• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1394/12/28

جدول | رشد «تفکر و منش انقلابى» در حوزه‌ى علمیه قم

رهبر انقلاب در دیداری که در آخرین روزهای سال ۹۴ با اعضای مجمع طلاب و جمعی از فضلای حوزه‌ی علمیه قم داشتند، درباره‌ی یکی از خطرات جدی که حوزه‌های علمیه را تهدید میکند هشدار دادند: «خطر انقلاب‌زدایی» از حوزه‌های علمیه. پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در جدول زیر محورهای اصلی بیانات رهبر انقلاب در این دیدار را مرور کرده است.

دریافت جدول: عکس | PDF
چهار نکته درباره‌ی رشد تفکر و منش انقلابی در حوزه‌
مطرح شده در بیانات رهبر انقلاب در دیدار با اعضای مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم ۹۴/۱۲/۲۵
تفاوت اساسی مبارزات سیاسی در دانشگاه و حوزه‌های علمیه  * دانشگاه به‌طور طبیعی جایی است که مبارزات در آن معمولاً پا میگیرد. در همه‌جای دنیا همین‌جور است؛ چون در دانشگاه یک مجموعه‌ی جوان هستند، با مسائل روز آشنایند، طبعاً محیط روشنفکری وآگاهی از مسائل جهانی است؛ [لذا] معترض میشوند و اعتراض میکنند.
 * میگویند که مثلاً حوزه و دانشگاه بنیانگذار این مبارزات بودند؛ خیلی خب، حرفی نیست؛ بله، مبارزات دانشگاه، مبارزاتی است که در خود دانشگاه تحوّلاتی ایجاد میکند، حوادثی در شهرها به‌وجود می‌آورد...
 * منتها تفاوتش این است که اوّلاً همه‌ی دانشجوها در مبارزات معمولاً شرکت نمیکنند؛ یک گروهی هستند [که مبارزه میکنند]؛ آن گروه هم فعّالیّتهایی میکنند، منتها هرگز ما نه در دوره‌ی خودمان، نه در کشور خودمان، نه در کشورهای دیگر ندیده‌ایم که مبارزات دانشجویی در یک جایی منتهی بشود به تغییر نظام و تغییر رژیم و تحوّل عمومی و انقلاب و از این حرفها؛ حدود دانشجویی این است.
 * علّتش هم این است که دانشجو نفوذ و امتداد اجتماعی ندارد؛ حدّاکثر تأثیری که دانشجو دارد، این است که در خانواده‌ی خودش یک فکری را ایجاد بکند یا یک چیزی را مثلاً فرض کنید ترویج کند در داخل خانواده یا یک محیطهای محدود. ما قدردان مبارزات دانشجویان هستیم.
دو خصوصیت مهم مبارزه‌ی سیاسیِ
 حوزه‌های علمیه
 * مبارزات حوزه اوّلاً تقریباً همهگیر بود؛ یعنی در حوزهی علمیّه - نمیخواهیم بگوییم تحقیقاً اینجور بود - تقریباً همهی طلّاب یا اغلب طلّاب درگیر مبارزه شدند. وقتی در مبارزاتِ روحانیّت، حوزهی قم وارد شد، تقریباً همه درگیر شدند؛ این یک خصوصیّت.
 * خصوصیّت دوّم، اثرگذاری حوزه‌ی قم بود. حوزهی قم مرکّب است از یک مجموعه‌ای که این مجموعه در جامعه میتواند اثر بگذارد. یک جزء این مجموعه، مرجعیّت است؛ ... این مرجع تقلید بود که به‌عنوان حکم شرعی و وظیفه‌ی دینی حرف او امتداد پیدا میکرد در بین مردم.
 * در کنار این، بخشِ طلّابی وجود داشت؛ اگر طلّاب نبودند این حرکت  گسترش پیدا نمیکرد... یک طلبه وقتی‌که فرض کنید رفت در یک روستا یا شهر و آن فکر را تبلیغ  و تبیین کرد فرقش با یک دانشجو از زمین تا آسمان است؛ دانشجو نمیتواند این کار را بکند امّا طلبه میتواند.
 * شما توجّه داشته باشید که این انقلاب عظیم، این پدیده‌ی حیرت‌انگیز، این حادثه‌ای که دنیا را تکان داد منتهی میشود به این حلقه‌ی واسط، یعنی به حوزهی قم. نسبت حوزه‌ی قم با انقلاب این است.
انقلابی ماندن حوزه‌های علمیّه، عامل انقلابی ماندن نظام  * حالا حوزه‌ی قم را بخواهند از انقلاب تهی کنند، [این] چیز کوچکی است؟ انگیزه‌هایی وجود دارد برای این کار، حرف من این است. اگر بخواهیم نظام اسلامی انقلابی بماند، اسلامی بماند، حوزه‌ی قم باید انقلابی بماند.
 * اگر حوزه‌ی قم انقلابی نمانَد، حوزه‌های علمیّه اگر انقلابی نماندند، نظام در خطر انحراف از انقلاب قرار خواهد گرفت.
 * حوزه‌ی قم پشتوانه ]انقلاب[ است. حرف من این است که میگویم حوزه‌ی علمیّه‌ی قم بایستی به‌عنوان یک حوزه‌ی انقلابی و مهد انقلاب، به‌عنوان آن کوره‌ی آتشفشانی که همین‌طور دارد انرژی انقلابی را صادر میکند از خودش، حضور و ظهور داشته باشد.
تلاش‌هایی دارد انجام میگیرد برای اینکه از حوزه‌ی علمیّهی قم انقلاب‌زدایی کنند، باید احساس خطر کنیم. عرض من با شما نمایندگان عزیز طلّاب و فضلا این است: اگر دیدید انقلاب‌زدایی دارد انجام میگیرد باید احساس خطر کنید.
اسلام ناب،
عامل مخالفت‌های با انقلاب اسلامی
 * مخالفت با انقلاب هم دوجور است: یک‌وقت صریحاً کسانی با انقلاب مخالفت میکنند - که این هم در حوزه وجود دارد – یک‌وقت هست که نه، صریحاً با انقلاب مخالفت نمیشود، [بلکه] با مبانی و مبادی اعتقادی انقلاب مخالفت میشود؛ روی اینها باید حسّاس بود.
 * جمهوری اسلامی، نظام جهانی ظالمانه را به چالش کشید؛ علّت مخالفت با ما هم همین است. و الّا اگر چنانچه اسلام غیر سیاسی، اسلامی که کاری به کار این‌وآن ندارد، اگر یک چنین اسلامی حاکم باشد، نه، هیچ اهمّیّتی هم نمیدهند و مخالفتی هم نمیکنند.
 * اگر چنانچه در کارها و حرفهای ما، در جهتگیری‌ها و رویکردهای تبلیغی ما مخالفت با آن مبانی وجود داشته باشد ضدّیّت با انقلاب و ضدّیّت با نظام اسلامی و ضدّیّت با اسلام سیاسی‌ای است که تحقّق پیدا کرده.
 * اسلام سیاسی یعنی اسلامی که سیاست اداره‌ی جامعه را و مدیریّت جامعه را برعهده میگیرد؛ یعنی اسلام میشود مدیر جامعه. این بار اوّلی است که ]از صدر اسلام[ اتّفاق افتاده است؛ این را میخواهند نابود کنند.