1394/01/07
مگذار که معروف شود غصب فدک | آقای سعید حدادیان
یک
برخیز که انتظار دلبر نو شود
داغ همه لالههای پرپر نو شد
دارد خبر از روز ظهور فرزند
سالی که به نور مهر مادر نو شد
انگار صدای پای مهدی آمد
امسال امید، صد برابر نو شد
نوروز من آن است که گویند همه
عالم ز امام عدلگستر نو شد
در میکده محبت آل علی
خُم نو شد و می نو شد و ساغر نو شد
از مرحمت حقیقت لیله قدر
در فاطمیه رزق مقدر نو شد
در پای ضریح حضرتش تا افتاد
دل نو شد و وعدههای دلبر نو شد
در پرتو مهر هشتمین در نوروز
مانند همیشه نور منبر نو شد
آن روز خطابه بلند رهبر
از خطبه صدیقه اطهر نو شد
فرقی نکند فصل زمستان و بهار
هر روز من از کلام رهبر نو شد
پیروزی ما در گرو وحدت ماست
پیمان اخوت ای برادر نو شد
برخیز که راهیان نور آمدهاند
هنگامه لالههای پرپر نو شد
از یاری صادقانه سرداران
دژهای حرمهای مطهر نو شد
وقتی به هدف نشست تیر عمار
تیغ و علم و مالک اشتر نو شد
از شور و شکوه انقلاب بحرین
سلمان نو شد، ابوذر نو شد
خیزد ز یمن ترانه عشق علی
برخیز که بالهای جعفر نو شد
برخیز علی ز خانه آمد بیرون
فرمانبری از فاتح خیبر نو شد
ایران به تولای علی خورده سند
این ملک، به اعتبار حیدر نو شد
مگذار که معروف شود غصب فدک
هرچند که شیوههای منکر نو شد
این هسته ز خرمای فدک آمده است
برخیز که باغ بار دیگر نو شد
باران بهار میچکد از چشمم
با اشک، نگاه دیده تر نو شد
هر چند که خانه دلم میسوزد
هرچند که داغ آتش در نو شد
با دست بریده علمدار حسین
در روضه بساط شام آخر نو شد
افتاد علم ز دست عباس ولی
برداشته شد به دست خواهر نو شد
وقتی که گلوی پاره را میبوسید
انگار که زخمهای مادر نو شد
دو
هنوز میرسد از پشت در صدا به گوشم
هنوز چوبه تابوت توست بر سر دوشم
اگر کبودی روی تو را به چشم ندیدم
صدای ضربت دست عدو رسید به گوشم
سزد به یاد کبودی دست و صورت و چشمت
تمام عمر فقط جامه سیاه بپوشم
سه
همسرم را پیش چشم دخترم زینب زدند
مردم از بس گشتم از آن نازنین دختر خجل
خواست زینب را بغل گیرد ولی ممکن نشد
مادر از دختر خجل شد دختر از مادر خجل
چهار
تسلیت یابن زهرا
وارث حیدری تو
روضهخوان مزار
مخفی مادری تو
یابن الحسن! خون شده چشم ترت
یابن الحسن! کو مزار مادرت
یابن الحسن! کو مزار مادرت
یابن الحسن! العجل مولای من
یابن الحسن! العجل مولای من
یابن الحسن! العجل مولای من
از چه رو عمر مادر
مثل گل بوده کوتاه
بین دیوار و در گفت
العجل حجةالله
یابن الحسن! مادرت خیرالنساء
یابن الحسن! شد فدای مرتضی
یابن الحسن! شد فدای مرتضی
یابن الحسن! العجل مولای من
یابن الحسن! العجل مولای من
یابن الحسن! العجل مولای من
دارد از فاطمیه
هر شهیدی نشانی
لالههایی که رفتند
در بهار جوانی
یابن الحسن! تشنه زیارتم
یابن الحسن! عاشق شهادتم
یابن الحسن! عاشق شهادتم
یابن الحسن! العجل مولای من
یابن الحسن! العجل مولای من
یابن الحسن! العجل مولای من
با دل خون گرفتم
ذکر یابن الحسن را
تا که یاری نمایی
شیعیان یمن را
یابن الحسن! یا معزَ الاولیاء
یابن الحسن! یا مذل الاشقیاء
یابن الحسن! یا مذل الاشقیاء
یابن الحسن! العجل مولای من
یابن الحسن! العجل مولای من
یابن الحسن! العجل مولای من
روی لطف و عنایت
مادرت در قیامت
با دو دست بریده
مینماید شفاعت
یابن الحسن! بر لبم دارم دعا
یابن الحسن! وعده ما کربلا
یابن الحسن! وعده ما کربلا
یابن الحسن! العجل مولای من
یابن الحسن! العجل مولای من
یابن الحسن! العجل مولای من
تسلیت یابن زهرا
وارث حیدری تو
روضهخوان مزار ِ
مخفی مادری تو
یابن الحسن! خون شده چشم ترت
یابن الحسن! کو مزار مادرت
یابن الحسن! کو مزار مادرت
یابن الحسن! العجل مولای من
یابن الحسن! العجل مولای من
یابن الحسن! العجل مولای من
پنج
باز دوباره تو آسمون، عطر شهادت پیچیده، خدا کنه فرشتهها
ما رُ نشون بدن به هم، بگن به هم، که نوبت شهادت ما رسیده
الهی هیچ مسافری، از رفیقاش جا نمونه، از رفیقاش جا نمونه
بعد امام و شهدا، زیاد تو دنیا نمونه، زیاد تو دنیا نمونه
یاد امام و شهدا، دلُ میبره کربوبلا، دلُ میبره کربوبلا
یاد امام و شهدا، دلُ میبره کربوبلا، دلُ میبره کربوبلا
خدا کنه بگن به هم، وقت ملاقات خدا، نوبت لبخند منه
نام قشنگ فاطمه، زینت سربند منه
شب حمله همهمه بود، روی لبا زمزمه بود، کی تو دلا واهمه بود
دعوا سر سربند یا فاطمه بود، دعوا سر سربند یا فاطمه بود، دعوا سر سربند یا فاطمه بود
ذکر لبا وقتی که یا زهرا میشد، همه گرههامون وا میشد، همه گرههامون وا میشد