1395/05/16
سعودی؛ مغازله با صهیونیستها، مقاتله با مسلمانها
سرمقالهی نشریهی خط حزبالله (شمارهی چهلوچهارم)
«ما آمادهایم سهمی در خاورمیانه را به روسیه بدهیم تا از اتحاد جماهیر شوروی بسیار قویتر شود.» چنین پیشنهادی از سوی عادل الجبیر، وزیر امورخارجهی سعودی بسیار تعجبآور و مضحک بود؛ سخنانی که با واکنش صریح و تحقیرآمیز دبیرکل حزبالله لبنان مواجه شد: "آیا تو دیوانه شدهای؟ هرکس که اندک فهمی از تحولات و سیاست منطقه دارد، میداند که تو در جایگاهی نیستی که بخواهی سهم توزیع کنی یا قرارداد ببندی یا چانهزنی کنی و شروط خود را بر دیگران تحمیل کنی."
با شروع تحولات بیداری اسلامی دولت سعودی بهجای نگاه منطقی، همگرایانه و مردمسالارانه به تحولات منطقه و خواست عمومی در کشورها، به یکی از بازوان اصلی سیاستهای منطقهای آمریکا در سرکوب نهضت بیداری تبدیل شده و در پی آتشافروزی بیشتر بوده است. دولت مدعی عنوان "خادمالحرمین" در کنار امریکا در منطقه مسلمانان را بهجان هم میاندازد. از گروههای تکفیری در سوریه و عراق پشتیبانی میکند. یمن را «قریب یکسالونیم است که... بمباران»(۱۳۹۵/۰۵/۱۱) میکند. در بحرین بهعنوان «یک لشکر بیگانه ... میآیند داخل بحرین برای اینکه به مردم بحرین فشار وارد کنند.»(۱۳۹۵/۰۵/۱۱). این دولت پر ادعا «دولتی است که دست بچّهها دارد میگردد، بچّههای نابِخرد»(۱۳۹۵/۰۵/۱۱).
کار این دولت به درجهای از گستاخی و وقاحت رسیده است که «علناً با رژیم صهیونیستی بنا کند به مُغازِله کردن و رفتوآمد را علنی بکند.»(۱۳۹۵/۰۵/۱۱) به قول دبیرکل حزبالله لبنان: "این خطرناکترین مسألهای است که عربستان سعودی به آن دست زده یا به آن دست میزند." چراکه «ارتباطات آشکار با رژیم صهیونیستی ... خنجری است که از پشت بر امّت اسلامی وارد شد»(۱۳۹۵/۰۵/۱۱) یک دولت اسلامی از داخل جهان اسلام به آرمان فلسطین که «مسئلهى اوّل دنیاى اسلام است.»(۱۳۹۳/۰۶/۱۶) خیانت کرد.
اما آیا عربستان با این همه پلشتی و بیخردی در منطقه بازیگر مستقلی در این «منطقه پرغوغا» است؟ آیا این ادعای برخی غربگرایان داخلی که چون عربستان مستقل از سیاستهای منطقهای آمریکا عمل میکند، برای کنترل و مهار آتشافروزی سعودیها باید با آمریکا مذاکره کنیم بهرهای از واقعیت دارد؟
با شروع تحولات بیداری اسلامی دولت سعودی بهجای نگاه منطقی، همگرایانه و مردمسالارانه به تحولات منطقه و خواست عمومی در کشورها، به یکی از بازوان اصلی سیاستهای منطقهای آمریکا در سرکوب نهضت بیداری تبدیل شده و در پی آتشافروزی بیشتر بوده است. دولت مدعی عنوان "خادمالحرمین" در کنار امریکا در منطقه مسلمانان را بهجان هم میاندازد. از گروههای تکفیری در سوریه و عراق پشتیبانی میکند. یمن را «قریب یکسالونیم است که... بمباران»(۱۳۹۵/۰۵/۱۱) میکند. در بحرین بهعنوان «یک لشکر بیگانه ... میآیند داخل بحرین برای اینکه به مردم بحرین فشار وارد کنند.»(۱۳۹۵/۰۵/۱۱). این دولت پر ادعا «دولتی است که دست بچّهها دارد میگردد، بچّههای نابِخرد»(۱۳۹۵/۰۵/۱۱).
