• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1395/04/09
گفتاری منتشرنشده از مرحوم غضنفر رکن‌آبادی به‌مناسبت روز قدس؛

طرح پیشنهادی رهبر انقلاب برای حل مسئله‌ فلسطین

از بدو پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز، مسئله‌ی فلسطین یکی از مسائل اساسی مورد اهتمام نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است. البته همان‌طور که می‌دانید، این موضوع از سال‌ها پیش از انقلاب مورد توجه حضرت امام خمینی رحمه‌الله‌علیه بوده است. در واقع بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، حضرت امام رحمه‌الله‌علیه با استفاده از ظرفیت دولت، به‌صورت اساسی تمرکز جمهوری اسلامی ایران را متوجه فلسطین به‌عنوان مهم‌ترین مسئله‌ی عادلانه در جهان کردند.

در این راستا، ایران اولین کشوری بود که سفارت اسرائیل را تعطیل کرد. در واقع می‌توان گفت ایران اولین کشور در دنیاست که موضع بسیار پیشرفته‌ای نسبت به مسئله‌ی فلسطین دارد؛ یعنی بر ضرورت آزادی کلیه‌ی اراضی اشغالی فلسطین، اعم از ۱۹۴۸تا ۶۷، یعنی از بحر تا نهر، تأکید دارد. بر همین اساس نیز مسئله‌ی فلسطین فرازونشیب‌های زیادی را پشت سر گذاشته است. به‌موازات گروه‌های مختلف، جریان‌های فکری مختلفی نیز در صحنه‌ی فلسطین مشاهده شده‌اند. اتفاق‌هایی رخ داده است که موجبات نگرانی کسانی را که دلسوز جریان مقاومت و رفع اشغالگری هستند، فراهم کرده است.
 
* انحراف افکار عمومی از مسئله‌ی فلسطین
رژیم صهیونیستی با تمرکز بر بحث سوریه و هدف قرار دادن جبهه‌ی مقاومت به‌عنوان یکی از ارکان مهم و جدی، تلاش کردند تا با حمایت آمریکایی‌ها و کشورهای غربی، توجه افکار عمومی جهان و جریان‌هایی که برای آزادی فلسطین از اشغال در تلاش هستند، منحرف کنند تا آن‌ها به هر مسئله‌ای جز مسئله‌ی فلسطین فکر کنند.

بعد از اینکه حرکت بیداری اسلامی از تونس و مصر آغاز شد، رژیم صهیونیستی شدیداً احساس خطر کرد. در واقع قلعه‌ی محکم حافظ امنیت رژیم صهیونیستی فروریخت. لذا اسرائیلی‌ها به فکر افتادند این مشکل اساسی را که برای آن‌ها مسئله‌ی مرگ و زندگی بود، به‌نحوی درمان و معالجه کنند. در نتیجه، با تمرکز بر بحث سوریه و هدف قرار دادن جبهه‌ی مقاومت به‌عنوان یکی از ارکان مهم و جدی، تلاش کردند تا با حمایت آمریکایی‌ها و کشورهای غربی، توجه افکار عمومی جهان و جریان‌هایی که برای آزادی فلسطین از اشغال در تلاش هستند، منحرف کنند تا آن‌ها به هر مسئله‌ای جز مسئله‌ی فلسطین فکر کنند.

به‌همین دلیل، نیروهای تروریست مسلحی از خارج وارد سوریه شده‌اند و سلاح‌هایی در اختیار آن‌ها قرار گرفته است که بخش قابل‌ توجهی از آن‌ها سلاح‌های اسرائیلی و کشورهای غربی‌اند. همه‌ی این‌ها بیانگر طراحی طرح شومی‌ برای انحراف افکار عمومی جهان از مسئله‌ی فلسطین است. آن‌ها تصور می‌کنند با سرنگون کردن نظام سوریه، که مورد تأیید اکثریت مردم سوریه است، می‌توانند موجب تضعیف قابل‌ توجه جبهه‌ی مقاومت شوند. از آمریکایی‌ها گرفته تا کشورهای غربی و اسرائیلی‌ها، همه به‌شدت بر این اعتقاد هستند که از هر عامل و ظرفیتی باید برای ضربه زدن به سوریه‌ی مقاوم استفاده کرد. این عامل و ظرفیت می‌تواند اعم از دولت سوریه، رهبری سوریه و حتی مردم سوریه باشد. لذا طبیعتاً جمهوری اسلامی ایران با توجه به اینکه حضرت امام‌ خمینی رحمه‌الله‌علیه مبتکر و مبدع اساسی روز قدس بوده است و در شرایطی که با تلاش‌های رژیم صهیونیست واقعاً مسئله‌ی فلسطین در صحنه‌ی منطقه‌ای و بین‌المللی در حال فراموشی بود، توانست به این موضوع جانی دوباره ببخشد.
 
