را نشان میدهند و تأیید میکنند. طبیعتِ سنن الهی هم همین است؛ یعنی غیر از این معنی ندارد. آن گروهی که طرفدار حقند اگر بایستند و اقدام بکنند، شکی نیست که بر باطل پیروز خواهند شد. سنتهای الهی در جهت تقویت حق است و انتظار طبیعی از جریان سنن الهی در تاریخ، اقتضاء این را دارد. ما هم داریم به تجربه این را مشاهده میکنیم. اگر امروز نشاط و حرکت اسلامی در دنیا با بیست سال قبل مقایسه شود، ملاحظه خواهد شد که بمراتب، به اضعافِ مضاعف نسبت به بیست سال قبل، این حرکت نشاط بیشتری دارد و پیشرفت بیشتری کرده. خصوصِ جمهوری اسلامی را اگر نگاه کنید - امسال را با بیست سال قبل ملاحظه کنید - میبینید جمهوری اسلامی در همه‌ی ابعاد پیشرفتهای محیرالعقولی کرده است؛ از جهت علمی، از جهت فناوری، از جهت سیاسی، از جهت مدیریتی، کارآمدی بیشتری پیدا کرده است؛ قوت بیشتری پیدا کرده است. در سطح دنیای اسلام - در آفریقا و آسیا، حتّی در کشورهائی که مسلمانها در اقلیتند - هم انسان میبیند که این احساس هویت در میان مجموعه‌های مسلمان روزبه‌روز بیشتر شده است؛ این از این طرف.

از آن طرف هم امریکای امروز از امریکای بیست سال قبل بمراتب ضعیف‌تر است. امریکای امروز ابهت آن امریکا را ندارد، قدرت آن امریکا را هم ندارد. شکستهائی را هم تحمل کرده که روزبه‌روز ضعف او را بیشتر کرده است؛ در ورطه‌هائی هم افتاده است که هرچه زمان میگذرد، در این ورطه‌ها بیشتر فرو میرود و آینده‌ی خطرناکی را برای امریکا و برای همه‌ی کسانی که با ریسمان امریکا به ته چاههای خطرناک سیاسی و غیره رفتند، ترسیم میکند. این تجربه‌ی ماست، این نگاه ماست؛ این واقعیتهائی است که در برابر ماست؛ منتها به این واقعیتها مغرور هم نباید شد.

باید دانست که رحمت الهی و کمک الهی بستگی دارد به حرکت و تلاش انسان مؤمن؛ به عمل صالح او. باید در میدان باشیم، باید احساس وظیفه را فراموش نکنیم؛ مجاهدت را فراموش نکنیم؛ جهاد در صحنه‌های مختلف، وظیفه‌ی ماست و ضامن پیشرفت و پیروزی ماست. در صحنه‌ی سیاسی هم جهاد هست، در صحنه‌ی فرهنگی هم جهاد هست، در صحنه‌ی تبلیغاتی و ارتباطاتی هم جهاد هست، در صحنه‌های اجتماعی هم جهاد هست. جهاد فقط جهاد نظامی نیست؛ انواع و اقسام عرصه‌های زندگی بشر، عرصه‌ی جهادند.

در هرجای دنیا که هستیم، ارتباطات بین برادران روزبه‌روز مستحکم‌تر شود، کار آنها متراکم‌تر، اولویتهای آنها روشن‌تر و نیروها بیشتر مصروف اولویتها بشود. مطمئناً چشم‌اندازِ فردای جامعه‌ی مسلمین به طور عام و پیروان اهل‌بیت به طور خاص، از امروزشان بهتر خواهد بود و ان‌شاءاللَّه به اهداف و آرمانهای والا نزدیکتر خواهند بود.

امیدواریم خداوند متعال تفضلات خود را شامل حال همه‌ی برادران و خواهران بفرماید؛ ما را با وظائفمان آشنا کند؛ ما را به انجام دادن به این وظائف توفیق بدهد و ان‌شاءاللَّه قلب مقدس حضرت بقیةاللَّه (ارواحنا فداه) را از ما راضی و خشنود کند و ان‌شاءاللَّه روح مطهر امام راحل - که او این راه را در مقابل ما گشود - و ارواح طیبه‌ی شهداء را از ما راضی و خشنود کند.

 
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته‌