1385/07/04
بیانات در دیدار قاریان شرکت کننده در بیست و سومین مسابقات بینالمللی قرآن
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
از برادران عزیزی که امسال هم مثل سالهای قبل، دل و محفل ما را به ذکر آیات الهی و تلاوت کلام الهی منوّر کردند، خیلی تشکر میکنیم. هم از قاریان محترم و مجریان برنامههای گوناگون در این جلسه تشکر میکنیم و هم از ادارهکنندگان این جلسه و کسانی که زحمت این کار را سالهای متمادی است که بر دوش گرفتهاند و ما را محظوظ میکنند.
امسال برنامهی ما از سالهای قبل هم بهتر بود؛ پیشرفت قراء جوان ما در تلاوت، محسوس است. الحمدللَّه، پیدرپی این نسلهای قرآنی یکی پس از دیگری میآیند، استعدادهای خوب، دلهای پر از شوق و نفسهای گرم، در خدمت قرآن و تلاوت آن قرار میگیرند. این، بخشی از قضیه است؛ اما یک بخش لازم است. من همینجا این را عرض بکنم و تذکر بدهم، که اگر ما معتقدیم - که معتقدیم - که عمل به قرآن، اساس و محور احیاء قرآن است و مسئله به تلاوت و خواندن و اینها ختم نمیشود - که به آن اعتقاد داریم؛ معتقدیم باید به قرآن عمل کنیم، باید جامعهمان را قرآنی کنیم، باید فکرمان را قرآنی کنیم، باید عملمان را قرآنی کنیم، باید قرآن را باور کنیم؛ قرآن را باور کنیم و وعدهی قرآن را وعدهی صدق و حق بدانیم، همینطور که خود قرآن میفرماید: «و تمّت کلمة ربّک صدقاً و عدلاً لامبدّل لکلماته»؛ همچنانی که باید تعاملمان با شخص خودمان، با افراد خانوادهمان، با افراد محیط کارمان، با افراد اجتماعمان، با مسلمین کشورهای دیگر، با قدرتها، با ملتها و همهی اینها باید با نَفَس و روح قرآنی تنظیم بشود؛ اینها همهاش درست است و به آن اعتقاد داریم؛ احیاء قرآن، عمل به قرآن و گرامیداشت قرآن این است؛ اینها درست - اما اینها معنایش این نیست که ما تلاوت قرآن را دست کم بگیریم. من میخواهم به شما «قرآنی»ها - که اهل تلاوت، اهل تجوید و اهل لحن و آهنگ و صوت و خواندن قرآنید - این را تأکید کنم، گاهی شنیده میشود که بعضی میگویند آقا به قرآن باید عمل کرد؛ خوب، این حرف درستی است؛ اما مقصودشان این است که تلاوت قرآن و آرایههای قرآنی را دست کم بگیرند! من با این مخالفم. تلاوت قرآن هم جزوِ یک مجموعه و منظومهای است که اینها همه به هم متصل است؛ این هم بایستی مورد توجه قرار بگیرد و گرامی داشته شود. هم باید تلاوت بکنید و هم باید معانی قرآن را بفهمید؛ اگر معنای قرآن را فهمیدید، میتوانید بهتر تلاوت کنید. الان قراء حالا را با قراء بیست سال قبلمان مقایسه کنیم، که این حرکت قرآنی در کشور ما تازه و آرامآرام شروع شده بود؛ بعضیها خوب هم میخواندند، صداها خوب بود و شیوههای قراء معروف را هم یاد گرفته بودند و میخواندند؛ اما دلنشین نبود؛ چرا؟ چون از معانی و مفاهیم آیات هیچ سر در نمیآوردند؛ این معلوم بود. اما امروز آنطور نیست؛ امروز جوانهای ما این آیاتی را که میخوانند، خودِ کیفیتِ خواندنشان، حکایت از این میکند که اینها معنای آیه را میفهمند و به مفهوم آیه توجه دارند.
