• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1395/05/19
محسن چینی‌فروشان، رئیس سابق کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان:

آقا گفتند تولید فرهنگی باید اینگونه باشد

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif تولید کالای فرهنگی مناسب با هویت ایرانی- اسلامی، یکی از دغدغه‌های همیشگی رهبرانقلاب بوده است که در دو سال اخیر بر حجم آن نیز افزوده شده است. برای مثال، ایشان در دیدار سال گذشته‌ی خود با رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت، دو کار اصلی در حوزه‌ی فرهنگ را چنین برشمردند: «دو کار اساسی و اصلی است که باید انجام بگیرد؛ یکی تولیدات فرهنگی سالم در زمینه‌های مختلف، و یکی جلوگیری از تولیدهای مضر و به‌اصطلاح متاع و کالای مضرّ فرهنگی؛ به نظر من این جزو کارهای اساسی است.» خرداد ماه امسال نیز، بار دیگر بر این موضوع تأکید کرده و فرمودند: «اهمیت کالای فرهنگی از کالای مصرفی جسمانی کمتر نیست، بیشتر است... وظیفه‌ی ما تولید کالای فرهنگی مفید و جلوگیری از کالای فرهنگیِ مضر است.» در این‌باره با مهندس محسن چینی‌فروشان به گفت‌وگو نشستیم. او که رئیس سابق کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است، از دغدغه‌های رهبرانقلاب برای تولید کالای فرهنگی و تجربیاتش در این زمینه، حرف‌های جالبی برای شنیدن داشت.
 
* رهبر انقلاب در حوزه‌ی ادبیات کودک و نوجوان چه دغدغه‌های مهمی دارند و آن را مطرح می‌کنند؟
برخی از نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان و همین‌طور روان‌شناسان معتقدند که در این حوزه، نقل مطلب نباید روی پیام قرار گیرد، بلکه عمده‌ی تلاش می‌بایست در رابطه با قالب و هنرمندانه بودن اثر صرف شود. البته این موضوع در تضاد با هدفدار بودن داستان‌ها نیست. رهبر انقلاب نیز بر این باورند که باید آثار این حوزه «هدفدار» باشد و از این دریچه برای رشد و تعمیق فهم کودکان استفاده کنیم. تأکید معظم‌له در این زمینه تا جایی است که در یکی از دیدارها اشاره کردند وارد حوزه‌ی آموزش فلسفه برای کودکان و نوجوانان هم بشویم و توصیه کردند که کانون پرورش فکری در این زمینه تولیداتی داشته باشند. همه می‌دانند که این کار، کار بسیار سختی است؛ چراکه اغلب کسانی که با فلسفه سروکار دارند، کمتر با حوزه‌ی کودک آشنا هستند. کانون پرورش فکری برای این موضوع، حلقه‌ای تشکیل داد و چند کتاب هم به چاپ رساند که «آموزش گام‌به‌گام فلسفه» از جمله‌ی آن کتاب‌ها بود.

از دیگر مسائلی که مدنظر ایشان قرار دارد، تولید آثاری با محتوای مذهبی و انقلاب اسلامی است. متأسفانه در تولید کارهای مذهبی مربوط به کودکان، مشکلی وجود داشت و آن‌هم این بود که به مسائلی چون نقاشی، صفحه‌آرایی، طرح جلد و... توجه چندانی نمی‌شد و اغلب به‌عنوان کاری ساده به آن نگاه می‌کردند. حدود سال ۱۳۷۵ بود که در کانون پرورش فکری کودکان، چند کارگروه برای سامان‌دهی به این کتب تشکیل دادیم و نامه‌ای هم برای رهبر انقلاب ارسال کردیم که ایشان ضمن استقبال از این موضوع، توصیه کردند کانون روی کتاب‌هایی با محتوای مذهبی و انقلاب اسلامی سرمایه‌گذاری کند. نتیجه‌ی آن نیز تولید چندین کتاب مناسب با حال‌وهوای کودکان بود. همه‌ی این موارد نشان از اهمیت و حساسیت ادبیات کودک در نگاه ایشان دارد که نکته‌ی‌ قابل توجهی است.
در جلسه‌ای خصوصی با معظم‌له، صحبت از قصه‌گویی برای کودکان شد. نظر ایشان را درباره‌ی قصه‌گویی پرسیدم. رهبر انقلاب در آن جلسه چند نکته‌ی قابل توجه را طرح کردند. اول گفتند که در دوران کودکی با قصه بزرگ شده‌اند و در آن زمان، مادر و مادربزرگشان قصه‌های قرآنی را هر شب برایشان نقل می‌کردند و بعدها که بزرگ شدند، فهمیدند که آن قصه‌ها، قصه‌های قرآن است. همچنین تأکید داشتند که قصه‌گویی باید معنادار باشد

