بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت
بسماللهالرّحمنالرّحیم
به برادران و خواهران عزیز؛ جناب آقای رئیس جمهور، آقایان وزرا، معاونان، مسؤولان و مدیران عالیرتبه خوشامد عرض میکنم.
رسم ما این است که در هفتهی دولت، هم یاد شهدای عزیز این هفته را گرامی میداریم - در واقع با تکرار نام شهید رجایی و شهید باهنر، این پرچمها را که تعیینکنندهی خط مشی دولت و نظام جمهوری اسلامی است، مشخصتر و واضحتر جلوی چشم خودمان میگیریم، تا فراموش نکنیم که از چه راهی عبور میکنیم و به کجا میخواهیم برسیم - و هم پایان یک سال و آغاز سال جدید را به دولت محترم و خدمتگزار معمولاً تبریک عرض میکنیم.
امسال این حوادثی که در نجف و در مجموعهی کشور همسایهی ما - عراق - رخ میدهد، حقیقتاً آنچنان غمی را بر دلهای ما تحمیل میکند که نشاط تبریکگویی و تبریکشنوی را سلب میکند. حقاً و انصافاً آنچه که امروز نظامیان اشغالگر در عراق و بخصوص در نجف انجام میدهند، از نقاط سیاهِ ماندگار و فراموشنشدنی است. نجف یک دانشگاه است؛ فقط یک شهر معمولی نیست. هزار سال است که این شهر مرکز علم، مرکز پرورش علمای بزرگ و صادر کردن علمای برجسته و پارسا و پرهیزگار به همهی نقاط دنیای اسلام بوده و بالاتر از این، مرقد امیرالمؤمنین و محل توجه دلهای مسلمانان و بخصوص شیعیان است. این نظامیان اشغالگر با نادیده گرفتن همهی این مسائل، این یادگارهای عزیز تاریخی و همیشگی ملت ما را اینطور راحت مورد تهاجم قرار میدهند و سیاستی را که از نظر افکار عمومی دنیا و از نظر همهی معیارهای انسانی صددرصد محکوم است، میخواهند اینجا پیش ببرند. سیاست امریکاییها در عراق و بخصوص در این حوادث نجف، سیاست پیش بردن کار با زور و سرکوب است و بدیهی است کاری که با زور و سرکوب بخواهد پیش برود، یقیناً کارِ ماندگار و موفقی نخواهد بود؛ اینها بلاشک شکست میخورند. و تعجب این است که این سیاستگذاران ناشی و مست و لایعقل امروزِ امریکا و پشتیبانان آنها نمیفهمند که چه اشتباه بزرگی را مرتکب میشوند و سیاست غلطشان را دنبال میکنند. بلاشک این سیاست علاوه بر اینکه ضربههای طاقتفرسایی را به نظام امریکا خواهد زد، دهها سال درهی عمیق نفرت را بین امریکاییها و اشغالگران با امت اسلامی و دنیای اسلام بهوجود خواهد آورد. ما با ملت و با مظلومان عراق همدردی و همدلی میکنیم و کارهای اشغالگران را محکوم میکنیم و امیدواریم خداوند متعال در حمایت از حق، سنت همیشگی خودش را بار دیگر نشان دهد.
این روزها شما آخرین سال دولت را میخواهید آغاز کنید. البته آخرین سال این دولت با اولین سال این دولت هیچ تفاوتی ندارد. همهی سالها، همهی ماهها و همهی روزها، روزهای کار و خدمت است. این هست که وقتی شما در پایان یک دورهی چهارساله یا هشتساله، به مجموعهی کار و تلاش مخلصانهیی که به خرج دادهاید نگاه میکنید، هم خودتان احساس رضایت میکنید، هم مطمئن میشوید که خدای متعال از محصول کار شما راضی است و ملت هم نتایج این را در زندگی خودشان احساس میکنند. اگر خدای نکرده کمبود و نقصی وجود داشته باشد، انسان در دل خودش نه این رضایت را از خود دارد، نه این خاطرجمعی را از رضایت الهی و رضایت مردمی.
ما وظایفی داریم. ماها میآییم و میرویم؛ مسؤولان مختلف میآیند و مشغول کار میشوند و در مجموعهی نظام جمهوری اسلامی نقش خودشان را ایفا میکنند و میروند، لیکن مجموعهی فعال و کارآمد نظام با آمد و رفتِ ماها نباید هیچگونه تغییری جز تقویت پیدا کند و به خودش ببیند.