پس اول باید خوب بخوانید؛ تلاوت را خوب، زیبا و جامع و صحیح بخوانید؛ دوم، معانی و مفاهیم قرآنی را بفهمید، و سوم، قرآن را حفظ کنید. حفظ قرآن خیلی مهم است. شما جوانها به این احتیاج دارید و میتوانید. وقتی شما حافظ قرآن هستید، این تکرار آیات قرآنی و انس دائمی با قرآن، به شما فرصت میدهد که در قرآن تدبّر کنید. «تدبر در قرآن» با همینطور خواندن و رد شدن به دست نمیآید؛ با یکبار و دوبار خواندن هم حاصل نمیشود؛ با تکرار و انس با آیهای از قرآن و امکان تدبّر در آن به دست میآید. و چقدر لطایف در قرآن کریم هست که اینها را جز با تدبّر نمیتوان فهمید. بنابراین حفظ و فهم معانی قرآن و تلاوت آن لازم است.
در مورد تلاوت قرآن هم ما هر سال به طور مفصل اینجا نکاتی را عرض کردهایم و الحمدللَّه روزبهروز هم جماعت قرآنی ما، هم دائرهشان وسیعتر شده و هم از این جهت بهتر شدهاند؛ با خواندن قرآن و کیفیت اثرگذاری با تلاوت آشنا شدهاند. هر تلاوتی اثرگذار نیست؛ بعضی از تلاوتها هست که وقتی اجرا میشود، معانی قرآن را در گوش و دل و جان مخاطب رسوخ میدهد؛ دست یافتن به چنین تلاوتی، این باارزش است. ما میخواهیم به آنجا برسیم. البته شرط این، صدا هست، موسیقی هست، کیفیت ترکیببندی آیات و تلاوتی که انجام میگیرد، هست؛ همهی اینها مؤثر است. الحمدللَّه جوانهای ما در این زمینه واردند و حرکتشان حرکت خوبی است و روزبهروز هم بهتر خواهد شد.
من فقط این توصیه را بکنم. بعضی از شما عزیزان - چه آنهایی که حالا میخوانید و چه آنهایی که از سالهای قبل میخواندید - ما گاهی اوقات حقیقتاً - نه زبانی - از دل، شما را تمجید و تحسین میکنیم؛ اما معنای این تحسین، این نیست که شما بهتر از این که هستید، نمیتوانید بشوید. بنده همهاش ترسم از این است که شما جوانهای خوب ما - همین قراء خوبی که الان هستید و اینجا هم تعداد زیادیتان حضور دارید - خیال کنید اینجایی که شما رسیدهاید، این پلهی آخر است. نه آقا، این پلهی آخر نیست. نباید توقف بکنید؛ باید به جلو حرکت کنید؛ باید پیش بروید و روزبهروز باید بهتر بخوانید و بهتر بشوید، که این ممکن هم هست. البته این به ترتیباتی از لحاظ تعلیم و کانونهای قرآنی احتیاج دارد و این دوستانی که دستاندرکار این مسائل هستند، بایستی مقدمات را فراهم کنند و صدا و سیما هم بایستی کمک بکند.
اگر انشاءاللَّه تلاوت قرآن در جامعهی ما همگانی شود، همه بتوانند قرآن را صحیح بخوانند و همهی خانهها موج شوق به تلاوت قرآن را در خود جای بدهند، آن وقت ما امیدمان به اینکه جامعهی اسلامی و قرآنىِ به معنای واقعی در این کشور تشکیل بشود، بیشتر خواهد شد. ما امروز یک حکومت اسلامی و یک جامعهی اسلامی هستیم؛ اما این قدمهای اول است. آن مقداری که ما از اسلام داخل کشورمان و داخل حکومتمان در گفتار و کردار دولتمردانمان مشاهده میکنیم، این، آن اقلِ قلیل از اسلام است؛ این کمتر از آن چیزی است که برای یک جامعهی اسلامی مورد نیاز است. همهی برکاتی که تا امروز بر نظام جمهوری اسلامی مترتّب شده، بر همین اقل قلیل مترتّب شده است. اگر ملت ایران توانستند بت استبداد را در این کشور بشکنند و فرو بریزند، اگر ملت ایران این جرئت و دلیری را پیدا کردند که احساس کنند میتوانند حرف زور را از هیچکس در دنیا نپذیرند و زیر بار آن نروند، اگر میبینید جوانهای ما در میدانهای علمی و عرصههای علمی به پیش میتازند و با یک تصاعد هندسی همینطور جلو و پیش میروند - خوشبختانه روزبهروز دامنهی پیشرفت علمی در کشور ما گستردهتر میشود - و اگر میبینید نشانههایی از اجرای عدالت در کشور ما هست - که البته عرض کردم فقط نشانههایی از اجرای عدالت هست، تا اجرای عدالتِ به معنای کامل هنوز فاصله داریم - اگر اینها را مشاهده میکنید و خلاصه اگر میبینید در جامعه و کشور ما، معروف اسلامی، معروف و منکر اسلامی، منکر است، این به برکت همین اقل قلیل اسلامی است که ما در جامعهمان داریم. هر چه ما بتوانیم دامنهی معرفت اسلامی، روحیهی اسلامی و فهم اسلامی را توسعه بدهیم، این دستاوردها بیشتر و بیشتر و بیشتر خواهد شد و برای کشورهای دیگر هم الگو خواهد شد.
