1387/06/25
دیدار شاعران ۸۷ | شعرخوانی استاد مشفق کاشانی

برای مرغ گرفتار تا قفس باقیست
هزار بغض گلوگیر در نفس باقیست
به حیرتم که چرا خاتم سلیمانی
به دست دیو سیهکاسۀ هوس باقیست
کجا به گوهر مقصود دست خواهی یافت
در آن محیط که چنگال خار و خَس باقیست
به آفتاب که نور سحر نخواهد ریخت
به خاک شبزده تا سایۀ عسس باقیست
چه راز بود در آوای راویان غریب
که در مسیر سفر نالۀ جرس باقیست
به دادخواهی دلهای بیقرار ای دوست
غمت مباد که دادار دادرس باقیست
دوام مستی ما بین که در هزارۀ عشق
خرابههای می از تاق داربس باقیست
هجوم دشمن و طوفان شن تماشاییست
که بر کتیبۀ اعجاز در طبس باقیست
در این رواق زبرجد نوشتهاند به زر
خلیج فارس در آیینۀ ارس باقیست