یکی دیگر از کارهایی که در کانون پرورش فکری به‌دنبال آن بودیم، رواج قصه‌گویی برای کودکان بود؛ چراکه این موضوع از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. بخش مهمی از ادبیات ما نیز ادبیات شفاهی است. اساساً ادبیات در کشورهای شرقی و اسلامی، عمدتاً ریشه در ادبیات شفاهی دارد. حتی برای بزرگ‌سالان نیز در قالب شاهنامه‌خوانی و سیاوش‌خوانی، این موضوع صدق می‌کند. به همین منظور، چند دوره قصه‌گویی در کانون راه انداختیم و حتی چند قصه‌گو از کشورهای خارجی دعوت کردیم و به‌طور هم‌زمان محافل قصه‌گویی در دفاتر کانون برگزار شد. یادم می‌آید که در جلسه‌ای خصوصی با معظم‌له، صحبت از قصه‌گویی برای کودکان شد. نظر ایشان را درباره‌ی قصه‌گویی پرسیدم. رهبر انقلاب در آن جلسه چند نکته‌ی قابل توجه را طرح کردند. اول گفتند که در دوران کودکی با قصه بزرگ شده‌اند و در آن زمان، مادر و مادربزرگشان قصه‌های قرآنی را هر شب برایشان نقل می‌کردند و بعدها که بزرگ شدند، فهمیدند که آن قصه‌ها، قصه‌های قرآن است. همچنین تأکید داشتند که قصه‌گویی باید معنادار باشد و در کنار قصه، مباحثی چون مهارت‌های زندگی و نکات اخلاقی مطرح شود و این‌گونه نباشد که هدف از قصه‌گویی صرفاً سرگرمی باشد.

بحث دیگری که در آن جلسه مطرح شد، موضوع افسانه‌ها بود. نکته‌ی قابل توجه در رابطه با افسانه‌ها نیز این بود که در گونه‌ی افسانه، عنصر تخیل بیش‌ازپیش به کار گرفته می‌شود و تا حد زیادی می‌تواند شنوده را از واقعیت دور سازد. حضرت آقا در آن جلسه فرمودند که ما نمی‌خواهیم افسانه را از ادبیات حذف کنیم، بلکه باید ببینیم چه افسانه‌ای برای چه گروه سنی مناسب است. در نتیجه‌ی آن مباحث، کتابی با موضوع فن‌های قصه‌گویی تدوین شد که این کتاب به‌خصوص برای معلمان کارآمد بوده است.
 
* آیا کتاب‌های منتشرشده پس از توصیه‌های ایشان (مانند آموزش فلسفه و...) پس از چاپ به محضر ایشان رسید؟ نظر مقام معظم رهبری در این رابطه چه بود؟
ما آن کتاب‌ها را برای ایشان به‌صورت منظم ارسال می‌کردیم و ایشان اگرچه در رابطه با یک اثر مشخص نظری ندادند، اما به‌صورت شفاهی از ایشان و اعضای دفترشان شنیدم که از سیر کلی آثار کانون رضایت دارند. البته با توجه به نگاه عمیقی که ایشان در امور فرهنگی دارند، همواره تأکید می‌کردند که این کارهای گام‌های اولیه را تشکیل می‌دهند و باید خیلی جلوتر رفت و هنوز هم کارهای ناکرده‌ی فراوانی در این عرصه وجود دارد.
 
* آیا ایشان بر کتاب یا نویسنده‌ی خاصی هم تأکید داشته‌اند؟
در آن زمان به‌طور موردی پیش نیامده بود که از کتاب یا نویسنده‌ی خاصی تعریف کنند، اما شورای انتشاراتی متشکل از بنده، آقایان سید مهدی شجاعی، مهدی ارگانی و حمید گروگان بود و حضرت آقا نیز از حضور تمامی این افراد خوشحال بودند و تأکید کردند این افراد بمانند. همین شورا بود که تصمیم نشر یا عدم نشر آثار را برعهده داشت و بار اصلی این موضوع بر دوش این افراد بود.
 
