1393/04/21
دیدار شاعران ۹۳ | شعرخوانی آقای موسی عصمتی
در شب ولادت حضرت امام حسن مجتبی علیهالسلام محفل شعرخوانی جمعی از شاعران کشور در حضور حضرت آیتالله خامنهای برگزار شد. آقای موسی عصمتی، از شاعران کشورمان در این دیدار شعری را قرائت نمود که پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR متن و صوت این شعر را منتشر میکند.
[برای دریافت فایل صوتی به این صفحه مراجعه کنید]
آیا شما نشانهای از من ندیدهاید؟
کوهی درست رو به شکستن ندیدهاید؟
رودی بدون فرصت برگشت تا ابد
آرام و سربهزیر و فروتن ندیدهاید؟
اینجا کنار بغض سرازیر ریلها
ساکی در آستانه رفتن ندیدهاید؟
ساکی بدون نان و پنیر و کمی لباس
ساکی میان رفتن و ماندن ندیدهاید؟
در چاههای بسته این شهر یک زمان
از این قبیله باز تهمتن ندیدهاید؟
مردی شبیه رودکی اما شکستهتر
در بلخ یا حوالی کدکن ندیدهاید؟
بوداتر از همیشه تاریخ بامیان
آماج سنگهای فلاخن ندیدهاید؟
مردی که رنگ مات عصایش سفید بود
مردی شبیه چلچله اصلاً ندیدهاید؟
مردی که آه مثل من انگار گم شدهست
چون سوزنی میانه انبار گم شدهست
مردی که باز بغض عصایش رها نشد
هرچند روضه خواند، عصا اژدها نشد
مردی که باز با پر قمری پرید و رفت
با چشم تا ابد تر قمری پرید و رفت
در کوچههای گریه بسیار خنده شد
از دست سنگهای زمان پرنده شد
کوهی درست رو به شکستن ندیدهاید؟
رودی بدون فرصت برگشت تا ابد
آرام و سربهزیر و فروتن ندیدهاید؟
اینجا کنار بغض سرازیر ریلها
ساکی در آستانه رفتن ندیدهاید؟
ساکی بدون نان و پنیر و کمی لباس
ساکی میان رفتن و ماندن ندیدهاید؟
در چاههای بسته این شهر یک زمان
از این قبیله باز تهمتن ندیدهاید؟
مردی شبیه رودکی اما شکستهتر
در بلخ یا حوالی کدکن ندیدهاید؟
بوداتر از همیشه تاریخ بامیان
آماج سنگهای فلاخن ندیدهاید؟
مردی که رنگ مات عصایش سفید بود
مردی شبیه چلچله اصلاً ندیدهاید؟
مردی که آه مثل من انگار گم شدهست
چون سوزنی میانه انبار گم شدهست
مردی که باز بغض عصایش رها نشد
هرچند روضه خواند، عصا اژدها نشد
مردی که باز با پر قمری پرید و رفت
با چشم تا ابد تر قمری پرید و رفت
در کوچههای گریه بسیار خنده شد
از دست سنگهای زمان پرنده شد