پیام به کنگره عظیم حج
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
الحمدللَّه ربّالعالمین والصّلاة والسّلام علی رسوله الأمینالکریم، و علی اله المیامین و صحبة المنتجبین.
بار دیگر روزهای خاطره ساز حج فرا رسیده و منادی پروردگار، دلهای پُرشوق و التهابِ مؤمنان را بدان کعبهی امید فرا خوانده، و از هر سوی جهان گروهی سعادتمند را در پایگاه دعوت ابراهیمی و خاستگاه دین محمدی (صلّیاللَّهعلیهوالهوسلّم) گرد آورده است.
اکنون فرصت مغتنمی است که این نمونهی منتخب امت بزرگ اسلام، خود را و امت واحده و آئین صلاح و فلاح آن را با نگاهی ژرف بنگرد و حقیقتی را که در حصارهای قومیت و نژاد و زبان، کمتر میتوان بدان پرداخت، در گسترهی این میعادگاه جهانی به چشم آورد.
در میان واقعیتهای بزرگی که در این تدبر و خودنگری جلوه میکند دو چیز از همه برجستهتر است؛ نخست: غنا و عظمت سرمایهیی که امت اسلامی از آن برخوردار است. و دیگر: سهمگین بودن خطری که درکمیناین سرمایهی بزرگ است.
سرمایهی بزرگ امت اسلامی، آئین اسلام و معارف رسا و روشن و مقررات متین و دستور جامع آن برای زندگی انسان است. اسلام با ارائهی بینشی خردمندانه و عمیق در بارهی جهان و انسان و با توحید ناب و دستورالعمل اخلاقی و معنوىِ حکمتآمیز و ارائهی مقررات و نظامات سیاسی و اجتماعی مستحکم و فراگیر و اعمال و وظائف عبادی و فردی، همهی آحاد بشر را دعوت میکند تا: هم درون خود را از زشتیها و ضعفها و پستیها و آلودگیها برهانند و در باطن خود فروغ ایمان، و خلوص، و وارستگی، وصمیمیت، و محبت، و امید، و نشاط را بیفروزند، و هم دنیای خود را از فقر و جهل و ظلم و تبعیض و عقبماندگی و ایستایی و زورگویی و تحمیل و تحقیر و تحمیق رها سازند.
برای فراهم شدن زندگی سعادتمندانه و مطلوب انسان، هم تزکیهی اخلاقىِ فرد که گوهر او را از زشتیها و آلودگیها برهاند، و هم حرکت و تلاش جمعی که میدانهای زندگی را بروی او بگشاید و او را در چالشِ ناگزیرش با طبیعت و با نگهبانان رژیمهای ستم و استکبار یاری دهد، ضروری و حتمی است.
اسلام با معنا کردن زندگی و هستی و با نشان دادن راه درست آن، انسان را در فراهم آوردن زندگی حقیقتاً سعادتمندانه یاری میدهد و صراط مستقیم الهی را به او معرفی میکند. همهی احکام و دستورهای اسلامی، و همهی خطوط اصلی در شیوههای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی اسلام، و همهی عبادات و مقررات فردی و جمعی اسلام، اجزاء درهم تنیدهی این نسخهی زندگی بخش و سعادتآفرین است.
همین مراسم جاودانهیی که حجگزاران در آستانهی آنند، خود مجموعهی گویا و پرنکتهیی است از ذکر و شور و حال معنوی و درونی، در ضمنِ حرکت و تلاش و هماهنگی سازندهی جمعی.
حج، در آئینی پُر راز و رمز، و در آمیزهی شگفتآوری از شُکوه و خاکساری، و اقتدار و فروتنی، و حرکت وَ تلاش درونی و بُرونی، نمادی از مبارزه و جهاد نفسانی و جهانی انسانِ مسلمان، در راه تحقق حیات طیبهی انسانی را در برابر چشم آدمی میگذارد و حجگزار را به تمرین عملىِ وظائف بزرگ خود وادار میسازد.