امروز خوشبختانه ملتهای مسلمان احساس اعتزاز به اسلام میکنند؛ این خیلی مهم است! جوانها! یک روزی در دنیای اسلام بود - از جمله در همین کشور و در کشورهای دیگر - که جوان مسلمان هیچ از مسلمان بودن خودش، احساس افتخار نمیکرد، حتّی ننگشان هم میکرد؛ ننگشان میکرد بسماللَّه بگویند، ننگشان میکرد جلوِ چشم دیگران نماز بخوانند؛ یک روزی اینطوری بود. افتخار به تبعیت و پیروی و دنبالهروی از یا غرب یا شرقِ آن روز - تفکرات مارکسیستی - افتخار به این چیزها بود. امروز ورق برگشته است؛ امروز اردوگاه شرق شکست خورد و اردوگاه غرب روزبهروز ناکامیهای بیشتری دارد پیدا میکند و روزبهروز بیآبروتر و بیحیثیتتر میشود؛ مدعیان دمکراسی، حقوق بشر و آزادی، خودشان را در دنیا رسوا کردهاند. اسلام روزبهروز بیشتر طلوع میکند و این خورشید اسلام همینطور دارد بالا میآید. ملتهای مسلمان به اسلام احساس عزت و افتخار میکنند. در همهی کشورهای اسلامی اینطور است؛ از شمال آفریقا تا شرق آسیا، همه همینطورند؛ در اندونزی، مالزی، هند، پاکستان، بنگلادش، این کشورهای منطقهی شرق ما تا خاورمیانه، کشورهای عربی، کشور ترکیه تا کشورهای شما آفریقا - چه عربیشان و چه غیرعربیشان - آنجایی که مسلمانها و جوانهای مسلمان هستند، نسبت به اسلام احساس عزت میکنند.
همین «احساس عزت» است که به آنها پیروزی میدهد؛ چرا همین حزباللَّه لبنان - یک مشت جوان، بدون ساز و برگهای معمولی سیاسی و نظامی و اقتصادی متداول دنیا - بر یک ارتش کاملاً مجهز و مورد توجه و اعتماد قدرتهای بزرگ جهانی، پیروز شد؟ چون به برکت اسلام، اتکاءبهنفس داشت. این که میگویم عمل به اسلام، این است که ما حرف و وعدهی قرآن را قبول داشته باشیم، معنایش این است که وقتی قرآن میگوید «و لینصرنّ اللَّه من ینصره انّ اللَّه لقوی عزیز»، این را باور کنیم. اگر نصرت خدا کردید، «لینصرنّ اللَّه»، خدا شما را نصرت میکند. «انّ اللَّه غالب علی امره»، این را باور کنیم. این معرفت قرآنی به ما یکچنین باوری را میدهد؛ آن وقت ثمره و نتیجهاش در بیداری ملتها، در ضعف روزافزون قدرتهای متجاوز و در به هم خوردن برنامهی متجاوزان و مستکبران برای کشورهای مسلمان، اینجاها ظاهر میشود.
