• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1394/08/02

زینبم من پیام‌آور کربلایم | مدیحه‌سرایی آقای طاهری

چهارمین شب عزاداری محرم ۱۴۳۷ و عزاداری شام غریبان در حسینیه امام خمینی برگزار شد. در این مراسم آقای محمد طاهری به مدیحه‌سرایی پرداخت. پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR متن اشعار خوانده‌شده توسط ایشان را منتشر می‌کند.


https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif
باید که تن از راحت ایام گرفتن
دل را ز هوس‌خانه اوهام گرفتن
ناکام شد آن کس که به یک عمر ندانست
از ساغر دنیا نتوان کام گرفتن
از تیر و کمان اجلت نیست رهایی
هر گور نشانی‌ست ز بهرام گرفتن
از صائب تبریز بخوانیم که بر ماست
از شعر ترش خواندن و الهام گرفتن
صائب! ز فلک کام گرفتن به تملق
از مردم نوکیسه بُود وام گرفتن
ای مرغک عاشق! پر پرواز طلب کن
تا چند چنین لانه به هر بام گرفتن
تا چند سرا از قفس دام گزیدن؟
تا چند سراغ هوس خام گرفتن
ای دل بطلب وعده دیدار که زیباست
آرام دل از یار دلارام گرفتن
فرمود که باید دل از این دام گرفتن
عبرت ز دغلکاری ایام گرفتن
فرمود بترسید که رایج شود این بار
مردان شدن و مرد خدا نام گرفتن
از مثل یزید آیه تطهیر شنیدن
از آل امیه خط اسلام گرفتن
ماییم که از دست علی جام گرفتیم
ما را چه نیاز است به برجام گرفتن
از خدعه دشمن بهراسیم؟ روا نیست
پیغام به او دادن و پیغام گرفتن
باید به شب میکده شوق، رسیدن
از جام شهادت می گلفام گرفتن
قربانی جان را به منا بدرقه گفتن
این‌گونه ز تن جامه احرام گرفتن
یا مثل حبیب و وهب و عابس و عباس
با سوختن جان و تن آرام گرفتن
یا همره سردار حسین همدانی
امضای بهشت از سفر شام گرفتن
پروانه علی‌اکبر مولاست که آموخت
با شمع سحر بال سرانجام گرفتن
 
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif
چه حالی دارد آن باغی که داغ باغبان دارد
که هر گلبرگ آن از شبنم اشکی نشان دارد
خدایا شمر با خنجر، سنان با نیزه، خولی سر
گروهی سنگ در کف،‌ حرمله تیر و کمان دارد
بگو از خیمه تا گودال راهی نیست، می‌دانی
ز روی تل ببیند سر، مگر خواهر توان دارد؟
نفس تازه نکرده خصم نعل تازه زد بر اسب
بر اجساد شهیدان خصم ده اسب دوان دارد
جدا کردند از جسم پدر آن‌گونه دختر را
مگر غیر از پدر دختر کسی را همزبان دارد؟
یکی از خولی آزرده، یکی خونین‌جگر از شمر
یکی از حرمله دلخون، یکی زخم از سنان دارد
یکی آزرده از سیلی، یکی آتش به دامانش
یکی تاول زده پایش، یکی اشک روان دارد
مپرسید از رباب و درد دل‌های غروب او
که دارد شیر اما ماتم شیرین‌زبان دارد
 
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif
زینبم! قدکمان و پریشان
در پی تو به شام غریبان
 
می‌زند خواهر تو
بوسه بر حنجر تو
پیش چشمم به نیزه سر تو
روی خاک زمین پیکر تو
 
تا که رفتی شد قیامت
آتش افتاد در خیامت
 
ای حسین جان ای حسین جان
ای حسین جان ای حسین جان

 
امشب است اولین شام دوری
تا سحر میهمان تنوری
 
جز غم تو غمی نیست
این که داغ کمی نیست
زخم جسم تو را مرهمی نیست
بی تو این جا مرا محرمی نیست
 
می‌شوم من راهی شام
تا که بر جا باشد اسلام
 
ای حسین جان ای حسین جان
ای حسین جان ای حسین جان

 
می‌روم بی تو منزل به منزل
تا که گردد قیام تو کامل
 
راوی ماجرایم
با صدای رسایم
من پیام‌آور کربلایم
تیغ من می‌شود خطبه‌هایم
 
ای تو قربانا قلیلا
ما رأیت إلا جمیلا
 
ای حسین جان ای حسین جان
ای حسین جان ای حسین جان

 
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif
کربلا شهری است ای دل شهریارش زینب است
اعتبارش از حسین و اعتبارش زینب است
نام زینب با حسین حک گشته در ایوان دل
دل که شد بیت‌الحسین، نقش و نگارش زینب است
شیعه دارد در دلش یکتا کتاب قیمتی
ناشرش باشد حسین، آموزگارش زینب است
هر که نازد بر کسی زینب بنازد بر حسین
جان زهرا این حسین دار و ندارش زینب است
 
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif
بشکن سکوتُ
وقت قیامه
راه شهادت
دارد ادامه
 
کربلایی‌ام و جمکرانی‌ام
أنا یمانی أنا یمانی

 
چون که عهد خون بستیم
عهد خویش نشکستیم
لشکر دفاعِ از
حُرمت حرم هستیم
 
حسین حسین حسین آرام جانم
حسین حسین حسین روح و روانم

 
می‌رسد این شعار جهانی
أنا یمانی أنا یمانی

 
دیده‌ام شهادت را
شورش قیامت را
ای دلا تو می‌بینی
روز انتقامت را
 
حسین حسین حسین آرام جانم
حسین حسین حسین روح و روانم

 
در جبهه‌ها بود
شور حسینی
پاینده بادا
راه خمینی
 
شیعه با غیرت و همزبانی:
أنا یمانی أنا یمانی

 
می‌کنم رجزخوانی
در کلام پایانی
غم ندارد ایران با
سید خراسانی
 
حسین حسین حسین آرام جانم
حسین حسین حسین روح و روانم