ما وظایفی داریم. ماها میآییم و میرویم؛ مسؤولان مختلف میآیند و مشغول کار میشوند و در مجموعهی نظام جمهوری اسلامی نقش خودشان را ایفا میکنند و میروند، لیکن مجموعهی فعال و کارآمد نظام با آمد و رفتِ ماها نباید هیچگونه تغییری جز تقویت پیدا کند و به خودش ببیند؛ مثل بازیکنهای یک تیم؛ یکی خارج میشود، یکی داخل میشود؛ اما تیم مشغول کار خودش است و تلاش خودش را انجام میدهد و به مصلحت، یکی میآید و یکی میرود. روال کار بایستی تداوم و استمرار سیاستهای کلییی باشد که مجموعهی نظام آن را برای آیندهی کشور تصویر کرده است. البته دورهی کارىِ هر کدام از ماها یک بخشی از عمر این نظام را در واقع به خود اختصاص داده؛ فرضاً وقتی یک دولتی دو دوره - هشت سال - ادامه پیدا میکند، این در وضع کنونی، تقریباً یک سوم عمر همهی نظام را اشغال کرده و کار کرده و تلاش کرده است؛ اینها معیارهای ارزیابی ما از کارهایمان بایستی باشد.
من اولین نکتهیی را که میخواهم به شما مدیران ارشد این مجموعه عرض کنم، این است که «انگیزه»ی کار در آغاز و در انجام کار نباید هیچ تفاوت کند. یک مؤلف وقتی کتابی را مینویسد، صفحهی آخر را با همان همت و با همان انگیزهیی مینویسد که صفحهی اول را شروع کرده؛ زیرا اگر صفحهی آخر را شما ننویسید، یا دقت به خرج ندهید، یا با خط خوب ننویسید، کتاب ناقص خواهد شد. به نظر من، مهمترین مسأله در آخرین سال مسؤولیت و خدمت این دولت این است که دوستان و برادران و مدیران با همان انگیزه و با همان تلاشی که در آغاز ورودشان به عرصهی خدمتگزاری داشتند، کار بکنند؛ نگذارید خدای نکرده همتهایتان کاستی بگیرد.
نکتهی دیگر این است که همهی ما نسبت به آنچه که انجام میدهیم، مسؤولیم؛ منتها مسؤولیتها غالباً با پایان دورهی مسؤولیت تمام نمیشود؛ چون کارهای ما تأثیراتی در کارهای افراد بعد از ما میگذارد. همانطور که ما بر روی بنای افراد قبلی شروع به کار کردیم، دیگران هم بر روی بنای ما شروع به کار خواهند کرد. بنابراین، پیها را بایستی محکم گذاشت و ساختمان را بایستی استوار بنا کرد، تا هرچه که خواستند روی آن بسازند، بتوانند. و این، افتخارش برای شما خواهد بود. اگر شما سیاستهای خوبی را امروز بگذارید و اجرا کنید - که این سیاستها در آینده ساری و جاری خواهد بود - هر کسی که بر اساس این سیاستها کار کند، ثواب و افتخار آن، برای شما خواهد بود؛ اما اگر خدای نکرده کوتاهی هم بکنید، باز همینطور است؛ یعنی «من سنّ سنّة حسنة کان له اجرها و اجر من عمل بها الی یوم القیامة و من سنّ سنّة سیّئة کان علیه وزرها و وزر من عمل بها الی یوم القیامة». کارهای ما تأثیراتی در آینده میگذارد. با این دید، با این نگاه، بایستی به همهی کارهایمان نگاه کنیم.
من قبلاً به آقای رئیس جمهور هم این مطلب را گفتهام. دو ستون درست کنید: کارها و خدماتی که انجام دادهاید، کارهایی که انجام ندادهاید، یا ناکام ماندهاید در انجامش؛ اینها را با مردم در میان بگذارید و بدانید که مردم قدر خدمت و قدر تلاش را میدانند. ما باید هم کارهای کردهی خودمان و هم کارهای نکردهی خودمان، یا درست نکردهی خودمان را با صداقت در میان بگذاریم.