کار این دولت به درجهای از گستاخی و وقاحت رسیده است که «علناً با رژیم صهیونیستی بنا کند به مُغازِله کردن و رفتوآمد را علنی بکند.»(۱۳۹۵/۰۵/۱۱) به قول دبیرکل حزبالله لبنان: "این خطرناکترین مسألهای است که عربستان سعودی به آن دست زده یا به آن دست میزند." چراکه «ارتباطات آشکار با رژیم صهیونیستی ... خنجری است که از پشت بر امّت اسلامی وارد شد»(۱۳۹۵/۰۵/۱۱) یک دولت اسلامی از داخل جهان اسلام به آرمان فلسطین که «مسئلهى اوّل دنیاى اسلام است.»(۱۳۹۳/۰۶/۱۶) خیانت کرد.
اما آیا عربستان با این همه پلشتی و بیخردی در منطقه بازیگر مستقلی در این «منطقه پرغوغا» است؟ آیا این ادعای برخی غربگرایان داخلی که چون عربستان مستقل از سیاستهای منطقهای آمریکا عمل میکند، برای کنترل و مهار آتشافروزی سعودیها باید با آمریکا مذاکره کنیم بهرهای از واقعیت دارد؟
واقعیت صحنه و تحولات سیاسی و میدانی در منطقه اما چیز دیگری است. هر ناظر آگاه و منصفی تایید میکند که اگر دولت سعودی از یک سو «غلط بزرگ» ارتباط با رژیم صهیونیستی را انجام میدهد و فجایعی در یمن و بحرین مرتکب میشود و در عراق و سوریه بحرانآفرینی میکند، به این دلیل است که «چشمش به دهان آمریکا است.»(۱۳۹۵/۰۵/۱۱) و کیست که نداند «اینجا هم پای آمریکا در میان است.» برای مثال اگر دولت سعودی مرتکب جرم کودککشی در یمن شده، «با پشتوانهی آمریکا است، با چراغ سبز آمریکا است، با هواپیمای آمریکایی است، با سلاح و مهمّاتی است که از آمریکا وارد شده است؛ آنها هستند که همهی امکانات را فراهم میکنند.»(۱۳۹۵/۰۵/۱۱)
این جنایتها و اقدامات سعودیها با دستور آمریکا در حالی است که آمریکا «هیچ علاقهای به اینها ندارد؛ از پولشان استفاده میکند، از نیروی اینها برای مقاصد خودش استفاده میکند؛ برای اینکه یک حفاظی درست کند، رژیم صهیونیستی را حفظ کند و اهداف استکباری خودش را در منطقه نگه بدارد.»(۱۳۹۵/۰۵/۱۱)
حال باید پرسید اگر راهبرد مذاکره با شیطان برای دفع شر سعودی غیرواقعی و غلط است؛ پس راهحل مشکلات منطقه چیست؟ «در مسائل منطقه هم به نظر ما راهحل عبارت است از اتّحاد ملّتهای مسلمان، اتّحاد دولتهای مسلمان و ایستادگی در مقابل هدفهای استکباری ... ]اگر [دست خود ملّتهای منطقه باشد حل خواهند کرد مسائل را»(۱۳۹۵/۰۵/۱۱) اما به شرط اینکه کشورهای عربی و مسلمان منطقه «بدانند آمریکا قابل اعتماد نیست.»(۱۳۹۵/۰۵/۱۱)
این جنایتها و اقدامات سعودیها با دستور آمریکا در حالی است که آمریکا «هیچ علاقهای به اینها ندارد؛ از پولشان استفاده میکند، از نیروی اینها برای مقاصد خودش استفاده میکند؛ برای اینکه یک حفاظی درست کند، رژیم صهیونیستی را حفظ کند و اهداف استکباری خودش را در منطقه نگه بدارد.»(۱۳۹۵/۰۵/۱۱)
حال باید پرسید اگر راهبرد مذاکره با شیطان برای دفع شر سعودی غیرواقعی و غلط است؛ پس راهحل مشکلات منطقه چیست؟ «در مسائل منطقه هم به نظر ما راهحل عبارت است از اتّحاد ملّتهای مسلمان، اتّحاد دولتهای مسلمان و ایستادگی در مقابل هدفهای استکباری ... ]اگر [دست خود ملّتهای منطقه باشد حل خواهند کرد مسائل را»(۱۳۹۵/۰۵/۱۱) اما به شرط اینکه کشورهای عربی و مسلمان منطقه «بدانند آمریکا قابل اعتماد نیست.»(۱۳۹۵/۰۵/۱۱)