1389/06/03
دیدار شاعران ۸۹ | شعرخوانی خانم عفت شریعتی
مستم به روی ساقی، فارغ ز ننگ و نام
شکر خدا که خادم خمخانهایم و جام
جانم ز خاک میکدهاش زندگی گرفت
یعنی سعادت ابدی باد مستدام
جنّت بجز هوای تو مولا زهی عبث
نیکی به غیر دل به تو دادن خیال خام
مهر تو سرفرازی و الطاف ایزدیست
خرّم کسی که داد خداوندش این مقام
مولای من دلی به تو دادم من از ازل
زانرو مراست تا به ابد زندگی مدام
أصبحتُ زائراً به ولای تو یا علی
اَمْسَیتُ باکیاً به فراغت علیالدوام
ماییم و تنگدستی و بیچارگی ولی
مفتاح خیر هر دو جهان رمز این کلام
یا مَظهَر العجایب و یا واهبَ العَطا
چشم امید ما به تو و وادیالسلام
شکر خدا که خادم خمخانهایم و جام
جانم ز خاک میکدهاش زندگی گرفت
یعنی سعادت ابدی باد مستدام
جنّت بجز هوای تو مولا زهی عبث
نیکی به غیر دل به تو دادن خیال خام
مهر تو سرفرازی و الطاف ایزدیست
خرّم کسی که داد خداوندش این مقام
مولای من دلی به تو دادم من از ازل
زانرو مراست تا به ابد زندگی مدام
أصبحتُ زائراً به ولای تو یا علی
اَمْسَیتُ باکیاً به فراغت علیالدوام
ماییم و تنگدستی و بیچارگی ولی
مفتاح خیر هر دو جهان رمز این کلام
یا مَظهَر العجایب و یا واهبَ العَطا
چشم امید ما به تو و وادیالسلام