• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1395/05/13
اعلام قضاوت قطعی رهبر انقلاب درباره تجربه مذاکره با آمریکا

این شد تجربه، این شد آمریکا

گزارش نشریه‌ی خط حزب‌الله (شماره‌ی چهل‌و‌چهارم)
دور جدید مذاکرات ایران با پنج به علاوه‌ی یک با هدف رفع تحریم‌های ظالمانه از چندسال پیش آغاز و از همان روزهای نخستین اهداف آن بیان می‌شد: «مسئولین، هم به ما می‌گفتند، هم به مردم می‌گفتند که در این مذاکرات، قرار بر این است که وقتی ایران تعهدات خود را انجام می‌دهد، یکباره همه‌ی تحریم‌ها برداشته بشود. یعنی این مانعی که آمریکا سر راه ملت ایران ظالمانه و خباثت‌آمیز به‌وجود آورده بود، برداشته بشود.»(۱۳۹۵/۰۵/۱۱)

* یکم: به مردم گفته شد تحریم‌ها برداشته می‌شود
اما پس از گذشت شش ماه از امضای برجام، «هیچ تأثیر محسوس و ملموسی هم در وضع معیشت مردم به‌وجود نیامده است.»(۱۳۹۵/۰۵/۱۱) حالا اما در این روزها در برخی از اظهارنظرها برداشته شدن "دفعی" تحریم‌ها توسط طرف خارجی تبدیل به کاهش "تدریجی" تحریم‌ها شده است، غافل از اینکه «برجام اصلاً برای برداشتن تحریم‌ها بود؛ برای اینکه تحریم‌های ظالمانه برداشته بشود. مگر غیر از این است؟ خب برداشته نشده؛ حالا می‌گویند بتدریج، یواش یواش دارد درست می‌شود! مگر بحث سرِ یواش یواش بود؟»(۱۳۹۵/۰۵/۱۱)

* دوم: مسئولان می‌گویند تحریم باقی مانده است
این ادعا که برجام نتوانسته به اهداف از پیش تعیین شده در ابتدای مذاکرات و حتی به اهداف بیان شده توسط مسئولان امر برسد، سخنی است که این روزها زیاد به گوش می‌رسد: «امروز مسئولین دستگاه دیپلماسی خود ما و همان کسانی که در این مذاکرات از اول تا آخر حضور داشتند، همین‌ها دارند می‌گویند آمریکا نقض عهد کرده است.»(۱۳۹۵/۰۵/۱۱) حدود دو هفته‌ی پیش و در پایتخت نروژ، «مسئولین محترم مذاکره‌کننده‌ی‌ ما با طرف‌هایشان در اروپا جلسه داشتند؛ همین حرف‌ها را مسئولین ما به آنها گفتند و آنها جواب نداشتند؛ گفتند شما این نقض عهد را کردید، آنها هم جوابی نداشتند بدهند.»(۱۳۹۵/۰۵/۱۱)


دریافت "خط حزب‌الله" نسخه‌ی مطالعه (A۴)

* سوم: برجام یک تجربه شد؛ برجام نشد
رهبر انقلاب یک سال و نیم پیش به‌طور مشخص از درس گرفتن از برجام سخن گفتند: «اگر طرف مقابل از کج‌تابی‌های معمولی خودش دست برداشت، این یک تجربه‌ای برای ما می‌شود که خیلی خب، پس می‌شود در یک موضوع دیگر هم با اینها مذاکره کرد؛ اما اگر دیدیم نه، این کج‌تابی‌هایی که همیشه از اینها دیده‌ایم باز هم وجود دارد و کج‌راهه دارند می‌روند، خب طبعاً تجربه‌ی گذشته‌ی ما تقویت خواهد شد.»(۱۳۹۴/۰۱/۲۰) اکنون و پس از مشخص شدن بدعهدی آمریکا از یک سو و بیان این نکته از سوی مسئولین امر، دیگر می‌توان برجام را تجربه ناموفق دیگری از مراوده و مذاکره با آمریکا دانست: «این برجام شد برای ما یک نمونه، یک تجربه... در ظاهر وعده می‌دهند، با زبان چرب و نرم حرف می‌زنند اما در عمل توطئه میکنند، تخریب می‌کنند، مانع از پیشرفت کارها می‌شوند؛ این شد آمریکا؛ این شد تجربه.»(۱۳۹۵/۰۵/۱۱)

* چهارم: تلف کردن زمان، کافی است
اکنون که تجربه‌ی بدعهدی آمریکا ورد زبان همه شده، دیگر نمی‌توان ظرفیت‌های کشور را معطل «نقطه‌های خیالی» کرد: «شش ماه برای یک مملکت هشتاد میلیونی زمان کمی است؟ در این شش ماه دولت محترم کم می‌توانست کار بکند اگر چنانچه این خباثت آمریکایی‌ها نبود؟»(۱۳۹۵/۰۵/۱۱). امروز کسی دیگر نیست که نداند و نشنیده باشد که «ملت ایران اگر بخواهد از مشکلات مادی و معنوی خود ... رهایی پیدا کند، باید به خود، به فکر خود، به اراده‌ی خود، به ایمان خود، به جوان‌های خود، به شخصیت‌های خود تکیه کند و علاج کار را از خدای متعال بداند.»(۱۳۹۲/۱۰/۱۹) چرا که در نقطه‌ی مقابل آن، امید به شیطان بزرگ، درس نگرفتن از تجربه‌ی بدعهدی آمریکا و دست‌کم گرفتن توانایی‌های خود، سه ضلع مثلثی است که باعث عقب‌گرد کشور می‌شود و انسان را شایسته ملامت می‌کند: «شیطان به پیروان خودش می‌گوید خدا وعده‌ی روراست درست به شما داده بود، شماها از وعده‌ی خدا پیروی نکردید، پابند نماندید؛ من وعده‌ی دروغی به شما دادم، شما دنبال من راه افتادید!... این عیناً امروز منطبق است با آمریکا. حالا شیطان در قیامت این حرف را می‌زند، آمریکایی‌ها امروز در دنیا این حرف را می‌زنند؛ وعده می‌دهند، عمل نمی‌کنند، تخلف می‌کنند.»(۱۳۹۵/۰۵/۱۱)