• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1388/06/14

دیدار شاعران ۸۸ | شعرخوانی آقای محمد جواد محبت

ای آینه گردان نگاه تو سحرگاه
با صبح تو همسایه و با ماه تو همراه
 
هرچند لب از لب نگشایی به کلامی
آغاز نگاه تو چه زیبا و چه دلخواه
 
در حنجره ی سهره و در نای قناری
انگار صدای تو نشسته است سر راه
 
هرچند فرو بست دهان شرح از آواز
آوازه در انداخت نگاهت به سحرگاه
 
من تشنه ی آن آب که رای تو شنیده ست
آن آب نه هر آبی و آن چاه نه هر چاه
 
از خاک تو ای کاش نگاهی به تبرک
آید به سراغ دل کم حوصله گهگاه
 
خواهند مدد از تو که خیبر شکنی تو
آن در که ز جا کنده شد از هیبت الله
 
نام تو بلند است همان گونه که قدر است
مائیم و همین زمزمه ی ساده و کوتاه