* هراس رژیم صهونیستی از بیداری اسلامی
می‌دانید که اسرائیلی‌ها از چند ناحیه مورد اعتراض قرار گرفته‌اند. یک ناحیه حرکت بیداری اسلامی است. در حرکت بیداری اسلامی، ملت‌ها خواستار احقاق حقوق خود از نظام‌های ظالم و مستبد هستند. این حرکتی که از تونس آغاز شد و بعد مصر و کشورهای دیگر را تحت‌تأثیر قرار داد، می‌تواند تأثیری برجسته و اساسی بر مردم فلسطین نیز داشته باشد. می‌دانید بیداری اسلامی از تونس زمانی آغاز شد که جوانان تونسی گفتند سیدحسن نصرالله در لبنان اعلام کرده است اگر شش لشکر اسرائیلی وارد لبنان شود، لبنان را به قبرستانی برای اسرائیلی‌ها تبدیل خواهیم کرد؛ یعنی اسرائیلی‌ها را در همان‌جا دفن خواهیم کرد. جوانان تونسی گفتند اگر جوانان لبنانی می‌توانند این کار را انجام دهند، پس سرنگونی بن‌علی نیز کار ساده‌ای خواهد بود. در نتیجه، قیام کردند و بن‌علی را سرنگون کردند. وقتی جوانان مصری این وضع را دیدند، گفتند وضعیت اقتصادی مصری‌ها بسیار بدتر از شرایط تونسی‌هاست. حال که تونسی‌ها توانسته‌اند بن‌علی را سرنگون کنند، ما مصری‌ها نیز مبارک را سرنگون خواهیم کرد. لذا قیام کردند و هجده‌روزه مبارک را سرنگون کردند.

در نتیجه، حرکت بیداری اسلامی که در واقع هدف اصلی آن، احقاق حقوق مردم و حفظ کرامت انسانی و اسلامی ملت‌های این منطقه است، ایجاد شد. این امر باعث شد تا ملت فلسطین نیز بگوید که حق‌ مردم فلسطین بیشتر از همه‌ی این کشورها ضایع شده است. بنابراین اگر انقلاب و انتفاضه‌ی خود را ادامه دهیم، می‌توانیم به حقوقمان دست پیدا کنیم. این مسئله باعث نگرانی شدید اسرائیلی‌ها شد، زیرا حرکت بیداری اسلامی که در کشورهای دیگر آغاز شده، تأثیر مستقیمی بر مسائل مربوط به فلسطین داشته است.
https://farsi.khamenei.ir/ndata/news/26986/C/13930425_0126986.jpg
عکس پوستری: فلسطین؛ مهمترین مسأله دنیای اسلام
از طرف دیگر، شاهد بوده‌ایم که بین یهودی‌ها و حتی بعضاً مسیحی‌هایی که با وعده‌ی زندگی بهتر از جاهای دیگر به اسرائیل و فلسطین اشغالی کوچانده شده‌اند و اکنون در فلسطین اشغالی زندگی می‌کنند، در حال ‌حاضر با توجه به شرایط بسیار بد فلسطین اشغالی و تبعیضی که در تقسیم‌بندی یهودیان به شهروندان درجه‌ی یک، دو و سه وجود دارد، قیام و تظاهراتی علیه رژیم صهیونیستی شکل گرفته است. بنابراین این رژیم از دو جهت کاملاً تحت‌ فشار است. به‌دلیل اینکه این موضوع مربوط به مرگ و زندگی است، رژیم صهیونیستی حداکثر تلاش خود را می‌کند تا بر هر دو طرف فائق شود. این موضوع و به‌ویژه بخش اول آن، یعنی تأثیر حرکت بیداری اسلامی در صحنه‌ی فلسطین، باید برای احقاق حقوق مردم فلسطین باشد.
 