گزارشهایی که امروز داده شد، گزارشهای بسیار خوبی بود؛ اما افسوس که هم کوتاه بود و هم همهی دوستان فرصت نکردند گزارش بدهند و هم فرصت نشد که همهی آنچه را که در هر دستگاه هست، گزارش بدهند. این جلسه برای گزارش دادن کافی نیست؛ شما بخشی از وقت امسال را برای گزارش دادن به مردم صرف کنید. اینکه ما گفتیم امسال، سال پاسخگویی است، مظهر این پاسخگویی همین گزارشهایی است که شما به مردم خواهید داد. بسیاری از کارهایی را که در بخشهای شما انجام گرفته - من البته اطلاع دارم، ولی در همین گزارشهای کوتاه، آنها را ذکر نکردید. این کارهای خوب و مهم انجام گرفته و شما فرصت نکردید که ذکر کنید - خیلیها نمیدانند. برنامهسازی کنید و آنچه را که انجام گرفته، ترسیم و بیان کنید؛ من قبلاً به آقای رئیس جمهور هم این مطلب را گفتهام. دو ستون درست کنید: کارها و خدماتی که انجام دادهاید، کارهایی که انجام ندادهاید، یا ناکام ماندهاید در انجامش؛ اینها را با مردم در میان بگذارید و بدانید که مردم قدر خدمت و قدر تلاش را میدانند. ما باید هم کارهای کردهی خودمان و هم کارهای نکردهی خودمان، یا درست نکردهی خودمان را با صداقت در میان بگذاریم. مطمئناً آن تلاش و همت و اهتمامی که انجام گرفته برای ستون مثبتها، عذر خواهد بود برای ما نسبت به ستون ناکردهها؛ چون ناکردهها از روی تعمد، ناکرده نمانده، بلکه به خاطر کمبود امکان، کمبود منابع و گاهی به خاطر دیر رسیدن فکر به ذهن انسان و مسائلی از این قبیل، ناکرده مانده است. این مسائل را برای مردم بیان کنید؛ من بر این معنا اصرار دارم. عملکرد شما از عملکرد نظام جدا نیست؛ نمیشود گفت ما نظام خوبی داریم؛ اما دولت بدی داریم؛ بالاخره دولت برخاستهی از همین نظام است. هر کاری که شما کرده باشید و خوب کرده باشید، برای نظام است و اگر کاری نکرده باشید، یا بد کرده باشید، باز هم متعلق به نظام است. ما اصرار داریم که آنچه انجام گرفته و اهتمامِ به کار رفته، صادقانه، درست و روشن به مردم بیان شود؛ مشخص کنید چه تحویل گرفتهاید و چه تحویل خواهید داد؛ مثل صورت وضعیتهایی که مهندسان در هنگام تحویل و تحول یک کار تهیه میکنند، شما هم صورت وضعیت کار خودتان را حقیقتاً مشخص و معین کنید و سعی کنید که حداکثر دقت را هم در اتقان آن به کار ببرید. حقیقتاً وقتی ما با مردم مواجه میشویم، میتوانیم اعتماد مردم را با صدق لهجه و بیانِ واقعیتها کاملاً جلب کنیم. نباید تصور کرد که صداقت و عدم صداقت از نظر مردم پوشیده خواهد ماند؛ بالاخره توجه میکنند.
نکتهی دیگر این است که اولویتهایی را در مدت باقی مانده باید در نظر بگیرید. وقتی انسان چشمانداز میدان کارش طولانی است، انتخابهای متعددی میتواند داشته باشد؛ اما وقتی چشماندازها کوتاه میشود، زمان هم برای ادامهی کار کوتاه میشود و انتخابها هم کم؛ بایستی اولویتها را در نظر گرفت. به نظر من یکی از اولویتها در این مدت یک سال عمر این مجموعهی دولت، این است که اهتمام کنید به اتمام کارهایی که شروع کردهاید. این گزارش کارهای نیمهتمام - که آقای رئیس جمهور بیان کردند - بسیار مهم است. ما ببینیم کارهای نیمهتمام که در دو یا سه سال پیش داشتهایم چقدر بوده و امروز چقدر است. انسان وقتی نگاه میکند و میبیند این کارها به انجام رسیده، احساس موفقیت میکند. به نظر من یکی از کارهای مهمی که در این مدت باید انجام بگیرد، همین است که کارهای نیمهکاره را سعی کنید به اتمام برسانید. موضوع دوم در اولویتها، این است که این کار به معنای این نیست که نهالهای تازه سر برآورده را فراموش کنید؛ نه. مثلاً فرض کنید به همین کار تحقیقات، کار تولید علم، ارتباط صنعت و علم و همین پارکها یا مراکز تحقیقاتی که کارهای جدید است و نهالهای تازه سر برآورده، و کاری هم نیست که تمام شدنی باشد، باید توجه کنید که استمرار پیدا کند، تا این درخت، تناور شود؛ به اینها هرچه میتوانید، برسید. این، جزو بهترین چیزهایی است که از شما باقی خواهد ماند.
