• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1382/08/08

بیانات در دیدار جمعی از اساتید دانشگاه‌ها

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌
 
از بیاناتی که برادران عزیز و خواهر محترممان فرمودند، خیلی متشکّرم. بیشک آن‌چه از طرف استادان محترم در این جلسه مطرح میشود، در روند آینده کارِ علم و تحقیق در کشور تأثیر خواهد گذاشت. در این هیچ شکّی نداشته باشید.
 
سال گذشته که دوستان در این‌جا پیشنهادهایی مطرح کردند، جمعی موظّف شدند و پس از پیگیری و ملاقات با بعضی از پیشنهاد دهندگان، راههای عملی و اجرایی شدن برخی از پیشنهادها را بررسی کردند. در این جلسه هم آنچه که آقایان فرمودید، پیگیری خواهد شد. البته من نسبت به برخی از نقطه‌نظرات و بیاناتِ دوستان، نظراتی دارم که چون وقت کم است به آنها نمیپردازم و فقط دو سه نکته را عرض میکنم:
 
اوّل این‌که باید نگاه ما به مسائل آموزش عالی و تحقیقات کشور در همه رشته‌ها، نگاه خوشبینانه باشد، نه نگاه بدبینانه و همراه با تأسّف و تأثّر. البته نه به‌خاطر این‌که ما نباید آرزوی پیشرفت و سرعت عمل در این زمینه داشته باشیم - بدیهی است که ما هر مقدار که در زمینه آموزش عالی و تحقیق و گرم‌کردن فضای علم و پژوهش در کشور پیش برویم، کم است و هنوز راه طولانیای در پیش داریم - بلکه به‌خاطر این‌که ما باید به آنچه که در طول سالهای بعد از انقلاب و بخصوص آنچه که در سالهای اخیر پیش آمده، نگاه کنیم و بدانیم که شتاب خوبی پیدا کرده‌ایم و دانشگاههایمان در این زمینه پیشرفت خوبی کرده‌اند. آن‌طور که بنده استفسار کردم و مسؤولان مورد وثوق - آقای رئیس‌جمهور و بعضی دیگر از مسؤولان - به من گزارش دادند، بودجه تحقیقاتی در همین چند سال اخیر خیلی بالا رفته و آن‌طور که دانشگاهیان مورد اعتماد از گوشه و کنار دانشگاههای کشور اطّلاع میدهند، بحمداللَّه عملاً میدان و کار تحقیقاتی و میل به پژوهش در دانشگاهها زیاد شده و جایگاه خوبی پیدا کرده است. این، نشان‌دهنده سیْرِ ماست. شاید اگر در مقام توقّع و انتظار باشد، من انتظارم از شما کمتر نیست؛ من خیلی توقّعم برای پیشرفت این‌گونه امور زیاد است و اگر این توقّع نباشد، پیش نمیرویم. نمیخواهم نصیحت کنم که بیش از این توقّع و انتظار نداشته باشید - چرا؛ داشته باشید و دنبالش حتماً حرکت کنید - بلکه میخواهم بگویم نگاه نباید نگاهِ بدبینانه و همراه با تأسّف باشد. نگاه باید خوشبینانه باشد و با همین نگاه ما وارد میدان شدیم و به فضل پروردگار جلو هم رفتیم و باز هم جلوتر از این خواهیم رفت و ان‌شاءاللَّه تحقیقات در زمینه‌های مختلف، رشد شایسته خودش را پیدا خواهد کرد؛ واقعیت این را به ما میگوید.
 
نکته دوم این است که بنده - همان‌طور که بعضی از دوستان اشاره کردند - چند سالی است که مسأله نهضت نرم‌افزاری را در محیط علمی کشور مطرح کرده‌ام. این، یعنی چه؟ یعنی ما نباید به فراگیری قانع باشیم؛ باید هدفِ تحقیق و آموزش ما تولید علم باشد؛ یعنی رسیدن به آن‌جایی که نوآوریهای علمی در فضای موجود بشری، از آن‌جا شروع میشود. ما از لحاظ استعداد، نسبت به کسانی که دانش را در دنیا تولید کردند، گسترش دادند، پیش بردند و بر اساس دانش، فنآوریهای پیچیده را به‌وجود آوردند، کمبود نداریم. البته تولید علم به معنای این نیست که ما ترجمه و فراگیری را نفی کنیم؛ نه، آن هم لازم است، بلکه من میگویم در ترجمه و فراگیری نباید توقّف کرد.
 