بنابراین با قرآن انس بگیریم، قرآن را باور کنیم و قرآن را بفهمیم. کار قرآنی در کشور ما خوشبختانه به صورت انبوه انجام گرفته و دارد انجام میگیرد؛ اما نباید این حرکت هرگز دچار وقفه بشود. و شما جوانهای قرآنی عزیز را - که با قرآن مأنوس و مفتخر به قرآن هستید - توصیه میکنم که این راه و شیوه را و این منهج مبارک را ادامه دهید و دنبال کنید؛ و انشاءاللَّه روزبهروز برکاتش عاید شما و ملتتان و کشورتان خواهد شد.
به میهمانانی هم که در این جلسه هستند، خوشآمد عرض میکنیم؛ به قراء و اساتید و اینهایی که خواندند و آنهایی که نخواندند، به همهشان خوشآمد میگوییم و امیدواریم که انشاءاللَّه این برنامههای مسابقات قرآنی هم که ظاهراً از امشب گویا شروع خواهد شد، انشاءاللَّه با توفیق کامل انجام بگیرد.
پروردگارا! تو را به عزت و جلالت و به رحمتت سوگند میدهیم ما را بندگان صالح و شایستهی خود قرار بده. پروردگارا! ما را با قرآن زنده بدار؛ با قرآن بمیران؛ با قرآن در قیامت محشور کن. پروردگارا! قول و فعل ما را قرآنی قرار بده. پروردگارا! دشمنان قرآن، توطئهگران علیه قرآن و کسانی که نمیتوانند تداوم حضور قرآن را در جامعهی اسلامی ببینند، آنها را مغلوب و منکوب بفرما؛ مستکبران را مغلوب کن. پروردگارا! در این روز ماه رمضان و در این ساعت نزدیک افطار، رحمت و مغفرت و لطف خودت را متوجه ما بگردان؛ ما را بیامرز؛ روزه و نماز و تلاوت ما را به کرم و فضلت قبول کن. پروردگارا! باران فیض و رحمت خود را بر همهی بلاد و کشورهای اسلامی فرو بیاور. پروردگارا! ما را قدردان قرآن و روح قرآنی قرار بده؛ ما را در خدمت قرآن قرار بده.
رحم اللَّه من قرأ الفاتحة مع الصّلوات
از برادران عزیزی که امسال هم مثل سالهای قبل، دل و محفل ما را به ذکر آیات الهی و تلاوت کلام الهی منوّر کردند، خیلی تشکر میکنیم. هم از قاریان محترم و مجریان برنامههای گوناگون در این جلسه تشکر میکنیم و هم از ادارهکنندگان این جلسه و کسانی که زحمت این کار را سالهای متمادی است که بر دوش گرفتهاند و ما را محظوظ میکنند.
امسال برنامهی ما از سالهای قبل هم بهتر بود؛ پیشرفت قراء جوان ما در تلاوت، محسوس است. الحمدللَّه، پیدرپی این نسلهای قرآنی یکی پس از دیگری میآیند، استعدادهای خوب، دلهای پر از شوق و نفسهای گرم، در خدمت قرآن و تلاوت آن قرار میگیرند. این، بخشی از قضیه است؛ اما یک بخش لازم است. من همینجا این را عرض بکنم و تذکر بدهم، که اگر ما معتقدیم - که معتقدیم - که عمل به قرآن، اساس و محور احیاء قرآن است و مسئله به تلاوت و خواندن و اینها ختم نمیشود - که به آن اعتقاد داریم؛ معتقدیم باید به قرآن عمل کنیم، باید جامعهمان را قرآنی کنیم، باید فکرمان را قرآنی کنیم، باید عملمان را قرآنی کنیم، باید قرآن را باور کنیم؛ قرآن را باور کنیم و وعدهی قرآن را وعدهی صدق و حق بدانیم، همینطور که خود قرآن میفرماید: «و تمّت کلمة ربّک صدقاً و عدلاً لامبدّل لکلماته»؛ همچنانی که باید تعاملمان با شخص