نکتهی دیگر این است که صحنه را تا آنجایی که میتوانید از فساد پاک کنید. من روی مسألهی فساد خیلی تکیه کردهام و ممکن است بعضی به نظرشان بیاید که تکراری است، و چرا؟ نه، من اعتقاد راسخ دارم که مادامی که ما مجموعهی دستگاه اجرایی خودمان را - اعم از دستگاههای قوهی مجریه و دستگاههای قوهی قضاییه - از فساد مالی و انحراف از روشهای قانونی و صحیح خالی نکنیم، همهی کارهای ما مثل همان آبی - گزارش دادند که ما از مصرف آب کشور درست استفاده نمیکنیم؛ مثل همین آبیاریهای غرقابی، یا مثل همین یارانههایی که دولت میدهد و بخش عمدهی آن هدر میرود و بخشی از آن به جایی که باید برسد، میرسد - که گزارش دادند، هدر خواهد رفت. من بارها این را گفتهام، مثال زدهام و تکرار کردهام که فساد در دستگاه اجرایی مثل این است که ما چندین لولهی قطور آب به استخری وارد میکنیم؛ اما استخر پُر نمیشود؛ این همه تلاش انجام میگیرد، درعینحال انسان زوایای خالی را مشاهده میکند، که بخش عمدهیی از این، مربوط میشود به فساد مالی و به رخنههای اخلاقی که در مجموعهی دستگاه در سطوح مختلف وجود دارد. باید با اینها مبارزه و مقابله کنید. تا یک عزم جدی و راسخ برای مقابلهی با اینها وجود نداشته باشد - که حالا بحمدالله این عزم هست و انسان آن را میبیند - و به دنبال آن عزم، عمل، تحرک، دنبالگیری و عدم اغماض نباشد، ریشهی فساد بیرون نخواهد آمد و همینطور روی مجموعهی فعالیتهای مخلصانهیی که در مجموعهی دستگاه انجام میگیرد، تأثیر میگذارد.
دوستان به مسألهی کوچک کردن، خصوصیسازی و حجم زیاد و فربهی دولت اشاره کردند، که اینها همه مورد تأیید است. من این نکته را عرض کنم: ما در زمینهی همهی فعالیتهای گوناگون اقتصادی و تولیدی کشور و حواشی آن، باید توجه کنیم که ما هم توسعهمحوریم، هم عدالتمحور. ما طبق برخی از سیاستهایی که امروز در دنیا رایج است و طرفداران زیادی هم دارد، نیستیم که صرفاً به رشد تولیدات و رشد ثروت در کشور فکر کنیم و به عدالت در کنار آن، فکر نکنیم؛ نه، این منطق ما نیست. نوآوری نظام ما همین است که میخواهیم عدالت را با توسعه و با رشد اقتصادی در کنار هم و با هم داشته باشیم و اینها با هم متنافی نیستند. ما دیدگاهی که تصور کند اینها با هم نمیسازند و یا باید این را انتخاب کرد یا آن را، قبول نداریم.
دوستان به مسألهی کوچک کردن، خصوصیسازی و حجم زیاد و فربهی دولت اشاره کردند، که اینها همه مورد تأیید است. من این نکته را عرض کنم: ما در زمینهی همهی فعالیتهای گوناگون اقتصادی و تولیدی کشور و حواشی آن، باید توجه کنیم که ما هم توسعهمحوریم، هم عدالتمحور. ما طبق برخی از سیاستهایی که امروز در دنیا رایج است و طرفداران زیادی هم دارد، نیستیم که صرفاً به رشد تولیدات و رشد ثروت در کشور فکر کنیم و به عدالت در کنار آن، فکر نکنیم؛ نه، این منطق ما نیست. نوآوری نظام ما همین است که میخواهیم عدالت را با توسعه و با رشد اقتصادی در کنار هم و با هم داشته باشیم و اینها با هم متنافی نیستند. ما دیدگاهی که تصور کند اینها با هم نمیسازند و یا باید این را انتخاب کرد یا آن را، قبول نداریم. این نکته باید در همه موارد؛ هم در کاهش حجم دولت، هم در مسألهی خصوصیسازی، هم در نگاه کلی به مسائل اقتصادی و هم در تقسیم منابع میان بخش خصوصی و بخش تعاونی و بخش دولتی رعایت شود.