* اهمیت سقوط سوریه برای رژیم صهیونیستی
از روز اول آغاز بیداری اسلامی در تونس و مصر، اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌ها تصمیم گرفتند نظام را در سوریه سرنگون کنند. اصلاً هدف ایجاد اصلاحات نبوده است، زیرا سال‌ها قبل، زمانی که پاول وزیر امور خارجه‌ی آمریکا بود، سفری به سوریه و لبنان کرد و در دیدار با مقامات سوریه و لبنان بر این موضوع تأکید کرد که سوریه باید روابط خود را با گروه‌های مقاومت و حزب‌الله قطع و گروه‌های فلسطینی را از دمشق اخراج کند. همچنین باید رابطه‌اش را با ایران قطع کند. بنابراین هدف تغییر نظام در سوریه بوده است.

سوریه اعم از دولت، ملت و رهبری، به‌عنوان یکی از ارکان اصلی جبهه‌ی مقاومت بوده‌ است. به‌همین دلیل به‌هیچ‌ عنوان تحت‌تأثیر خواسته‌ی آمریکایی‌ها قرار نگرفته‌ و آن را نپذیرفته‌ است. برخی از کشورهای منطقه از این وضعیت ناخرسند بوده‌اند و اعتقاد داشته‌اند در مجموعه‌ی کشورهای عربی منطقه، سوریه تنها کشوری است که خلاف آن‌ها عمل می‌کند. در نتیجه، خواهان تغییر این روند در سوریه بوده‌اند. لذا در زمان حافظ اسد بسیار تلاش کردند که این روند را تغییر دهند و صلح و سازش با اسرائیل را به سوریه تحمیل کنند. حافظ اسد زیر ‌بار صلح با اسرائیل نرفت. بعد از او، بشار اسد نیز به وصیت پدر عمل کرد و زیر بار صلح تحمیلی با اسرائیل نرفت. این موضوع مشکل اساسی اسرائیلی‌ها بوده است. آن‌ها معتقدند که سوریه به‌هیچ‌عنوان توافقنامه‌ی صلح را امضا نخواهد کرد. لذا وقتی از تغییر رفتار نظام در سوریه ناامید شدند، تصمیم به تغییر آن گرفتند. برای تغییر رفتار نظام، منتظر فرصتی طلایی بودند. به نظر آن‌ها، این فرصت طلایی با آغاز حرکت بیداری اسلامی در کشورها ایجاد شده است. در این مرحله، سفیر ایالات‌متحده‌ی آمریکا به آمریکا فراخوانده شد و با مسئولان مختلف از جمله مسئولان کنگره دیدار کرد. به او مأموریت داده شد تا برای اسقاط نظام سوریه اقدام کند. آن‌ها سعی می‌کنند که نظام جایگزین در سوریه هیچ‌گونه ارتباطی با جریان مقاومت و جمهوری اسلامی ایران نداشته باشد تا این‌گونه زمینه را برای امضای توافقنامه‌ی صلح با رژیم صهیونیستی مهیا کنند.