امروزه جوامع گوناگون بشری، در خلاء معنویت و در سرگردانی و حیرت و گرفتاریهای بزرگ اجتماعی و فردی که بدست زر و زورسالاران جهانی بدان دچار شدهاند، به اسلام و رهنمودها و درسهای بزرگ آن نیازمندند، و دعوت اسلامی نه فقط برای ملتهایی که در آتش فقر و استضعاف میسوزند، بلکه به همان اندازه برای مردمی که در مردابهای پوچی و سرگردانی و فقر معنوی در کشورهای ثروتمند و پیشرفته دست و پا میزنند، جذاب و نافذ و امیدبخش است. گرایش روزافزون به اسلام در میان قشرهای جوان و آزرده از پوچىِ دنیای مادی در کشورهای پیشرفتهی غربی، که آمارها و تحقیقها بدان گواهی میدهد، نشانهی این جذابیت و نفوذ است.
مسلمانان جهان با درست شناختن و براستی قدر دانستن این سرمایهی بزرگ، قادر خواهند بود که تحولی حقیقی در زندگی خود پدید آورند و کشورهای اسلامی را از ضعف و وابستگی و عقب ماندگی و انحطاطی که امروزه بدان دچارند، نجات بخشند.
اگر روزی بر اثر کجفهمیها و غرضورزیها چنین وانمود میشد که اسلام فقط در محدودهی مسجد و محراب یا در زندگی فردی و درونىِ انسان به کار میآید و در عرصهی سیاست و اقتصاد و مبارزات اجتماعی و میدانهای بینالمللی، ساکت و بی تفاوت است، و اگر روزی نظریهی جدایی دین از سیاست، همچون دستمایهی قدرتهای استعماری و سلطههای ظالمانه و حکومتهای استبدادی برای خاموشکردن انگیزههای اصلاح طلبانهی مسلمانان و نابود ساختن زمینهی قیامهای اسلامی، به کار میرفت، امروزه با سربرافراشتن جمهوری اسلامی در ایران و فائق آمدن آن بر همهی توطئهها و دشمنیهای نظامی و سیاسی و اقتصادی، و یکتنه ایستادن آن در برابر جبههی وسیع کفر و استکبار و استبداد، و ناکام ساختن امریکا و صهیونیزم و همدستان آنان که با همهی توان به نابودی یا انحراف آن کمر بسته بودند، و رشد و اقتدار روزافزون بیست سالهی آن، همهی آن کج فهمیها و غرضورزیها خنثی گشته و نظریهی سیاسی و اجتماعی اسلام، حقانیّت و درستی خود را در میدان عمل به اثبات رسانده است.
جمهوری اسلامی با پیمودن مسیری دشوار که یکسره پوشیده از مانعها و دامهایی بود که سردمداران نظام سلطهی جهانی و زر و زورمداران بینالمللی بر سر راه او نهاده بودند و با پیروز شدن در نبرد نظامی هشت ساله و نبردهای سیاسی و امنیّتی و اقتصادی و تبلیغی بیست ساله، توانسته است قدرت خود را در ادارهی کشور، و بسیج تودههای میلیونی، و پیشبینی و مقابله با حوادث بزرگ، و حضور موفّق در چالشهای بینالمللی به اثبات برساند و توانایی و ابتکار خود را در سازندگی و پیشرفت و ترمیم ویرانیها آنهم با وجود صف آرائیهای ظالمانهی جهانی در برابر خود و نداشتن هیچگونه کمک سیاسی و اقتصادی از بیرون، در معرض دید همگان بگذارد. و علاوه بر اینها نهضت بیداری مسلمانان و اقدامهای بزرگ ملل اسلامی را که نشانهی زنده شدن هویت اسلامی در آنان است تقویت و تسریع کند. امروز به برکت پیروزی اسلام در ایران، در همه جای جهان اسلام موج بیداری اسلامی رو به افزایش و اقتدار است.
اینک این اسلام است که سرافرازتر از همیشه در صحنهی حیات بشر، حضور و قدرت خود را بر همگان آشکار میسازد و فروغ امید را در دل انسان رنج کشیدهی این عصر بر میافروزد. و این است بزرگترین سرمایهی امت اسلامی.
ولی در راه بکار گرفتن این سرمایهی بی زوال، خطرهای بزرگی کمین گرفته است، و بزرگترین این خطرها یکی خطر درونی است و دیگری خطری از بیرون.