ما منابع مالی کشور را کجا بیشتر مصرف میکنیم؟ البته این یکی از نقاط درست است؛ اینکه دوستان تکیه کردید که ما این مقدار را به بخش خصوصی از حساب ذخیرهی ارزی یا از منابع دولتی تزریق کردیم؛ این فلسفهی درست و سیاست درستی است؛ منتها در کنار این، توجه کنید که ما با این کار عقبافتادگیهایمان را جبران کنیم و نباید به سمت افراط در این زمینه برویم. بخش تعاونی را تقویت کنیم، اموال دولت و داراییها و موجودیهای دولت را برای رعایت مصلحت عموم حفظ کنیم و مواظب باشیم که اموال دولت و داراییهای دولت در زیر این قالب و چهارچوب از بین نرود و نابود نشود.
نکتهی بعد این که ممکن است فعالیتهای کاری ما با ابتکارها و دیدگاههای نو و نیروهای پُرنشاط و نوبهنو تغییر پیدا کند، لیکن سیاستهای کلیمان نباید دچار التهاب و اغتشاش شود؛ یعنی خط سیاسی مستمری که در سند «چشمانداز» دیده شده، بایستی ادامه پیدا کند. البته وقتی ما هدفی داریم، کارکنان و عاملان و بازیکنان نوبهنویی وارد صحنه میشوند، ابتکارهای خودشان را به کار میزنند، کارهای جدیدی را انجام میدهند، رأی و نظر خودشان را به کار میبندند و ممکن است از صحنه کنار بروند و کس دیگری بیاید و در بخشی از بخشها جای آنها را بگیرد - این ایرادی ندارد - و ابتکار جدیدی را به کار بزند و نگاه جدیدی به مسائل و اجرائیات داشته باشد، لیکن سعی کنیم ثبات سیاسی در کشور و در سیاستهای کلی کشور دچار التهاب نشود. یکی از چیزهایی که اطمینان و اعتماد را به کار بلندمدت اقتصادی و اجتماعی در کشور تضمین میکند، ثبات سیاستهاست؛ ما بایستی به این موضوع هم در اظهاراتمان، هم در عملکردمان و هم در انعکاس کارهایمان توجه کنیم و اهمیت دهیم.
سیاست نظام اسلامی این بوده که به مردم تکیه کند. حقیقتاً نظام مردمسالار به معنای حقیقی کلمه نظام جمهوری اسلامی است. ما در چهارچوب اسلام و با هدایت اسلام و نگاه اسلامی، به مردم تکیه میکنیم و با مردم و برای مردم حرکت میکنیم. تکیه به مردم، تکیه به جوانها، دفاع از حقوق محرومان - در کشور ما انگیزهی دفاع از محرومان عمومی است؛ اگرچه که امیدواریم دایرهی محرومان روزبهروز کوچکتر شود و کمتر باشند - بهکارگیری سرمایهها و ابتکارهای صاحبان سرمایه - یکی از بخشهای تکیه به مردم، همین بهکارگیری سرمایههای آنهاست - کلاً سیاست نظام اسلامی است. ما سرمایههای مالی و سرمایههای فکری و ذهنی مردم را برای پیشرفت کشور به کار میگیریم و انشاءالله ستون موفقیتها را برای این دولت هرچه طولانیتر میکنیم.
نکتهی دیگری که لازم است اینجا تذکر بدهم، این است: همهی کسانی که حرف میزنند - چه در مطبوعات، چه در تریبونها و منابر دیگر - مواظب باشند خدمات و تلاشهای صادقانهی دولت را بهخاطر کمبودها زیر سؤال نبرند. ما کمبودها و نقصها و ناکامیها را در بخشهای گوناگون انکار نمیکنیم؛ اما به هیچ وجه وجود نقص و کمبود نباید موجب شود که تلاشهای صادقانه و خدمات ارزنده و کارهای شده، زیر سؤال برود و انکار شود؛ که این بیانصافی است، و امیدواریم هیچکس این بیانصافی را نکند.