خودمان، با افراد خانوادهمان، با افراد محیط کارمان، با افراد اجتماعمان، با مسلمین کشورهای دیگر، با قدرتها، با ملتها و همهی اینها باید با نَفَس و روح قرآنی تنظیم بشود؛ اینها همهاش درست است و به آن اعتقاد داریم؛ احیاء قرآن، عمل به قرآن و گرامیداشت قرآن این است؛ اینها درست - اما اینها معنایش این نیست که ما تلاوت قرآن را دست کم بگیریم. من میخواهم به شما «قرآنی»ها - که اهل تلاوت، اهل تجوید و اهل لحن و آهنگ و صوت و خواندن قرآنید - این را تأکید کنم، گاهی شنیده میشود که بعضی میگویند آقا به قرآن باید عمل کرد؛ خوب، این حرف درستی است؛ اما مقصودشان این است که تلاوت قرآن و آرایههای قرآنی را دست کم بگیرند! من با این مخالفم. تلاوت قرآن هم جزوِ یک مجموعه و منظومهای است که اینها همه به هم متصل است؛ این هم بایستی مورد توجه قرار بگیرد و گرامی داشته شود. هم باید تلاوت بکنید و هم باید معانی قرآن را بفهمید؛ اگر معنای قرآن را فهمیدید، میتوانید بهتر تلاوت کنید. الان قراء حالا را با قراء بیست سال قبلمان مقایسه کنیم، که این حرکت قرآنی در کشور ما تازه و آرامآرام شروع شده بود؛ بعضیها خوب هم میخواندند، صداها خوب بود و شیوههای قراء معروف را هم یاد گرفته بودند و میخواندند؛ اما دلنشین نبود؛ چرا؟ چون از معانی و مفاهیم آیات هیچ سر در نمیآوردند؛ این معلوم بود. اما امروز آنطور نیست؛ امروز جوانهای ما این آیاتی را که میخوانند، خودِ کیفیتِ خواندنشان، حکایت از این میکند که اینها معنای آیه را میفهمند و به مفهوم آیه توجه دارند.
پس اول باید خوب بخوانید؛ تلاوت را خوب، زیبا و جامع و صحیح بخوانید؛ دوم، معانی و مفاهیم قرآنی را بفهمید، و سوم، قرآن را حفظ کنید. حفظ قرآن خیلی مهم است. شما جوانها به این احتیاج دارید و میتوانید. وقتی شما حافظ قرآن هستید، این تکرار آیات قرآنی و انس دائمی با قرآن، به شما فرصت میدهد که در قرآن تدبّر کنید. «تدبر در قرآن» با همینطور خواندن و رد شدن به دست نمیآید؛ با یکبار و دوبار خواندن هم حاصل نمیشود؛ با تکرار و انس با آیهای از قرآن و امکان تدبّر در آن به دست میآید. و چقدر لطایف در قرآن کریم هست که اینها را جز با تدبّر نمیتوان فهمید. بنابراین حفظ و فهم معانی قرآن و تلاوت آن لازم است.
در مورد تلاوت قرآن هم ما هر سال به طور مفصل اینجا نکاتی را عرض کردهایم و الحمدللَّه روزبهروز هم جماعت قرآنی ما، هم دائرهشان وسیعتر شده و هم از این جهت بهتر شدهاند؛ با خواندن قرآن و کیفیت اثرگذاری با تلاوت آشنا شدهاند. هر تلاوتی اثرگذار نیست؛ بعضی از تلاوتها هست که وقتی اجرا میشود، معانی قرآن را در گوش و دل و جان مخاطب رسوخ میدهد؛ دست یافتن به چنین تلاوتی، این باارزش است. ما میخواهیم به آنجا برسیم. البته شرط این، صدا هست، موسیقی هست، کیفیت ترکیببندی آیات و تلاوتی که انجام میگیرد، هست؛ همهی اینها مؤثر است. الحمدللَّه جوانهای ما در این زمینه واردند و حرکتشان حرکت خوبی است و روزبهروز هم بهتر خواهد شد.