بر اثر شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مسأله استعمار - که نقش استعمار در مطلبی که مورد نظر من است، بسیار زیاد است - بخشی از دنیا زودتر از یک بخش دیگر و به کمک وسیله شتابنده‌ای به سمت قلّه‌های علمی حرکت کرد. این بخش از این وسیله شتابنده استفاده کرد و به جلو رفت و این وسیله را روزبه‌روز شتابنده‌تر و تواناتر کرد و با بالا بردن کاربری آن، به دستاوردهای علم رسید؛ در حالیکه ما با همه پیشرفت علمی، محاط به جهالتهای فراوانیم. ساکنان آن بخش از دنیا، پیشرفتهای علمىِ شگفت‌آوری کردند و بعد هم سیاست کلّیشان این شد که علم را در اختیار خودشان بگیرند و اجازه ندهند که کشورهایی که عقب مانده‌اند، به آنها برسند و یا از آنها جلو بزنند! حتماً شما از محدودیتهایی که برای برخی از فنآوریهای پیشرفته وجود دارد که مطلقاً نبایستی به هیچ نقطه‌ای از نقاط دنیا درز پیدا کند، مطالب زیادی شنیده‌اید.
 
استعمار، هم در پیشرفت علمىِ یک بخش از دنیا نقش داشت و هم تواناییاش بر استعمار، ناشی از میزان پیشرفت علمیاش بود که از آن پیشرفت، استفاده سیاسی کرد. مانند انگلیس که از کشتی بخار برای استعمار هند استفاده نمود و استعمار هند کمک کرد که کشتی بخار به کشتیهای پیشرفته‌تری تبدیل شود و تسلّط بر هند و نقاط دیگر را نیز بیشتر کند. به این ترتیب، علمی که محدود و محصور به خودشان بود، در خدمت استعمار قرار گرفت و استعمار در خدمت علم!
 
ما باید از محاصره موجود که کشورهای جهان سوم در آن قرار گرفته‌اند، خودمان را خارج کنیم. این فقط وظیفه ما نیست، بلکه وظیفه همه ملتهای دنیاست که در دوره‌ای از کاروان علم عقب ماندند. من اعتقاد راسخم - که این اعتقاد با نظر خبرگان و کارشناسان فن تأیید شده است - این است که ما میتوانیم این کار را بکنیم. این مُهر «نمیتوانیم» و «نمیتوانید» را که یکی از بخشهای عمده سیاست فرهنگی دشمنان بوده، بایستی از ذهن خودمان پاک کنیم. البته من احساس میکنم که در همین زمینه هم میتوانیم پیشرفت کنیم؛ چرا که الان میبینم شما استادان و دانشجویان در محافل دانشجویی، از نهضت نرم‌افزاری و تولید علم به‌عنوان شعارهای عملی و فعّال یاد میکنید. این، خیلی موفقیّت است که ما به این فکر افتاده‌ایم و این موضوع به‌صورت شعار، درخواست و خواسته درآمده است.
 
نکته سوم این است که همه این کارها فقط احتیاج به پول و استعداد ندارد، بلکه احتیاج به مدیریّت شایسته دارد که این برمیگردد به بخشهای مدیریّتی دانشگاه؛ چه رؤسای دانشگاهها و دانشکده‌ها و مراکز تحقیقاتی، چه مدیران دستگاههای دولتی که مربوط به علمند؛ مثل وزارتخانه‌های علوم، بهداشت و آموزش و پرورش. اینها وظایف سنگینی دارند. چون ظاهراً وزرای محترم این‌جا تشریف دارند، این نکته را بگویم که آنها بشنوند و دنبال کنند: کسانی که در وزارتخانه‌ها و دانشگاهها مسؤولیت مدیریّتی دارند، با تشخیص درست و اهمیت دادن به موضوع، میتوانند نقشی بسیار مهمّ و تعیین کننده در این هدفی که مورد علاقه همه ماست، ایفا کنند.
 