من میخواهم خواهش کنم که این سالِ آخر خدمت این دولت خدمتگزار، به مناقشات بیحاصل نگذرد؛ چه در درون دستگاه اجرایی، چه بین قوهی مجریه و قوهی مقننه، چه در مجموعهی نظام. گفتن، تذکر دادن، پرسیدن و نظارت - که از جمله کارهای مجلس شورای اسلامی است - یک حق مسلّم است؛ ما در این تردیدی نداریم و معتقدیم که نقد منصفانه و پاسخگویی منصفانه به نقد، به تقویت دستگاه و نظام کمک میکند، لیکن این نباید با مناقشات و گفتگوها و بگومگوهای لفظی اشتباه شود.
شما کارهای جدیدی را امسال شروع کردید که به نظر من کارهای خوبی است: مبارزهی با قاچاق به صورت کارآمد و بنیانی، وزارت رفاه و تأمین اجتماعی، سازمان گردشگری و میراث فرهنگی؛ اینها کارهای امسال شماست و شروع کار نو در سال آخر یک دولت، به نظر من نشانهی خوبی است از اینکه مسؤولان دولتی احساس نمیکنند که بناست تاریخ انقلاب و کشور با جابهجاییها ختم شود؛ نه، همچنانکه دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما میکاریم تا دیگران بخورند؛ ما بنیان میگذاریم تا دیگران تکمیل کنند؛ تا دیگران از آن استفاده کنند و بهره ببرند.
این سه کاری که شما امسال شروع کردید، به نظر من یکی از پیامهای بسیار خوب و مثبتی که دارد این است که دولت احساس نمیکند که چون سال پایانی دولت است، پس پایان نظام جمهوری اسلامی است؛ نه، دولت کارهایی را بنیانگذاری میکند، تا دیگران بیایند و انشاءالله آن را دنبال کنند. اتفاقاً این کارهایی که شروع شده، کارهای بسیار خوبی است. مسألهی قاچاق حقیقتاً برای کشور خطر است و مبارزهی کارآمد با قاچاق یکی از خدمات بسیار بزرگ است. رفاه و تأمین اجتماعی هم کلاً ناظر به طبقات محروم است و سازمان گردشگری و میراث فرهنگی هم که ما قبلاً از آن تمجید زیادی کردهایم؛ اگر زیادتر بگوییم، میترسیم زیادیشان بشود! امیدواریم که انشاءالله همهشان موفق و مؤید باشند.
من از خدای متعال میخواهم که به شماها توفیق دهد و کمکتان کند. انشاءالله شماها توفیق خدمتگزاری برای این نظام و کشور و دولت معزز جمهوری اسلامی را تا آخر عمرتان داشته باشید و همیشه در خدمت این نظام باشید و برای این نظام کار کنید و تا روز آخر هم - یعنی روزِ آخر این سالِ آخر را مثل روزِ آخر سالِ اول بدانید - هیچ تغییری در انگیزه و اهتمام شما انشاءالله به وجود نیاید و خدای متعال از شما راضی باشد و مردم هم راضی باشند.
تأکید میکنم آن دو تا ستون را حتماً ترسیم کنید. من دو، سه مرتبه با آقای خاتمی در همین سال پاسخگویی - البته چه قبل از فروردین امسال، چه بعد از فروردین - دربارهی این قضیه صحبت کردهام. هیچ اشکالی ندارد که مجموعهی دولت مشخص کند که این بخش از مجموع عملکردش مثبت است؛ این بخش، منفی؛ چون آن بخش که مجموع عملکردش منفی است، معنایش این نیست که بد کار کرده، بلکه ممکن است کمبود منابعش، نداشتن امکانات و نبودن زیرساختهایش در عملکردش مؤثر بوده است، که البته کاملاً عملی و ممکن است. حداقل کار این است که در هر بخشی از بخشها، ستون موفقیتها را با ستون عدم موفقیتها کنار هم بگذارند و به مردم نشان بدهند، تا مردم جمعبندی کنند. البته اعتقاد من این است که این تراز، تراز مثبتی خواهد شد؛ یعنی جمعبندی، جمعبندی مثبت خواهد شد. نباید مردم تصور کنند که ما فقط جنبههای مثبت را میگوییم و منفیها را نمیگوییم.
به من تذکر دادند که این تجمیع کارهای مربوط به ایثارگران در بنیاد ایثارگران هم کار خوبی بوده. بله، این را هم من تصدیق میکنم؛ یادم نبود که بگویم. این هم یکی از آن کارهای بسیار خوبی بود که انجام گرفت؛ امیدواریم انشاءالله این کار هم کار موفقی باشد و پیش برود و انشاءالله پیش هم میرود و به نفع ایثارگران تمام میشود.
خداوند شماها را موفق و مؤید بدارد