من فقط این توصیه را بکنم. بعضی از شما عزیزان - چه آنهایی که حالا میخوانید و چه آنهایی که از سالهای قبل میخواندید - ما گاهی اوقات حقیقتاً - نه زبانی - از دل، شما را تمجید و تحسین میکنیم؛ اما معنای این تحسین، این نیست که شما بهتر از این که هستید، نمیتوانید بشوید. بنده همهاش ترسم از این است که شما جوانهای خوب ما - همین قراء خوبی که الان هستید و اینجا هم تعداد زیادیتان حضور دارید - خیال کنید اینجایی که شما رسیدهاید، این پلهی آخر است. نه آقا، این پلهی آخر نیست. نباید توقف بکنید؛ باید به جلو حرکت کنید؛ باید پیش بروید و روزبهروز باید بهتر بخوانید و بهتر بشوید، که این ممکن هم هست. البته این به ترتیباتی از لحاظ تعلیم و کانونهای قرآنی احتیاج دارد و این دوستانی که دستاندرکار این مسائل هستند، بایستی مقدمات را فراهم کنند و صدا و سیما هم بایستی کمک بکند.
اگر انشاءاللَّه تلاوت قرآن در جامعهی ما همگانی شود، همه بتوانند قرآن را صحیح بخوانند و همهی خانهها موج شوق به تلاوت قرآن را در خود جای بدهند، آن وقت ما امیدمان به اینکه جامعهی اسلامی و قرآنىِ به معنای واقعی در این کشور تشکیل بشود، بیشتر خواهد شد. ما امروز یک حکومت اسلامی و یک جامعهی اسلامی هستیم؛ اما این قدمهای اول است. آن مقداری که ما از اسلام داخل کشورمان و داخل حکومتمان در گفتار و کردار دولتمردانمان مشاهده میکنیم، این، آن اقلِ قلیل از اسلام است؛ این کمتر از آن چیزی است که برای یک جامعهی اسلامی مورد نیاز است. همهی برکاتی که تا امروز بر نظام جمهوری اسلامی مترتّب شده، بر همین اقل قلیل مترتّب شده است. اگر ملت ایران توانستند بت استبداد را در این کشور بشکنند و فرو بریزند، اگر ملت ایران این جرئت و دلیری را پیدا کردند که احساس کنند میتوانند حرف زور را از هیچکس در دنیا نپذیرند و زیر بار آن نروند، اگر میبینید جوانهای ما در میدانهای علمی و عرصههای علمی به پیش میتازند و با یک تصاعد هندسی همینطور جلو و پیش میروند - خوشبختانه روزبهروز دامنهی پیشرفت علمی در کشور ما گستردهتر میشود - و اگر میبینید نشانههایی از اجرای عدالت در کشور ما هست - که البته عرض کردم فقط نشانههایی از اجرای عدالت هست، تا اجرای عدالتِ به معنای کامل هنوز فاصله داریم - اگر اینها را مشاهده میکنید و خلاصه اگر میبینید در جامعه و کشور ما، معروف اسلامی، معروف و منکر اسلامی، منکر است، این به برکت همین اقل قلیل اسلامی است که ما در جامعهمان داریم. هر چه ما بتوانیم دامنهی معرفت اسلامی، روحیهی اسلامی و فهم اسلامی را توسعه بدهیم، این دستاوردها بیشتر و بیشتر و بیشتر خواهد شد و برای کشورهای دیگر هم الگو خواهد شد.
امروز خوشبختانه ملتهای مسلمان احساس اعتزاز به اسلام میکنند؛ این خیلی مهم است! جوانها! یک روزی در دنیای اسلام بود - از جمله در همین کشور و در کشورهای دیگر - که جوان مسلمان هیچ از مسلمان بودن خودش، احساس افتخار نمیکرد، حتّی ننگشان هم میکرد؛ ننگشان میکرد بسماللَّه بگویند، ننگشان میکرد جلوِ چشم دیگران نماز بخوانند؛ یک روزی اینطوری بود. افتخار به تبعیت و پیروی و دنبالهروی از یا غرب یا شرقِ آن روز - تفکرات مارکسیستی - افتخار به این چیزها بود. امروز ورق برگشته است؛ امروز اردوگاه شرق شکست خورد و اردوگاه غرب روزبهروز ناکامیهای بیشتری دارد پیدا میکند و روزبهروز بیآبروتر و بیحیثیتتر میشود؛ مدعیان دمکراسی، حقوق بشر و آزادی، خودشان را در دنیا رسوا کردهاند. اسلام روزبهروز بیشتر طلوع میکند و این خورشید اسلام همینطور دارد بالا میآید. ملتهای مسلمان به اسلام احساس عزت و افتخار میکنند. در همهی کشورهای اسلامی اینطور است؛ از شمال آفریقا تا شرق آسیا، همه همینطورند؛ در اندونزی، مالزی، هند، پاکستان، بنگلادش، این کشورهای منطقهی شرق ما تا خاورمیانه، کشورهای عربی، کشور ترکیه تا کشورهای شما آفریقا - چه عربیشان و چه غیرعربیشان - آنجایی که مسلمانها و جوانهای مسلمان هستند، نسبت به اسلام احساس عزت میکنند.