* یکی از کارهای مهمی که در زمان مدیریت شما در کانون پرورش فکری انجام شد، تولید عروسک‌های دارا و سارا بود. آیا در این رابطه نیز رهبر معظم انقلاب نظری داشتند؟
استنباط من از مجموع بیانات و رهنمودهای رهبر انقلاب این است که فعالیت‌های فرهنگی می‌بایست به تولید کالای فرهنگی منتهی شود. ما هم پس از تولید عروسک‌های دارا و سارا خدمت ایشان رسیدیم. پیش از جلسه نیز عروسک‌ها را با لباس‌های مختلف اقوام ایرانی خدمت ایشان فرستاده بودیم تا در جریان امور باشند. ایشان پس از دیدن عروسک‌ها، بسیار خوشحال شدند و تعبیری به کار بردند که شاید کمتر از آن استفاده کرده‌اند. آقا در آن جلسه فرمودند: «تولید فرهنگی که می‌گویم یعنی این، اما این کافی نیست و باید به یک جریان فرهنگی تبدیل شود.» در واقع ایشان بر این باور بودند که در حوزه‌های مختلف فرهنگی (ادبیات، موسیقی، تئاتر و...) باید به تولید برسیم و از کپی‌برداری صرف خودداری کنیم.
 
شهید مطهری تعبیری دارند که اگر به فرد تشنه آب سالم نرسد، از آب آلوده استفاده می‌کند. در حوزه‌ی فرهنگی نیز همین‌طور است. رهبر معظم انقلاب هم در رابطه با فرهنگ فرموده‌اند که فرهنگ روح حاکم بر جامعه است. این موضوع نیز بر اهمیت تولید آثار فرهنگی اشاره دارد.

* در طول مدت خدمت خود در کانون پرورش فکری، مهم‌ترین تجربیاتی که به دست آوردید چه بود؟
اول باید این توضیح را بدهم که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مجموعه‌ی فرهنگی منحصربه‌فردی است که زمینه‌های متعددی چون کتابخانه (با رویکرد ترویج کتاب‌خوانی و برگزاری جلسات کتاب‌خوانی)، آموزش سفالگری، تئاتر، نمایش، نویسندگی و... در آن وجود دارد و بسیاری از هنرمندان بچه‌مسلمان نیز از کانون برخاسته و رشد کرده‌اند. تولیدات فرهنگی کانون شامل کتاب، پویانمایی و فیلم می‌شود. ایجاد زیرساخت آموزش زبان نیز از دیگر خصوصیت‌های کانون است. همه‌ی این موارد منجر می‌شود که به کانون پرورش فکری به چشم یک سرمایه‌ی ملی نگاه شود و رهبر معظم انقلاب هم چنین نگاهی به کانون داشته‌اند.

در حساسیت ایشان نسبت‌به ادبیات و هنر کودک و نوجوان، همین بس که به کانون پرورش فکری توجه ویژه‌ای داشتند و حتی نیروهای کانون پیش از انقلاب اسلامی را هم می‌شناختند و احوالات آن‌ها را جویا می‌شدند. اطلاعات ایشان در رابطه با افراد حاضر در کانون تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی تا حدی بود که حتی افراد را به اسم می‌شناختند و مثلاً می‌پرسیدند که الآن فلانی کجاست. در برخی موارد هم که بعضی افراد به‌دنبال انحلال کانون بودند، ایشان مانع این کار می‌شدند. اینکه کانون پرورش فکری هنوز منحل نشده و یا با مجموعه‌ی دیگری ادغام نشده، حاصل حمایت‌های ایشان است.
 
* به‌عنوان سؤال آخر، اهمیت ادبیات کودک و به‌طور کلی تولید محصولات فرهنگی برای کودکان چیست؟
این آثار سازنده‌ی شخصیت کودکان ماست. شهید مطهری تعبیری دارند که اگر به فرد تشنه آب سالم نرسد، از آب آلوده استفاده می‌کند. در حوزه‌ی فرهنگی نیز همین‌طور است. رهبر معظم انقلاب هم در رابطه با فرهنگ فرموده‌اند که فرهنگ روح حاکم بر جامعه است. این موضوع نیز بر اهمیت تولید آثار فرهنگی اشاره دارد. جامعه جسمی دارد که نیازهای آن با کشاورزی و صنعت تأمین می‌شود و اما روح آن نیازهای دیگری دارد. تأمین نیازهای روحی جامعه با تولید آثار فرهنگی مناسب ممکن می‌شود. حال اگر این موضوع را به عرصه‌ی کودکان نیز تسری دهیم، درمی‌یابیم که اگر تولیدات سالم برای روح آن‌ها داشته باشیم، طبیعتاً دارای تربیت مناسبی می‌شوند و می‌توان به آینده‌ی کشور امیدوار بود.