• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1394/07/30

آب می‌گفت مرا از لب خود آب بده | مدیحه‌سرایی آقای سماواتی

دومین شب عزاداری محرم ۱۴۳۷ در حسینیه امام خمینی برگزار شد. در این مراسم آقای مهدی سماواتی پیش از سخنرانی به مدیحه‌سرایی پرداخت. پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR متن اشعار خوانده‌شده توسط ایشان را منتشر می‌کند.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif
بیا که از قدمت سبزی بهار بیاید
بیا که روشنی روز و روزگار بیاید
خزان ظلم به تاراج باغ دست گشوده
بیا بیا که به همراه تو بهار بیاید
بیا که عیسی پشت سرت نماز بخواند
بیا که خضر به پیش تو پرده‌دار بیاید
جهان به خاک فتاد از حکومت بت و بت‌گر
بیا که دولت قرآن به روی کار بیاید
بشر در آروزی نهضتت نشسته، الهی
که نخل آرزویش زودتر به بار بیاید
نخواهمت که بگریی ولی به گریه دعا کن
که وقت رفتن ایام انتظار بیاید

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif
ای فروغ دل مصباح هدی یا عباس
ای همه جان جهانت به فدا یا عباس
رتبه‌ات فوق تمام شهدا یا عباس
ای حسین دگر شیر خدا یا عباس
 
پسر شیر خدا شیر حسین‌بن‌علی
دست رزمنده و شمشیر حسین‌بن‌علی

 
تو به رخ لاله عباسی دو فاطمه‌ای
تو حسین دگر و باب نجات همه‌ای
مرگ شمع تو، تو پروانه بی‌واهمه‌ای
میزبان علی و فاطمه در علقمه‌ای
 
گرچه زهرا به کنارت عوض مادر بود
اولین زائر دیدار تو پیغمبر بود

 
ای همه خلق جهان بنده آقایی تو
خضر با آب بقا تشنه سقایی تو
شهدا داده دل از کف به دل‌آرایی تو
خجل از تشنه‌لبان دیده دریایی تو
 
بحر از شوق کف دست تو بی‌تاب شده
آب با یاد لبت سوخته و آب شده

 
آب می‌گفت: مرا از لب خود آب بده
بحر می‌گفت: ز اشکم گهر ناب بده
موج می‌گفت: مرا با تب خود تاب بده
مشک می‌گفت: بتاز، آب به ارباب بده
 
دشت و صحرا و مه و ماهی و موج و یم و مشک
همه گشتند بر احوال تو تبدیل به اشک


https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif
دیگر از دیدار طفلان حسین شرمنده بودم
تیر زد دشمن به چشمم تا که طفلان را نبینم
گفتم اینک خوب شد، خوب است برگردم به خیمه
ناگهان بر سر فرود آمد عمود آهنینم

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif
کنار علقمه تماشایی‌ام
خجل از این منصب سقایی‌ام

که آبی ندارم
جوانی ندارم

دیگر مرا سقا نخوانید
چشم‌انتظار من نمانید

 
واویلتا آه و واویلا
واویلتا آه و واویلا

 
سیلاب اشکم راه صحرا گرفت
علقمه بوی عطر زهرا گرفت

نشسته کنارم
نشسته کنارم

دیگر مرا سقا نخوانید
چشم‌انتظار من نمانید

 
واویلتا آه و واویلا
واویلتا آه و واویلا