خطر درونی که دشمن قدیمی امت اسلامی است همان کج فهمی و جمود و تحجّر، یا خودباختگی و التقاط، یا نومیدی و ضعف نفس، یا تردید و وسوسهی فکری، و یا مجموعهیی از اینها و امثال آن است. ملت رشید و پیشرو ایران برهبری امام خمینی عظیم راحل، دشمن درونی را شکست داد و بر آن فائق آمد تا توانست در جبهههای سیاسی و نظامی پیروز شود و نظام جمهوری اسلامی را در کشور خود مستقر و در مدت بیست سال در راه آن مجاهدت کند.
ولی تا دشمن بیرونی در مقابله با اسلام و جمهوری اسلامی فعال است، خطر سر برآوردن آن دشمن درونی نیز همواره هست و مسؤولان نظام اسلامی در ایران، این را خطری بالقوّه بزرگ و جدّی میشمارند. آنچه ما آنرا تهاجم فرهنگی دشمن مینامیم و پیوسته مردم هوشیار خود و بیش از همه جوانان را به مجاهدت در برابر آن فرامیخوانیم، همانا کوشش همه جانبهی دشمنان ما با استفاده از همهی ابزارهای تبلیغی و خبری و سیاسی و امنیتی برای برانگیختن همین دشمن درونی است.
حقیقت آن است که امپراتوری بینالمللی زر و زور، به سردمداری امریکا، با همهی توان خود در برابر تأثیر جمهوری اسلامی بر جهان اسلام، به جدّ و جهد مشغول است.
رژیم امریکا و شبکه بینالملل صهیونیزم با مأیوس شدن از مقابلهی نظامی و اقتصادی با ایران اسلامی، اینک بر تلاش تبلیغی و سیاسی خود افزودهاند. هدف از این تلاش، تأثیرگذاری بر فکر و روحیهی مسلمانان علاقهمند به جمهوری اسلامی در سراسر جهان و نیز بر ذهن و فکر مردم مؤمن ایران است.
آنان در این صددند که جمهوری اسلامی را که امروزه در جهان، مظهر جامعیت اسلام شمرده میشود، در موضع دفاعی قرار داده، ابتکار عمل را در میدان معارضه با دشمنانش از دست او خارج کنند، و برای این مقصود در چهرهیی منافقانه و ریاکار، شعارهای مردم پسند مانند: حقوق بشر، آزادی، مبارزه با تروریسم، دفاع از حقوق زن و امثال آن سر میدهند و جمهوری اسلامی را به بیاعتنایی به این شعارها، متهم میسازند.
رژیم امریکا در حالی از حقوق بشر دم میزند که زشتترین تصویر از نقض حقوق بشر را در رفتار مستکبرانهاش با ملتهای ضعیف جهان از خود بر جای میگذارد؛ در حالی ادعای مبارزه با تروریسم میکند که خطرناکترین تروریستها را در حمایت خود قرار میدهد؛ در حالی از دموکراسی سخن میگوید که از مستبدترینِ حکومتها در برخی مناطق جهان پشتیبانی میکند؛ در حالی بنام آزادی شعار میدهد که کمترین سخن آزادانه را در افشای ماهیت رژیم صهیونیستی و نقشههای خطرناک و ستمهای روزافزون یهودیان صهیونیست - نه در کشور خود و نه در هر جای دیگر که بتواند - تحمل نمیکند؛ در حالی بنام حقوق زن بر ضدّ جمهوری اسلامی تبلیغ میکند که زن امریکایی در خانواده و در محیط کارش مورد تعدّی و سوءاستفاده و اهانت است؛ در حالی خود را پرچمدار مشارکت مردمی در حکومت میشمارد که هر جا مردم مسلمان حکومتی تشکیل دهند، با همهی عدّه و عُدّه در مقابل آنان بمیدان میآید و از کودتاهای نظامی و توطئههای سیاسی بر ضد آنان با همهی وجود پشتیبانی میکند.