همین «احساس عزت» است که به آنها پیروزی میدهد؛ چرا همین حزباللَّه لبنان - یک مشت جوان، بدون ساز و برگهای معمولی سیاسی و نظامی و اقتصادی متداول دنیا - بر یک ارتش کاملاً مجهز و مورد توجه و اعتماد قدرتهای بزرگ جهانی، پیروز شد؟ چون به برکت اسلام، اتکاءبهنفس داشت. این که میگویم عمل به اسلام، این است که ما حرف و وعدهی قرآن را قبول داشته باشیم، معنایش این است که وقتی قرآن میگوید «و لینصرنّ اللَّه من ینصره انّ اللَّه لقوی عزیز»، این را باور کنیم. اگر نصرت خدا کردید، «لینصرنّ اللَّه»، خدا شما را نصرت میکند. «انّ اللَّه غالب علی امره»، این را باور کنیم. این معرفت قرآنی به ما یکچنین باوری را میدهد؛ آن وقت ثمره و نتیجهاش در بیداری ملتها، در ضعف روزافزون قدرتهای متجاوز و در به هم خوردن برنامهی متجاوزان و مستکبران برای کشورهای مسلمان، اینجاها ظاهر میشود.
بنابراین با قرآن انس بگیریم، قرآن را باور کنیم و قرآن را بفهمیم. کار قرآنی در کشور ما خوشبختانه به صورت انبوه انجام گرفته و دارد انجام میگیرد؛ اما نباید این حرکت هرگز دچار وقفه بشود. و شما جوانهای قرآنی عزیز را - که با قرآن مأنوس و مفتخر به قرآن هستید - توصیه میکنم که این راه و شیوه را و این منهج مبارک را ادامه دهید و دنبال کنید؛ و انشاءاللَّه روزبهروز برکاتش عاید شما و ملتتان و کشورتان خواهد شد.
به میهمانانی هم که در این جلسه هستند، خوشآمد عرض میکنیم؛ به قراء و اساتید و اینهایی که خواندند و آنهایی که نخواندند، به همهشان خوشآمد میگوییم و امیدواریم که انشاءاللَّه این برنامههای مسابقات قرآنی هم که ظاهراً از امشب گویا شروع خواهد شد، انشاءاللَّه با توفیق کامل انجام بگیرد.
پروردگارا! تو را به عزت و جلالت و به رحمتت سوگند میدهیم ما را بندگان صالح و شایستهی خود قرار بده. پروردگارا! ما را با قرآن زنده بدار؛ با قرآن بمیران؛ با قرآن در قیامت محشور کن. پروردگارا! قول و فعل ما را قرآنی قرار بده. پروردگارا! دشمنان قرآن، توطئهگران علیه قرآن و کسانی که نمیتوانند تداوم حضور قرآن را در جامعهی اسلامی ببینند، آنها را مغلوب و منکوب بفرما؛ مستکبران را مغلوب کن. پروردگارا! در این روز ماه رمضان و در این ساعت نزدیک افطار، رحمت و مغفرت و لطف خودت را متوجه ما بگردان؛ ما را بیامرز؛ روزه و نماز و تلاوت ما را به کرم و فضلت قبول کن. پروردگارا! باران فیض و رحمت خود را بر همهی بلاد و کشورهای اسلامی فرو بیاور. پروردگارا! ما را قدردان قرآن و روح قرآنی قرار بده؛ ما را در خدمت قرآن قرار بده.
رحم اللَّه من قرأ الفاتحة مع الصّلوات