1361/10/30
خاطره آیتالله خامنهای از جلسه معرفی آقای بازرگان به عنوان نخست وزیر
آنچه که در این زمینه به عنوان خاطره مىتوان بیان کرد همان جلسهاى است که فرمان نخست وزیرى آقاى مهندس بازرگان در آن خوانده مىشد بوسیلهى آقاى هاشمى رفسنجانى، در حضور خبرنگاران خارجى از سراسر دنیا، و ما هم در آن جلسه بودیم. و حالتى که در آن جلسه بر همهى ماها حاکم بود یک حالت فراموشنشدنى بود، گویا بعد از سالها آرزو و امید مشاهده مىکردیم که یک رویاى دور دارد به تحقق مىپیوندند و یک دولتى از سوى امام و رهبر انقلاب دارد تشکیل مىشود؛ و شعفى که آن روز همهى ماها داشتیم فراموش نشدنى است. البته آن روز آقاى مهندس بازرگان هم در مقابلهى با حکم امام برخورد طبیعىاى داشت؛ پاسخ ایشان به آن نصب آن چیزى نبود که بعدها در یک سخنرانى در دانشگاه گفتند. آنطور که یادم است قولاً و صراحتاً و کنایتاً فهماندند که از وی توقع کارهاى انقلابى دشوار بنیانکن نباید کرد. در این جلسهاى که من اشاره کردم اینجور برخوردى نداشتند، برخورد مؤدبانهى خوبى بود و جلسهى تاریخى و فراموش نشدنىاى بود. اما اینکه تبیین من از این مسأله چیست؛ بنده همین اندازه باید عرض بکنم که امام به معرفى بعضى از دوستانمان و با سابقهى آشنائیهاى خودشان مهندس بازرگان را به عنوان رئیس یک دولت موقتى که باید زمینه را براى استقرار جمهورى اسلامى فراهم بکند معین کردند، و مهندس بازرگان با سوابقى که داشت و معرفتى که همهى ماها و از جمله خود شخص شخیص امام نسبت به سوابق فکرى ایشان داشت، داراى چیزى که بتوان روى آن به عنوان نقطهى منفى انگشت گذاشت نبود؛ یک فرد معتقد به اسلام بود که رهبرى امام را پذیرفته بود و قول مىداد که در خط امام حرکت بکند و هیچ کار عملىاى هم قبلاً در این موردها، در این زمینهها از ایشان دیده نشده بود، حسن ظنّ همه را به خود جلب مىکرد؛ و لذا بود که ایشان به نخست وزیرى انتخاب شد. منتها بعد ترکیب دولت موقت و برنامههایى که پیش آمد یک مقدارى متصورات قبلى را تغییر داد، و همانها هم موجب شد که عاقبت هم ایشان از دولت، از این حکومت کنار بروند و دولت ایشان ساقط بشود، یا استعفا بدهد.
مصاحبه مطبوعاتی ۱۳۶۱/۱۰/۳۰
مصاحبه مطبوعاتی ۱۳۶۱/۱۰/۳۰