در قضاوت سیاسىِ امریکا، آوارگان فلسطینی و لبنانی که با اشغالگرانِ خانهی خود مبارزهیی مظلومانه میکنند، تروریستاند؛ ولی تروریستهای صهیونی که مستمراً به روستاها و شهرهای لبنان حملهی نظامی میکنند و زندانیان فلسطینی را با شیوههای قرون وسطایی شکنجه و آزار میدهند و خانههای فلسطینیان را خراب و بجای آن آبادیهای صهیونیستی احداث میکنند، شایستهی کمکهای میلیاردیاند!! نظامی همچون جمهوری اسلامی که مظهر قویترین پیوند میان مردم و مسؤولان است و قانون اساسی و همهی ارکان اصلی حاکمیت در آن و اصل نظامِ آن با رأی و اراده و انتخاب مردم تعیین و برگزیده شدهاند، غیر دموکراسی است؛ ولی مستبدترین حکومتهای فردی که در طی سالهای متمادی حتی یکبار مردمشان قدرت انتخاب حکومت و حاکم و قانون را نیافتهاند، مقبول و خالی از ایراد است! برای جمهوری اسلامی که هرگز به هیچ کشوری حملهی نظامی نکرده، داشتن سلاح غیر اتمی هم ناروا است و غصب و توقیف قطعات یدکی و هواپیما و بالگردانهای قبلاً خریداری شدهی آن مجاز است؛ ولی پر کردن منطقهی خلیج فارس از انواع سلاحها و جنگندههای غیر لازم و تجهیز روز افزون رژیم صهیونیستی به سلاح اتمی بیاشکال، بلکه لازم است! در منطق تبلیغاتی امریکا و شبکهی تبلیغاتی صهیونیستی، اعدام قاچاقچیان هروئین در ایران، نقض حقوق بشر است؛ ولی ربودن مردم لبنان و بمباران روستاها و تیرباران بیپناهانی که از روستای خود گریختهاند، حتی خدشهیی هم در حقوق بشر نیست! کمک به مسلمانان مظلوم در منطقهی بالکان برخلاف مقررات بینالمللی است؛ ولی راهاندازی کودتای نظامی در کشورها بوسیلهی سازمان سیا و موساد، با مقررات بینالمللی مخالف نیست! کمک به دولت عراق در هنگامی که به مردم حلبچه و جبهههای ایران حملهی شیمیایی میکند، جرم نیست؛ ولی کمک غذایی به ملت عراق که بر اثر محاصره امریکا سالانه پانصدهزار کودک آن تلف میشوند، جرم است!
رژیم امریکا با سیاههی جرائمی که فقط گوشهیی از آن گفته شد، مدّعی رهبری جهان و طرفدار جهان تک قطبی به ریاست سران و سیاستمداران کم وزن و گرفتار خویش است و بگمان باطل خود قادر خواهد بود ملت با شرف ایران و سیاستمداران پاکدامن و نظام ریشهدار و مردمىِ آن را در موضع دفاعی قرار دهد.
برادران مسلمان ما در همه جای جهان بدانند که نظام جمهوری اسلامی با قدرت و استحکام در راه روشنی که اسلام ناب محمدی (صلّیاللَّهعلیهوالهوسلّم) ترسیم کرده، به پیش میرود و ایران سرافراز با یکپارچگی مسؤولان کشور و وحدت کلمهی مردم مؤمن و رشیدش در ادامهی خط امام خمینی عظیم راحل همهی توطئههای اقتصادی و سیاسی و امنیتی و غوغاهای تبلیغاتی دشمن را پشت سر گذارده و روزبهروز به هدفهای بزرگ خود نزدیکتر خواهد شد، و همانطور که در این بیست سال بارها با نصرت الهی، دشمن را ناکام ساخته باز هم با ایمان و عمل صالح خود، نصرت و رحمت الهی را شامل حال خویش خواهد ساخت انشاءاللَّه.
در خاتمه از همهی برادران و خواهرانی که از هر نقطهی جهان در آن قبلهی دلها گرد آمدهاند تقاضا میکنم که دست تضرع برداشته صلاح کار همهی مسلمانان جهان و نصرت اسلام و مسلمین را از خداوند مسألت نمایند.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه - علی الحسینی الخامنهئی - بیستوهشتم اسفندماه یکهزاروسیصدوهفتادوهفت - مصادف با اول ذیالحجه 1419