ما امروز استعدادهای زیادی در کشور داریم که بایستی شناسایی، جمع و هدایت شوند و باید به آنها عملاً تفهیم شود که برای استعدادشان ارزش قائلیم. همین مسائل مادّی و پول و پاداش - که در خلال فرمایشات بعضی از دوستان بود - عملی است؛ لکن بر مدیریّتِ این کار متوقّف است. البته شورای عالی انقلاب فرهنگی هم در این زمینه مسؤولیت و نقش دارد. اعضای این شورا هم بایستی به این مسائل توجّه کنند، تا این آرزوها تحقّق پیدا کند.
 
آخرین نکته این است که مسأله تولید علم فقط مربوط به علوم پایه، تجربی و ... نیست، بلکه شامل همه علوم و از جمله علوم انسانی است. ما بخصوص در زمینه علوم انسانی، برخلاف آنچه که انتظار میرفت و توقّع بود، حرکت متناسب و خوبی نکرده‌ایم، بلکه مفاهیم گوناگون مربوط به این علم را - چه در زمینه اقتصاد و چه در زمینه‌های جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و سیاست - به شکل وحی مُنزل از مراکز و خاستگاههای غربی گرفته‌ایم و به‌صورت فرمولهای تغییر نکردنی در ذهنمان جا داده‌ایم و بر اساس آن میخواهیم عمل و برنامه خودمان را تنظیم کنیم! گاهی که این فرمولها جواب نمیدهد و خراب درمی‌آید، خودمان را ملامت میکنیم که ما درست به‌کار نگرفته‌ایم؛ در حالیکه این روش، روشِ غلطی است. ما در زمینه علوم انسانی احتیاج به تحقیق و نوآوری داریم. مواد و مفاهیم اساسیای هم که بر اساس آن میتوان حقوق، اقتصاد، سیاست و سایر بخشهای اساسی علوم انسانی را شکل داد و تولید و فراوری کرد، به معنای حقیقی کلمه در فرهنگ عریق و عمیق اسلامی ما وجود دارد که باید از آن استفاده کنیم. البته در این قسمت، حوزه و استادان مؤمن و معتقد به اسلام میتوانند با جستجو و تفحّص، نقش ایفا کنند. این‌جا از آن‌جاهایی است که ما باید به تولید علم برسیم.
 
یکی از آقایان راجع به مسائل اقتصاد صحبت کردند. اشکالاتی که ایشان اشاره کردند، تقریباً همه‌اش مورد قبول بنده است؛ اما علّت این‌که گاهی این مسائل در بدنه کارشناسی مورد توجّه قرار نمیگیرد، همین است که وحی مُنزلهایی از غرب در زمینه اقتصاد به ذهنشان آمده که با سیاست و مقاصد استعماری و استثماری کمپانیها، سرمایه‌دارها و شرکتهای بزرگ دنیا آمیخته است که در ذهنها جا افتاده و ممکن است بعضی درست، بعضی نیمه درست و بعضی صددرصد غلط باشد، که بایستی آنها را تحلیل کرد و فهمید.
 
از دوستان عزیز و از جناب آقای دکتر «ندیمی» که زحمت کشیدند و جلسه را اداره کردند، تشکّر میکنم. از این‌که افراد بیشتری آماده و مایل بودند که صحبت کنند، خوشبخت و خوشحالم. بنا بر این است که این جلسه، جلسه‌ای صمیمی، خودمانی و غیر رسمی باشد و باقی بماند. بیشترین استفاده‌ای که من از این جلسه میکنم، این است که در محیطی دوستانه و متشکّل از اهل علم، شرکت کنم تا مسائلی که از نظر آنها مهم شناخته میشود، مطرح گردد. این جلسه، هم باعث میشود که فضای تصمیم‌گیری کشور تحت تأثیر قرار گیرد؛ چون مسؤولان دولتی از آنچه این‌جا گفته میشود، اطّلاع پیدا میکنند؛ هم به استادان، دانشمندان و اهل علم ما این فرصت را میبخشد که درباره مهمترین مسأله‌ای که برایشان مطرح است فکر کنند و بدانند که میتوان آن را مطرح و در فضا منتشر کرد و تصمیم‌گیریها را تحت تأثیر قرار داد. این برای ما مغتنم است. علاوه بر این، خود من هم از آنچه که آقایان بیان کردید، استفاده میکنم. ان‌شاءاللَّه موفّق و مؤیّد باشید.
 
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته‌