می‌دانید که امروز مشکل اصلی کشورهای منطقه و جهان، تأمین امنیت اسرائیل است. ضرورت حفاظت از امنیت اسرائیل یک اصل است و همه‌ی رؤسای ‌جمهور آمریکا بدون ‌استثنا گفته‌اند که امنیت اسرائیل، امنیت آمریکاست. حتی اوباما پا را فراتر گذاشته و امنیت اسرائیل را امری مقدس دانسته است. توجه داشته باشید که وقتی این موضوع اصل می‌شود، همه‌ی موضوعات دیگر تحت‌الشعاع این اصل قرار می‌گیرند. در واقع برای آن‌ها مهم نیست که نظام بعدی و جایگزین نظام امروز سوریه چه نظامی باشد؛ یعنی هیچ طرح و پاسخی در این‌باره ندارند. برای آن‌ها عبور و گذار از این مرحله مهم است. بعداً راجع‌به این موضوع فکر خواهند کرد. آن‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که اکثریت مردم سوریه حامی نظام آن هستند و همین موضوع نیز ضامن اساسی بقای این نظام بوده است. سوریه تحت‌ هیچ ‌شرایطی حاضر به پذیرش صلح تحمیلی با اسرائیل نیست و این موضوع برای اسرائیلی‌ها بسیار دردناک است. آن‌ها به این یقین رسیده‌اند که رسیدن به هر نظامی غیر از این نظام در سوریه برای آن‌ها مثبت خواهد بود. هرچند نسبت به آینده چشم‌انداز روشنی نداشته باشند. به همین دلیل نیز به‌شدت سلاح و نیروهای تروریستی وارد سوریه می‌کنند. در واقع تلاش می‌کنند صحنه‌ی داخلی سوریه را ناامن و بی‌ثبات کنند تا این‌گونه بتوانند به اهداف خود دست پیدا کنند.
 
* طرح پیشنهادی رهبر انقلاب برای حل مسئله‌ی فلسطین
این طرح، طرح بسیار پیشرفته‌ای بوده که بارها در دیدارهای دیپلماتیک مقامات سیاسی دنیا مطرح شده است. در موارد متعددی با مقامات دنیا درباره‌ی این طرح صحبت کرده‌ایم. با اینکه این طرح، طرحی دموکراتیک است، اما متأسفانه هیچ گوش شنوایی نسبت به این طرح دموکراتیک جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد.

طرح پیشنهادی رهبر معظم انقلاب درباره حل مسئله‌ی فلسطین، حدود پانزده سال قبل در رزمایش صدهزارنفری بسیجیان مطرح شد. این طرح دموکراتیک جمهوری اسلامی ایران، چهارمرحله‌ای است. یک، بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین اباواجدادی خود. دو، برگزاری انتخابات با مشارکت مردم اصلی فلسطین؛ اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی. سه، تشکیل نظام سیاسی منتخبِ اکثریت براساس رفراندوم. چهار، تصمیم‌گیری از سوی نظام سیاسی منتخبِ اکثریت برای سایر ساکنین در فلسطین اشغالی که مردم اصلی آن محسوب نمی‌شوند.

این طرح، طرح بسیار پیشرفته‌ای بوده که بارها در دیدارهای دیپلماتیک مقامات سیاسی دنیا مطرح شده است. در موارد متعددی با مقامات دنیا درباره‌ی این طرح صحبت کرده‌ایم. با اینکه این طرح، طرحی دموکراتیک است، اما متأسفانه هیچ گوش شنوایی نسبت به این طرح دموکراتیک جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد. نهایت عذری که از طرف صلح‌طلبان مطرح می‌شود این است که طرح بسیار عالی است، اما ما هر طرحی را که به تشکیل یک دولت منجر شود، نمی‌پذیریم. راه‌حلی که آن‌ها ارائه می‌دهند، وجود دو دولت است: یک دولت فلسطینی و یک دولت اسرائیلی. ایراد این طرح را صرفاً این می‌دانند که اسرائیلی‌ها موافق آن نیستند؛ یعنی اگر همه‌ی دنیا نیز موافق باشند، چون اسرائیلی‌ها موافق نیستند، این طرح نباید اجرا شود. این مفهوم و معنای دموکراسی از نظر مجموعه‌ی کشورهای غربی است.

طی سال‌های گذشته، این موضع با فلسطینی‌ها نیز مطرح شده است. طبیعتاً گروه‌های مبارز فلسطینی طرح را طرحی مناسب می‌دانند، اما آن‌ها معتقدند آنچه به‌زورِ قدرت از ما گرفته شده است، جز به‌زورِ قدرت، مقاومت و سلاح پس داده نخواهد شد. با وجود اینکه در دیدارها و جلسات مختلف، این طرحِ کاملاً جامع و دموکراتیک و دربرگیرنده‌ی حقوق همه‌ی طرف‌ها مطرح شده است، اما غربی‌ها حاضر نشده‌اند در رد یا پذیرش این طرح هیچ‌گونه پاسخی بدهند، زیرا معتقدند این طرح مورد موافقت اسرائیل نیست.